شنبه 29 دی 1403

بازخوانی وضعیت رفاهی مردم در دوران پهلوی / وقتی وضعیت لیبی و سوریه هم از ایران پهلوی بهتر بود!

خبرگزاری دانا مشاهده در مرجع
بازخوانی وضعیت رفاهی مردم در دوران پهلوی / وقتی وضعیت لیبی و سوریه هم از ایران پهلوی بهتر بود!

آمارهای بانک جهانی از وضعیت فقر در ایران نشان می‌دهد در سال 1364 نزدیک به هشت درصد جمعیت کشور در وضعیت فقر مطلق بوده‌اند.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از صاحب نیوز؛ این روزها برخی رسانه ها با دروغ افکنی های متعدد به دنبال تغییر افکار عمومی ایران نسبت به خاندان منحوس پهلوی هستند تا با این حربه مردم را نسبت به آینده درخشان جمهوری اسلامی نا امید کنند. با توجه به اهمیت بازخوانی وضعیت مردم در دوران پهلوی به سراغ علی‌رضا احمدی از اعضای سابق جنبش دانشجویی رفتیم؛ متن این گفت و گو به شرح زیر است:

*گزاره های مختلفی از دوره پهلوی هست گه می گوید اوضاع رفاهی مردم در آن زمان خوب نبوده، نظر شما در این مورد چیست؟

بله دقیقا، از جمله علائم آسیب‌سازی رفاه اجتماعی، گسترش فاصله طبقاتی، توزیع نامتعادل درآمد و ثروت است که خود منجر به فزونی جمعیت زیرخط فقر و سوءتغذیه می‌شود. یکی از مطالعات بسیار دقیق و جامع در زمینه فقر در دوره پهلوی، مطالعات مرحوم دکتر حسین عظیمی است. عظیمی در رساله دکتری خود که در دانشگاه آکسفورد و تحت‌عنوان «بررسی رابطه رشد اقتصادی، توزیع درآمد و فقر با توجه به مسائل ایران» انجام‌شده، سه رده مصرف کالری را در ایران مشخص می‌کند که معرف «سه خط فقر» متمایز هستند. بر این اساس، خط «الف» معرف مصرف 90 تا 99 درصد حداقل نیاز کالریک؛ خط «ب» معرف مصرف 75 تا 90 درصد حداقل نیاز کالریک؛ و خط «پ» معرف مصرف 75 درصد با کمتر از حداقل نیاز کالریک است. عظیمی با به‌کارگیری این تعاریف به این نتیجه دست یافته که «از مجموع 30 میلیون و 700 نفر جمعیت ایران در سال 1351، مصرف کالری 16 میلیون نفر، یعنی 52 درصد جمعیت کشور کمتر از حداقل نیاز بود و چهارمیلیون نفر از این جمعیت 16 میلیونی، دچار سوءتغذیه شدید؛ مصرف کمتر از 75 کالری بوده‌اند.

*اوضاع در شهرستان ها بدتر از پایتخت بوده؟

در برخی نواحی همچون استان کردستان همه روستاییان دچار سوءتغذیه بودند؛ در مناطق قومی - عشیره‌ای همچون خوزستان، کرمان، بختیاری، بلوچستان و... نیز شرایط به‌نحو چشمگیری بدتر از نتایج مربوط به سایر نقاط کشور بود.» وی اشاره می‌کند آنها که با ابعاد مساله، سیاست‌ها و کارایی لازم برای تحقق چنین امری کمترین آشنایی را دارند، بی‌تردید جز این نخواهند گفت که در شرایط کنونی، مشکل سوءتغذیه در ایران نه‌تنها حل نمی‌شود بلکه تشدید هم می‌شود، احتمالا هر سال بر جمعیتی که دچار سوءتغذیه هستند، با سرعت زیادی افزوده خواهد شد.

*آمارهای جهانی نیز از فقر مطلق در سال‌های اولیه گفته اند؟

سازمان جهانی این آمارها را تایید می‌کند، به‌طوری‌که آمارهای بانک جهانی از وضعیت فقر در ایران نشان می‌دهد در سال 1364 نزدیک به هشت درصد جمعیت کشور در وضعیت فقر مطلق بوده‌اند. به‌نظر می‌رسد فقر مطلق در کشور از 13 درصد ادعاشده عظیمی در سال 1351 به هشت درصد در سال 1364 رسیده که این امر در نتیجه اقدامات و بسته‌های حمایتی سال‌های اولیه انقلاب اسلامی بوده است؛ اما یکی از نکات قابل‌تامل در زمینه وضعیت فقر، مقایسه وضعیت ایران و ترکیه است که این مقایسه نشان می‌دهد برخلاف ادعای سلطنت‌طلبان مبنی‌بر جایگاه برتر معیشتی مردم ایران در منطقه، در سال‌های قبل از انقلاب در حالی 13 درصد جمعیت ایران در وضعیت فقر مطلق بوده‌اند که این میزان در ترکیه کمتر از دو درصد بوده است.

*یکی از اتفاقات هولناکی که در دوران پهلوی رخ داده مرگ و میر شدید کودکان است، نظر شما در این باره چیست؟

مرگ‌ومیر کودکان یکی از شاخص‌های بهداشتی است که نشان از سطح توسعه اقتصادی و اجتماعی یک کشور دارد. این شاخص که از تقسیم تعداد مرگ‌ومیر نوزادان کمتر از یک ماه (28 روز) در طول یک‌سال به نوزادان زنده متولد شده در همان سال به دست می‌آید، نشان می‌دهد در ازای هر 1000 کودک زنده متولد شده در یک‌سال، چند نفر از آنها پیش از یک‌سالگی می‌میرند.

بررسی آمارهای جهانی در سال‌های 1800 تا 2015 میلادی نشان می‌دهد گرچه در دوره پهلوی میزان مرگ‌ومیر کودکان نسبت به دوره قاجار بهبود نسبی داشته است، اما در مقایسه با کشورهای همسایه ایران و همچنین کشورهای پیشرفته در سال‌های قبل از انقلاب وضعیت ایران در این شاخص نیز چندان قابل قبول نیست، به‌طوری‌که در سال 1979 میلادی (سال 1357) در حالی میزان مرگ‌ومیر کودکان کمتر از پنج سال در ایران 11.1 درصد بود که این میزان در کشور سوریه 6.7 درصد و در ژاپن حدود یک درصد بوده است. به‌عبارت دیگر، به‌ازای مرگ‌ومیر 111 کودک از هر 1000 کودک متولدشده در ایران، این میزان در سوریه 67 و در ژاپن 10 کودک بوده است.

*به لحاظ شاخص های توسعه انسانی چطور؟

شاخص توسعه انسانی که از سال 1990 توسط بانک جهانی تهیه و ارائه می‌شود، موفقیت یک کشور در سه بعد اصلی توسعه انسانی یعنی زندگی طولانی و سالم، دستیابی به دانش و استانداردهای زندگی آبرومندانه را اندازه می‌گیرد. ارزش عددی این شاخص از صفر، کمترین مقدار تا یک، بالاترین مقدار در نوسان است. به‌عبارتی، هرچه عدد میانگین به عدد یک نزدیک‌تر باشد، نشان از بالابودن شاخص توسعه انسانی و مطلوبیت اجتماعی اقتصادی بوده و هرچه رقم نزدیک به سمت صفر میل کند، نشان از کاهش کیفیت و استانداردهای زندگی است. گرچه داده‌های آماری مستندی برای ارزیابی شاخص توسعه انسانی در دوره‌های قبل از انقلاب اسلامی وجود ندارد، اما بانک جهانی براساس برآورد شاخص‌های آماری وضعیت کشورهای جهان در سال‌های قبل از 1990 را نیز تهیه کرده که آمارها نشان می‌دهد در دهه 80 میلادی رتبه ایران در شاخص توسعه انسانی پایین‌تر از کشورهای ترکیه و لیبی بوده است و با ژاپن نیز فاصله بسیار چشمگیری دارد، به‌طوری‌که این میزان در حالی برای ایران 0.45 بوده که برای ترکیه 0.47 و مقدار آن برای لیبی 0.64 و برای ژاپن نیز 0.77 بوده است. این میزان تا سال 2018 میلادی برای ایران به 0.798، برای ژاپن به 0.909، برای ترکیه به 0.791 و برای لیبی به 0.706 رسیده است.

*اوضاع اقتصاد و عدالت چگونه بود؟

در مباحث اقتصادی وظایف دولت‌ها در سه زمینه تخصیص منابع، تثبیت و توزیع درآمد موردنظر قرار می‌گیرد. در این راستا موضوع توزیع عادلانه درآمد و اجرای عدالت اجتماعی و توجه بیشتر به نیازهای تمامی اقشار جامعه اعم از مولد، غیرمولد یا آسیب‌پذیر در جهت حمایت از حداقل میزان معیشت زندگی آنان یکی از عمده‌ترین مباحث و مسائل مهم اقتصادی و اجتماعی محسوب می‌شود. اقتصاددانان برای سنجش وضعیت توزیع درآمد و به‌تناسب آن برای شناخت میزان آسیب‌پذیری گروه‌های اجتماعی در جامعه از شاخص آماری ضریب جینی استفاده می‌کنند که عدد آن بین صفر (اشاره به برابری کامل در توزیع درآمدها) و یک (حاکی از نابرابری کامل در توزیع درآمدها یا مخارج) است. بررسی‌های آماری نشان می‌دهد ضریب جینی در ایران از 0.4606 در سال 1351 به 0.4992 در سال 53 و به 0.5020 در سال 54 رسیده بود که این میزان تا سال 1356 به 0.4584 رسیده است. آمارهای بانک جهانی نیز این ارقام را تایید می‌کند، به‌طوری‌که ضریب جینی ایران تا سال 1975 به 0.502 رسیده، این در حالی است که در همین زمان رقم ضریب جینی در کشورهای چین، هند و ترکیه به ترتیب 0.266، 0.420 و 0.4700 بوده است.

در همین زمینه یکی دیگر از شاخص‌های ارزیابی وضعیت نابرابری در جامعه، نسبت درآمد 10 درصد ثروتمندترین به 10 درصد فقیرترین جامعه است که این میزان براساس آمارهای بانک مرکزی ایران در سال‌های قبل از انقلاب اسلامی از 22.8 به 29.5 در سال 53 و 33.4 در سال 54 رسیده بود که درنهایت در سال 56 نیز رقم 24.7 است. قابل ذکر است براساس آمارهای بانک مرکزی ایران، این رقم در حال حاضر حدود 14 است که وضعیت بسیار بهتری را نسبت به قبل از انقلاب نشان می‌دهد.

*سخن پایانی را بفرمائید.

در بررسی نابرابری‌های اجتماعی در دوره پهلوی، این نکته قابل‌تامل است که از جمله سیاست‌های استبدادی شاه، تمرکز قدرت در شهرها و آن‌هم در دست عده‌ای خاص بود؛ سیاست‌هایی که منجر به ظهور یک طبقه وابسته از بورژوازی شد، چنان‌که در سال 1355 تنها 45 خانواده کنترل حدود 85 درصد شرکت‌ها را در دست داشته‌اند.

*سپاس از وقتی که در اختیار ما قرار دادید.

خواهش می‌کنم

انتهای پیام /

بازخوانی وضعیت رفاهی مردم در دوران پهلوی / وقتی وضعیت لیبی و سوریه هم از ایران پهلوی بهتر بود! 2