باید توافق کنیم، اسرائیل از «گزینههای روی میز» میگوید! / رئیسی مثل روحانی همه امور را از داخل اتاقش مدیریت کند
شواهد و قرائن حاکی از آن است که جریان اصلاحطلب درخصوص سفرهای استانی رئیس جمهور و هیات دولت احساس خطر کرده است.
سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** باید توافق کنیم، اسرائیل از «گزینه های روی میز» می گوید!
روزنامه شرق در مطلبی نوشت: «متأسفانه دشمن قسمخورده انقلاب اسلامی؛ اسرائیل، تعاملات خود برای تخریب فرصت برجام را به حداکثر رسانده و کار به بررسی «نقشه دوم» و «گزینههای روی میز» در صورت ناکامی توافق رسیده است».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «آقای رئیسی به توافق نیاز دارد، چراکه وضعیت اقتصادی و سیاسی و منطقهای ما به سمت بهبودی در شرایط فعلی و تحریم پیش نمیرود... همه میدانند که (در دولت روحانی) گفتوگوهای دوره ششم مذاکرات در وین تا آخرین گام پیش رفته بود... تا جایی که بسیاری گمانهزنی میکردند که دولت رئیسی بعد از ورود و با برگزاری چند جلسه میتواند بهسادگی گام آخر را بردارد، چالش هستهای و تحریمی را بعد از چندین و چند سال خاتمه دهد و هم بار فشارهای اقتصادی و معیشتی ناشی از آن را از روی دوش مردم بردارد و سایه بزرگ این چالش را سرانجام از سر ایران کم کند و فرصتهای متعددی را که پشت دیوار آن ماندهاند، برای خود و ایران دسترسیپذیر کند».
پالس های طیف تندرو اصلاح طلب و رژیم اسرائیل به یکدیگر، قابل توجه و البته قابل تأمل است. در سال 88 و در مقطعی که افراطیون اصلاح طلب علیه جمهوریت شورش کرده و زیر میز انتخابات و مردم سالاری زدند، سران رژیم اسرائیل به وجد آمده و این جماعت را سرمایه های اسرائیل در ایران و نمایندگان این رژیم در مقابله با جمهوری اسلامی ایران و ملت ایران نامیدند.
حالا نیز در شرایطی که رژیم اسرائیل در داخل سرزمین های اشغالی و همچنین در منطقه با بحران های مختلف دست به گریبان است و همچون خر در گل مانده است، افراطیون اصلاح طلب ضمن ارسال پالس ضعف، یک کفتار درمانده را شیر غران نمایش می دهند.
رژیم اسرائیل اکنون حتی در مقابل بادبادک های آتش زای جوانان فلسطینی نیز درمانده است، چه برسد به واکنش به موشک های قدرتمند و نقطه زن.
اسرائیل اکنون هماهنگ با آمریکا و انگلیس و فرانسه و آلمان در حال تقلا برای ضمیمه کردن توان موشکی و قدرت منطقه ای ایران به توافق هسته ای است. خیالی خام که هیچگاه رنگ واقعیت به خود نخواهد گرفت.
سوالی که در ذهن ایجاد می شود این است که چرا افراطیون اصلاح طلب همصدا با اسرائیل در پی برجامیزه کردن توان موشکی و قدرت دفاعی و منطقه ای ایران هستند!؟
هیچکس مخالف مذاکره و توافق نیست، اما مذاکره و توافقی که منطبق بر عزت، حکمت و مصلحت باشد. مذاکره و توافقی که بر پایه دیپلماسی مقتدرانه و عزتمندانه پیش برود. هیچ کشور مستقل، قدرتمند و عزتمندی درباره توان دفاعی و قدرت منطقه ای خود مذاکره و معامله نمی کند.
** رئیسی مثل روحانی همه امور را از داخل اتاقش مدیریت کند
روزنامه آرمان در یادداشتی با عنوان «اما و اگرهای سفرهای استانی» به قلم «شهربانو امانی» فعال اصلاح طلب و عضو شورای شهر پنجم تهران (مشهور به شورای اسم و فامیل) نوشت: «در عصر اینترنت، دنیای مجازی و انفجار دانش و اطلاعات الان دنیا را هم از یک اتاق میتوان مشاهده کرد. جدای از هزینههای سفرهای استانی، شرایط کرونا ایجاب میکند که هزینههای تصمیم گیری در کف جامعه و در سفر مردم تاثیرش دیده شود. متاسفانه سفرهای استانی مخصوصا چندین سال است که از حیزانتفاع ساقط شده و تاثیرگذاری بسیار کمتری دارد».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «الان تیم اجرایی در دولت تعدادشان بالاست، علاوه بر آن سیستم حاکمیتی هم مستقر است. اگر هر شخص و نهادی وظیفه خودش را درست انجام بدهد، نیازی به حضور فیزیکی و سفرهای مستقیم نیست... در طول چهار سال گذشته دیدیم که با دستورهیچ گرهای گشوده نمیشود و هیچ مشکلی از مشکلات مردم حل نمیشود».
شواهد و قرائن حاکی از آن است که جریان اصلاح طلب درخصوص سفرهای استانی رئیس جمهور و هیات دولت احساس خطر کرده است. چرا!؟ به این دلیل که افکارعمومی عملکردها و اقدامات را مقایسه می کند و به تفاوت ها پی می برد و اینجاست که متوجه می شود که کدام جریان یدطولایی در پوپولیسم (مردم فریبی) داشت و دیگران را به این اقدام متهم می کرد.
درست مشابه مقایسه عملکرد قالیباف در شهرداری با عملکرد نجفی و افشانی و حناچی در شهرداری تهران. در انتخابات شورای شهر 1400، مردم تهران عملکرد اصلاح طلبان را با عملکرد قالیباف در شهرداری مقایسه کردند و به همین دلیل و علیرغم فراخوان خاتمی، لیست جمهور - تابلوی جدید لیست امید - 21 بر هیچ در تهران باخت.
خانم امانی در یادداشت مذکور به رئیس جمهور توصیه کرده که بجای سفرهای استانی، از داخل اتاقش همه امور را مدیریت کند. این دقیقا فرمول جریان اشرافی در مواجهه با مردم است. این طیف معتقد است که مردم رعیت هستند و مقام های کشور حکم ارباب را دارند، پس با این حساب کسر شأن است که مقام مسئول به میان مردم رفته و وقت خود را تلف کند!
طیق این فرمول، مقام ارشد باید از داخل خودرو به صورت چشمی نظرسنجی کند. مقام مسئول باید با خودروی لوکس شاسی بلند به میان کارگران رفته و از کارخانه بازدید کند. طبق این فرمول مقام ارشد دولتی باید با کفش وارد چادر زلزله زدگان شود.
براساس این فرمول، وزیر باید میکروفون خانم خبرنگار را پرت کند، وزیر بهداشت به مراجعه کننده بگوید «خوت بمال» و وزیر کشاورزی به کشاورز و دامدار بگوید «سبوس بخور» و...
بخش اعظمی از جریان اصلاح طلب، طیفی بریده از مردم و قائل به سبک زندگی اشرافی است. این طیف در انتخابات ریاست جمهوری 1400 پاسخ قابل تأملی از مردم دریافت کرد.
در این انتخابات علیرغم فراخوان های گسترده خاتمی و تاجزاده و کروبی و بهزاد نبوی و علیرغم میتینگ های انتخاباتی تحت عنوان ناسا و با وجود فراخوان تحت عنوان «زدن زیر میز»، نامزد اصلی این جریان در سراسر کشور فقط حدود 2 میلیون و چهارصد هزار رای کسب کرد.
** دیدگاه اصلاح طلبان درباره محکومان دانه درشت؛ از کارآفرین برتر تا مدیر بدشانس
روزنامه اعتماد در مطلبی با عنوان «رئیس کل بدشانس» نوشت: «آقای سیف و معاونان او در بحران ارزی شکل گرفته پس از خروج یکجانبه امریکا از برجام، اقدام به تزریق ارز به بازار کردند تا تب و تاب افزایشی قیمتها فروکش کند. آنگونه که در کیفرخواست این مدیران بانکی آمده، آنها متهم به برهم زدن نظم و آرامش بازار ارزی کشور و زمینهسازی برای خرید و فروش غیر قانونی ارز به میزان 159 میلیون و 800 هزار دلار و 20 میلیون و 500 هزار یورو و همچنین اهمال و سوءمدیریت در دوران مسوولیت خود شدهاند و به همین دلیل حکم ده ساله حبس تعزیری توسط دادگاه صادر شده است».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «در جریان محاکمه ولیالله سیف و معاونانش توسط نماینده دادستان به این موضوع متهم شدند که «چوب حراج به دارایی کشور زدند و بخش قابل توجهی از ذخایر ارزی را وارد بازار کردند». این در حالی است که طی 20 سال گذشته، راهکار دیگری جز همین مکانیسم تزریق ارز به بازار برای کنترل شوکهای احتمالی وجود نداشته و پیگیری هم نشده است».
روزنامه اعتماد همچنین در شماره امروز در یادداشتی با عنوان «ضرورت اعاده دادرسی» به قلم «عباس عبدی» فعال سیاسی اصلاح طلب که در دولت اصلاحات به اتهام فروش اطلاعات به بیگانگان به 8 سال زندان محکوم شد نوشت: «سیاست فروش ارز به بازار نه در دولت روحانی و مدیریت ولیالله سیف شروع شد و نه در آن خاتمه خواهد یافت... مساله دفاع از این شخص و آن شخص نیست. هیچ فوریتی برای رسیدگی و مجازات وجود ندارد. اگر بالاترین مقامات سیاستگذار اقتصادی کشور از این حد از حقوق، یعنی حق تجدید نظرخواهی و اعاده دادرسی در دیوان عالی کشور و رسیدگی علنی و دومرحلهای برخوردار نباشند، دیگران چگونه میتوانند نسبت به حقوق خود و استیفای آن امیدوار باشند؟».
اصلاح طلبان و رسانه های منتسب به این طیف به دفاع از محکومان دانه درشت اقتصادی شهره هستند. هر وقت که دستگاه قضا، دانه درشت ها را محاکمه می کند، این طیف فریاد وامصیبتا سر داده و نسبت به این اقدام اعتراض می کنند.
روزنامه اعتماد در شماره امروز به محکومیت مقام ارشد دولت روحانی اعتراض کرده و وی را بدشانس نامیده است. البته از روزنامه ای که مدیر آن با متهم دانه درشت اقتصادی کله پاچه می خورد، بیش از این انتظار نیست.
اردبیهشت 96، تصویری از «الیاس حضرتی» مدیرمسئول روزنامه اعتماد و نماینده عضو فراکسیون امید در مجلس دهم در کنار شهرام جزایری، محکوم مالی که در دوران اصلاحات بازداشت و به چندین سال زندان محکوم شد آنهم در طباخی در حال خوردن یک صبحانه کاری مفصل منتشر شد.
شهرام جزایری با ایجاد رابطه بین مراکز قدرت و برخی مدیران مسئلهدار در دوران اصلاحات توانست وارد فعالیتهای اقتصادی شود. او موفق شد قلمرو نفوذ فعالیتهای فساد آلود اقتصادیاش را حتی تا دفتر رئیس مجلس وقت و رئیس جمهور وقت (اصلاحات) گسترش دهد.
مالک سابق کارخانه هفت تپه که حقوق کارگران را تضییع کرد؛ متهمان پرونده بانک سرمایه و صندوق ذخیره فرهنگیان که حقوق معلمان و فرهنگیان را لگدمال کردند؛ در کنار شهرام جزایری، حسین فریدون، مهدی جهانگیری، شبنم نعمت زاده، بابک زنجانی، مه آفرید امیرخسروی، هادی رضوی، مهدی آخوندی، محمد امامی، بهروز ریخته گران و... از جمله محکومان دانه درشت اقتصادی هستند که پیش از این مورد حمایت تام و تمام جریان اصلاح طلب قرار گرفته اند.
رسانه های اصلاح طلب همچنین در مقطعی که ماجرای حقوق های نجومی مطرح شد، به حمایت تمام قد از مدیران ویژه خوار و اشرافی پرداختند و آنها را ذخایر نظام و امانتدار بزرگ نامیدند.
به این نمونه توجه کنید: روزنامه شرق - 12 تیر 98- در گزارشی با عنوان «من متهم اشتباهی ام» به تطهیر «بهروز ریختهگران» بدهکار چندهزار میلیارد تومانی و متهم دانه درشت پرونده بانک سرمایه پرداخت.
این روزنامه اصلاح طلب در مصاحبه مذکور، ریخته گران را صرفا یک تولیدکننده جا زد و اینگونه القاء کرد که قطع دسترسی این فرد به اموالش، به تولیدملی لطمه زده و موجب بحران کارگری میشود!