سه‌شنبه 6 آذر 1403

برخی مقید به دینداری سلف سرویسی هستند

خبرگزاری فارس مشاهده در مرجع
برخی مقید به دینداری سلف سرویسی هستند

به گزارش خبرنگار تشکل های دانشگاهی خبرگزاری فارس، مهدی غیرتمند نائب دبیر اتحادیه دفتر تحکیم وحدت در یادداشتی با عنوان «سکولاریسم مرکب و فتنه زرد علیه جمهوری اسلامی» نوشت: درگذشت مهسا امینی و وقایع بعد از آن فارغ از اتفاقی یا دسیسه بودن آن، پدیده‌های انحرافی فرهنگی و مذهبی که تدریجا در جامعه در حال گسترش بود را به وضوح و به صورت بزرگ‌نمایی شده به نمایش گذاشت.

یکی از این پدیده ها، اشخاصی هستند که جامعه و خودشان آن ها را در زمره ی مذهبی ها دسته بندی می‌کنند اما بعضا در صف اول اعتراض به حکم اجتماعی مذهب ایستاده اند و دانسته یا نادانسته به مخالفت با احکام اسلام می پردازند. توجیه این افراد این است که اجبار باعث دفع و یا درگیری میشود و نباید در باب رعایت حجاب، الزامی وجود داشته باشد. اما ایا با این استدلال مخدوش نمیتوان مخالفت با تمامی جرایم کیفری و غیر کیفری را توجیه کرد؟

برخی مقید به دینداری سلف سرویسی هستند، هر قسمت را که پسندیدند انتخاب می کنند و هرچه را به مذاقشان خوش نیامد و در ظاهر برایشان زحمتی ایجاد می‌کرد پس می زنند.

همان‌گونه که در سال های ابتدای انقلاب برخی که به ظاهر متشرع بودند علیه اجرای حکم اجتماعی قصاص در اسلام اعلامیه صادر کرده و به مخالفت با آن پرداختند امروز نیز برخی قصد کرده اند یاد و خاطره ی آن جماعت منحله را زنده کنند.

اما مطمئنا همان پاسخی را خواهند گرفت که آن زمان جبهه ملی از حضرت امام خمینی (ره) گرفت. همان گونه که حضرت امام به برخی متشرعین تکلیف کرد موضع خود را با آن اعلامیه ها مشخص کنند، امروز نیز لازم است اگر شخصی متدین است و خود را مکلف به اسلام اجتماعی و اسلام سیاسی می‌داند و قائل به این است که دین اسلام برنامه ی زندگی اجتماعی و فردی است که از سوی خدا نازل شده است و حضرت محمد ص نیز پیامبر خداست، موضع خود را صریحا اعلام کند و به دفاع از حکم خدا بپردازد.

نمی شود خود را مسلمان دانست و گفت رعایت احکام اجتماعی اسلام اختیاری است. نمی شود خود را مسلمان دانست و اهانت به قرآن و پوشش اسلامی را دید و از ترس شماتت دم نزد و نمیتوان خود را در خط روح الله دانست ولی به سخنان خرداد سال 60 ایشان در واقعه ای مشابه توجه نکرد.

برخی دچار سکولاریسم مرکبی شده اند که هر چه در آن فرو می روند از اصل اسلام فاصله گرفته و به سوی اومانیسم متمایل می شوند به گونه ای که با همین دست فرمان چند صباحی دیگر حتی سکولار هم نیستند و به اتئیست هایی در ظاهر متشرع تبدیل می شوند.

باید یک بار به دور از هیاهو صحنه را ببینیم:

1- بزرگ‌ترین مراسم مذهبی - سیاسی دنیا برگزار می شود. بسیاری از تحلیلگران سیاسی و امنیتی این مراسم را قدرت‌نمایی جهانی شیعه تفسیر می کنند و آن را موفقیتی بین المللی، فرهنگی و سیاسی برای جمهوری اسلامی میدانند.

2- موفقیت های پی در پی زنان و مردان کشورمان در رشته های ورزشی کام ملت را شیرین کرده و فضای جامعه فضای امید است.

3- پس از تعلل ها و تحلیل های غلط دولت سابق در عرصه بین المللی، در دولت جدید، ایران پس از سال ها پشت در ماندن به سازمان همکاری های شانگهای که سازمانی اقتصادی وامنیتی است راه می‌یابد و اهرم جدیدی برای چانه زنی در مذاکرات و احقاق حقوق ملت به دست می آورد.

4- رژیم صهیونیستی و برخی کشور های متوهم منطقه قصد تغییر مرز های بین المللی، محاصره و منزوی کردن جغرافیایی کشورمان را کرده اند تا به زعم خود قدرت بازدارندگی ایران را در مقابل تهاجم و زورگویی غربی ها، صهیونیست ها و یا کنیزک های منطقه ایشان کاهش دهند.

درست زمانی که رییس جمهور در سمرقند (محل برگزاری اجلاس سازمان شانگهای) به سر می‌برد و به صورت فعالانه در حال استفاده ی حداکثری از فرصت پیش امده برای تامین منافع ملی است موج خبری حول فوت خانمی 22ساله به راه می افتد.

جالب آنکه برخی اقوام نزدیک خانم امینی واضحا در تلویزیون های متخصام جمهوری اسلامی با پرچم و سبک و سیاق احزاب تجزیه طلب و تروریست مثل کومله حاضر می شوند. هنوز علت رسمی فوت فرد مذکور توسط مراجع ذی صلاح مشخص نشده است که جریانی از قبل آماده سریعا شروع به حمله به حجاب اسلامی کرده و مستقیما حول موضوع حساس زن شروع به ایجاد دو قطبی و تهییج مردم به خشونت افراطی می کند.

دشمنان جمهوری اسلامی سال هاست فهمیده اند علی رغم فیلم های هالیوودی به هیچ عنوان قدرت نظامی ساقط کردن جمهوری اسلامی را ندارند و تنها راه اسیب رساندن به جمهوری اسلامی از درون خود آن است.

بدون شک یکی از مسایلی که نه تنها از سال 57 به بعد بلکه از بدو تاریخ قابلیت ایجاد دو قطبی و مناقشه های بنیادین را داشته است مساله ی نگاه به زن است.

امروزه زن به هیچ عنوان صرفا یک هویت جنسیتی نیست بلکه به یک هویت فرهنگی، سیاسی و اجتماعی بدل شده است. موضوع نگاشته ی پیش رو تحلیل مسایل حوزه ی زنان نیست اما اکثر اندیشمندان معترف هستند که منتهی الیه سویه های مختلف هویت بخشی به زن به دو قطبی نگاه ابزاری و نفسانی غربی و نگاه ارزشی و معنوی دینی می انجامد که بدون شک مترقی ترین رویکرد از دسته ی دوم را جمهوری اسلامی برای زنان به ارمغان آورد به گونه ای که نه تنها به زن اجازه داد ابزار نباشد بلکه الزام و تاکید کرد که زن نباید ابزار باشد.

جمهوری اسلامی شرایطی را فراهم کرد که خود زنان درباره ی هویت زنان در سطوح مختلف اجتماعی و حکمرانی بیندیشند ومانند نظام های غربی صرفا بازیگرانی پیاده و مترسک هایی رنگ و لعاب شده نباشند که هرکجا میل و رغبت سرمایه داران بود با صحنه سازی های حقیقتا حرفه ای و تاثیر گذار هالیوودی افکار جامعه را مدیریت کنند.

در فتنه ی پیش رو که سازمان دهی بنیادی آن جز به دست سازمان های جاسوسی کارکشته که خواهان تضعیف جمهوری اسلامی هستند بر نمی آِید، خط دهی ظاهری به کسانی سپرده شده است که در گذشته عکسشان بیشتر در مجلات و نشریات موسوم به نشریات زرد دیده می شد.

در فتنه ی زرد پیش رو برخی که خوب شوت میزدند فیلسوف شده اند. خانمی که تنها موفقیت زندگی اش حضور در موزیک ویدیوهای خوانندگان موسیقی و تکان دادن بدن خود کنار آن هاست استراتژیست شده است. پسر جوانی که با خواننده ی مشهور هالیوودی وصلت کرده تا بیش از پیش دیده شود سخنگو شده و خانمی که اصلی ترین دلیل شهرتش در فضای مجازی حجم اعضا و جوارحش است سفیر بین المللی این فتنه نام گرفته است.

البته نباید از بازیگری که در سال های نه چندان دور در صداو سیما چادر سر میکرد و اکنون در استانبول تصاویر تقریبا برهنه اش در کنار یکی از سرگروه های سایت های شرط بندی و باند های فساد پخش می شود و نماد شخصیت خود ساخته و موفق این فتنه است غافل شد. در روزهای اخیر نیز شاهد برهنه شدن کامل برخی خانم های طرفدار حقوق زنان در برخی پایتخت های کشور های اروپایی به منظور حمایت از این فتنه بودیم.

اگر کسی بخواهد به صورت سطحی نیز هدف ظاهری این فتنه را بر اساس خط دهندگان جلوی پرده تحلیل کند به هیچ عنوان کار دشواری در پیش رو ندارد. ولنگاری محض و برهنگی که منجر به تباه شدن نسل جوان کشور می شود آینده انکار ناپذیر این فتنه است.

توجه به مطالب فوق نباید ذهن را از گردانندگان پشت پرده ی این فتنه غافل کند. بدون شک رقاصه ها یا مدل های اینستاگرامی نه توان عقلی لازم برای ساماندهی فتنه علیه جمهوری اسلامی را دارند و نه شعور تشکیلاتی آن را. آن ها نیز سوار نظام بیچاره ی محفلی هستند که سالهاست قصد دارد جمهوری اسلامی را ساقط کند ولی به قول آن حکیم، یکی پس از دیگری خود گور به گور می شوند ولی نزول جمهوری اسلامی را نخواهند دید.

در این فتنه شاهد همکاری گسترده ی تلویزیون های دولت های دشمن ملت ایران، خاندان پهلوی و سلطنت طلب ها، گروهک تروریستی منافقین و همچنین گروهک های تجزیه طلب و البته اشخاص زرد هستیم که این خود نشان دهنده ی اهدافی بسیار فراتر از درخواست یک محاکمه یا حذف قانون حجاب است.

ایجاد دو قطبی های خشن، حمله به نیروی انتظامی و خدشه دار کردن اقتدار پلیس و به تبع ان ناامنی شهری، ترویج ابتذال و همچنین دامن زدن به درگیری های قومیتی، همه و همه در پازل کاهش سرمایه ی اجتماعی جمهوری اسلامی و همچنین سست کردن اراده های جوان حامی نظام معنای دقیق تری می یابد.

البته باید توجه داشت دشمنی ها و برنامه ریزی های جبهه ی کفر نباید باعث شود برخی نگرانی هایی که در داخل وجود دارد نیز نادیده گرفته شود:

- چه بخواهیم و چه نخواهیم به تعداد کم یا زیاد با برخی جوانان و نوجوانانی مواجهیم که برای خود هویت مشخصی ندارند از ایدئولوژی خاصی پیروی نمی‌کنند، پرورش یافته ی یوتیوب و کلیپ های اینستاگرامی هستند. تصور کاملا فانتزی از واقعیت ها دارند. استدلال نمی‌پذیرند و.... این به معنای ضعف در آموزش و پرورش ماست و باید برای اصلاح روند موجود سریعا چاره ای اندیشید.

- حجاب اجتماعی مسلما واجب شرعی است و هیچ شخصی (چه مسئول و چه غیر مسئول) در جمهوری اسلامی حق مخالفت با حکم الهی را ندارد اما شیوه های اجرایی احکام الهی بدون آن‌که کوچکترین مغایرتی در اصل حکم ایجاد کند می‌تواند متفاوت باشد.

باید تلاش کرد شیوه هایی که تنش بالایی دارند را با شیوه های مناسب تر جایگزین کرد. بر اساس تجربه ی شخصی بار ها مشاهده کردم که برخی مسئولین اجرایی در مورد برخورد با ناقضین حفظ حجاب به شدت آموزش ندیده و احساسی عمل می کنند که باید این مساله اصلاح شود و میزان آموزش و تعیین صلاحیت افراد متناسب با حساسیت جایگاه اجرایی آن ها تنظیم شود.

-بارها مشاهده کردیم فردی مسئول در جمهوری اسلامی مستقیم و یا غیر مستقیم با فتنه ها همراه شده و نه تنها با او برخورد نشده بلکه چند صباحی بعد مسئولیت مهم تری نیز گرفته است. دلسوزان مسئول در نظام باید بدانند این روند معیوب چیزی جز تضعیف داخلی نظام و کمک به ایجاد کلونی های فتنه در سطوح داخلی نظام را نتیجه نمی دهد. دندان پوسیده باید جدا شود و سیب گندیده باید دور انداخته شود. اینگونه مردم نیز با نگاه صادقانه تری به کارگزاران خواهند نگریست.

- اگر مشخص شد در هر جایگاهی تخلفی صورت گرفته، سیاست ورزی صادقانه در پیش گرفته شود و ضمن توضیح به دغدغه مندان با متخلفین طبق قانون برخورد شود.

درآخر باید یادآور شد این فتنه نیز مانند فتنه های گذشته و فتنه های پیش رو شکست خواهد خورد و جمهوری اسلامی به برکت شجره ی طیبه ی پشتیبان آن استوارتر خواهد ایستاد و انچه خواهد ماند آثار اخروی و دنیوی مواضع و تصمیمات هر فرد در مواجهه با نبرد جبهه ی حق و جبهه ی کفر در مقاطع زمانی گوناگون است.

پایان پیام /

شما می توانید این مطلب را ویرایش نمایید

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید مهسا امینی اعتراض آشوب فتنه تحکیم وحدت این خبر توسط افراد زیر ویرایش شده است