شنبه 3 آذر 1403

برنده «بازی صبر» ایران است یا آمریکا؟

وب‌گاه دنیای اقتصاد مشاهده در مرجع

تا آنجا که به واشنگتن و لندن مربوط می‌شود، انتقام جویی غرب در یمن به معنای انتقال یک پیام روشن به ایران است - متوقف کنید. اما چرا این گزینه؟ جیمی دتمر 15 ژانویه در نشریه پولیتیکو نوشت: جو بایدن، رئیس جمهور ایالات‌متحده، در اقدامی پیشگیرانه برای هشدار دادن به ایران و گروه های نیابتی اش در پی حملات اکتبر حماس به جنوب اسرائیل، به اختصار گفت: «نکنید.» اما توصیه کوتاه شده او همچنان بی‌اثر...

همان‌طور که کلودیوس پادشاه غمگین در نوشته‌های شکسپیر می گوید: «وقتی پیکان کمان‌ها می‌آیند، دانه دانه نمی‌آیند، بلکه به‌صورت انبوه و در قالب دسته‌ها می آیند.» در حالی که قدرت‌های غربی خشمگین اکنون تلاش می‌کنند تا تشدید تنش در خاورمیانه را متوقف کنند، این دسته‌ها و گروه‌های تحت حمایت ایران هستند که نگرانی را برای آنها به ارمغان می‌آورند. تهران با بالا بردن خطرات در هر مرحله، اقدامات شرکای خود - حزب الله لبنان، شبه‌نظامیان شیعه در عراق و سوریه و یمنی‌ها در دریای سرخ - را به دقت تنظیم می‌کند تا حماس را از نابودی توسط اسرائیل انتقام جو نجات دهد. و از میان این همه نیز، بیش از ده‌ها حمله یمنی‌ها در دریای سرخ از آستانه قدرت های غربی عبور کرد، با این هدف که ایالات متحده و بریتانیا را به تغییر موضع دفاعی خود به اهداف و نفرات در یمن ترغیب کند.

به طور خصوصی، ایالات متحده هشدار خود را از طریق کانال‌های دیپلماتیک تقویت کرده است و گرانت شاپس، وزیر دفاع بریتانیا، به‌طور علنی بر این پیام تاکید کرد و گفت: «صبر غرب در حال تمام شدن است» و ایران باید به یمنی‌ها و دستیاران منطقه ای اش بگوید که «اقدامات خود را متوقف کنند و از این‌کار دست بکشند.» با وجود این، بسیار جای سوال است که آیا تهران به این توصیه توجه خواهد کرد یا خیر. هیچ چیزی در DNA تهران وجود ندارد که حاکی از عقب‌نشینی آن باشد. در واقع، ایران دلایل زیادی برای پافشاری دارد، زیرا نمی‌تواند حماس را کنار بگذارد. انجام این کار اعتماد سایر گروه‌های مورد حمایت ایران را تضعیف می‌کند و نفوذ آن را در منطقه با افول مواجه می‌کند.

همچنین از منظر ایران، استراتژی فرسایش و ترساندن قدرت های غربی با دورنمای تشدید تنش، کارساز است. شبح گسترش جنگ در خاورمیانه برای واشنگتن و دولت‌های اروپایی که درگیر مشکلات دیگری هستند، وحشتناک است. بهتر است آنها اسرائیل را تحت فشار قرار دهند تا عملیات نظامی در غزه را متوقف کند و قدرت حماس را حفظ کند. این همان چیزی است که تهران در تلاش است آن را مهندسی کند و تصمیم‌گیرندگان ایرانی به هر دلیلی فکر کنند این شرط‌بندی نتیجه خواهد داد. اوکراین در حال تبدیل شدن به یک داستان هشدار‌دهنده است. به نظر می‌رسد عزم غرب رو به زوال است و کنگره ایالات متحده در دعواهای حزبی غرق شده است و بسته کمکی مهم برای اوکراین را به تاخیر می‌اندازد - بسته‌ای که اروپایی‌ها نمی‌توانند از آن استفاده کنند. بنابراین، اول صبر چه کسی به پایان می‌رسد - غرب یا ایران و نایبانش؟

از بین بردن حوثی ها برای ایالات متحده و بریتانیا هیچ موفقیتی نخواهد بود. در سال 2015، پس از اینکه حوثی های مقاوم، صنعا پایتخت یمن را کنترل کردند، عربستان سعودی فکر کرد که می‌تواند به سرعت آنها را با کمپین بمباران در شمال یمن منهدم کند. اما نزدیک به یک دهه بعد، ریاض در تلاش است تا خود را بیرون بکشد و آماده است اگر حوثی ها او را تنها بگذارند، از آنجا دور شود. امارات متحده عربی در جنوب کشور موفق تر بود و چکمه ها را روی زمین گذاشت و شبه نظامیان محلی را در مکان هایی که حوثی ها نفوذی نداشتند، آموزش داد. اما ایالات متحده و بریتانیا پیروی از مدل امارات متحده عربی را پیشنهاد نمی کنند. آنها از الگوی عربستان پیروی می کنند، البته با هدف بسیار محدودتر توقف تهدیدهای علیه ترافیک تجاری در دریای سرخ.

علاوه بر این، ایمان غربی‌ها به کارآیی کمپین‌های بمب‌گذاری - به‌ویژه بمباران نامنظم و دمدمی مزاج - قبلا ثابت شده که ناکارآمد است. کمپین‌های بمباران هوایی نتوانست صدام را به خودی خود به عقب براند و شبه‌نظامیان همسو با ایران در عراق و سوریه به حملات هوایی غرب اهمیت نداده و حتی آن را نشانه افتخار می‌دانند - بسیار شبیه حوثی‌ها که از قضا در سال 2021 توسط بایدن از لیست تروریستی ایالات متحده خارج شدند. به نظر می‌رسد آنها از حضور خود در لیگ بزرگان لذت می‌برند.

یمنی‌های آزمایش شده، جنگ زده و چابک، به لطف ایران به خوبی مجهز هستند و حتی می‌توانند از تهران انتظار تجهیز نظامی داشته باشند. آنها همچنین کنترل محکمی بر قلمرو خود دارند. مانند حماس، حوثی ها از مرگ و ویرانی نگران نیستند و این امر باعث می‌شود که آنها به ویژه در هر موضوعی سرسخت شوند و اگر آمریکا بخواهد این سرعت را ادامه دهد، ممکن است به باتلاق کشیده شود، چرا که تنها راه برای جلوگیری از تجهیز مجدد یمنی‌ها توسط ایران، محاصره دریایی یمن خواهد بود.

تعداد کمی از تحلیلگران باتجربه فکر می‌کنند حوثی‌ها به راحتی به غار خزیده خواهند شد. تام شارپ، کاپیتان سابق نیروی دریایی سلطنتی و افسر متخصص جنگ ضد هوایی، گفت که او پیشنهاد می‌کند «فقط [از آنجا] دور شوید.» او هفته گذشته نوشت: «دور دماغه (امید نیک) را به یک امر عادی تبدیل کنید. وی خاطرنشان کرد، حملات علیه یمنی‌ها به میزانی که دریای سرخ را دوباره امن کند، بدون خطر درگیری منطقه ای گسترده تر که در آن ایالات متحده، بریتانیا و دوستانش به حمایت از اسرائیل می جنگند، دشوار است. و این نیمی از مشکل است. اکنون از دید بسیاری از مردم منطقه، در دام درگیری های شدید گرفتار شده اند و قدرت های غربی به عنوان عاملی برای مرگ و ویرانی غزه دیده می شوند. با افزایش شمار کشته شدگان غیرنظامی در فلسطین، حامیان غربی اسرائیل به طور فزاینده ای مورد انتقاد قرار می گیرند که به اندازه کافی برای مهار این رژیم که مصمم است اطمینان حاصل کند که حماس هرگز نمی‌تواند کاری را که در 7 اکتبر انجام داد، دوباره انجام دهد، مورد انتقاد قرار می گیرند.

هر چه تعداد تلفات در غزه بیشتر شود، حماس می‌تواند خشم بین‌المللی را بیشتر برانگیزد و خود را در مقام قربانی قرار دهد. اما اسرائیل احتمالا در دام حماس افتاده است، با افزایش تلفات و بحران انسانی رو به رشد که اکنون بر افکار منطقه به طور گسترده تر تاثیر گذاشته است. نظرسنجی اخیری که موسسه واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک انجام داد، نشان می‌دهد که 96‌درصد از جهان عرب بر این باورند که کشورهای عرب اکنون باید روابط خود را با اسرائیل قطع کنند. در بریتانیا، دیوید کامرون وزیر امور خارجه، در پارلمان کشورش گفت که نگران است اسرائیل «اقداماتی را انجام دهد که ممکن است ناقض قوانین بین‌المللی باشد.»

در همین حال، بایدن علاوه بر هشدار به ایران، حزب الله و سایر بازیگران محور مقاومت برای دوری از تنش، به رهبران اسرائیل نیز در مورد خشم هشدار داده است و از کابینه جنگی اسرائیل خواسته است که «اشتباهات» آمریکا پس از 11سپتامبر را تکرار نکند. با این حال، بر اساس یک نظرسنجی توسط موسسه دموکراسی اسرائیل، 75‌درصد از یهودیان اسرائیلی فکر می‌کنند که این کشور باید خواسته‌های ایالات متحده برای انتقال به مرحله جنگ با کاهش بمباران شدید در مناطق پرجمعیت را نادیده بگیرد و 57‌درصد از گشایش جبهه دوم در شمال با بردن جنگ به سمت حزب الله حمایت می‌کنند. علاوه بر این، گالوپ دریافته است که اسرائیلی‌ها ایمان خود را به راه‌حل دو دولتی از دست داده‌اند، به طوری که 65‌درصد از یهودیان اسرائیلی مخالف تشکیل کشور مستقل فلسطین هستند. بنابراین، به نظر می‌رسد که اسرائیل تمایلی به تسلیم شدن ندارد و باور هم ندارد که بتواند از عهده این کار برآید.

--> اخبار مرتبط