یک‌شنبه 21 بهمن 1403

بنی امیه بعد از استقرار اسلام تبدیل به «سکولار مخفی» شدند

وب‌گاه مشرق نیوز مشاهده در مرجع
بنی امیه بعد از استقرار اسلام تبدیل به «سکولار مخفی» شدند

اینهایی که مجذوب قدرت اسلام شدند باور کردند که از شرک کاری برنمی آید و به اسلام روی آوردند چون مجبور شدند اما همچنان دنبال قدرت بودند.

به گزارش مشرق، در سومین شب از فصل جدید این برنامه با عنوان «فصل بنی امیه» محمد حسن زورق نویسنده و استاد تاریخ اسلام درباره موضوع «سکولاریسم اموی» با مسعود دیانی کارشناس مجری برنامه گفتگو کرد.

دیانی در ابتدای برنامه از زورق پرسید که اولین مواجهه اسلام با سکولاریسم از چه زمانی ردگیری کنیم.

زورق در پاسخ به این سوال گفت: تحولات به دو دسته تحولات مادر وملازم تقسیم می کنیم. منظور از تحولات مادر تحولاتی است که آگاهانه و برای آنها برنامه ر یزی شده است اما تحولات ملازم تحولاتی است که به وجود می‌آید حتی اگر موزد درخواست و مورد پسند ما نباشد. البته این تحولات همیشه هم منفی نیستند و ممکن است مثبت هم باشند. پیامبر (ص) برای یک سلسله تحولات مادر برنامه داشتتند اما یک سلسله تحولات ملازم هم شکل گرفته که برنامه ریزی شده نبوده است. جامعه مکه قبل از بعثت نبوی از دو اقلیت و یک اکثریت تشکیل شده بود. یک اقلیت فطرت گزین هستند یعنی به سرشت الهی خود پاسخ مثبت داده اند و سعادت گرا و وفادار به میراث حضرت ابراهیم (ع) هستند یک اقلیتی به این میراث پشت کردند و به آن توجهی ندارند یک اکثریتی هم هستند که بینابین اند.

موقع خطر به سمت فطرت گزین می روند اما موقع لهو و لعب و عیش و نوش سمت اقلیت سکولار البته اگر سکولار را به دنیاگرایی تعبیر کنیم. بنابراین بن مایه سکولاریسم دنیاگرایی است که از همین جا شروع می شود. در سکولاریسم خبری از زهد و رهبانیت و خدا نیست. نکته قابل ذکر دیگراینکه مکه سرراه تجارتی است و و از لحاظ اقتصاد و تجارت وضعیت خوبی دارد و اقلیتی که دنیاگراست فقط به اقتصاد و تجارت ودنیا فکر میکند و کاری به ابراهیم و میراث آن ندارد و مشرک است ولی نبض اقتصادی مکه را در دست دارد البته اقلیت دین گرا هم نفوذ اجتماعی دارند.

وی ادامه داد: امروز هم در جامعه اسلامی اینگونه است. یک اقلیتی هستند که الگوی امام خمینی (ره) را در پیش گرفتند یک اقلیتی هم هستند که نوکر غرب هستند مثل پادشاه عربستان سعودی. ولی یک اکثریتی هستند که آنها تعیین کننده اند. بعد از بعثت پیامبر اقلیت طرفدار حضرت ابراهیم (ع) به ایشان گرویدند. اقلیت دنیامدار هم در مقابل حضرت رسول (ص) قرار گرفتند چون پیامبر شعا رهایی می داد که برخلاف نظام اجتماعی حاکم بر مکه بود نمونه ش اینکه ایشان خرید و فروش برده در بازار را ممنوع کردند. با بعثت پیامبر یک انقلاب اجتماعی در مکه آغاز شد و نیروهای طرفدار تغییروضع حاکم دور و بر ایشان قرار گرفتند و اغلب هم جوان بودند. با این اتفاق ولوله ای در مکه وجود آمد و این نگرانی پیش آمد که با این تغییر رفت و آمدها به مکه کم شود. چون آموزه های پیامبر تاثیر مستقیم روی برده ها داشت و آن زمان برده ها موتورمحرکه کاروان های تجاری بودند.

این پژوهشگر تاریخ اسلام و نویسنده کتاب «شهر گمشده» اضافه کرد: بعد از جنگ بدر و فتح مکه ابوسفیان قوانینی را وضع کرد که خشم را درمیان مردم بیشتر شعله ورمی کرد. علاوه براین ابوسفیان نقشه کشتن پیامبر را می کشد که البته ناکام ماند بنابراین در سبد ذهنی ابوسفیان توحید و نبوت جایی ندارد در عوض اصالت لذت اصالت طبیعت اصالت قدرت درسبد ذهنی او قرار داشت. بعد از جنگ خندق ابوسفیان سردوراهی قرار گرفت: مرگ ابوجهل وار یا پذیرش اسلام. تشخیص او این بود که جامعه جوان و بالنده آن زمانبه پیامبر روی آوردند و او هم چاره ای ندارد جز اینکه شرایط حاکم در آن زمان را بپذیرد.

زورق در ادامه مثالی از دوران انقلاب اسلامی آورد و توضیح داد: برای روشن شدن شرایط یک مثال می آورم. در سال 1344 برخی مخفیانه نوارهای امام را کپی و منتشر می کردند و اگر ساواک این افراد و نوارها را می گرفت حسابش با کرام الکاتبین بود اما در سال 1357 دیگر مخالفی برای این نوارها وجود ندارد در سال 1367 شرایط به گونه ای می شود که وقتی می خواهی وارد اداره ای شوی باید کتاب ولایت فقیه را خوانده باشی که اگر چیزی پرسیدند بتوانی جواب بدهی. ولی بین فردی که در سال 1344 حاضر بود کشته شود ولی کتاب ولایت فقیه را داشته باشد با فردی که در سال 1366 باید کتاب را می خواند تفاوت وجود دارد. مشابه این اتفاق در صدر اسلام هم بود. کسی که در مکه ایمان آورده به نوعی مثل افراد سال 1344 ریسک کرده است اما در زمان فتح مکه اسلام مستقر شده و برای اولین بار یک دولت فراقومی و فراقبیله ای مستقر شده و پیشتازانی از سراسر کشورها مثل سلمان فارسی و بلال حبشی به آن پیوستند بنابراین عده ای به اسلام ایمان آوردند چون اسلام قدرت داشت.

اینهایی که مجذوب قدرت اسلام شدند باور کردند که از شرک کاری برنمی آید و به اسلام روی آوردند چون مجبور شدند اما همچنان دنبال قدرت بودند و از دل همین افراد هم جامعه اموی شکل گرفت. اینها به نوعی حزب مخفی سکولار شدند چون نمی توانستند مکنونات قلبی خود را اظهار کنند. بنی امیه بعد از استقرار اسلام در قبیله تبدیل به حزب سکولار مخفی شدند یعنی جبر روزگار آنها را حزب کرد نه اینکه با آگاهی حزب شده باشند. ویژگی های حزب سکولارو دنیاگرا هم همان سه شاخصه اصالت لذت اصالت قدرت و اصالت طبیعت است که بالاتر هم ذکر کردم.

این نویسنده و پژوهشگردر ادامه این بحث تصریح کرد: البته همه افراد قبیله بنی امیه اینگونه نبودند چون مثلا عثمان از قبیله بنی امیه بود ولی از قبیل آنها و از جنس ابوسفیان نبود. عثمان از جنس ابابکر است اما از جنس ابوسفیان خیر. هرچند وی وقتی به قدرت رسید خیلی به بنی امیه بال و پر داد و بنی امیه از عثمان برای خودشان نردبان ساختند تا به قدرت برسند. درنهایت هم که به وسیله بنی امیه (حزب ابوسفیان) کشته شد. در زمان پیامبر (ص) حلقه اصحاب ایشان شکست. چرا؟ چون ما دوگونه وحدت داریم وحدت اعتباری و وحدت حقیقی. وحدت حقیقی برمبنای باور مشترک ولی وحدت اعتباری برمبنای موقعیت مشترک است. تا قبل از فتح مکه اصحاب پیامبر هردو وحدت را داشتند ولی بعد از فتح مکه هردوی این وحدت ها از بین رفت و دو دستگی و شکاف به وجود آمد اما مجال بروز پیدا نکرد بعد از رحلت پیامبر (ص) ابوسفیان که تازه هم مسلمان شده بود خواست با امام علی (ع) بیعت کند ولی ایشان نپذیرفتند و به او گفت: تو هیچگاه مسلمان نخواهی شد.

وی در پایان با اشاره به اینکه حوادث تاریخ اسلام «حوادث فرایندی» است گفت: فرایند زنجیره ای است که در آن هر حلقه زمینه ای برای حلقه قبلی و حلقه بعدی است. آنچه که برای ما در تاریخ اسلام رخ داده است مجموعه ای از تغییرات مادر و ملازمی است که رخ داده. همان بحثی که ابتدای برنامه درباره تحولات مطرح کردم. پیامبر دو «استراتژی» داشتند. یکی تثبیت «قرآن در تاریخ» که استراتژی کوتاه مدت بود وبراساس این استراتژی باید یک حوزه تمدنی با شعار اسلام در مرکزجزیره جهانی ایجاد می شد تا قرآن بتواند حفظ شود و پیامبر برای تحقق این امر همه کاری کردند. استراتژی دوم ایشان «تاسیس جامعه جهانی تراز قرآن» است. ولایتمداری و غدیر و عاشورا همگی در این راستاست. راه مقاومت اسلامی در تاریخ را حضرت فاطمه (س) گشود و این جزو استراتژی های پیامبر (ص) بود.

بنی امیه بعد از استقرار اسلام تبدیل به «سکولار مخفی» شدند 2