به معیشت مردم آسیب زدند از موفقیتهای دولت نگرانند
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، روزنامه هممیهن وابسته به غلامحسین کرباسچی در سرمقاله خود نوشت: «اگر بخواهیم در میان دولتهای پس از انقلاب، خوششانسترین دولت را نام بریم، یکی دولت اول آقای هاشمی است و دیگری دولت آقای رئیسی. البته، دولت احمدینژاد هم از حیث دیگری خوششانس بود. دو دولت اول از حیث حمایت دربست تمام قوای حکومتی از آنان و نیز در اختیار داشتن همه رسانهها و محدودیت منتقدان...
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، روزنامه هممیهن وابسته به غلامحسین کرباسچی در سرمقاله خود نوشت: «اگر بخواهیم در میان دولتهای پس از انقلاب، خوششانسترین دولت را نام بریم، یکی دولت اول آقای هاشمی است و دیگری دولت آقای رئیسی. البته، دولت احمدینژاد هم از حیث دیگری خوششانس بود. دو دولت اول از حیث حمایت دربست تمام قوای حکومتی از آنان و نیز در اختیار داشتن همه رسانهها و محدودیت منتقدان خوششانس بودند. البته، شاید چنین وصفی بهنوعی بدشانسی هم باشد، چون این یکدستیها در بلندمدت و حتی کوتاهمدت نیز موجب ناکارآمدی میشود. البته، تنشهای بیش از اندازه هم اصلاً خوب نیست، ولی فقدان مخالف و منتقد یک عارضه سیاسی است. در هر حال، برای این دولت موانع خدمت مفقود است و هیچ توجیهی در عدم تحقق وعدهها پذیرفتنی نیست. چنانکه در بیانات رهبری هم عنوان شد، بهبود شرایط برای مردم ملموس نیست.»
این روزنامه اضافه کرد: «درباره تحریمها باید گفت، برخلاف دولت قبل که عدهای در حکومت و تعداد بیشتری هم در بیرون آن بهشدت چوب لای چرخ دولت میگذاشتند و حتی تحریمها را مثبت میدانستند، در این دولت که خود را ملتزم به رهنمودهای رهبری معرفی میکنند، همه شرایط برای حل این مسئله در اختیار دولت است. منتقدان بیرونی دولت هم صددرصد حامی رفع تحریمها هستند. در داخل حکومت و رسانههای رسمی نیز حتماً هر اقدامی از جمله رفع تحریمها را چندبرابر تبلیغ و حمایت میکنند؛ مثل دیگر اقدامات خارجی این دولت، و این دقیقاً در نقطه مقابل وضعیت دولت پیش است.
مسئله اصلی ارزیابی نتایج عملکردی دولتهاست. ما نیز بارها گفتهایم که حاصل هر اقدامی در دولت باید خود را در کاهش تورم و نابرابری و افزایش تولید ناخالص داخلی، نرخ ارز و رشد اشتغال نشان دهد. اینکه آنها را به گردن دولتهای قبل یا بیگانگان بیندازید نهفقط رافع مسئولیت این دولت نیست، بلکه عذر بدتر از گناه هم هست. همه این شاخصها در دو سال گذشته یا بدتر از قبل بوده یا مطابق انتظار نبوده است. وضعیت تورم و نرخ ارز که بسیار روشن است. نابرابری تغییر معناداری نکرد. این بهرغم آن است که یارانهها 3 تا 4 برابر بیشتر شده در حالی که باید ضریب جینی را بهشدت کم میکرد. این نشان میدهد که سازوکار اصلی اقتصاد در مسیر نابرابری بود که بهرغم پرداخت یارانهها ضریب جینی تغییر معناداری نداشته است. افزایش بیثباتی بازار نیز در رشد نرخهای تورم و هم در ارز دیده میشود. افزایش تولید ناخالص داخلی نیز در حد 4 تا 4/5 درصد چنگی به دل نمیزند زیرا دولت روحانی در اوج کرونا و تحریمهای ترامپ در سال 99 بیش از 3 درصد رشد ایجاد کرد، ضمن اینکه درآمدهای نفتی آن دولت در حداقل بود ولی در دولت کنونی بهدلیل شل شدن تحریمها، درآمدهای نفتی بیشتر شده است. در هر حال، معیارها برای ارزیابی کار دولت همینهاست که گفته شد، همین و دیگر هیچ».
درباره این تحلیل روزنامه هممیهن گفتنی است: 1) دولت روحانی ضمن اینکه با مجلس همسو مقارن بود، دارای بیشترین و کمسابقهترین اختیارات هم بود که امضا و اجرای توافق برجام با وجود خسارتهای هنگفتش، و همچنین بیشترین مجوز برداشت از حساب ارزی، از جمله این اختیارات بوده است. اما خروجی این اختیارات، دو برابر شدن شمار تحریمها از یکطرف و شکستن رکوردهای منفی اقتصادی (مانند: تقریبا صفر شدن معدل رشد اقتصادی 8 ساله، هفت برابر شدن نقدینگی، ثبت بالاترین رکورد تورم، بالاترین ارقام استقراض و فروش اوراق، صفر کردن خزانه ارزی و تحویل دولت با 480 هزار میلیارد تومان کسری و 1500 هزار میلیارد تومان بدهی، 530 هزار میلیارد بدهی اوراق، و...) بود.
2) رفتار و گفتار دولت قبل، مبتنی بر لغو تحریمها نبود بلکه نوعی از دیپلماسی مستأصل و التماسی بود که از متن آن 900 تحریم جدید علاوهبر 800 تحریم ما قبل برجام، پدید آمد و پایه این تحریمافزایی هم در دولت اوباما و با تحریمهای ویزا و آیسا و سیسادا و ریلگذاری تحریمهای کاتسا گذاشته شد. برخلاف ادعای روزنامه غربگرا مبنیبر اینکه درباره (لغو) تحریمها، از داخل چوب لای چرخ دولت روحانی گذاشته شد، این رفتار خود دولت وقت بود که با واگذاری همه امتیازات در روز قبل از اجرای رسمی برجام، دستش را از ابزار فشار بر غرب خالی کرد و بنابراین آمریکا و اروپا با مشاهده درماندگی دولت معطل لغو تحریمها، همین وضعیت را ابزار باجستانی بیشتر قرار داد و دولت روحانی را به مدت چند سال سر کار گذاشت تا بیتحرکی و فشلی مدیریتی موجب توقف نرخ رشد اقتصادی و تولید شرایط رکود تورمی شود.
3) روزنامه هممیهن، درباره رشد اقتصادی 4 درصدی مینویسد که این رقم چنگی به دل نمیزند (!) و حال آنکه این رقم را با معدل 6 دهم درصدی در دولت برجام مقایسه کرد و ضمنا به یاد آورد که رشد فعلی، بدون برجام، با وجود تحریمها و همچنین در کنار جبران کسری بودجه 480 هزار میلیاردی، تسویه 270 هزار میلیارد تومان بدهی سود اوراق، تسویه 100 هزار میلیارد تومان بدهی به صندوقهای بازنشستگی، اختصاص 40 هزار میلیارد برای رتبه بندی معلمان و 54 هزار میلیارد برای تسویه بدهی بانک مرکزی اتفاق افتاده است. دولت رئیسی با وجود کسری مورد اشاره، 464 هزار میلیارد تومان از بدهیها و تعهدات دولت قبل را هم ظرف دو سال تسویه کرده؛ و اگر آن میراث کسریها و بدهیها در میان نبود، قطعا رقم رشد بهتری رخ میداد و کاهش نرخ تورم از 17 درصد فعلی به مراتب بیشتر و ملموستر میشد.
4) روزنامه غربگرا با ادبیاتی مبهم و آمیخته به تحریف مینویسد: «درآمدهای نفتی دولت قبل در حداقل بود ولی در دولت کنونی بهدلیل شل شدن تحریمها، درآمدهای نفتی بیشتر شده است». چرا در دولت برجام حتی مقارن با دولت بایدن، درآمدهای نفتی کشور سقوط کرد، اما اکنون افزایش چشمگیری یافته است؟ تحریمهای نفتی شل نشده و آمریکا بنابر اعلام وزارت خارجهاش سختگیرانهترین تحریمها را اعمال میکند، اما دولت رئیسی با اهتمام برای بیاثر کردن تحریمها و دور زدن آن، توانسته صادرات نفت را از 300 هزار بشکه به قریب دو میلیون بشکه افزایش دهد و به همین دلیل، محافل آمریکایی و اروپایی افزایش چشمگیر صادرات نفت ایران را به نشانه مهم شکست تحریمها ارزیابی میکنند.
5) در موضوع سفره و معیشت مردم که حتما معیار مهم و نهایی برای سنجش عملکرد اقتصادی دولت است، باید عنایت داشت که جبران هشت سال پسرفت اقتصادی آن هم با مجموع تورم چندصد درصدی (در برخی اقلام 700 تا 1000 درصدی) حتما به زمان نیاز دارد، هرچند که دولت تلاش دارد این دوره زمانی را کوتاهتر کند. در عین حال باید به روزنامه حامی اغتشاشات یادآور شد که آشوبافکنی به قصد کاهش یا توقف روند رشد اقتصادی ایران، نقشه مکمل دشمن برای تقویت اثرگذاری تحریمها بود که متاسفانه جریان غربگرا در این میدان آزمون هم امتحان بدی پسداد و با برنامه دشمن برای ضربه زدن به رشد عمومی اقتصاد ایران همراهی کرد. بر این مبنا، آنها متهم ایراد خسارت به معیشت مردم هستند، هرچند که بر مبنای نتایج خیانت خود در حق اقتصاد کشور، زبان به طعنه و طلبکاری هم بگشایند. به بیان دیگر، علت اینکه غربگرایان از موفقیتهای دولت فعلی شاکی هستند، نه غصه معیشت مردم، بلکه به این خاطر است که یکبار بهواسطه سوءمدیریت در دولت قبل و نوبت دوم با کارشکنی و آشوبافکنی سعی کردند اقتصاد ایران و معیشت مردم را نابود کنند و حالا که میبینند دولت در مسیر درست رشد اقتصاد قرار گرفته، با روایت وارونه مسائل، عقدهگشایی میکنند.
منبع: کیهان