دوشنبه 5 آذر 1403

بی‌هویتی و شکست «راهبردها» در اردوگاه اصلاح‌طلبان / استعفا برای سهم‌خواهی و «قدرت‌طلبی» از پدرخواندگان

خبرگزاری دانا مشاهده در مرجع
بی‌هویتی و شکست «راهبردها» در اردوگاه اصلاح‌طلبان / استعفا برای سهم‌خواهی و «قدرت‌طلبی» از پدرخواندگان

استعفاهای دسته جمعی 32 نفر از اعضای حزب اتحاد ملت در استان همدان و برخی شخصیت های سرشناس و برجسته احزاب سیاسی اصلاح طلب از فعالیت حزبی ضمن سرخوردگی و شکست راهبرد های این طیف سیاسی، مهر تاییدی بر صحبت های محرمانه 20 سال قبل سعید حجاریان تئوریسین جبهه اصلاحات با سید محمد خاتمی می اندازد که گفته بود: اصلاحات به سبب فقدان نیروی اجتماعی در حال فروپاشی است و به زودی اصلاحات در ایران خواهد...

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از عصر همدان؛ این روزها گذر از وضعیت موجود در اردوگاه اصلاحات بیش از پیش شنیده می شود و برخی نیز هیچ افق روشنی برای ادامه مسیر اصلاح طلبی نمی بینند بنابراین یا استعفا می دهند یا القاب و عناوینی نظیر نئواصلاح طلبی را مطرح می کنند یا مثل زیبا کلام مرگ اصلاحات را اعلام می کنند.

اخیرا عبدالواحد موسوی لاری از عضویت در شورای‌عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان استعفا داد و در یک اقدام کم سابقه جمعی از اعضای حزب اتحاد ملت شعبه استان همدان استعفای خود را از عضویت و فعالیت سیاسی در چارچوب این حزب اعلام کردند این درحالی است که قبل تر نیز برخی از اصلاح طلبان ازاین حزب کناره گیری کرده بودند.

فقدان یک راهبرد مشخص و بحران دستاورد دلیل استعفا

هرچند برخی برای فرار از شکست های حزبی و سرپوش گذاشتن بر ناکارآمدی ها دلایل استعفای افراد را درون تشکیلاتی و دورن حزبی می انند اما در بیانیه اعضای حزب اتحاد ملت شعبه استان همدان آمده است «اکنون در فقدان یک راهبرد مشخص، به نظر می‌رسد که اختلاف نظر عمیقی بین امضاکنندگان متن حاضر با مرکزیت حزب وجود دارد و این موضوع در اختلاف مواضع منطقه همدان با مواضع شخصی افراد سرشناس حزب و موضع کلی راس آن، مشهود است که در برخی موارد منجر به گلایه‌مندی و تذکر ارکان بالادستی حزب شد.»

این بیانیه همچینن تاکید کرده است که: جریان اصلاحات پس از پیروزی در انتخابات دوم خرداد سال 1376 علی‌رغم فعالیت‌ها و تحمل هزینه‌های بسیار، با بحران دستاورد، دستاورد پایدار و تغییرات ماندگار، دست و پنجه نرم می‌کند و تغییرات ملموسی که به مردم وعده داده شده بود، محقق نشده است و آنچه در این میان «مایه نگرانی و اندوه بسیار شده این است که حزب اتحاد ملت ایران به عنوان حزب پیشرو جریان اصلاح‌طلبی تا حد زیادی از وظایف خود بازمانده است.»

اما ماجرا چیست چرا اردوگاه اصلاحات بعد از گذشت بیست و اندی سال همچنان در بحران معنا و هویت به سر می برد و احساس انقیاد سیاسی می کند؟

 از دموکراسی و مشروطه خواهی تا براندازی و خروج از حاکمیت

چرا احزاب سیاسی اصلاح طلب دقیقا نمی دانند چه می خواهند، روزی از دموکراسی و مشروطه خواهی حرف می زنند روز دیگر سکولاریسم را فریاد می زنند؛ روزی خود را بخشی از حکومت می دانند روز دیگر فکر براندازی و خروج از حاکمیت هستند، حال دال اصلی، گفتمان و بن مایه اصلاح طلبان چیست؟

این سوالی است که زمانی سعید حجاریان برای توصیف جبهه مشارکت (یکی از فعال ترین احزاب سیاسی اصلاح طلب) به آن پاسخ داد.. وی جبهه مشارکت را ملغمه ای از نیروهای متضاد که در یک سوی آن «عباس» دوزدوزانی و در سوی دیگر آن «عباس» عبدی ایستاده اند دانست لذا آن را بین العباسین نامید.

حال تضاد ها و خواسته های متفاوت و چند صدایی که از اردوگاه اصلاحات بلند می شود به خوبی نشان می دهد که این جریان یا در یک آشفتگی و پریشان حالی بی سابقه به سر می برد و یا در حالت احتضار است.

اسعفاهای دسته جمعی 32 نفر از اعضای حزب اتحاد ملت در استان همدان و برخی شخصیت های سرشناس و برجسته احزاب سیاسی اصلاح طلب مهر تاییدی بر صحبت های محرمانه 20 سال قبل سعید حجاریان تئوریسین جبهه اصلاحات با سید محمد خاتمی می اندازد که گفته بود: اصلاحات به سبب فقدان نیروی اجتماعی در حال فروپاشی است و به زودی اصلاحات در ایران خواهد مرد.

حال بعد از گذشت 20 سال از این ملاقات محرمانه زنده یا مرده بودن سوالی است که بسیاری از تحلیلگران عرصه سیاست و سیاست ورزان چپ و راست و اصولگرا و اصلاح طلب به آن پاسخ های متفاوتی داده اند و در بسیاری از مواقع رفتار و گفتار سیاسی برخی از شخصیت های در راس اصلاحات واضح و فاضح نشان دهنده زنده یا مرده بودن اصلاحات است و به خوبی نشان می دهد که اصلاحات به بن بست رسیده یا خیر؟

حوزه سیاست و راهبرد اصلاح‌طلبان به بن‌بست رسیده است

هدایت آقایی از فعالین سیاسی اصلاح‌طلب و از دستگیرشدگان فتنه 88 در خصوص بازتعریف اصلاح طلبی و نوع حضور در قدرت می گوید: اصلاح‌طلبان باید مردم را به حال خودشان بگذارند و از تعیین تکلیف برای آن‌ها دست بردارند. حوزه سیاست و راهبرد اصلاح‌طلبان به بن‌بست رسیده است و باید نشست با مطالعه و کار نظری به تقویت بنیان‌های تفکر پرداخت.

محمدعلی وکیلی، فعال سیاسی اصلاح طلب پیش تر در گفتگو با ایسنا با اشاره به استعفای موسوی لاری نایب رییس شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان گفته بود که در حال حاضر اصلاح طلبی به نقطه بن‌بستی رسیده که محصول ابهامات تلنبار شده است، در واقع چشم انداز مبهمی وجود دارد که با این ابهامات عجیب و غریب امکان فعالیت با این شکل و شمایل نیست. با اذعان بر اینکه جمهوری اسلامی بدون اصلاح طلبی امکان زیست ندارد ولی اصلاح‌طلبی با راهبردهای این سالیان به بن بست رسیده و نیازمند رونمایی نسخه‌ای از نئواصلاح‌طلبی هستیم که با پاسخ روشن به ابهامات هم سرمایه جدید، هم یارگیری دقیق و هم کارکرد ملموس و مرزبندی را شفاف کند و مواضع سلبی و اثباتی خود را معلوم کند.

اما چرا اصلاح طلبی به چنین نقطه ای رسید؟

بدون شک جدای از نداشتن جریان و پشتوانه مردمی و یا به تعبیر حجاریان «فقدان نیروی اجتماعی»، اعتبار وآبرویی که رهبران اصلاحات در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم و دوازدهم از حسن روحانی داشتند و متعاقب آن بی عملی و ناکارآمدی دولتی که برخاسته از حمایت های جناح اصلاحات بود و با تکرار کردن های خاتمی و حمایت های بی چون و چرای مرحوم هاشمی همراه شد آخرین تیر ها را به سمت اردوگاه اصلاحات روانه کرد و اندک پشتوانه نخبگانی این طیف سیاسی را سرخورده و دلزده کرد.

در پاسخ به چرایی استعفاها در بین احزاب اصلاح طلب و وضعیت فعلی این طیف پر حاشیه با کارشناسان مسائل سیاسی گفتگویی داشتیم که در ادامه می خوانید.

محمد صادق کوشکی، عضو هئیت علمی دانشگاه و تحلیل گر مسائل سیاسی در گفتگو با خبرنگار عصر همدان؛ با بیان اینکه زیرساخت های تشکیل حزب در جامعه ایرانی وجود ندارد، گفت: لیبرالیسم، اقتصاد بازار آزاد و دمکراسی سه پایه تشکیل احزاب در جوامع غربی است.

استعفای دسته جمعی ناشی از سهم‌خواهی و قدرت‌طلبی از پدرخواندگان 

وی با اشاره به استعفاهای اخیر در اردوگاه اصلاح طلبان افزود: استعفای دسته جمعی شورای های مرکزی احزاب اصلاح طلب ناشی از سهم‌خواهی و قدرت طلبی آنان از پدرخواندگان و بزرگان سیاسی اصلاحات است.

این تحلیل گر مسائل سیاسی در پاسخ به این سوال که آیا استعفاها بر اساس برنامه و سخنان حجاریان مبنی بر خروج از حاکمیت است، گفت: اصلاح طلبان هرگز رازی به خروج از ساختار نظام نخواهند بود و اگر شعار خروج از ساختار حاکمیت را می دهند برای کسب حمایت قدرت های خارجی است.

کوشکی با بیان اینکه اصلاح طلبان همواره به دنبال رسیدن به قدرت به هر قیمتی بوده اند، اظهار کرد: در 40 سال جمهوری اسلامی بیش از 30 سال از آن دولت ها در دستان این جریان سیاسی قدرت طلب بوده است و اصلاح طلبان بخوبی از این قدرت بهره برده اند.

وی با اینکه حضور در شرکت ها، هئیت مدیره ها، وزارتخانه ها و بهره بردن از رانت های سیاسی و اقتصادی بخشی از استفاده جریان اصلاحات از قدرت بوده است، ادامه داد: یکی از اعضای این جریان چندی پیش گفت حتی حمایت اصلاحات از روحانی برای رسیدن به منافع قدرت بود و از دولت روحانی به عنوان رحم اجاره ای نام بردند.

این کارشناس مسائل سیاسی با تاکید بر قدرت طلبی محض جریانات اصلاحات در کشور، تصریح کرد: آن ها به خوبی می‌دانند در هر حکومتی غیر از نظام جمهوری اسلامی آنها جایگاهی نخواهند داشت برای همین هرگز به دنبال خروج از حاکمیت نیستند و فقط برای سهم‌خواهی و کسب حمایت دولت های غربی این بحث ها را مطرح می کنند.

بی هویتی، چند صدایی و نداشتن راهبرد مشخص سم مهلک اصلاح طلبان 

به گزارش عصر همدان؛ با تدقیق و بررسی بیشتر سابقه افراد سرشناس طیف اصلاحات، عملکرد ومرور مواضع اعضای احزاب سیاسی اصلاح طلب می توان گفت: اصلاحات به لحاظ تئوری و کارآمدی با بن بست روبرو شده است چرا که اصلاحات واقعی هیچ گاه در دستور کار این طیف سیاسی قرار نگرفت و همواره بی هویتی، چند صدایی، اتخاذ مواضع رادیکال علیه منافع ملی و نداشتن راهبرد مشخص در قبال مسائل و موضوعات سم مهلک اصلاح طلبان بوده است لذا این طیف سیاسی برای احیای دوباره خو نیازمند بازسازی در تئوری و کارآمدی و باز تعریف معنا و مفهوم و گفتمان اصلاح طلبی است، در غیر این صورت و بدون توجه به مسیر 20 ساله و کسب عبرت از آن در آینده ای نه چندان دور حیاتی از خود در جامعه باقی نخواهد گذاشت و خواهد مرد.

انتهای پیام /