«تاکتیک حمایت فلهای»؛ فقدان مرزبندی در اردوگاه اصلاحات
مُروری بر مواضع اخیر اصلاحطلبان نشان میدهد، این جریان سیاسی که شاهد حضور بازیگران متعددی در جغرافیای تشکیلاتی خود است، به «رادیکالیسیم» نیاز دارند!
مُروری بر مواضع اخیر اصلاحطلبان نشان میدهد، این جریان سیاسی که شاهد حضور بازیگران متعددی در جغرافیای تشکیلاتی خود است، به «رادیکالیسیم» نیاز دارند!
خبرگزاری مهر، گروه سیاست - طیبه بیات: جمعه 17 تیرماه 1401 بود که خبر بازداشت مصطفی تاجزاده فعال سیاسی اصلاح طلب از سوی مقام قضائی به اتهام «اجتماع و تبانی جهت اقدام علیه امنیت کشور و همچنین نشر اکاذیب جهت تشویش اذهان عمومی» منتشر شد.
تاجزاده 23 خرداد ماه 88 نیز بازداشت شده بود و دادگاه انقلاب اسلامی او را به شش سال زندان محکوم کرد؛ جزئیات این بازداشت از این قرار بود که اولین معاون سیاسی وزارت کشور در دولتِ اصلاحات به اتهام «اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی و فعالیت تبلیغی علیه نظام به استناد مواد 610 و 500 قانون مجازات اسلامی مجموعاً به شش سال حبس تعزیری و به استناد ماده 19 قانون مجازات اسلامی به 10 سال محرومیت از فعالیت در احزاب و مطبوعات» محکوم شده بود.
یکی از ویژگیهای بارزی که با شنیدن نام «تاجزادهِ اصلاحطلب» نسبت به سایر ویژگیهای او پیشی میگیرد، مواضع ساختار شکنانه ای است که در بزنگاههای مختلف افراد زیادی را در موقعیت مخالف و موافق او قرار داده است.
افراطی اصلاحطلب به دنبال چیست؟
یادداشت تلگرامی تاجزاده تحت عنوان «اصلاح ساختاری» خطاب به سعید حجاریان را میتوان یکی از این دست موضع گیریهای او بر شمرد. او در این یادداشت مدعی اشتباه بودن دخالت روحانیت در اداره حکومت میشود، با این استدلال که روحانیت نه برای این امر ایجاد شده و نه آمادگی ایفای چنین نقشی را داشته است.
این ادعای تاجزاده در حالی مطرح شده است که در صحیفه امام (ره) در رابطه با نقش نظارتی یا حکومتی روحانیون در نظام جمهوری به وجود نظر نظارتی در اوایل انقلاب اشاره شده است، اما ولی فقیه بعداً به این نتیجه رسید که حضور مسئولیتی روحانیت بلااشکال است.
این محکوم فتنه 88 در این بیانیه تصریح میکند که قصد براندازی ندارد و بر حذف کامل ولایت فقیه از قانون اساسی هم پافشاری نمیکند!
از نمونه توئیتها و مواضع ساختار شکنانهای تاجزاده میتوان به مواردی مانند توئیت او خطاب به رئیس جمهور اشاره کرد. توئیتی که در آن خطاب به سید ابراهیم رئیسی نوشت: «آقای رئیسی! دیوار کشیدن بین زن و مرد اتهام مخالفان بود و شما میخواستید میان آنها پل بزنید؟ پس این دیوار کشیها و تفکیک جنسیتی چیست؟ با یکدست شدن حکومت فکر نکنید بازی تمام شده، زیرا هنوز هزار باده ناخورده در رگ تاک است.»
یا در توئیت دیگری طی یک شبهه افکنی در رابطه با برجام، مدعی شد: «آیا به گوش رهبر نرسیده که؛ «طبق ارزیابی بانک جهانی، عراق امسال بیش از 127 و سال آینده نزدیک به 124 میلیارد دلار درآمد نفتی خواهد داشت»؟ چرا اجازه احیای برجام در اسفند 99 را ندادند؟ چرا با تعیین فردی کاردان، به مذاکره مستقیم با آمریکا برای کسب توافق و لغو تحریمها نمیپردازند؟»
تاجزاده در توئیتی، کنایهای هم به حجاب و عفاف زد و با اشاره به هنجار شکنی اخیر در شیراز، نوشت: «اگر شهامت اعلان شکست حجاب اجباری را ندارید، دست کم بگذارید مانند قانون ممنوعیت نگهداری تجهیزات ماهواره، مردم خود اشتباه حکومت را برطرف کنند. بازداشت جوانان شیرازی، صرفاً به علت رعایت نکردن حجاب، هم بی نتیجه است هم رسوا.»
چرا اصلاحات از تاج زاده حمایت میکند؟
این موارد نمونهای از اظهار نظرهای شخصی این محکوم فتنه سال 88 است که به دفعات از زاویه نگاهِ «افراطی» خود به تشریح بعضی مسائل میپرداخت و در بیان این نظریهها، عدهای را هم گام و همسو با خود کرد تا جایی که مورد حمایت زنجیرهای جریان موسوم به اصلاحات قرار گرفت؛ خبر بازداشت مصطفی تاجزاده، فعال بهظاهر اصلاحطلب، با واکنش تند چهرههای فعال در جبهه اصلاحات مواجه شد. جبهه اصلاحات، ضمن حمایت از تاجزاده خواستار آزادی سریع او شد و رئیس این تشکل - بخوانید چریک پیر - نیز به صورت جداگانه بیانیه صادر کرد. حمایت طیفهای مختلف اصلاحطلب از تاجزاده و درخواست آنها برای آزادی این چهره، میتواند بیانگر این واقعیت باشد که اصلاحطلبان میخواهند با این حمایتها، پازل سیاسی خود را تکمیل کنند.
گرچه این عدم مرزبندی سیاسی از سوی جریان اصلاحات امر بدیعی نیست و در تجربههای مشابه سابق نیز شاهد این عدم مرزبندی از سوی کارگردان و بازیگران دوم خردادیها در جغرافیای سیاسی ایران بودیم.
رئیس دولت اصلاحات گفت گستره اصلاحات از ایثارگر است تا گوگوش و سروش. اعلام علنی عدم تقلب باعث میشود پایگاه اجتماعی اصلاحات لطمه بخورد!
در همین راستا، «محسن مهدیان» روزنامه نگار در یادداشتی با عنوان «عاقبت بخیری اصلاحات» روایت جالب از دیدار تعدادی از کنشگران رسانهای جبهه انقلاب با رئیس دولت اصلاحات در سال 88 ارائه کرد و نوشت: «اخیراً آقای تاج زاده گفته است که طاغوتِ پهلوی را به جمهوری اسلامی ترجیح میدهد، این ادعا بیانگر عاقبت بخیری جبهه اصلاحات است. ثانیاً: در سالها پیش در ایام فتنه 88، در دیداری که با جمعی از دوستان رسانهای با خاتمی داشتیم متوجه شدم که وی با ادعای تقلب مخالف است. در همان جلسه، دلسوزانه پرسیدم چرا این موضع را عمومی نمیکنید؟ پاسخ او این بود که گستره اصلاحات از ایثارگر است تا گوگوش و سروش. اعلام علنی این موضع باعث میشود پایگاه اجتماعی اصلاحات لطمه بخورد!»
همین روند در سال 1401 از رئیس دولت اصلاحات تَکرار شد. او چند روز پس از بازداشت «تاجزاده اصلاحطلب» در تماس تلفنی با همسر او نسبت به این بازداشت واکنش نشان داد و حرفهای گذشته خود را بار دیگر بیان کرد.
به راستی از جریان اصلاحات یک صدای واحد شنیده نمیشود، از سویی رهبر معنوی این جریان، همسو با سایر اصلاحطلبان خواستار آزادی «تاج زاده ساختار شکن» میشوند و از سوی دیگر اصلاح طلبانی پیدا میشوند که پیش از این بر مرزبندی با ساختار شکنان تاکید کرده بودند. هرچند این دسته از اصلاح طلبان هم پس از بازداشت اخیر بر طبل آزادی تاجزاده کوبیدند؛ عباس عبدی روزنامه نگار و نظریه پرداز شاخص اصلاح طلب که به تازگی و به دعوت «کرباسچی تکنوکرات» در شورای سیاستگذاری روزنامه «هم میهن» حضور یافته است در واکنش به این اقدام به ارائه تحلیل خود پرداخت، حرف او این بود: این بازداشتها اثر بخش نیست!
حمایت رسانهای او از تاجزاده در حالی صورت گرفت که پیش از این عبدی در گفتگویی بر مرزبندی اصلاحات با براندازان تاکید کرد و گفته بود: اصلاً بیمعناست که اصلاحطلبان با براندازان مرز نداشته باشند. این دو مانند این است که بگویید ضرورت مرزبندی بین آب و آتش و یا پنبه و آتش وجود ندارد.
او حتی به صراحت اعلام کرده بود: برخی مواقع دیدم به من میگویند که فلان رسانه برانداز این را گفته، فلانی این را گفته؛ چرا نظری درباره آنها نداری؟ میگویم که اصلاً پیگیر مطالبشان نیستم؛ نهاینکه بخواهم تحقیرشان کنم، بلکه این چارچوبم نیست که وقتم را برای این کار بگذارم.
حال باید این پرسش مطرح شود که هدف اصلاحات از حمایتهای زنجیرهای آنها از تاج زاده چیست؟ و چرا حاضر به مرزبندی با آنها نمیشوند؟
اصلاحات به دنبال زیر سوال بردن حاکمیت هستند
بیژن مقدم تحلیلگر مسائل سیاسی در این باره میگوید: اصلاحطلبان رادیکال مثل تاجزاده و سلطنتطلبان در مخالفت با نظام جمهوری اسلامی با مختصات فعلیاش، مشترک هستند و خیلی اختلافی در اصل براندازی ندارند. شاید میان اینها بر سر آلترناتیو اختلاف باشد اما بر سر موضوع جمهوری اسلامی، اختلافی با همدیگر ندارند.
اصلاحطلبان از هر فرصت و بهانهای علیه جمهوری اسلامی، دستگاه قضائی و دستگاه حاکمه استفاده میکنند و این بازداشت هم برای آنها یک فرصت است و تفاوتی ندارد.
وی در پاسخ به این سوال که اصلاحطلبان چرا از تاجزاده حمایت کردهاند؟ گفت: اصلاحطلبان از هر فرصت و بهانهای علیه جمهوری اسلامی، دستگاه قضائی و دستگاه حاکمه استفاده میکنند و این بازداشت هم برای آنها یک فرصت است و تفاوتی ندارد.
مقدم خاطرنشان کرد: تاجزاده پیشتر در سال 88 هم سابقه بازداشت و زندان داشته است و به نظر من، او خودش تعمدا کاری میکند که به بازداشتش ختم شود.
اصلاح طلبان باقی هویت خود را به قمار تاج زاده نبازند
احمد راستینه نماینده مردم شهرکرد در مجلس نیز در گفتگو با خبرنگار مهر در رابطه با دستگیری مصطفی تاج زاده و حمایتهای زنجیرهای اصلاح طلبان از او بدون در نظر گرفتن مراتب امنیتی و قضائی با بیان اینکه من به اصلاح طلبان سفارش میکنم که باقی مانده هویت خود را به قمار بد سیاست تاج زاده نبازند، گفت: حقیقت این است که اباحه گری و فتنه انگیزی امثال آقای تاج زاده به حدی رسیده که امروز با اتفاقات عجیبی از جمله نقش آفرینی این افراد در بر هم زدن امنیت عمومی و تشویش اذهان مردم مواجه هستیم.
وی گفت: البته مردم به درستی خالقان فتنه 88 را شناختهاند و دیگر این افراد جایگاهی ندارند، جامعه به خوبی میداند چه کسانی ظرفیتهای قانونی کشور را نادیده گرفتند و با شکستن مرزهای امنیتی، مردم سالاری را که میراث جمهوری اسلامی است به تاراج شورش اشرافیت خود سپردهاند.
نماینده مردم شهرکرد افزود: همه جریانهای سیاسی باید در زمانی که فتنهای اتفاق میافتد و ظرفیتهای قانونی نظام مردم سالار ایران اسلامی زیر سوال برده میشود از هر گونه فتنه انگیزی تبری بجویند.
راستینه با بیان اینکه انتظار ما این است که امروز بخشی از پرونده تاج زاده برای مردم عنوان شود، تاکید کرد: مخالفان نظام امروز در کشور و داخل نظام آزادانه حرف میزنند، اما اگر پای خود را فراتر از مرزهای قانونی بگذارند و مخالفت آنها امنیت کشور که به برکت خون شهدا به دست آمده را به خطر بیندازد طبیعتاً دستگاه قضا مکلف است علاوه بر آشکار سازی ابعاد پرونده آنها با مجرم و فتنه انگیز به شدت برخورد کند.
علاوه بر او، محمد صفایی نماینده مردم گناباد در مجلس شورای اسلامی در گفتگو با خبرنگار مهر، در رابطه با بازداشت سیدمصطفی تاج زاده، گفت: در کشور باید قانون حاکم باشد و قرار نیست یک نفر هر گونه رفتاری داشته باشد، اما مورد مواخذه قرار نگیرد.
وی تاکید کرد: حتماً دستگاههای امنیتی و قضائی به مسائل روشنی رسیدهاند که این اقدام صورت گرفته است، وقتی کسی تخلفی کند باید با او برخورد شود. در غیر این صورت نظام اجتماعی دچار اخلال خواهد شد.
عضو فراکسیون انقلاب درباره حمایتهای زنجیرهای اصلاح طلبان از او بدون در نظر گیری مسائل امنیتی و قضائی گفت: این نوعی سیاست زدگی در جامعه ایران است چرا که منهای در نظر گرفتن اینکه فرد چه تخلفی کرده است صرفاً به علت وابستگی به جریانی خاص از جنایت یا جرم چشم پوشی میشود و حتی از فرد خاطی حمایت صورت میگیرد.
وی گفت: باید در پاسخ به این سیاست زدگی روشنگری انجام شود، علت دستگیری تاج زاده باید روشن و شفاف بیان شود تا جامعه از جزئیات آن مطلع باشند.
«براندازان در هدف، اصلاحطلبان در روش» چه کسانی هستند؟
کاظم انبارلویی عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی هم نقشهای از براندازان اصلاح طلب ترسیم میکند و میگوید: «براندازان در هدف، اصلاحطلبان در روش» یا بهتر بگوییم اصلاحطلبان برانداز که برای اولین بار بهزاد نبوی از آن رونمایی میکند، چه کسانی هستند؟
وی با بیان اینکه واقعیت این است که غرب به ویژه آمریکا از ابتدای پیروزی انقلاب تیغ نبرد سخت و نرم را بر مردم ایران فرود آورد، تاکید کرد: غرب نمیخواست دموکراسی در ایران پای بگیرد. به همین دلیل از اول با حضور مردم در پای صندوقهای رأی مخالفت میکرد و انتخابات اعم از ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی، مجلس خبرگان رهبری و انتخابات شوراها همواره با تحریم آنها روبهرو بود، اما از سال 76 آنها بنا را گذاشتند بر ترویج شرکت در انتخابات. علی رغم اینکه با مبانی اسلام و انقلاب سر جنگ داشتند، ترجیح دادند با نفوذ در ارکان حکومت، ضربه را از درون تدارک ببینند.
عضو شورای مرکزی حزب موتلفه با تاکید بر اینکه آنها با این هدف در انتخابات حضور یافتند؛ اگر به قدرت نرسند، بگویند «تقلب» شده است و اگر رسیدند، «خروج از حاکمیت» برای اثبات شکاف در حاکمیت و «حاکمیت دوگانه» را کلید بزنند، گفت: اگر از این گردنه به سلامت عبور کردند «خروج بر حاکمیت» را عملیاتی کنند.
انبالویی گذری هم به مواضع تاج زاده در زیر سوال بردن انتخابات میزند و میگوید: همین تاج زاده با پرچم انتخابات آزاد، آن هم به شرط ورود مارکسیستها به رقابتها، دم از گفتگوی ملی میزد، از این گفتگو چه نتیجهای حاصل میشود؟! پرچمداران گفتگوی ملی دغدغه اسلامیت نظام را ندارند.
یک قتل و شلیک به قلب اصلاحات
حمایت چشم بسته و زنجیرهای اصلاح طلبان از «تاجزادهافراطی» تازگی ندارد، پیش از این سرمایه اصلاحطلبان به پای شهردار مستعفی تهران هم خرج شد و در نهایت با نقش آفرینی چهرههای شاخص اصلاح طلب، خانواده مقتول از قصاص گذشتند.
واقعه 7 خرداد 98 سعادت آباد تهران، هولناک و تلخ بود: «زن دوم محمدعلی نجفی با 5 گلوله کشته شد»! این خبر برای جریان اصلاحات هولناک بود از این رو در همان مقطع، روزنامه وطن امروز تیتر «شلیک به قلب اصلاحات» را برای این خبر انتخاب کرد؛ اعتراف «نجفی تکنوکرات» به قتل همسر خود از یک سو اصلاح طلبان را به کُما برد و از سوی دیگر استراتژی جدید پیرامون این خبر ترسیم کردند.
در این استراتژی، سناریوهای مختلف برای دست و پا زدنها برای نجات نجفی (بخوانید اصلاحات) در دستور کار قرار میگیرد. «توهمِ وجودِ نهادهای امنیتی در پشت ماجرا» بار دیگر خود را نشان داد. آخرین باری که این توهم توسط اصلاحطلبان در ارتباط با نجفی رخ داد، ماجرای استعفای وی از شهرداری بود؛ جایی که علی رغم تأکیدات نجفی مبنی بر بیماری جسمی، طیفی از اصلاحطلبان اصرار داشتند آن را ناشی از فشار نهادهای امنیتی قلمداد کنند! این بار اما این توهم، خود را در قالب «پرستوسازی» جلوه داده است؛ آنها به صراحت یا در لفافه وانمود میکنند که میترا استاد، طعمهای بوده که سر راه نجفی قرار گرفته است!
کانال روزنامه ایران هم که در آن دوره در اختیار تدبیریها قرار داشت در این میان بینصیب نبود و اقدام به حذف مصاحبهای کرد که در آن، پسر میترا استاد، از دستِ بزنِ محمدعلی نجفی گفته بود!
جالبتر آنکه برخی نیز از اساس، منکر حضور محمدعلی نجفی در محل وقوع جرم شدند!
به هرحال مُروری بر مواضع اصلاحطلبان در پرونده بازداشت مجدد مصطفی تاجزاده و محمد علی نجفی و موارد دیگری از این دست نشان میدهد، این جریان سیاسی که شاهد حضور بازیگران متعددی در جغرافیای تشکیلاتی خود است، در شرایط کنونی برای اعاده حیثیت سیاسی از خود به رادیکالیسم نیاز دارند و در این راستا معاون پیشین سیاسی وزارت کشور و یا شهردار اسبق تفاوتی برای آنها ندارد، چرا که میخواهد با دفاع فلهای و فاقد مرزبندی سیاسی و اخلاقی از آنها، پازل رادیکالیسم اصلاحات را تکمیل و از دست رفتن سرمایه اجتماعی خود را به خیال خود جبران کنند!