پنج‌شنبه 8 آذر 1403

ترور سردار سلیمانی؛ پاسخ ایران به آمریکا چه خواهد بود؟

وب‌گاه فرارو مشاهده در مرجع

اهداف مهم در منطقه یا دور از منطقه خاورمیانه هدف قرار گیرد به نوعی که قابل اثبات نباشد، اما پیام منتقل شود. همچنین هزینه‌های حضور آمریکا در منطقه باید به شدت افزایش پیدا کند و همان بلایی که در ویتنام بر سر آمریکا آمد در خاورمیانه تکرار شود به این صورت که اهداف کوچک آمریکا در منطقه مورد تهدید قرار بگیرد.

فرارو - بامداد جمعه 13 دی ماه سردار سپهبد قاسم سلیمانی درپی حمله بالگردهای آمریکایی به کاروان الحشد الشعبی در نزدیکی فرودگاه بغداد، به شهادت رسید. این حمله واکنش‌های گسترده ای در سطح جهانی به همراه داشت. این اولین بار است که دولت آمریکا در اقدامی رسمی و علنی یکی از بلندپایه ترین مقامات ایران را هدف می گیرد. حالا مقامات ایران از «انتقام سخت» از آمریکا می‌گویند اما مشخص نیست این پاسخ چه خواهد بود. در گفتگو با دکتر سید حوزه صفوی، کارشناس مسائل امنیتی و استاد مطالعات منطقه ای دانشگاه تهران به بررسی اهداف ترامپ از این حمله تروریستی و پاسخ های احتمالی و مطلوب از سوی ایران می‌پردازیم. متن گفتگوی فرارو با این استاد علوم سیاسی در ادامه می‌آید: با توجه به اینکه ترامپ بار‌ها اعلام کرده است قصد جنگ با ایران ندارد چرا با ترور سردار سلیمانی بازهم سطح تنش‌ها را بالا برد؟ هدف ترامپ به دست آوردن یک پیروزی بزرگ نزدیک انتخابات بود که برای آن نیاز داشت یک سری کار‌های نمادین انجام دهد. مثلا کاری که در ارتباط با کشتن ابومصعب الضرغاوی صورت گرفت. ترامپ خواست اقدامی مشابه انجام دهد که برگ برنده‌ای برای انتخابات داشته باشد. البته اشتباه او این بود که گروه‌هایی مثل القاعده و طالبان مورد حمایت نهاد‌های بین المللی نیستند، ولی قاسم سلیمانی فردی از سوی حکومتی رسمی بود که در سفری رسمی به سر می‌برد و این از منظر حقوق بین الملل کاملا متفاوت است. نکته دیگر اینکه در وضعیت عادی رئیس جمهور از مصونیت برخوردار نیست و تحت فشار‌های مختلف است، اما در صورتی که ایران جواب محکمی بدهد و آمریکا دوباره پاسخ دهد، ممکن است به جنگی در منطقه منجر شود که در این صورت وضعیت سیاسی در آمریکا به سمت وضعیت نظامی می‌رود و این مساله موجب می‌شود اختیارات رئیس جمهور افزایش یابد و معمولا روسای جمهوری که در جنگ بودند در دوره دوم رای آورده اند. مساله سوم خدمت به اسرائیل است. اسرائیل لیست سه نفره‌ای از ترور اعلام کرده بود و از طرف ترامپ چه کادوی کریسمسی بهتر از اینکه منویات اسرائیل را با دستور مستقیم انجام دهد؟ لابی آیپک در انتخابات ریاست جمهوری تاثیرگذار است. داماد ترامپ لابی گر مهمی برای اسرائیل است و روی تصمیمات ترامپ اثر می‌گذارد. ترامپ در دوره ریاست جمهوری اقداماتی در قبال اسرائیل انجام داد که هیچ رئیس جمهوری انجام نمی‌داد؛ از جمله انتقال پایتخت اسرائیل به بیت المقدس که هیچگاه آمریکا قبول نمی‌کرد. این امتیازات با منطق و قانون و قطعنامه‌های سازمان ملل نمی‌خواند. به شهادت رساندن قاسم سلیمانی را هم می‌توان در همین راستا تحلیل کرد. آیا ترامپ نمی‌توانست مساله ایران را با رویکرد دیگری مثلا یک توافق بزرگ به برگ برنده در انتخابات تبدیل کند؟ مذاکره به بن بست خورده بود و منطق ایران این بود که شما بدون منطق از برجام خارج شدید و تحریم‌ها را افزایش دادید پس شروع مذاکره باید با بازگشت آمریکا به مسیر اولیه و برداشتن تحریم‌ها همراه باشد. ترامپ بار‌ها گفته می‌خواهم مذاکره کنم. ایران هم تمایل دارد، اما بستگی به یک سری اصولی دارد که رعایت شوند. پیش شرط آن که از سوی مقام معظم رهبری مطرح شده است برداشتن تحریم‌ها است. هیچ کشوری باعزت در شرایط فشار مذاکره نمی‌کند. ایران الان هم تحت فشار روانی و هم فشار فیزیکی است. دولت آقای روحانی به دلیل مذاکرات با آمریکا که نتیجه‌ای نداشت الان به ساده لوحی متهم است. در یک سال و نیم آینده هم نمی‌توانیم به نتیجه کارشناسی برسیم. برجامی که نتیجه چندین سال مذاکره بود به نتیجه نرسید. بعد از خروج آمریکا از برجام دو سوال بوجود آمد. اگر دوباره با آمریکا مذاکره کردیم چه ضمانتی وجود دارد خود ترامپ دوباره نقض نکند توافق احتمالی را و دوم اینکه چه ضمانتی وجود دارد رئیس جمهور بعدی محترم شمارد توافق با ترامپ را. رییس جمهور کنونی امریکا کاری کرد که در حافظه تاریخی ایرانیان تا دهه‌ها اثر منفی آن باقی خواهد بود. مسیر نازک و شکننده‌ای از اعتماد که در زمان اوباما بعد از بیش از سه دهه بین ایران و آمریکا بوجود آمده بود با دو اقدام خروجی غیر قانونی آمریکا از برجام و اقدام تروریستی به شهادت سپهبد سلیمانی تبدیل به دره‌ای عمیق از بی اعتمادی شد که بار منفی آن تا سال‌های سال در اذهان تاریخی ایرانیان باقی خواهد ماند. اگر شرط ایران برداشتن تحریم‌ها است آیا بهتر نبود ترامپ تحریم‌ها را بردارد و وارد مذاکره شود تا اینکه با چنین اقدام تنش زایی احتمال جنگ و به هم ریختن منطقه را بالا ببرد؟ کسانی که برای ترامپ وضعیت خاورمیانه را تصویر سازی می‌کنند خبره منطقه نیستند. احساس میکنم ترامپ با اینکه زمان زیادی از ترور سردار سلیمانی نگذشته است از تصمیمی که گرفته پشیمان شده باشد و تبعات آن را خوب نسنجیده بود. توییت‌های شتاب زده و متناقض. لرزش در صدا. رجز خوانی‌های بی منطق و... نشان دهنده عدم پختگی تصمیم در زمان اتخاذ و سردرگمی در مورد تبعات آن می‌باشد. این اتفاق چه تبعاتی برای آمریکا در منطقه خواهد داشت؟ آمریکا در زمان جرج بوش پسر دو تصیمی مهم در خاورمیانه گرفت. حمله به افغانستان و حمله به عراق که هردوی آن‌ها میزانی از مشروعیت، حداقل درون افکار عمومی آمریکا برخوردار بود. اما حاصل آن یک جنگ طولانی و به قول ترامپ یک تریلیون دلار هزینه بدون دست آورد مشخص و یک موج نفرت وسیع در منطقه عیله آمریکا بود. اوباما با سفر‌هایی که به مصر و ترکیه داشت سعی کرد این مساله را تا حد زیادی ترمیم کند و از میزان نفرت علیه آمریکا بکاهد. با این اقدام، ترامپ دوباره به مسیر جرج بوش پسر بازگشت و منافع آمریکا را در خاورمیانه مورد تهدید قرار داد و هزینه‌های امنیتی برای آمریکا را بالا برد. مانند امنیت خودرویی که در شرایط عادی با دزدگیر تامین می‌شود، اما با تغییر وضعیت امنیتی باید چهار نگهبان برای آن گذاشت. با توجه به تغییر وضعیت امنیتی بعد از این حمله، هزینه‌های امنیتی به طور ذاتی برای آمریکا افزایش چشمگیر پیدا می‌کند. جدای از آن نفرت عمومی از آمریکا در دنیا بخصوص غرب آسیا افزایش چشمگیر خواهد داشت که اثرات مخرب آن برای منافع آمریکا تا سال‌ها بعد از دوران ریاست جمهوری ترامپ نیز باقی خواهد ماند. پس از این اتفاق سیاست ایران چه تغییری خواهد کرد؟ چنددستگی نسبت به محور مقاومت کاهش می‌یابد و همه می‌پذیرند راهی جز حمایت از محور مقاومت نیست. اگر تا پیش از این یک صدا می‌گفت، مذاکره، صدای دیگر می‌گفت، مقاومت؛ از نظر طیف‌های مختلف الان راه دیگری جز مقاومت نیست. حتی نهضت آزادی بعد از این اتفاق اعلام حمایت کرده است. محصورین از این اقدام ابراز انزجار کردند. آقای خاتمی که از سوی نظام با مسائلی مواجه است حمایت می‌کند، آقای کروبی و آقای موسوی که هرکدام از این‌ها در داخل ایران به عنوان نگاه‌های متفاوت سنجیده می‌شوند اعلام انزجار کردند. در ده سال گذشته تاکنون اتفاق نیافتاد بود که همه این‌ها حول یک محور جمع شوند حتی در مورد برجام. بنابر این نفوذ منطقه‌ای و تحرک ایران به دلیل اجماع داخلی و ضرورت‌های موجود بیشتر می‌شود. الان مقابله با آمریکا به عنوان مساله اولویت دار سیاست ایران در منطقه قرار گرفته و برای آن هر هزینه‌ای حاضر است بپردازد، اما تا قبل از این، مقابله با آمریکا در منطقه در صدر اولویت‌ها نبود. بنابر این بودجه و هزینه مادی و معنوی و انسانی که قبلا با محدودیت‌هایی مواجه بوده بیشتر خواهد شد. عراق هم اکنون صحنه تقابل گروه‌های مختلف است که گروه‌های طرفدار ایران یک سمت آن هستند. این مساله چه تاثیری بر وضعیت عراق خواهد گذاشت؟ حاکمیت ملی عراق نقض شده و حکومت عراق تحقیر شده است. پیام دولت آمریکا به عراق این است که عراق از حق حاکمیت در کشور خود برخوردار نیست و عراق اشغال شده است و هر کاری بدون اجازه دولت در آن اجرا می‌شود. برخلاف آن چیزی که آمریکا همیشه می‌گفت: ایران از عراق به عنوان سرزمینی برای مقابله بر علیه ما استفاده می‌کند حالا خود آمریکا از عراق برای درگیری با ایران استفاده کرد. تبعات این اتفاقات این است که اختلافات داخلی در عراق به خصوص در طیف شیعیان در ارتباط با نحوه مواجه با آمریکا را تا حدودی کم می‌کند. بین ایران با طیف‌هایی مثل حکیم در مورد میزان سهم آمریکا و خوش بینی به این کشور اختلاف داشتیم، اما با این اتفاق تا مدت‌ها نگاه خوش بینانه به آمریکا نمی‌تواند وجود داشته باشد. افرادی مثل مقتدی صدر با ایران زاویه پیدا کرده بودند و به تظاهراتی می‌پیوستند که در آن بر علیه ایران شعار داده می‌شد. همین صدر در وضعیت کنونی دوباره جیش المهدی را فراخوان می‌کند. جیش المهدی یک هدف مشخص دارد و آن هدف قرار دادن سربازان آمریکایی در منطقه و بیرون کردن آنهاست. سال‌ها بود جیش المهدی تعطیل شده بود و حالا دوباره احیا می‌شود. حشد در داخل عراق با مشکلات زیادی از جهت مشروعیت و افکار عمومی مواجه بود. الان نسبت به آن مسائل در وضعیت بهتری قرار دارد. بین ایران و حزب الله و حشد هماهنگی بالاتری رخ می‌دهد و وزن این‌ها درون کشور‌های خودشان افزایش پیدا می‌کند. واکنش ایران چه خواهد بود؟‌ به نظر می‌رسد ایران ظرفی از مجموع واکنش‌های لایه‌ای که باید به این موضوع نشان دهد، فراهم کند. پاسخ به آمریکا احتمالا تنها معطوف به یک اقدام مشخص نخواهد بود بلکه مجموعه سیاست‌هایی برای ایجاد هزینه‌های سنگین. حضور مضر آمریکایی‌ها از منطقه را در لایه‌های مختلف در بر خواهد گرفت. در این ظرف مساله از ابعاد گوناگون کارشناسی می‌شود که ترامپ از ترور کردن سپهبد سلیمانی چه می‌خواسته نصیبش شود؟ استراتژی ایران باید طوری شکل بگیرد که ترامپ به خواسته خود نرسد. اگر قصد استفاده تبلیغاتی در داخل را داشته ایران باید بسنجد که چه کار‌هایی می‌تواند انجام دهد که دست رقبای ترامپ را در داخل آمریکا در کمپین انتخاباتی بر علیه ترامپ پر کند. همچنین از منظر حقوقی باید ایران مطالبات را در نهاد‌های بین المللی پیش ببرد. ایران باید روی واکنش منطقه‌ای نسبت به ترور اقدامات موثری انجام دهد. اولین اقدام نسنجیده پمپئو این بود که مدعی شد مردم عراق خوشحال شدند. باید اقدام عکس صورت بگیرد. باید تظاهرات گسترده‌ای حمایت از شهید سلیمانی و انزجار از آمریکا در کشور‌های خاورمیانه صورت گیرد و رسانه‌های بین المللی حتی آن‌هایی که حق کار در ایران ندارند، تظاهرات را پوشش دهند و مردم ببیند یک اقدام چطور نفرت به آمریکا را بیشتر کرده است. تکیه بر بعد خیزش انزجار از امریکا بدلیل اقدام تروریستی باید پوشش مناسب رسانه‌ای داده شود. مشخصا در مورد واکنش نظامی ایران چه اقدامی می‌تواند انجام دهد؟ دو استراتژی به موازات هم باید پیش برود. از طرفی اهداف مهم در منطقه یا دور از منطقه خاورمیانه هدف قرار گیرد به نوعی که قابل اثبات نباشد، اما پیام منتقل شود. همچنین هزینه‌های حضور آمریکا در منطقه باید به شدت افزایش پیدا کند و همان بلایی که در ویتنام بر سر آمریکا آمد در خاورمیانه تکرار شود به این صورت که اهداف کوچک آمریکا در منطقه مورد تهدید قرار بگیرد. همچنین هزینه امنیت برای شرکت‌های اقتصادی فعال آمریکایی در منطقه بالا رود؛ که آمریکا در یک بازه یکی دوساله بفهمد هزینه‌های این ماجرا، بسیار بیشتر از پیش بینی بوده، ولی هیچکدام از آن‌ها را نتواند به تنهایی به ایران منتسب کند. به موازات این اقدامات باید یک ضمیمه سیاسی موجود باشد که به نظر می‌رسد ایران در این زمینه فعال شده است. مثلا آقای تخت روانچی می‌گوید اقدام نظامی پاسخ نظامی خواهد داشت. ضمیمه سیاسی باید اینطور باشد که بیان شود ایران پاسخ نظامی خواهد داد و اگر آمریکا می‌خواهد جنگی شروع نشود نباید پاسخ دیگری بدهد. اقدام ایران صرفا پاسخ به ترور است نه شروع جنگ. این اقدامات همکاری بین نیرو‌های نظامی و سیاسی را می‌طلبد.