تسخیری دیگر، اینبار در فضا
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، علی ریاحی پور؛ ماهواره نور به عنوان نخستین ماهواره نظامی ایران، چهارشنبه گذشته از طریق موشک «قاصد» در مدار 425 کیلومتری زمین قرار گرفت. اتفاقی که دل ملتها و آزادگان جهان را شاد و باعث عصبانیت و ناراحتی دول استکباری و غربی شده است. پرتاب این ماهواره منجر به واکنشهای گوناگون از سوی مقامات غربی و آمریکایی شد. کشورهای آمریکا و بریتانیا و فرانسه آن را مغایر...
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، علی ریاحی پور؛ ماهواره نور به عنوان نخستین ماهواره نظامی ایران، چهارشنبه گذشته از طریق موشک «قاصد» در مدار 425 کیلومتری زمین قرار گرفت. اتفاقی که دل ملتها و آزادگان جهان را شاد و باعث عصبانیت و ناراحتی دول استکباری و غربی شده است. پرتاب این ماهواره منجر به واکنشهای گوناگون از سوی مقامات غربی و آمریکایی شد. کشورهای آمریکا و بریتانیا و فرانسه آن را مغایر با قطعنامه 2231 دانسته و خواستار آن بودند که شورای امنیت به مساله ورود کرده و این اقدام را محکوم و آن را مصداق نقض قطعنامه مذکور بداند.
جدا از موضع تناقض آلود آمریکاییها نسبت به قطعنامهای که خود از آن خارج شده اند و عملا کاراییای دیگر در قصه برجام ندارد و خود اولین کسی بوده اند که آن را از حیز انتفاع ساقط کرده اند؛ نکته مهم آن است که ایران به واسطه این اقدام اشراف اطلاعاتی خود را بر منطقه افزایش داده و احتمال دستیابی خود را برای رسیدن به موشکهای دوربرد و ماهوارهای دو چندان کرده است چنان که مقامات آمریکایی در مواضع چند روز اخیر خود به صراحت به آن اشاره کرده اند.
مایک پمپئو وزیر امور خارجه آمریکا گفت «عمیقا نگرانکننده است که سپاه پاسداران ایران، ماهواره نظامی به فضا پرتاب کرده است» و برایان هوک مسئول گروه اقدام علیه ایران نوشت «برنامه فضایی و پرتاب ماهواره، پوششی برای تولید موشک قارهپیما و نشانه پیشرفت ایران در برنامه موشکی است. جالب است که سپاه پاسداران - سازمانی که ما آن را تروریستی اعلام کردیم - اکنون با افتخار، به عنوان نیروی فضایی شناسایی میشود. فناوری موشک پرتابشده، در موشکهای دوربرد بالستیک استفاده میشود». از همین رهگذر است که میتوان مدعی شد که ایران به لحاظ میدانی و در سطح عملیاتی تقویت خواهد شد و عملا بخشی از تهدیدات نظامی آمریکاییها و عربستانیها و اسرائیلیها در ذیل راهبرد فشار حداکثری به ایران بلا اثر خواهد شد.
یکی از ابعاد مهم این موضوع آن است که این اتفاق صرفا یک پرتاپ ساده و بدون پشتوانه علمی مهمی نیز نبوده است بلکه پرتاب این ماهواره نشان دهنده آن است که سازندگان آن به فناوریهای نوین و مهم عرصه فضایی دست یافته اند.
فابیان مینتز استاد مرکز تحقیقاتی جیمز مارتین آمریکا میگوید: «موشکی که برای پرتاب ماهواره استفاده شده، نشان داد ایران در ظرفیت علمی خود تکامل یافته است. در این موشک از کیس فیبر کربن استفاده شده که فنآوری پیشرفتهای است و همین نشان میدهد ایران تمام ظرفیتهای لازم را برای توسعه برد موشکهایش دارد. توسعه فنآوری موشکی ایران یکی از اهداف اساسی دفاعی و مدنی ایران است چرا که امروزه در دنیا از ماهواره بهعنوان یک «شاهکلید» در توسعه خدماترسانی و مدیریت بحرانهای طبیعی استفاده میشود و در واقع غربیها با جنجال روی خطر توسعه قدرت نظامی ایران، زندگی و آینده شهروندان ایران را نشانه رفتهاند که البته اقدام سپاه پاسداران در پرتاب موشک ماهوارهبر نور یک نشان داد، پروژه غرب به جایی نمیرسد.»
این پیشرفت فضایی در شرایطی رخ داد که در سالیان گذشته به واسطه سیاستهای غلط دولت تدبیر و امید و فضایی که با برجام رقم خورده بود عملا صنعت فضایی کشور در یک بهت و حیرت و رکودی نگران کننده قرار گرفته و عملا در حالت شبه تعطیلی به سر میبرد. رویکردی که به تاراج گذاشتن مولفههای اقتدار ملی از هستهای و موشکی تا صنعت هوا و فضا خروجی عملکردش بوده و سالها ما را در پیشبرد اهداف عالی مقرر شده در صنعت فضایی به عقب راند. تلاش برخی برای راضی کردن کدخدا سبب شد فناوری فضایی کشور وجه المصالحه پیشرفت مذاکرات هستهای قرار گرفته و بخش قابل توجهی از حمایتهای دولتی از تلاشهای علمی این عرصه متوقف شد و عملا موجب بروز سرخوردگی قابل ملاحظهای در دانشوران این حوزه شد. اما آنچه تلخیهای این روند چند ساله اخیر را به کام ما شیرین کرد خبر ارسال موفقیت آمیز نخستین ماهواره نظامی جمهوری اسلامی توسط سپاه پاسداران بود.
یقینا این رویداد نشان دهنده آن است که راهبرد فشار حداکثری آمریکاییها به بن بست رسیده است، زیرا شاهد آن هستیم که این موفقیت در شرایطی رقم میخورد که ایران تحت شدیدترین تحریمها و فشارها قرار دارد، ولی با این حال با قدمهایی استوار به سمت استحکام بخشی به مولفههای اقتدار خویش حرکت کرده و جهانیان را در حیرت فرو برده است. چنان که کریس مورفی همان سناتور آمریکایی که در 14 دی ماه 98 (پس از ترور سردار سلیمانی) آن سخن تاریخی را گفت «ژنرال سلیمانی به عنوان یک شهید، میتواند برای آمریکا به مراتب خطرناکتر باشد. سؤالی که باید از خود بپرسیم این است که او زمانی که زنده بود، خطرناکتر بود یا الان که کشته شده؟» همین سناتور درباره پرتاب موشک ماهوارهبر توسط همرزمان شهید سلیمانی میگوید «پرتاب ماهواره نظامی، سندی بر این واقعیت است که سیاست دولت ترامپ، فقط به تقویت ایران انجامیده و باعث شده تا تهاجمیتر عمل کند. در مقایسه با 4 سال گذشته، ایران در خاورمیانه تقریبا از هر جهت قدرتمندتر، و آمریکا ضعیفتر شده است»؛ و یا سخنان یوزی رابین مدیر سابق برنامه موشکی اسرائیل؛ در تیر ماه 1394 و در جمع فعالان نظامی و افسران نیروی هوایی آمریکا به یاد متبادر میشود که گفت «ایرانیها به خوبی در جریان تحولات موشکی هستند. آنها فاتح 110 را برای شکست سامانههای موشکی ساخته اند و به عنوان یک مهندس باید بگویم به خوبی کار کرده اند. با افزایش دقت این موشک، آنها حالا میتوانند یک بلوک شهری را نابود کند. باورکردنی نیست: موشکهای بالستیک ایران در حجم بالا در حال تولید، ذخیره و حتی صادرات است. ایران نیازی به سلاح هستهای ندارد. آنها میتوانند با موشکهای 2000 کیلومتری نقطهزن، اسرائیل را فلج کنند. ایرانیها نشان دادند موشکهای قیام و قدر را انبار کردهاند. موشک قیام با برد 800 کیلومتر، ارتقای موشک اسکاد سی است. آنها در اینجا هم یک مهندسی خوب را به نمایش گذاشتنند. ایرانیها از موشک سومار رونمایی کردند که احتمالا موتور جت آن متفاوت از نمونه روسی است. این، دستاوردی بزرگ است. من از لحاظ تکنیکی به احترام افرادی که این کار را انجام دادند، کلاه از سر برمیدارم. این دستاوردها در شرایط تحریم به دست آمده است».
اما حرف اصلی این وجیزه آن است که به راستی این موفقیت حاصل چه نوع گفتمان و اندیشهای میباشد؟ قدرت نظامی ایران چگونه حاصل شد؟ پیشرفتهای نظامی ما با اتکا به منابع و توانمندیهای داخلی چگونه فراهم آمد؟ مگر ما در شرایط تحریم همه جانبه نبودیم و نیستیم؟ مگر با انواع دسیسههای اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی روبهرو نبوده و نیستیم؟ مگر هنوز بخشی از جامعه ما دچار آفت «مرعوبیت» و سم مهلک «خود کوچک پنداری» نیست؟ مگر کارشکنیهای عناصر نفوذی نبوده و ادامه ندارد؟ چه شد که نیروهای مسلح ما بر همه این موانع برتری یافتند و دستاوردهای خیرهکننده نظامی را عرضه کردند؟
تنها به بعد نظامی نگاه نکنیم! در عرصه نانو و یا هستهای چه؟ مگر درخشش در این دو عرصه و یا اساسا عرصههای دیگری که توانمندی ایرانی را به رخ جهان کشید، به سادگی بود؟ آن کیمیا چه بود، رمز موفقیت چه بود که ما را در صدر نشاند و ترس به جان دشمنان انداخت؟! بیشک... روحیه انقلابی و جهادی! بیتردید فرهنگ دفاع مقدس!... و این یعنی اینکه: باید انقلابی بمانیم، جهادی فکر کنیم و عمل کنیم، چون دفاع مقدس رزمنده باشیم تا بتوانیم در همه ابعاد و عرصهها درخشان آشکار شویم! بدانیم؛ آنهایی که آگاهانه انقلاب اسلامی 1357 را در 22 بهمن 57 خلاصه و تمام شده معرفی میکنند و انقلابیگری را «درجا زدن وارتجاعی» مینامند؛ همانانی هستند که از استمرار انقلاب و بقای تفکر و عمل انقلابی وجهادی واهمه دارند! آنها میدانند که برای تضعیف ایران و مردم ایران و انقلاب و جمهوری اسلامی و بازداشتن حرکت بالنده علمی و پیشرفت جامعه ایرانی باید انقلابی بودن را هدف قرارداد و انکار کرد!.
علی ریاحی پور - دانشجو کارشناسی ارشد علوم سیاسی دانشگاه تهران
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفا منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.