تشییع شهدا نشاندهنده برگشتن روح معنوی شهدا به شهر است
معاون امور مناطق موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس گفت: حضور این شهدا در شهر و مراسم تشییع فردا از مقابل دانشگاه تهران، نشان میدهد که باز هم روح معنوی شهدا به شهر برگشته است.
معاون امور مناطق موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس گفت: حضور این شهدا در شهر و مراسم تشییع فردا از مقابل دانشگاه تهران، نشان میدهد که باز هم روح معنوی شهدا به شهر برگشته است.
به گزارش خبرنگار مهر، عصر امروز یکشنبه دوم آذرماه در فضایی آکنده از معنویت و حزن، آئین باشکوه وداع با پیکر مطهر 100 شهید گمنام دوران دفاع مقدس در موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس تهران برگزار شد. این مراسم که مصادف با شب شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) بود، به محفلی برای تجدید میثاق با آرمانهای والای شهدا و یادآوری عظمت ایثار رزمندگان اسلام تبدیل شد و قلبهای سوگوار مردم پایتخت را به عطر شهادت معطر ساخت.
از ساعات ابتدایی جمعیت کثیری از مردم شهیدپرور و انقلابی تهران، خانوادههای معظم شهدا، جانبازان و ایثارگران به سمت موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس سرازیر شدند. فضای موزه با پرچمهای سهرنگ جمهوری اسلامی، بنرهای منقش به تصاویر شهدا و نمادهای دفاع مقدس آراسته شده بود و نوای دلنشین مداحی و مرثیهسرایی در سوگ حضرت صدیقه طاهره (س) و شهدای کربلا، عمق معنوی مراسم را دوچندان میکرد. هر گوشه از محوطه موزه، یادآور روزهای حماسه و ایثار بود و آماده پذیرایی از مسافرانی که پس از سالها غربت، به آغوش وطن بازگشته بودند.
با نزدیک شدن به ساعت آغاز مراسم، تابوتهای پوشیده شده با پرچم سه رنگ ایران اسلامی، یکی پس از دیگری وارد محوطه موزه شدند. صحنهای که اشک را بر دیدگان جاری ساخت و بغض را در گلوها فشرد. جمعیت با نوای «یا حسین»، «یازهرا» و «لبیک یا زینب»، به استقبال لاله گون کفنانی رفتند که سالها پیش برای دفاع از خاک و ناموس این مرز و بوم، گمنامی را به جان خریده بودند. این تابوتها نه تنها پیکر شهدا را در خود داشتند، بلکه نمادی از رشادت، فداکاری و ایثارگری ملتی بودند که برای حفظ استقلال و آزادی خود، از هیچ چیز دریغ نکردند.
در لحظات نخستین اجتماع مردم و در فضایی مملو از ارادت، ابتدا نوای ملکوتی زیارت حضرت زهرا (س) از حنجره دلنشین ابوذر قاسمی طنینانداز شد؛ این قرائت که با سوز و احساس عمیقی همراه بود، دلهای حاضران را به سوی آرامش و توسل رهنمون کرد و زمینهساز وداع نهایی با پیکر مطهر شد.
خانوادههای معظم شهدا، به ویژه مادران و همسران صبور که سالها چشمانتظار نشانی از عزیزانشان بودند، با قلبی مالامال از درد و افتخار، در این مراسم حضور داشتند. زمزمههای «پسرم برگشتی؟»، «برادرم خوش آمدی» در میان جمعیت به گوش میرسید و بوسههایی که بر تابوتهای گمنام نقش میبست، اوج عشق و ارادت را به نمایش میگذاشت. حضور نسل جوان در کنار پیشکسوتان دفاع مقدس نیز، نشان از انتقال پیام شهدا به نسلهای آینده و تداوم راه روشن آنان داشت.
ارتباط این مراسم با شب شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)، معنایی عمیقتر به آن بخشیده بود. یادآوری مظلومیت بانوی دو عالم و شهادت ایشان، همزمان با وداع با شهدای گمنام، فضایی از حزن و ماتم توأم با صلابت و مقاومت را ایجاد کرده بود. سخنرانان مراسم با اشاره به این همزمانی، بر پیروی شهدا از مکتب عاشورا و سیره حضرت زهرا (س) تأکید کردند و شهادت را اوج کمال انسانی دانستند. این پیوند معنوی، مراسم را از یک وداع صرف فراتر برده و آن را به مجلسی برای تعمیق باورهای دینی و انقلابی بدل ساخت.
این 100 شهید گمنام، امروز نه تنها قطعههایی از تاریخ پرافتخار این سرزمین را به خانه آوردند، بلکه نمادی از هزاران حماسه ناگفته و قهرمانیهای بینام و نشان شدند. آنها با بازگشتشان، بار دیگر یادآور شدند که امنیت و آرامش امروز ما، مرهون خون پاک عزیزانی است که با از خودگذشتگی، درس ایثار و فداکاری را به ما آموختند. هر کدام از این تابوتها، قصه ناگفته یک ملت و یک تاریخ را در خود پنهان داشت و بازگشتشان، همچون باران رحمتی بود بر کویر دلهای تشنه معرفت.
در ادامه مراسم اصحاب کریمی معاون امور مناطق موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس گفت: شاید بسیاری در فضای دفاع مقدس تحلیلهای مختلفی ارائه کنند و نکات زیادی بگویند، اما یکی از مهمترین مسائلی که باعث پیروزی ما در دفاع مقدس شد، عشق به اهلبیت (ع) بود. این عشق بود که ما را پیروز میدان کرد و اگر این عشق به اهلبیت (ع) در همه جای کشور طنینانداز باشد، باز هم ما پیروز میدان خواهیم بود.
وی یادآور شد: امروز امت شیعه عزادار حضرت زهرا (س) است. از هشت سال دفاع مقدس، هشت سال عِشق، شهادت، شجاعت و حماسه رزمندگان شاید کمتر گفته شده است. آنهایی که نسل چهارمی هستند باید با این فضا بیشتر آشنا شوند؛ اینکه چگونه آن روز این بچهها به میدان عملیات آمدند و ایستادند تا امروز من و شما بتوانیم در امنیت گرد هم بنشینیم و از عزیزان استقبال کنیم.
معاون امور مناطق موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس اظهار کرد: حضور این شهدا در شهر و مراسم تشییع فردا از مقابل دانشگاه تهران، نشان میدهد که باز هم روح معنوی شهدا به شهر برگشته است؛ شهری که درگیر بیاعتقادیها و بیتوجهیها شده بود. شهدا هرجا حضور پیدا میکنند، فضا را معنوی میکنند؛ این ذات وجودی آنهاست.
وی افزود: در میدان جنگ، با تیر و ترکش و خمپاره، وقتی فولاد و گلوله داغ به بدن میخورد، سیستم عصبی بدن بههم میریزد و داد و فریاد طبیعی است. وقتی تصادفی رخ میدهد و شکستگی ایجاد میشود، فرد داد میزند و کمک میخواهد؛ اما فضای دفاع مقدس ما این موضوع را برعکس کرد. به اعتقاد من، هشت سال دفاع مقدس معجزه قرن و معجزه انقلاب اسلامی بود. هرکس دنبال معجزه میگردد باید دفاع مقدس را پیش چشمش بیاورد.
معاون امور مناطق موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس اظهار کرد به محض اینکه گلوله به تن بچههای مظلوم ما میخورد، انگار آرامشی خاص پیدا میکردند. استخوان شکسته، شکم پارهشده، پای قطعشده، اما یک فضای دیگر برای رزمنده و جانباز ایجاد میشد. ذکر میگفتند، داد میزدند، اما دادشان با بقیه دادها متفاوت بود. آنها تا لحظه جان دادن فقط دو جمله میگفتند: یا زهرا و یا حسین.
وی یادآور شد: توسل رزمندگان در شرایط سخت به حضرت زهرا (س)، گرهگشاست و اگر امروز در زندگی گرفتار مشکلات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی یا خانوادگی هستید، بروید و روضه حضرت زهرا (س) و امام حسین بگیرید. خانهتان را حسینیه کنید و ببینید مشکلات چگونه حل میشود. اینها با تشریفات حل نمیشود؛ باید با دل باشد، بر اساس مبانی اعتقادی باشد.
کریمی گفت: وصیتنامههای شهدا را که میخوانید، احساس میکنید اینها 40 سال بعد را پیشبینی کرده بودند. نوشتهاند: خواهرم، حجابت کوبندهتر از خون من است. نوشتهاند پیرو ولایت باشید و از امامتان دست برندارید. امروز آنهایی که با شهدا بیعت میکنند باید به اینها بگوییم والله قسم به جان زهرا، در مسیر شما قدم برمیداریم و لحظهای از شما جدا نخواهیم شد.
وی افزود: یک افسر عراقی که دستگیر شده بود به شدت میلرزید. آب آوردند، پتو انداختند، آرام نشد. گفت: از دیشب که صدای یا زهرا و یا حسین شما را شنیدم، تنم به لرزه افتاده. امروز استکبار جهانی، آمریکا و اسرائیل باید بدانند تا صدای یا زهرا و یا حسین ما بلند است، تنشان باید بلرزد. فکر نکنند با چند تهدید و حمله ما دست از اماممان، ولیفقیهمان و نائب امام زمانمان برمیداریم. اینطور نیست.
معاون موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس گفت: پیرمردی وقتی وارد معراج شهدا شد و پیکر تکهتکه فرزندش را دید، گفت ترازو بیاورید. هرچه در تابوت بود روی ترازو گذاشتند؛ نشان داد دو و نیم کیلو. گفت خدایا، پسری قدبلند و رشید داده بودی؛ اما امروز همان دو و نیم کیلو را تحویلت میدهم. این فضای پدران و مادران شهداست.
وی افزود: پیرمردی کنار پیکر تکهتکه پسرش نشست و روضه قتلگاه خواند. گفت: حسین جان، حالا فهمیدم وقتی پدر بالای سر پسر میآید، چگونه کمرش خم میشود. این دفاع مقدس ماست؛ دفاع مقدسی که از عاشورا و کربلا نشأت گرفته است.
کریمی گفت: گریه بر امام حسین و حضرت زهرا، برکات عجیبی دارد. در قبر که قرار میگیرند، ندا میآید: نکیر و منکر کنار بروند، حساب این یکی با ماست؛ این گریهکن حضرت زهرا (س) است.
همچنین قاسم صرافان شاعر آیینی کشورمان به شعرخوانی پرداخت و در ادامه مراسم ابوذر قاسمی و علی فلاحپور با نوای محزون خود، روایتی از مصائب اهل بیت (ع) را به تصویر کشیدند که دلهای عزاداران را بیش از پیش تحت تأثیر قرار دادند.
سرانجام، این آیین باشکوه با شکوهی حماسی به نقطه پایان خود رسید؛ هنگامی که پیکرهای والامقام شهدا بر دوش مردم تشییع میشد، صدای سنج و نوای حماسی دمامزنی در هم آمیخته شد و آهنگ عزاداری را به اوج صلابت رساند و بدرقهای شورانگیز برای این قهرمانان رقم زد.
مراسم وداع با این شهدای گمنام، با شکوه و عظمت خاصی به پایان رسید. مردمی که ساعتها در موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس گرد هم آمده بودند، با قلبی آکنده از غم و اندوه فراق، اما با روحیهای سرشار از امید و ایمان، صحنه را ترک کردند.
پیام اصلی این مراسم، تجدید بیعتی دوباره با آرمانهای انقلاب اسلامی و شهدا و پاسداری از ارزشهایی بود که این عزیزان جان خود را در راه آن فدا کردند. این وداع باشکوه، بیشک در تاریخ این شهر و این دیار، به یادگار خواهد ماند.