تلاش وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گسترش و توسعه "سواد رسانهای" است
پنجمین همایش بین المللی سواد رسانهای و اطلاعاتی با موضوع «کودک و خانواده در فضای مجازی» با حضور اساتید و علاقمندان به حوزه سواد رسانهای برگزار و بر تلاش وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گسترش و توسعه سواد رسانهای تأکید شد.
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری تسنیم، پنجمین همایش بین المللی سواد رسانهای و اطلاعاتی با موضوع «کودک و خانواده در فضای مجازی» با حضور اساتید، نظریهپردازان، فعالان و علاقمندان به حوزه سواد رسانهای در مجموعه باغ زیبا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی همایش سواد رسانهای، مهندس سعید پورابوالقاسم؛ سرپرست مرکز توسعه فرهنگ و هنر در فضای مجازی در آیین افتتاحیه این همایش گفت: وزارت فرهنگ و ارشاد بنا بر اسناد بالادستی سالها است در حوزه سواد رسانهای متمرکز شده است.
رئیس شورای سیاستگذاری همایش بین المللی سواد رسانهای و اطلاعاتی افزود: در کنار برگزاری همایشهای تخصصی سواد رسانهای در کشور، که امسال به همت کمیته علمی همایش در قالب بینالمللی برگزار شد، در حال برنامهریزی برای تولید نخستین نشریه تخصصی سواد فضای مجازی در کشور هستیم.
وی با اشاره به اینکه «همه فرآیندهای پنجمین همایش بین المللی سواد رسانهای و اطلاعاتی حاصل تلاش همکاران مرکز توسعه فرهنگ و هنر در فضای مجازی و رییس و اعضای کمیته علمی همایش بوده است» خاطرنشان کرد: تلاش وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گسترش و توسعه سواد فضای مجازی، همافزایی بین اساتید، کنشگران، سازمانهای فعال در این حوزه و در نهایت تبدیل مرکز توسعه فرهنگ و هنر در فضای مجازی به تسهیلگر و محور سواد فضای مجازی است.
دکتر سیدمحسن بنیهاشمی؛ دبیر کمیته علمی این همایش نیز در آیین افتتاحیه با بیان اینکه «حدود یک ماه و اندی است که به این همایش پیوسته است» خاطرنشان کرد: ما تلاش کردیم وظایفمان را انجام داده و سازماندهی همایش را چابک کردیم، برای همین نشست فعالان سواد رسانهای را به زمانی دیگر اختصاص دادیم و تصمیم گرفتیم همایش حاضر را یک روزه برگزار کنیم.
وی تصریح کرد: با توجه به فرصت کوتاه 4 مهمان از خارج کشور دعوت کردیم، پروفسور کریستوفر گالووی از دانشگاه مسی نیوزلند، پروفسور ونکات آیر از دانشگاه ایرلند، پروفسور نظیفه گنگور از دانشگاه ترکیه و دکتر ناصری از روانشناسان آمریکا.
بنیهاشمی با این توضیح که «امروز 18 سخنران داخلی و چهار سخنران خارجی خواهیم داشت» از مرکز توسعه فرهنگ و هنر در فضای مجازی به دلیل برگزاری این همایش قدردانی کرد.
در این آیین همچنین دکتر حمید ضیاییپرور؛ دبیر اجرایی پنجمین همایش بین المللی سواد رسانهای و اطلاعاتی با موضوع «کودک و خانواده در فضای مجازی» اظهار کرد: این همایش چهار دوره، 2 سالانه برگزار شد که در این دوره حوزه کودک را محور قرار دادهایم.
وی افزود: این همایش با پیشنهاد دوستان قرار شد سالانه برگزار شود؛ کمیته علمی از تابستان 1402 آغاز به کار کرد و مستندسازیها انجام شد و فرایند پذیرش آثار از طریق سامانه وزارتخانه است.
بنا بر این گزارش، علاقهمندان به استفاده از سخنرانیها و مقالات ارائه شده در پنجمین همایش بینالمللی سواد رسانهای میتوانند آنلاین از طریق صفحه مرکز توسعه فرهنگ و هنر به نشانی https://www.aparat.com/ITDMC/live اقدام کنند.
بنابر اعلام دبیرخانه همایش، مقالات منتخب هیئت داوران همایش ضمن ارائه در پانلهای تخصصی در روز همایش، متناسب با کیفیت و امتیاز ارزیابی و نوع آنها در نشریات علمی پژوهشی منتشر خواهند شد و در کتاب مجموعه مقالات همایش درج میشوند و به مقاله برتر که بیشترین امتیاز را در مراحل داوری کسب کردهاند، هدیهای ارزنده تقدیم میشود.
وزارت فرهنگ از طرحهای پژوهشی در حوزه سواد رسانهای حمایت میکند
به گزارش روابط عمومی مرکز توسعه فرهنگ و هنر در فضای مجازی، محمدمهدی اسماعیلی؛ وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در نشست عصرگاهی این همایش «ایام ماه شعبان را تبریک گفت و اظهار امیدواری کرد که «همه ما از برکات این ماه نورانی استفاده کنیم و آماده ورود به ضیافت الهی باشیم».
وی با اشاره به اینکه «از همکاران خوبم در مرکز توسعه فرهنگ و هنر در فضای مجازی و تک تک اساتید و بزرگوارانی که لطف کردند در این نشست علمی حضور پیدا کردند تشکر میکنم» گفت: این نشست یک نشست علمی و نیازمندی جدی جامعه است و برای عرض ارادت اینجا آمدم.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی افزود: ما امروز با این شتاب بالایی که در ارتقای فناوریهای نو و رسانهای داریم جامعه با یک شعور بالا با این موضوع درگیر شده است.
وی خاطرنشان کرد: یک وقت که فناوریهایی جدید میآمد سالها طول میکشید به عمومیت برسد و در صورت عمومیت یافتن در یک قشر و مشاغل خاص منحصر میشد؛ اما امروز با گسترش فناوریهای نو با شبکه جدید ارتباطی رو به رو هستیم که همه بخشهای مختلف سنی، جنسیتی و.. را در برگرفته است.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی افزود: موقعیتهای مختلف جغرافیایی بزرگ و کوچک فرقی ندارد. اتفاقات چند سال گذشته مثل کرونا سهم زیادی داشت در اینکه جامعه ما با این موضوع درگیر شد و مدارس و دانشگاههای ما به شکل مجازی اداره شدند.
وی افزود: امروز با شتاب بالایی که در ارتقاء فضای رسانهای داریم جامعه با شیوع بالایی با این موضوع درگیر شده شاید سالها طول میکشید تا به عمومیت برسد و اگر میرسید در اقشار خاص و مشاغل خاص منحصر میشد.
اسماعیلی اظهار کرد: ما امروز با گسترش فناوریها با شبکه جدید ارتباطی روبه رو هستیم که بخشها را در موقعیت جغرافیایی در بر گرفته است.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در ادامه یادآور شد: ما در حوزه تخصصی تولید ادبیات کردیم این اتفاقات 3 الی 4 سال اخیر تاثیرگذار بود. ما به معنای حوزه حکمران، از آغاز سلسله تصمیمسازی شروع کردیم تا به زنجیره برسیم که همه شما در این تصمیمسازی حضور دارید، مثلا وقتی در فضای مجازی رئیس جمهور آیین نامه صادر میکند شما پیشنهاد میدهید، این یک حلقه تنیده است؛ اما تحولات جدید به نحوی بود که همه ما عقب ماندیم تا به مراکز تصمیمگیری میرسیم تغییر ایجاد میشود.
وی ادامه داد: امروزه همه درگیر این موضوع هستیم باید تدابیر جدی داشته باشیم. حوزه، وسیع و سلبی است ما هر سیاست سلبی و انقباضی در پیش گرفتیم، اظهار نارضایتی میکنیم، با توجه به این اتفاقاتی که در سال گذشته رخ داد کارگروهی را در دولت و فضای مجازی شکل دادیم، سپس طرح مهاجرت شکل گرفت تا در شبکههای اجتماعی خارجی زمینه مهاجرت مردم را به شبکههای داخلی فراهم کنیم در بخشی از کار موفق بودیم. استفاده کننده 4 الی 5 میلیون نفر بود در حالیکه الان تا 50 میلیون ایرانی عضو شبکههای جدید هستند.
اسماعیلی تصریح کرد: با دوستان صحبت میکردم گفتند مهم اینترنت 35 درصد داخلی و 65 درصد خارجی بود. این عدد 70 درصد ویدئو است و نصف فیلمها سینمایی است، شما اگر نگاه کنید در نرم افزار اذانگو فیلم و سریال داریم که تا 40 هزار فیلم سینمایی داخلی و خارجی هستند؛ در حالیکه در شورای نمایش فیلم با سختگیریهایی مواجه هستیم ولی فیلمهای خارجی با کمترین ممیزی در شبکهها هستند پس در بحث سواد رسانهای میبینید چه موضوعاتی وجود دارد. عمده دوستان صاحبنظر امروز معتقدند نمایش خانگی چالشهای جدی را برای خانوادهها به دنبال داشته است.
وزیر فرهنگ خاطرنشان کرد: عوامل حوزه دانش نیازمند تقویت است. باید تغییرات و تفاوتها را با گذشته ایجاد کنیم. بحث استفاده از اندیشمندان را داریم برای اینکه اساتید را ترغیب کنیم آمادهایم در غالب طرحهای کاربردی پیشنهادهای پژوهش تا 100 میلیون تومان پایان نامهها را در وزارتخانه حمایت و تقویت کنیم.
اسماعیلی با بیان اینکه شماها حلقههای اصلی هستید گفت: ما استفاده کننده از خرمن دانش شما هستیم. امیدوارم این همایش تداوم داشته باشد با ایجاد دبیرخانه دائمی موافق هستم. انشاءالله در کنار هم، همافزایی و هم فکری کنیم. ما در وزارت فرهنگ خود را مقید به نگاه نو میبینیم.
در پایان سخنان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، اساتید و نخبگان حاضر در همایش بدون لکنت مسایل، پیشنهادات و انتقادهای خود را با دکتر اسماعیلی در میان گذاشتند.
سواد رسانهای، بلوغ فکری انسانها است
پروفسور ساروخانی؛ استاد بازنشسته دانشگاه تهران در پنجمین همایش بینالمللی سواد رسانهای و اطلاعاتی گفت: کشور با بیان اینکه سواد رسانهای بحث بسیار مهمی است گفت: سواد رسانه ای را به عنوان بلوغ فکری انسانها میدانم، آدمهایی که میتوانند با دنیای خود ارتباط برقرار کنند، میتوانند با اجتماعی و فرهیخته شدن جامعه را تمیز دهند.
استاد بازنشسته دانشگاه تهران در این همایش به تبیین وضعیت رسانهای مطلوب در تعاملات کودک و خانواده پرداخت و گفت: در سال 55 که تلویزیون وارد خانهها شده بود، رسانه را بررسی و کتاب «کودک در مقابل پیامهای فرهنگی» را منتشر کردیم. در آن زمان، رسانه نظم و تعاملات خانواده را به هم ریخته بود و کودکان برنامه خاصی نداشتند و برنامههای بزرگسالان را تماشا میکردند. این برنامهها فضای فراغت کودکان و نوجوانان را پر کرده بود و کودکان منفعل شده بودند و مادران به طور مداوم با کودکان خود در تنش بودند و این رسانه مطلوبی نبود، پس ما رسانهای میخواستیم که تخصصی بوده و برنامههای ویژهای برای کودکان داشته باشد.
وی با اشاره به تعریف کودک افزود: کودکی که در ارتباط با خانواده و رسانه باشد کیست. کودک ظرفیت محدودی دارد و در این زمینه نظریه ظرفیت را میتوان بیان کرد. این نظریه بیان میکند؛ رسانهای که میخواهد برای کودک باشد، باید بداند که کودک نمیتواند ساعتها پای رسانه باشد و ظرفیت شنیدن دارد، ولی ظرفیت گوش کردن ندارد و ما کودکی میخواهیم که به فرمایش قرآن؛ «قول را بشنود، سپس نقد کند، شک کند و سپس بهترین آن را بپذیرد» و این یک انسان تواناست و هسته اصلی سواد رسانهای این است که اندیشهها را بشنوند، نقد کنند و بپذیرند.
پروفسور ساروخانی ادامه داد: کودک کمتر، ساختاری است، یعنی ساختار محدودی دارد. همه آدمها ساختاری هستند، یعنی من از یک طرف باقر ساروخانی هستم، با دنیایی که در آن زندگی میکنم و این شخصیت اصلی من است، اما من در همه حال با آنیت خود سر و کار دارم که یک آنیت، ممکن است مرا شاد یا غمگین کند. یعنی در زمان خشم، شادی، غم و... افراد گوناگونی هستیم، در حالی که کودک بیش از من آنیتی است.
وی تصریح کرد: دستگاه ساختاری و شخصیتی کودک ساخته نشده است و اصحاب رسانه، والدین و سیستم آموزش باید بدانند که نظریه بقا در این زمینه وجود دارد. در کودکی آنچه به من میگفتند، میپذیرفتم، ولی در بزرگسالی مکانیسم دفاعی وسیعی دارم و هر اندیشهای را نمیپذیرم، در حالی که کودک نظام دفاعی کمی دارد و درِ اندیشهاش برای رسانههای جمعی، والدین و اطرافیانش باز است. کودک موجودی نیست که اندیشهای را بپذیرد و آن را اعمال نکند، بلکه هر اندیشهای را پذیرفت همان را عملی میکند و این نظریه اِعمال است. بنابراین کودک موجود سادهای است و پیچیدگیها و دروازههای بسته ما را ندارد.
این استاد ارتباطات در ادامه به رسانه مطلوب اشاره کرد و گفت: ما رسانهای میخواهیم که بتواند آگاهی بدهد، کودک را شناسایی کند و نظریه چتر را مورد توجه قرار دهد. رسانهها یادشان باشد که کودک در ابتدا، باید وسط چتر قرار گیرد و دقیقاً زیرپوشش باشد و هر دقیقه نظارت به ویژه از سوی مادر وجود داشته باشد، اما این نظارت نباید پایدار باشد و قدم به قدم باید به اطراف چتر برود تا جایی که از زیر چتر بیرون برود تا خودش بتواند در فضای باز شبکههای مجازی، فیک نیوز یا اخبار جعلی، اخبار غلط، نادرست و... باشد و بدون نظارت والدین این کار را انجام دهد و اینجاست که به بلوغ میرسد و میتواند دنیا را تفکیک کند.
ساروخانی با بیان اینکه رسانه مطلوب رسانهای است که بتواند هوشیار باشد، بیان کرد: ما رسانهای را قبول میکنیم که با دنیا آمیزش داشته و از جدیدترین تکنولوژیها برخوردار باشد. ما نباید این اندیشه قدیمی را داشته باشیم که میگفتند کودک، انسان نارس است، بلکه کودک دنیای خاص خودش را دارد و باید این دنیای خاص را دید و شناخت. اگر بخواهیم به آن وارد شویم، باید اثرگذاری مطلوب رسانه را مورد توجه قرار دهیم. این اثرگذاری مطلوب، همواره از نمادهای بزرگی سرچشمه میگیرد که همه بر یک موضوع و پیام تأکید دارد و آن هم اینکه، محتوای درست داشته باشد، مخاطبشناس، موقعیتشناس و اثرگذار باشد و شهروندانی بسازد که بالغ جامعه باشند و بتوان فردای جامعه را به آنها سپرد.
کودک و والدگری در فضای مجازی
نخستین نشست پنجمین همایش سواد رسانهای به مدیریت دکتر بهاره نصیری و دکتر آمنه بختیاری با عنوان «کودک و والدگری در فضای مجازی» برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی همایش سواد رسانهای، در این نشست عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی گفت: والدین باید در گام اول به این نکته توجه کنند که دیگر امکانپذیر نیست که فرزندان را با رویکرد فضای زندگی در دنیای مجازی محروم کرد، بلکه باید به سمت و سوی دانش و استفاده مطلوب از این فضا در حرکت بود.
بهاره نصیری؛ عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در این نشست درباره «دایهگری دیجیتال در خانواده» گفت: کودکان مظلومترین و بیدفاعترین مخاطبان رسانه هستند و در این راستا والدین سه نوع رویکرد در مواجهه رسانهای فرزندانشان با فضای مجازی دارند، برخی معتقدند حضور در فضای مجازی اجتنابناپذیر است و آن را میپذیرند، برخی معتقدند باید آنها را به آگاهیهای رسانهای مجهز کرد و برخی نیز معتقدند باید آنها را از این فضا دور کرد.
وی افزود: بنا بر توصیههای آکادمی کودکان امریکا، کودکان پیش از 18ماهگی نباید به رسانههای دارای صفحه نمایشی دسترسی داشته باشند. این در حالی است که کودکان 18 تا 24 ماه اجازه دارند گاهی همراه با والدینشان برنامههای باکیفیت ببینند، چرا که دسترسی پیش از موعد به رسانهها به سلولهای مغزی آنها آسیب میزند و در آینده صدمات جبرانناپذیری برای آنها متصور شدهاند.
نصیری در ادامه به والدگری یا دایهگری دیجیتال اشاره کرد و گفت: دایهگری دیجیتال به سبکی از مراقبت گفته میشود که وسایل دیجیتال، جایگزین روابط فعال کودک با محیط و والدین میشود و کودک بیشتر ساعات بیداری خود را در مجاورت مداوم با انواع صفحه نمایش و دستگاههای دیجیتالی میگذارد. کودکانی که از سنین بسیار پایین روزانه ساعات طولانی در معرض مستقیم انواع رسانهها هستند. در این سبک از مراقبت، کودک مورد غفلت واقع شده و در مجاورت مداوم با دستگاههای دیجیتالی به سر میبرد و جنبههای مختلف تحول او دچار وقفه میشود. فرصت تعامل با مادر یا مراقبتکننده را از دست داده و تجربیات غنی محیطی را که برای رشد بههنجار اجتماعی و کشف دنیای پیرامون ضرورت دارد، از دست میدهند.
وی ادامه داد: برخی ویژگیهای دایهگری دیجیتال شامل استفاه از صفحه نمایش به عنوان پسزمینه که عدم برقراری ارتباط چشمی با کودک هنگام شیر دادن، غذا دادن و... باعث میشود کودکان نیز از آنها تقلید کنند. همچنین استفاده از صفحه نمایش و مجموعه ابزارهای مراقبت از کودک به کودک آسیب میزند.
نصیری بیان کرد: گاهی مادر در آشپزخانه است و گوشی را در اختیار کودک میگذارد تا به کارهایش برسد، اما در آن موقعیت ممکن است، کودک به فایلهای نامناسب دسترسی پیدا کند. استفاده از صفحه نمایش به عنوان پستانک دیجیتال ویژگی دیگری است که والدین در هنگام بیماری یا ناراحتی کودک در اختیار کودک قرار میدهند و کودک با آن آرام میگیرد و کودکان از آنها این عادت را میآموزند. گاهی والدین از تماشای صفحه نمایش گوشی به عنوان عامل مشوق یا مراقبت یا حواسپرتی کودک، حتی در تسهیل کردن غذا دادن به بچه، گرفتن ناخن و... استفاده میکنند. اینها باعث عملکرد نامناسب مغزی و کاهش تعامل با دوستان، خواهر و برادر میشود و بخشی از پژوهشهای دنیا نشان میدهد که کودکانی که ساعات طولانی به صفحه نمایش خیره میشوند، از نشانههای اولیه اوتیسم است. اوتیسم، منجر به رفتارهای تکراری میشود و بخشی از این اختلال ناشی از مواجهه با دستگاههای دیجیتال است.
وی درباره کوچ از مدل فرهنگی طبیعی به مدل فرهنگی رسانهای گفت: یکی از مهمترین مؤلفههایی که به طور بنیادین موقعیت پیشرسانهای شده را شکل میدهد، حذف جایگاه طبیعت از زندگی است و طبیعت به حاشیه رانده میشود و رسانه جای طبیعت را میگیرد و انسانها در اسارت رسانه قرار میگیرند. والدگری در موقعیت طبیعی با والدگری در موقعیت رسانهای شده، دو شیوه فرهنگی متفاوت و متضاد از والدگری را شکل دادهاند. در حال حاضر دانش تجربی و تئوریک لازم برای فهم اینکه چگونه از مدل فرهنگی طبیعی به مدل فرهنگی رسانهای در حال کوچ کردن هستیم، در اختیار نداریم، اما شاید افرادی که در هر دو فضا هر دو مدل را تجربه کردهاند تا حدودی بتوانند برخی از مختصات را بیان کنند.
نصیری با اشاره به فهمپذیر کردن موقعیت کودکی در جهان رسانهای امروز از سوی والدین گفت: فضای مجازی به عنوان فضای دوم زندگی امری اجتنابناپذیر است. فضای حاکم بر انسان در پرتو اینترنت، دارای مختصاتی است که بشر در دوره ما قبل مجازی شدن آن را تجربه نکرده است.
فرزندان ما هم در این فضای جدید زیست میکنند، بازی میکنند و بخش عمدهای از فعالیتهای هویتبخش خود را در فضای دوم زندگی دنبال میکنند.
این عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تصریح کرد: والدگری در این فضا را نمیتوان بدون لحاظ کردن واقعیتهای نظام ارتباطات برخط صورتبندی کرد. والدین باید در گام اول به این نکته توجه کنند که دیگر امکانپذیر نیست که فرزندان را با رویکرد فضای زندگی در دنیای مجازی محروم کرد، بلکه باید به سمت و سوی دانش و استفاده نامطلوب از این فضا در حرکت بود. تهدیدها و فرصتها را نیز باید طبق مؤلفههای هویتبخش فرزند در فضای اول واقعی و فضای دوم مجازی درک کرد.
وی ادامه داد: ایجاد زندگی سرشار از زندگی تعاملی، دور کردن وسایل دیجیتال از کودک و والدگری در تقابل با دایهگری رسانهای از جمله راهکارهایی است که باید مورد توجه قرار گیرد.
سواد رسانهای متفاوت در هر سن و فرهنگی
سیدمحسن بنیهاشمی؛ عضو هیئت علمی دانشگاه سوره در ادامه این همایش درباره «علوم اعصاب شناختی و سواد رسانهای کودکان» گفت: علوم شناختی، امروزه بسیار رایج شده است. رسانهها در مغز ما درک میشوند و اگر به این سؤال مهم فکر کنیم که رسانه چگونه بر مخاطبان خود اثر میگذارد؛ بخش سواد رسانهای برای ما قابل تصور خواهد بود؛ بنابراین باید در ابتدا ببینیم؛ رسانهها در هوش و چشم دریافت و در مغز درک، پردازش و ذخیره میشوند.
وی افزود: مغز هم فرمانده است و هم سرباز، هم مهندس ارشد است و هم کارگر جزء، هم دستوردهنده است و هم عملکننده و هم معلم است و هم یادگیرنده. هم سواد رسانهای را میآموزد و هم آموزش میدهد.
وی با اشاره به نگاه کارکردی به دستگاه اعصاب در عرصه رسانهها گفت: میانجیهای عصبی هورمونهای خاص دستگاه اعصاب هستند که با آنها شاد، پرخاشگر، غمگین و... میشوید. دوپامین، سروتونین و نوراپینفرین از جمله هورمونهایی هستند که در برابر احساسات گوناگون ترشح میشوند و یکی از مهمترین عاملهای کنترل رفتار توسط مغز ناقلها یا میانجیهای عصبی هستند. مناطق مغزی و نیمکرههای مغزی نیز از بخشهای دیگر اعصای هستند. نیمکره راست محل فرایندهای فکری کلینگر و شهودی بوده، اما نیمکره چپ محل تفکر تحلیلی و منطقی است و اگر رسانهها آن را بلد باشد، کار تمام است؛ بنابر این با دو حس بینایی و شنوایی در رسانهها کار داریم و تنها چیزی که غیر از این دو در رسانهها وجود دارد، ویبره موبایلتان است که آن را حس میکنید.
بنیهاشمی با اشاره به مرکز فوق فرماندهی به نام PFC در مغز گفت: هیجان، انگیزه، رفتار، حافظه بلندمدت، دستگاه اتونومیک و کنترل غدد درونریز، هیجانات مهمی مثل لذت، خشم، ترس، استرس، رفتارهای هیجانی جنسی ما در دوران کودکی و نوجوانی برای واکنشهایمان بیشتر از این قسمت استفاده میکنیم و اراده، خودکنترلی و توانایی مهار و مدیریت رفتار، ذهن و گفتار، تصمیمگیری، قضاوت، برنامهریزی و تعیین هدف، تمرکز، شناخت اجتماعی، حافظه کاری، انعطافپذیری، خلاقیت، تفکر استراتژیک و مسئولیتپذیری باعث میشود که رفتارهای خردمندانه و تقوا در این بخش سازمان یابند.
وی تصریح کرد: PFC در مغز است که هر چه بهتر تصمیم بگیرد در برابر وسوسهها بهتر و بیشتر مقاومت میکنیم و میتواند انگیزه و هیجانات را به زیر کنترل و تسلط خود درآورد. احساسات، هیجانات و انگیزهها همه در بخش پیشپیشانی تنظیم میشوند. با تربیت و بالا بردن تسلط قشر پیشپیشانی میتوانیم احساسات و هیجانات را مدیریت و از واکنشهای تکانشی جلوگیری کنیم. عملکرد قشر پیپیشانی برای حفظ روابط سالم و قضاوت صحیح و اراده استوار و تصمیمگیری قضاوت درست بسیار مهم است. همین مرکز است که به ما میگوید کاری را انجام دهم یا ندهم و چه چیزی را میخواهم یا نمیخواهم. بنابر این رشد تفکر و تصمیمگیری مهم است و بسیاری از هیجانات در سطح لیمبیک باقی میمانند و به کورتکس مغز نمیرسند. البته نوع هیجانات در سنین مختلف متفاوت است و سازوکارهای تأثیر بر آنها نیز فرق میکند. اگر سواد رسانهای ابزار مواجهه مخاطبان با رسانهها باشد در هر سن و فرهنگی متفاوت خواهد بود.
بنیهاشمی ادامه داد: بچهها سیستم لیمبیک فعالی دارند و رسانه، آموزش و پرورش، خانواده، مدیریت شهروندی و... است که به ما کمک میکند تا به بلوغ هیجانی و توانایی مهار هیجانات نزدیکتر شویم. خلاقیت هدفمند، تابآوری، ترجیح سود جمعی، شوقآفرینی و امید و بازداری از بدیها و زشتی و گسترش زیباییها، مهربانی و عشق پایدار سیستمهایی است که سوار لیمبیک میشود.
"سواد رسانهای و سواد فضای مجازی" ضرورتی برای عصر حاضروی تصریح کرد: در این میان فقط آموزههای اخلاقی و نصیحت و دستور دادن مشکل را حل نمیکند. باید گام به گام ضمن تنظیم درجه آزادی در لحظات خاص هر سن، شیوه مواجهه و بهرهبرداری از رسانهها را متوازن و کودکان را تربیت کرد و به سوی فرماندهی پیشپیشانی هدایت کرد. از این رو ما به خانوادههای آگاه، متخصصان صادق، معلمان باسواد و دلسوز و مسئولان شایسته و اهل عمل نیاز داریم.