«تمدن سازی» رهیافت قطعی همه ملتهای قدرتمند است
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، حجت الاسلام والمسلمین محسن مهاجرنیا در شانزدهمین نشست از هفتمین دورهی سلسله نشستهای دورهای کرسیهای آزاداندیشی - که با موضوع "فرایند تحقق انقلاب اسلامی" به همت دانشگاه طلوع مهر و مجمع هماهنگی پیروان امام و رهبری در قم - با حفظ پروتکلهای بهداشتی به صورت مجازی و حضوری برگزار میشود، بعد از تبیین ماهیت تمدن سازی اسلامی و اصول کلی آن، به عناصر و...
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، حجت الاسلام والمسلمین محسن مهاجرنیا در شانزدهمین نشست از هفتمین دورهی سلسله نشستهای دورهای کرسیهای آزاداندیشی - که با موضوع "فرایند تحقق انقلاب اسلامی" به همت دانشگاه طلوع مهر و مجمع هماهنگی پیروان امام و رهبری در قم - با حفظ پروتکلهای بهداشتی به صورت مجازی و حضوری برگزار میشود، بعد از تبیین ماهیت تمدن سازی اسلامی و اصول کلی آن، به عناصر و عوامل تمدن سازی اشاره کرد و گفت: تمدن تخیل و توهم نیست بلکه واقعیت عینی است که حاصل اقتدار و تواناییهایی است که از مجموعهای از عناصر مادی و معنوی مولد بدست میآید. رهیافت تمدن سازی پروژه ذهنی همه ملتهایی است که دررقابتهای تمدنی صاحب امکانات و عناصر قدرت هستند. «تمدن سازی» رهیافت قطعی همه ملتهای قدرتمند است. استاد حوزه و دانشگاه گفت: وقتی تمدن در فراچنگ اراده بشر قرار گرفت و تبدیل به پروژه ساختنی مورد علاقه فلسفه، علم، جامعه شناسی وآینده پژوهی گردید، ملتهای مدعی تمدن به فکر بازسازی و تولید قدرت برای خود برآمدند، بالطبع رقابت میان هشت تمدن؛ اسلامی، کنفوسیوسی، غربی، هندو، اسلاو، ارتدکس، آمریکای لاتین و آفریقایی و بسیاری از ملتهایی که انگیزه ظهور تمدنی دارند، مطرح شده است. وی افزود: امروز خطوط گسل و چالشهای تمدنی، نظریه رویارویی تمدنها را بخشی از پروژه تمدن سازی کرده است. مقوله همگرایی و واگرایی تمدنها بخشی از دغدغه تمدن سازی شده است. مقوله فرهنگی و جغرافیایی حوزه تمدنی، پروژه فکری کشورها در هویت یابی است و مهمترین رهیافت دنیای معاصر، تلاش مدعیان تمدن برای تحصیل عناصر و پارامترهای قدرت تمدن ساز است. استاد فلسفه سیاسی با اشاره به عناصر تمدن ساز در انقلاب اسلامی افزود: انقلاب اسلامی در بخش نرم افزاری تمدن یعنی حوزه فرهنگ، تولیدات زیادی داشته است اگر چه نتوانسته آنها را تبدیل به الگوهای رایج و بخشی از "فلسفه سیاسی انقلاب اسلامی" قابل فهم و انتقال نماید. مع الوصف سال هاست که مقوله تمدن سازی به دغدغه نظام اسلامی و مقام معظم رهبری تبدیل شده است. ایشان در بیانیه گام دوم با اشاره به عناصر قدرت انقلاب در گام اول انقلاب، در طلیعه گام دوم، هفت عنصر اساسی را برای تمدن سازی نوین اسلامی مطرح کردند. حجت الاسلام مهاجرنیا با اشاره به عنصر «علم و پژوهش» به مثابه اولین عنصر تمدن ساز و سنگ بنای هر گونه تحول و توسعه گفت: انقلاب اسلامی مهمترین دستاورد تمدن نوین اسلامی، حاصل علم و خودآگاهی و دانایی ملت ایران نسبت به ظلم وفساد و استبداد نظام طاغوتی است و انتخاب نظام جمهوری اسلامی هم ره آورد همین خودآگاهی بود و در ادامه مسیر هم علم و اطلاعات و خودآگاهی و پژوهش عنصر فاعلی آینده ساز است. تعبیر زیبای مقام معظم رهبری این است که: «روی دیگر دانایی توانایی است» این توانایی همان عنصر تمدن ساز است. وی افزود: فعال سازی نقش عنصر علم در جهت گیریهای بینشی، گرایشی و کنشی و در تعیین مناسبات انسانی و هنجارهای اجتماعی و نظام ارزشی و در تولید سیاست و اقتصاد و فرهنگ و تکنیک و ابزار سخت افزاری و نرم افزاری بسیار مهم است. همه عرصههای دانش و حکمت نظری و حکمت عملی باید فعال بشود. علم بر خلاف تلقی پوزیتیویستی در مقابل دین و اخلاق و فلسفه نیست. اسلام دین علمی است و به دنبال علم دینی است. علم در مقابل جهل و جمود و تعصبات کور و تقلید و تفاسیر نادرست و فرقه گرایی و خرافات است. وی در ادامه به عنصر فاعلی تمدن ساز «معنویت و اخلاق» اشاره کرد و گفت: معنویت با برجسته سازی ارزشهای معنوی همانند اخلاص، ایثار، توکل و ایمان در جامعه به وجود میآید و اخلاق حاصل رعایت فضایلی، چون صداقت و شجاعت، تواضع و اعتماد به نفس و خیرخواهی، گذشت وکمک به نیازمند است. این دو عنصر هم جهت حرکت جامعه اسلامی را مشخص میکنند و هم شالوده همزیستی و بهزیستی و آرامش و آسایش جامعه هستند. همینها زمینه ساز تمدن نوین اسلامی هستند همان طوری که اخلاق پسندیده پیامبرعظیم الشأن (ص) مرکز ثقل اتحاد اسلامی در شبه جزیره عرب بود. در آیه 159 سوره آل عمران، خمیر مایه تمدن سازی اسلام را در نرم خویی ورحمت و گذشت و مهربانی حضرت رسول خاتم (ص) معرفی میکند. در ادامه نشست استاد مهاجرنیا به عنصر اساسی «اقتصاد و عدالت»، «مبارزه با فساد»، «استقلال و آزادی»، «عزت و حکمت و مصلحت» و «سبک زندگی» به عنوان عناصر مهم در بنای تمدن نوین اسلامی پرداخت و گفت: این عناصر پایههای قدرت و وتوانایی برای تقویت بنیادهای امت سازی، جامعه سازی، دولت سازی و تمدن سازی اسلامی هستند و بدون این عناصر، دستیابی به قدرت تمدن سازی و توانایی رقابت و رویارویی با تمدن ظالمانه غرب بسیار دشوار است.