تهدید حیات صنعت نوشتافزار با رانت و انحصارگرایی / ارتقاء سیستم توزیع و فروش لازمه رشد صنعت نوشتافزار کشور است
مدیرعامل مجموعه «ایراننوشت» گفت: فروشگاه اینترنتی متمرکز بر نوشتافزار ایرانی اسلامی تا سال گذشته نداشتیم، چون فروش اینترنتی نوشتافزار هم کمی سخت بود، کارهای ابتدایی انجام شده است هم زمان که محصولات رشد پیدا میکنند و با کیفیتتر میشوند.
خبرگزاری میزان - نهمین نشست تخصصی هنر و رسانه اندیشکده هنر و رسانه مرکز مطالعات راهبردی ژرفا با مشارکت جبهه انقلاب اسلامی در فضای مجازی، دانشکدههای فرهنگی و اجتماعی دانشگاه جامع امام حسین (ع)، ارتباطات و رسانه دانشگاه صداوسیما، دانشکده رفاه، میزان، فارس، مهر، تسنیم، مهر، آنا، نورنیوز، پایگاه خبری سدید، جهان نیوز و موسسه رسانهای خبر فوری باحضور محمد یقینی مدیرعامل مجموعه «ایراننوشت» و مهدی یوسفوندی مدیرعامل خانه خلاق و نوآوری تجاری سازی محتوا (تم) مدیر مسئول نشر پینما با موضوع بررسی شرایط بازار نوشتافزار کشور برگزار شد.
ارتقاء سیستم توزیع و فروش لازمه رشد صنعت نوشتافزار کشور است
یقینی در این نشست عنوان کرد: در فضای بازاریابی و فروش تقریبا 5 سالی است که خیلی جدی شده است کار، کار سختی است، چون بازار و بنکداران در مقابل محصول مقاومت میکنند این مقاومت تا حدی وجود دارد و بسیاری مواقع راحتتر به مردم عرضه میکنیم باید بتواند به تولیدی بنکدار و سیستم بازار جنس بدهد و تولید کننده نمیتواند تک تک جنس خود را بفروشد، چند کار انجام داده ایم یکی اینکه بتوانیم یک یا دو مجموعه متمرکز ایجاد کنیم که این کار در سال 95 انجام شد و مجموعهای متمرکز بر نوشت افزار ایرانی کار توزیع را به فروشگاههای نوشت افزار انجام دهد، شکل گرفت و یک گام از یوزر بالاتر بیاییم.
وی افزود: حدود 12 هزار فروشگاه نوشت افزار در داخل کشور داریم و همین یک مجموعه توانسته است نزدیک به 3000 مورد از این فروشگاه استفاده کرده و با آن کار کرده است در این مسیر طبیعتا یک مجموعه کافی نیست و در تلاش هستیم که چند مجموعه جدید دیگر هم ایجاد کنیم و مورد دیگر اینکه یکسری از توزیع کنندههایی که فکر میکنیم ممکن است دلشان همراه شود و بتوانیم با تعاملی که با آنها داریم این ارتباط را پیدا کنند، از لایه خرید وارد میشویم که آنها بدانند که این محصولات مشتری دارد بعد در لایه فروش از آنها میخواهیم که از تولید کنندهها تهیه کنند به مرور رشد میکند و چند توزیع کننده به این شکل داریم که از یک حدی شروع کرده اند در خود تهران بنکدار نوشت افزار شاید 50 الی 100 مورد باشد و آمار کمی نیست در هر استان هم که بروید دو یا سه بنکدار دارند، هر بنکدار خودش به اندازه صد مدرسه است هنوز مسیر نرفته زیاد داریم هنوز اعتراضهای مردم در حرکتهای ترویجی و معرفی این است که این نوشت افزار ایرانی کجاست؟ در تلویزیون صحبت میکنید، ولی در فروشگاه و مغازهها نیست، ما فروشگاه اینترنتی متمرکز بر نوشت افزار ایرانی اسلامی تا سال گذشته نداشتیم، چون فروش اینترنتی نوشت افزار هم کمی سخت بود، کارهای ابتدایی انجام شده است هم زمان که محصولات رشد پیدا میکنند و با کیفیتتر میشوند در لایه توزیع هم بتوانیم بیشتر حرکت کنیم تا وقتی توزیع و سیستم فروش نباشد به تولید کننده نمیتوانید بگویید که تولید کن باید این کارها هم زمان انجام شود.
فرهنگ به نوعی مترادفی برای واژه «سبک زندگی» است
یوسفوندی در این نشست گفت: یک نفر باید متولی جدی کار باشد، ولی کار تیمی است و همه سازمانها در آن هستند از نظر شما یک اتومبیل یک کالای فرهنگی یا غیر فرهنگی است؟ قطعا یک کار فرهنگی هم است، همه کالاها به نوعی فرهنگی هستند فرهنگ به معنای عام خود مربوط به فلان دستگاه نیست و مساوی با سبک زندگی است، اگر قرار است که اتفاقی بیفتد همه مسئول آن هستند، چون همه هر کاری که میکنیم در سبک زندگی، رفتارها و بینش جامعه تأثیر میگذارد و کسی نمیتواند بگوید، چون متولی فلان دستگاه است من مسئولیتی ندارم.
وی افزود: اما تعدادی دستگاه هستند که برای بحث ایجاد ضوابط و مدیریت فرهنگ به وجود آمده اند مثل وزارت فرهنگ، سازمان تبلیغات و صدا و سیما که مشخصا در این حوزه هستند، ولی به جز این مجموعههایی هستند که به ظاهر شاید نگوییم که اینها متولی فرهنگ هستند، اما اثر گذاری آنها اگر بیشتر از وزارت ارشاد نباشد کمتر هم نیست مثل شهرداریها که به شدت تأثیر گذار هستند و میتوانند برای ترغیب فرهنگ کار کنند ابزار بیشتری دارند میزان ارتباط آنها با جامعه واقعی بیشتر است و از وزارت ارشاد هم میتواند جلوتر برود، وزارت علوم و تحقیقات هم میتوانند در این حوزه تأثیر شایانی داشته باشند شاید عجیب باشد، اما وزارت بهداشت هم میتواند در این حوزه ورود کند، چون وزارت بهداشت و زیر مجموعههای آن با استفاده از بیمارستانها و درمانگاهها به شدت ارتباط زیادی با مردم دارند به ویژه بیمارستانهایی که مخصوص کودکان است جز هشت زیر شاخهای هست که عرض کردم نیروی انتظامی یک حوزه جدی است و از بقیه کمی جلوتر است و وزارت گردشگری هم میتواند در این حوزه نقش به سزایی داشته باشد و تسهیل گر باشد.
یوسفوندی تصویریح کرد: مرکز همه اینها وزارت ارشاد است، به نظر من تا به الآن وزارت ارشاد از همه پایینتر بوده است. یک حلقه مفقوده در وزارت خانهها وجود دارد که در وزارت ارشاد بیشتر از بقیه است در دوره آقای صالحی کارهایی در بعضی از حوزهها انجام شد مثلا در نمایشگاه کتاب به انجمنهای ناشران اعتماد کردند که این اتفاقی خوب بود سپردن کارها به حلقههای میانی و مشارکت دادن و بازی دادن آنها باعث میشود که آنها قویتر شوند برای مثال در حوزه محتوا چندین مجموعه با دیدگاههای متفاوت وجود دارد برخی با دیدگاههای محتوای فنی نگاه میکنند و خروجی آنها خیلی ایرانی نباشد، ولی میبینیم مجموعههایی هستند که مثلا مجمع ناشران انقلاب اسلامی، مجمع نویسندگان در حوزه ادبیات بومی، تصویر گرانی که در این حوزه مشخصا از حوزه نوشت افزار ایرانی کار میکنند، گرفتن نظرات تخصصی از این دوستان و دادن بازی به آنها اگر کار ترویجی انجام میدهند از طریق آنها انجام دهند، اگر کار تشویقی انجام میدهند از طریق آنها انجام دهند، یک حالت این است که نکند یکی انحصار ایجاد کند کاری نکنید و همه را زیر بال و پر خود نگه دارید که از انحصار بدتر است، چون دست فرد متخصص نداده ایم کارمندی که دغدغه ندارد میخواهد فضایی از کشور را مدیریت کند و نمیتواند این کار را به درستی انجام دهد.
رانت و انحصارگرایی حیات صنعت نوشتافزار را تهدید میکند
یقینی ادامه داد: برای مثال وزارت ارشاد در حوزه اسباب بازی چه حرفی میتواند بزند؟ چه سیاستی میتواند قرار دهد؟ آیا آن کارمند و مدیر به حوزه اسباب بازی ورودی داشته است که بتواند حرفی هم بزند؟ ولی با کمک از حلقههای میانی که بهترین بازوهایی هستند که میتوانند به آنها اطلاعات، نقشه و نیاز بدهند و کارعملی انجام دهند، درست است که خطر رانت و انحصارگرایی وجود دارد، اما این خطر همان خطری است که در تیغ جراحی هم وجود دارد این چیزی است که باید در اجرا دقت شود، ما ناچار هستیم که این کار را انجام دهیم دنیا این کار را انجام میدهد و باید بازوهای نظارتی را هم قویتر کنیم نظارتی یک بحث است ساز و کار را طوری چیده اند که باعث ایجاد انحصار شده است، اولا ما با حلقه میانی کار نمیکنیم و فقط انجمن ناشران نیست انجمن شهرستان فلان هم بیاید من با آن کار میکنم و با آن تعامل میکنم، دوم اینکه تولید کننده و فعال میگوید که من مستقیم نمیتوانم با شما ارتباط بگیرم شما در غالب اینها برو بعد من با شما ارتباط بگیرم میشود با ابزارهایی بحث انحصار و رانت را کنترل کرد، ولی واقعا این اتفاق به ناچار باید بیفتد.
کاریابی ها؛ بدل به سپر بلای وزارت کار شده اند
یوسفوندی در ادامه تصریح کرد: یکی از اصلیترین کار اینجاست که اول باید با حلقه میانی ارتباط بگیرد ما تعداد زیادی انجمن داریم، ولی انجمنی که فعال باشد و زمین بازی داشته باشد کم داریم، چون بازی نداده اند، سپردن کار به انجمن یا فعالین حلقههای میانی یکسری سیاست گذاری هم لازم دارد. پیشنهاد من مشخصا این است که به صورت جدی سیاستهای این بحث را کپی کنند.
وی افزود: یکی از دوستان در حوزه صنایع فرهنگی مثالی را زدند و میگویند که من میتوانم بهترین مشاور در کشور باشم برای اینکه راهی نیست که سرم به سنگ نخورده باشد، چرا وقتی سینمای آمریکا را دقت میکنیم میبینیم که پرچم آمریکا را چقدر قشنگ نشان میدهند، چقدر عزت و احترام برای نظام قائل هستند، همیشه سوال این است که شاید ملتشان این گونه است، اما کتابچهای وجود دارد کتابچه ملتها است که میگوید که اگر در فیلم تو این باشد این قدر هم بودجه به تو میدهم این میگوید برای سیاست کلان من این موارد مهم است و روش اجرایش هم به دست فلان انجمن و ساختار داده است و خودش در این کار کارگذار نیست این سیاست گذاری حمایتی همزمان با اینکه کار را به حلقه میانی سپره باشند جواب میدهد، ولی اگر حمایت نداشته باشید حلقه میانی سپر بلا میشود، برای مثال وزارت کار یکسری کاریابی را ایجاد کرد و بعد گفت که بیمه بیکاری را که میخواهم بدهم باید کاریابیها بیایند و فردی که بیکار میشود و ما به او بیمه بیکاری میدهیم برای اینکه بدانیم که واقعا بیکار شده است و من او را به دنبال کار میفرستم اگر کار برایش وجود نداشت من بیمه بیکاری میدهم قانونی که به راه افتاده است، کاریابیهای بیچاره سپر بلای وزارت کار شدند باید به زور کاری پیدا میکردند، مثلا آبدارچی پیدا میکردند و اگر فردی که در شرکت قبلی مثلا مدیر انبار بود برای کار آبدارچی نمیرفت میگفتند ما کار پیدا کردیم آن فرد نرفت، چون وزارت کار بودجه نداشت بهانهای میخواست و این بهانه این گونه شد، در حقیقت حلقه میانی قربانی این موضوع بود، حلقه میانی برای تسهیل کار باشد.
برای توسعه صادرات نوشتافزار باید ذائقه مردم کشورهای هدف را بشناسیم
یقینی در ادامه این نشست عنوان کرد: در صادرات چند نکته اصلی داریم یکی از سمت خود زمین تولید کنندهها است اولا باید سطح تولید صادرات را به آن سطح برسانند، یکسری هستند که هیچ گیری ندارند، و دومی و سومی که میخواهم عرض کنم آنها را متوقف کرده است، ولی تعداد زیادی در داخل کشور هستند که کارشان را عرضه و توزیع میکنند، ولی برای انجام صادرات محصول شان را یک پله بالاتر ببرند از نظر بسته بندی، طراحی و...، چون نوشت افزار محصولی ذائقه محور است نه فقط از نظر طراحی بلکه ویژگیهای فنی هم مد نظر است در داخل کشورمان خودکار ریز نویس میپسندیم، اما در عراق و سوریه این گونه نیست آنها نوک یک میپسندند که مقداری نوک آن ضخیمتر است یا دفترهای بچههای سوری به نسبت دفترهایی که ما استفاده میکنیم، بزرگتر است که باید متناسب با ذائقه تولید شود این یک سمت از کار است، این سمت، سمتی ساده و پیش پا افتاده است کمی دست و پا بزند شنا را یاد میگیرد، یکی دو مورد مشکل دیگر داریم که به نظرم مشکلهای جدی هستند.
وی افزود: مسیر بازاریابی به کشورهای هدف به طور جدی میلنگد که اگر رفع شود به داستان اولیه بسیار کمک میکند در داستان شناخت کشور هدف یک شرکت تولید کننده نوشت افزار آنقدر بزرگ نیست که بتواند هرکدام از اینها یک واحد بازاریابی بین الملل راه بیندازند و نمیتوانند این کار را انجام دهند در این مسیر باید مجموعههایی باشند که کار را به صورت عام انجام دهند و فضای حاکمیت به شدت اثر گذار است در این دولت حرفش مطرح شد بسیار عجیب است رئیس جمهوری که سفر خارجی میرود برای این است که مذاکره اقتصادی انجام دهد فضایی را باز کند 60-50 در صد کارش فضای کار تجاری است، اینکه ما میگوییم تولید داخل، فضای برون زایی و... ولی در عمل و در لایه دیپلماسی در این چند سال کاملا صفر بوده ایم من حتی نمیخواهم بگویم دولت یازدهم و دوازدهم این گونه بوده اند دولتهای قبل هم این گونه بوده اند و دولت یازدهم و دوازدهم کلا تعطیل کرده بودند و درگیر یکسری موضوعات سیاسی مثل برجام بودند و دیپلماسی اقتصادی نبود.
این فعال فرهنگی اظهار داشت: دوست داشتیم که وزیر ما وزیر اقتصادی باشد که بحث دیپلماسی باید خیلی جدی باشد ما در کل دنیا یک رایزن اقتصادی داشتیم که آن هم در عراق بود که چند وقت پیش بلایی بر سرش آوردند و ما رایزن اقتصادی نداریم یک نفر در سفارت جدی باشد و صرفا برود و شاخههای اقتصادی با تجار، موارد گمرکی، موارد حمل و نقل را تنظیم و تسهیل کند، سوت بزند که اتاقهای بازرگانی و اصناف بیایند و تعامل برقرار شود. در دنیای قدیم، اسلام را با بازرگانی وارد کشورهای دیگر میکردیم الآن برعکس شده ایم حرف موضع دیپلماتیک را اصل قرار داده ایم، من خیلی وارد این فضا نمیشوم، ولی این قابل دفاع نیست که فضای اقتصادی به نسبت آنچه که باید باشد یک در صد هم نیست.
باید رویکردی مشابه با صنایع نظامی در صنایع دیگر نیز حاکم شود
مدیرعامل نشر پینما خاطرنشان کرد: اگر بخواهم نگاه کلی به حوزه کاراکتر و محتوا بیندازم که به درد مرچندایز و سایر بازارها بخورد این است که یک صبر استراتژیک میخواهد که صبر استراتژیک برنامه بلند مدت میخواهد تقریبا در اغلب حوزهها این را نمیبینیم جز برخی از حوزههای نظامی که خیلی دقیق عمل شده و استراتژیک به کار برده شده است حوزه فرهنگی واقعا مثل حوزه نظامی است و بلکه مهمتر و سختتر است، چون ما به ازای آن را به طور ملموس میبینید یک نگاه آینده نگر و بسیر بلند مدت، جزء نگر میخواهد که هم فعالین در شکل گیری این زیست بوم موثر باشند و هم با برنامههایی این چنینی صدای فعالین به گوش تصمیم گیرندگان برسد که این نگاه در آنها ایجاد شود، چون نهایتا اگر تصمیم گیرندگان مملکت توجیه نباشند فایدهای ندارد.
یقینی نیز در خاتمه این نشست گفت: در باره بحث دسترسی سوال میشد که چه کنیم؟ و به این نوشت افزار کجا دسترسی پیدا کنیم؟ چون ما در این یکی دوسال نمایشگاه ایران نوشت را نداشتیم و کلا عرضه سختتر شده بود پایگاهی را ایجاد کردیم و تلاش کردیم که به مراکز عرضه نوشت افزار ایرانی اسلامی رصدی کنیم و اطلاعاتشان را جمع آوری کنیم که به نسبت بد نبود و از مراکز تولیدکنندهها جمع آوری اطلاعات کردیم که تقریبا 600 فروشگاه محلی است، 4 فروشگاه اینترنتی، 2 فروشگاه عمده فروشی و حدود 15 فروشگاه ویژه نوشت افزار ایرانی که کاملا به نوشت افزار ایرانی اختصاص دارد که این اطلاعات را در سامانه ایران نوشت دات آی آر سایت ایران نوشت صفحهای وجود دارد که به روز رسانی کرده و کاملتر میکنیم.