جدال با فراموشی در هزارتوی تاریخ
«تحصن» تلاشی است برای کنار زدن غبار فراموشی بدون اینکه گرفتار اداهای فمنیستی شود. این کتاب یک منبع مهم دست اول است برای پژوهشگران تاریخ و مردم شناسی.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، «تحصن» عنوان یکی از آثار تازه منتشر شده انتشارات راه یار است که با اتکا به روایتهای مردمی به حادثه تاریخی پنجم رمضان اصفهان (تابستان 1357) و حمایت مردم این شهر از انقلاب اسلامی میپردازد. آزاده جهان احمدی، استاد و مدرس دانشگاه، در یادداشتی که برای انتشار در اختیار خبرگزاری تسنیم، قرار گرفته به این کتاب پرداخته است که در ادامه میخوانید:
تاریخ شفاهی به صورت رسمی از سال 1948میلادی رونق گرفت. در این سال آلن نوینز، اولین آرشیو مدرن تاریخ شفاهی را در دانشگاه کلمبیا به وجود آورد. دهه شصت میلادی عصر طلایی تاریخ شفاهی و همزمان با تأسیس انجمن جهانی تاریخ شفاهی بود که عملاً زمینه را برای شکوفایی جنبشی موسوم به جنبش تاریخ شفاهی هموار کرد. از آن پس استفاده از تاریخ شفاهی در دستور کار مورخان قرار گرفت به نحوی که از سال 1970م استفاده از منابع شفاهی از ملزومات علم تاریخ به حساب میآمد. (فاطمی مقدم، 1388، ص10) مکتب آنال فرانسه هم به این رونق کمک شایانی کرد. چون نخستین پژوهشگاه علوم انسانی را در سطح جهانی تأسیس کرد. هدف این مکتب ثبت تاریخ همه جانبه حیات بشر بود.(ابوالحسنی ترقی، 1390، ص28).
در ایران شیوه شفاهی انتقال مطالب مانند جزیرهالعرب رواج یافت ولی به تدریج فراموش شد اما در دهههای اخیر دوباره به آن توجه شده است. پیروزی انقلاب اسلامی و پس از آن وقوع جنگ تحمیلی دو عامل مهم در توجه به خاطرهنویسی و تاریخ شفاهی شد و مورخان بر آن شدند که به روش تاریخ شفاهی مسائل انقلاب اسلامی و دفاع مقدس را ثبت کنند.
تاریخ، شرح زندگی انسان است و به چون و چرایی زندگی انسان میپردازد و موضوع آن انسان است. فرآیند تاریخ، فرآیند افکار است. فکر هم عامل پویایی و نوآوری است و اگر قدرت فکر نباشد، زندگی انسان هم مانند حیوان میشود و سیر زندگی او روند طبیعی و غریزی مییابد. لذا تاریخ بیان جنبههای فیزیکی و شخصی انسان نیست. چراکه با این خصوصیات، انسان با حیوان یکسان است. بدین جهت است که تاریخ، گذر زمان نیست بلکه گذر از هویتهای مختلف و گرفتن هویتهای دیگر است. پس انسان است که تاریخ دارد چون زمان بر جماد و نبات میگذرد، ولی تغییر و ایجاد هویت ندارد تاریخ در پی کشف حقایق است و میخواهد اندیشهها، گفتارها و کردارهای انسان را با تکیه بر مدارک و اسناد بشناسد، لذا انسان شأنیت تاریخی دارد.
وقایع و رویدادها مبنای پیدایش تاریخاند. چون حوادث و اتفاقات مانند امور طبیعی مابهازاء خارجی ندارند و رویدادهای گذشته در زمان حال قابل دیدن و لمس کردن نیستند و وقایع حال، در آینده نیز لمس نمیشوند. پس آثار گذشتگان، ماجرای آن حوادث و وقایع را درست یا نیمه درست، برای آیندگان باز میگویند و به این آثار در اصطلاح تاریخنویسی، منابع و مآخذ تاریخ گفته میشود.
تاریخنگاری، کوششی است برای انتقال روح و اطلاعات زمانه توسط مورخ با قالبهای ویژه و کوششی که در پرتو آن مورخ میکوشد تا تعریف خود از تاریخ و انتظارات مخاطب از آن را منعکس کند (حضرتی، 1381، ص96) در واقع تاریخنگاری تبدیل واقعیات گذشته و شواهد تاریخی به منبع تاریخی است. این مورخ است که واقعیات و شواهد گذشته را به منبع تاریخی تبدیل میکند.
منابع و شواهد تاریخی متنوع هستند و هر اثری اعم از مکتوب یا مادی یا شفاهی میتواند مورد مطالعه قرار گیرد. در خصوص هر نوع مدرک و اثر در تاریخنگاری هاروی رابینسون چنین میگوید تاریخ در فراخترین معنایش شامل هر اثر و نشانی است از هر آنچه انسان از ابتدای پدیدار شدن آن بر روی زمین انجام داده یا به آن اندیشیده است. منابع اطلاعاتی از تیر سنگی زمخت و شل، تا روزنامه صبح امروز را در بر میگیرد.(استنفورد، 1388، ص228) علاوه بر این نظر به اینکه معرفت ما نسبت به گذشته غیرمستقیم است و تاریخ همه گذشته نیست با منابع مکتوب نمیتوان به همه حقیقت یک موضوع دست یافت. چون هیچ مورخی نمیتواند به وقایع گذشته اشراف داشته باشد و آنها را احیاء کند. زیرا عملاً محتوای آنها نامحدود است» (جنکینز، 1384، ص31)
از نان ماسهای تا انبوه تابوتهااین را هم باید در نظر داشت که بسیاری از آثار و نوشتههای تاریخی، صرفاً روایت ساده وقایع هستند و هر واقعهای که روی میدهد مانند کوه یخی است که بیرون از آب قرار دارد و قسمت اعظم آن ناپیدا و نهفته است. معمولاً بخش مهمی از علل و انگیزههای وقایع، ناپیداست، یا در اعماق ذهن و روان جامعه قرار دارد یا در پستوی ذهن کارگزاران است. و به همین روی گاه همیشه پنهانی مانده است (باقی، 1373، ص21) استعداد انسان در مشاهده محدود است، چون مشاهده نتیجه دقت است. انسان معمولاً همه چیز را نمیبیند بلکه آنچه را برایش مهم و جالب است میبیند یا ممکن است به چیزهای ساده و پیش پاافتاده توجه نکند. در صورتی که ممکن است این موارد ساده برای درک و نتیجهگیری برخی موارد مهم باشند بنابراین کشف حقیقت و رسیدن به آن امری دشوار و گاه دست نیافتنی است؛ اینجاست که نقش مورخ در تبیین واقعیت بسیار مهم است. مورخ فردی است که تاریخ را به نگارش در میآورد و به دنبال این است که مجموع شواهد تاریخی در دسترس را مکتوب کند او باید تمام تلاش خود را به کار گیرد تا واقعیت را به دست آورد.
کتاب «تحصن» در چهار فصل با عنوانهای، «تکیهگاه»، «خیمهگاه»، «جلوهگاه» و «رزمگاه» و در 204 صفحه به یکی از مهمترین وقایع و پدیدهها درتاریخ معاصر ایران پرداخته است. ماجرا از این قرار است که تابستان 57 که همزمان شده بود با ماه مبارک رمضان 1398 قمری، وقتی فرارسید که پس از وقایع قم و قیام تبریز و تظاهرات خونین یزد و دیگر شهرها، رژیم شاه به کوشش آموزگار، نخستوزیر وقت توانسته بود با یک استراتژی چندجانبه، چند ماهی چهلمها را از استمرار بیندازد و شتاب حرکت مردم را بگیرد.
به صورت مشخص در اصفهان اما وضعیت، آتشی به زیر خاکستر بود، وجود علمای مبارز در اصفهان و نجفآباد و خمینیشهر و اقامه نمازجمعه در اصفهان و نجفآباد و برگزاری اجتماعات و تظاهرات در اصفهان و شهرهای اطراف، ظرفیت مردمیشدن و اوجگیری جنبش را افزایش داده بود. در تیر 1357 نخستین تظاهرات زنان در کشور علیه سیاست های رژیم شاه در اصفهان و توسط خانوادههای زندانیان سیاسی رخ داد.
در پی این تظاهرات، منزل آیتالله خادمی، رئیس حوزه علمیه اصفهان، پناهگاه مردم ستمدیده شد و تجمع مردم در منزل ایشان و در نوع خود اولین تحصن خانوادههای زندانیان سیاسی در کشور در جریان انقلاب اسلامی بود؛ تحصنی که نمود وسیعی در سطح کشور و حتی خارج کشور پیدا کرد. مادران زندانیان سیاسی در اصفهان 15 روز برای اعتراض به وضعیت زندانهای اصفهان، در منزل آیتالله خادمی تحصن کردند. زنان برگزارکننده این تحصن، در آن 15 روز، جلسههای عقیدتی و احکام و مباحثه برگزار میکردند. کمتر از یک ماه بعد، در پی اتفاقات رخ داده و دستگیری آیتالله طاهری، مردم معترض این بار در قالب گروههای زنانه و مردانه به منزل آیتالله خادمی پناه برده و تحصن وسیعی را رقم زدند که آوازهاش تا خارج از مرزها هم رفت.
در هجدهم مرداد با حمله مسلحانه رژیم به مردم بیپناه، تحصن خاتمه یافت اما مقررات حکومت نظامی پیرو نشست شورای تأمینی استان اصفهان در روز 20 مرداد 1357 مصادف با ششمین روز از ماه مبارک رمضان به اجرا درآمد و اولین حکومت نظامی در کشور، توسط سرلشکر رضا ناجی، فرماندار نظامی اصفهان و حومه به اجرا درآمد؛ حکومت نظامی باعث شد تا این تحصن بازتاب فراوانی داشته باشد، به خصوص اینکه در این جریان 10 نفر از مردم شهر شهید شدند و سرعت انقلاب را در سطح کشور چند برابر کرد. سرلشکر رضا ناجی، برای ایجاد ترس و وحشت، تانکها و زره پوشها را در سطح شهر حرکت درآورد، اما مقاومت مردم به حدی بود که معاون ناجی فرمانده حکومت نظامی به خدمت آیتالله خادمی آمد، و اظهار پشیمانی کرد و حتی دستان ایشان را هم بوسید.
اصفهان اولین تحصن مهم را در کشور داراست، البته قبلا هم تحصناتی شده بود، ولی نه به این گستردگی؛ زیرا تحصن در منزل آیتالله خادمی مسئلهای شد که برای شاه در خارج از مرزها هم مساله درست کرده بود که نهایتا با پیروزی تحصنکنندگان همراه بود.
کتاب «تحصن» تلاشی است برای کنار زدن این غبار بدون اینکه گرفتار اداهای فمنیستی شود. البته که هرگاه از نقش و حقوق زنان حرف زدیم با انگ فمنیسم سعی کردند ساکتمان کنند. این کتاب یک منبع مهم دست اول است برای پژوهشگران تاریخ و مردم شناسی. در واقع تلاشی است که در راستای جمعآوری و انسجام این داده در یک خط روایی پژوهشی صورت گرفته است.
حسرت کمی نیست که اگر در جغرافیای فرهنگی دیگری چنین واقعه مهمی رخ میداد چند رمان و فیلم سینمایی و سریال از آن ساخته میشد. وقایع مهم در هزارتوی تاریخ ماندهاند و ما هم گرفتار یک دور باطل.
تاریخ شفاهی برآیند دو مقوله مصاحبه و محصول و نتیجه آن است، هم یک روش پژوهشی و هم نتیجه آن پژوهش هدف در تاریخ شفاهی، رسیدن به واقعیت عینی رویدادها و وقایع در حد امکان است. روش تاریخ شفاهی با تاریخنویسی متفاوت است در تاریخنویسی مورخ اسناد و مدارک را بررسی میکند و سروکار مورخ با اشیاء، مکتوبات و جامدات است که بیروحاند، ولی تاریخ شفاهی با انسانهایی سروکار دارد که دارای روح هستند و صاحب اراده و تدبیر؛ از این رو کار مورخ در تاریخ شفاهی به مراتب سختتر و پیچیدهتر است. وجه تمایز تاریخ شفاهی با خاطرهنویسی در این است که در خاطرهنویسی، فرد اطلاعات خود را درباره موضوعی بدون پرسش و پاسخ بیان میکند ولی در تاریخ شفاهی حتماً دو طرف، یعنی مصاحبهکننده و مصاحبهشونده حضور دارند و مصاحبهشونده بر اساس سؤالهای هدفمند به طرح موضوع میپردازد. هسته سخت و اولیه در خاطره نقل یا روایت است، نقلی که تنها یک بار ذکر می گردد و ثبت میشود در حالی که در طرح تاریخ شفاهی دخالت زمان، مکان، راوی (مصاحبه شونده) و مصاحبهگر روایت را به شکل گزارش در میآورد. خاطرهنگاری خاص خود فرد است اما تاریخ شفاهی خاص فرد نیست. بلکه آن فرد در درجه اول انتخاب میشود، سپس اطلاعات تاریخیاش استخراج میگردد. محصول خاطرهنگاری فردی و محصول تاریخشفاهی نه فردی بلکه بر اساس ضرورت زمان است.(نورائی؛ ابوالحسنی، ترقی 1389، ص111، 118).
اهمیت کتاب «تحصن» دقیقاً همینجا است که از میان حاضران و حافظهشان، تاریخ استخراج کرده است. گستره و شرایط این پژوهش و استخراجش در مقدمه کتاب به خوبی توضیح داده شده است. نکته قابل توجه این است که پژوهش این اثر مبتنی بر تاریخ شفاهی و مصاحبه نیست. در مرحله اول استخراج داده از منابع مکتوب رخ داده است و سپس مرحله مصاحبه آغاز شده است.
تحصن زنان در بیت آیتالله خادمی از چند جهت حائز اهمیت است. یکی از مهمترین وجوه این حادثه جمع شدن جمعی از بانوان کنار هم است. جمعهای زنانه ویژگی خاص خود را دارند. مسئولیتهای متعدد در منزل و مدیریت امورات داخلی خانه، وابستگی اعضای خانواده خاصه فرزندان به مادر حضور زنان را در اجتماعات همراه با حواشی کرده است. این اجتماع چه یک روضه زنانه، چه یک نماز جماعت در مسجد باشد و یا حضور در یک آرایشگاه با جنس حضور مردان که متمرکز بر خود هستند متفاوت است. حالا این وضعیت پیچیده و چندلایه در تیر 1357 تنها چند ماه پیش از پیروزی انقلاب اسلامی موجب یک کنش قدرتمند و ماندگار در تاریخ معاصر شده است. کنشی که در تغافل و در گردوغبار روایتها و زوایای دید متفاوت مغفول مانده است. زاویه دید و نظرگاهی که راوی سوم شخص یا دانای کل تغییر میدهد به مخاطب این امکان را میدهد تا زاویای مختلف این واقعه را بدون واسطه بنگرد. اگر چه به نظر میرسد ترکیب این زاویا و ساخت یک تصویر مبسوط از پلان بالا میتوانست این اثر را واجد یک تصویر پیچیدهتر و ادبیتر کند اما با همه این اوصاف اهمیت واقعه و تکثر زاویای دید ما را با یک کنش زنانه مهم در اصفهان روبرو میسازد. خاصه پایان کتاب تحصن.
آن چنان که کتاب به صراحت عنوان میکند مطالبه زنان، بهبود شرایط زندان اصفهان بوده است، در نهایت نیز مسئولان به آنان قول میدهند که به مطالباتشان رسیدگی کنند. زنان نیز با پلاکارد معروف خود، از منزل آیتالله خادمی به سمت دروازه دولت راهپیمایی میکنند و سپس متفرق میشوند.
اما فصل سوم کتاب، به ماجراهایی که به واقعه پنجم رمضان منتج شد، پرداخته است، مردم، اعم از زنان و مردان، در اعتراض به دستگیری آیتالله طاهری و چند تن دیگر از چهرههای شاخص در اصفهان، از بازار و دانشگاه اصفهان عبور میکنند و در نهایت برای 10 روز به منزل آیتالله خادمی پناه میبرند. در این 10 روز، شاهد همدلی و مدیریت ویژهی مردمی هستیم.
این تحصن، از پنج روز پیش از ماه مبارک رمضان آغاز و تا 5روز پس از آن در گرمای مردادماه اصفهان ادامه مییابد. یک نفر هزینهی نصب پوشش بر حیاط این منزل را تقبل میکند و بازاریان اصفهان، به مردم افطاری میدهند. اتاق فکری پشت این تحصن وجود داشته که یکی از آنان فرد مشهوری در اصفهان به نام شهید «جلال افشار» بوده است.
در شب آخر تحصن که مردم تصمیم میگیرند محل تحصن را ترک کرده و متفرق شوند، نیروهای رژیم به مردم حمله میکنند. در این شب و روزهای پس از آن، 10 نفر شهید و یک نفر جانباز میشوند. پول گلولهای که به این شهدا شلیک شده بود را از خانواده آنان گرفتند و پیکر شهدا را به خانوادهها تحویل دادند. هر یک از این شهدا نیز در گوشهای دفن شدند و چند نفر نیز در روستاهای اطراف تدفین شدند. پس از این نیز برای اولین بار در مبارزات پیش از انقلاب در کل کشور، در اصفهان حکومت نظامی برقرار میشود. در ادامهی این فصل ماجرای مواجهه مردم و ساواک نیز ذکر شده است.
جزئیات همه این وقایع از زبان شاهدان و راویان حاضر در آن معرکه نتیجه تلاش جمعی پژوهشگران اصفهانی است که در نوع خودش یک اتفاق کمنظیر است. گذشته از اینکه این اثر، ماده خام فوقالعادهای برای خلق ادبیات است، کاش عنوان کتاب و هم طراحی جلد آن چیزی غیر از وضعیت موجود بود.
منابع:
آئینهوند، صادق (1360) علم تاریخ در اسلام، تهران، وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامی
ابوالحسنی، ترقی مهدی (1390)، نقد و بررسی جایگاه تاریخ شفاهی در تاریخ معاصر ایران (از 1358 تا 1385 شمسی) پایان نامه دکترای تاریخ دانشگاه اصفهان
استنفورد، مایکل (1388) در آمدی بر تاریخ پژوهی، ترجمه مسعود صادقی، تهران، سمت
باقی، عمادالدین (1373) تحریر تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی ایران، قم، تفکر
بیهقی، ابوالفضل (1350) تاریخ بیهقی، تصحیح علی اکبر فیاض، مشهد، دانشگاه مشهد
تاریخ شناسی (1379) عبدالرسول خیراندیش، منصور صفت گل، جواد عباسی و [دیگران] تهران شرکت چاپ و نشر، کتابهای درسی ایران
جنکینز، کیت (1384) بازاندیشی تاریخ، ترجمه ساغر صادقیان، تهران، مرکز
حسن، حضرتی (1381) تاملاتی در علم تاریخ و تاریخنگاری اسلامی، تهران، نقش جهان
فاطمی مقدم، زهرا (1388) بررسی میزان اعتبار استفاده از منابع شفاهی در تحقیقات تاریخی با تکیه بر مصاحبههای انجام گرفته در خصوص انجمن پیروان قران نشریه الکترونیکی سازمان کتابخانهها و موزهها و مراکز اسناد آستان قدس رضوی
نورایی، مرتضی؛ ابوالحسنی ترقی، مهدی (1389) مقایسه تحلیلی خاطرهنگاری با تاریخشفاهی فصلنامه گنجینه اسناد 20(4): 96-122