جنگ نفتی آمریکا با امارات و عربستان
اقتصادنیوز: در حالی که جو بایدن برای تعدیل قیمت انرژی دستور آزاد سازی بخشی برای باز کردن ذخایر استراتژیک نفت ایالات متحده را داده، امارات و عربستان همچنان در برابر تولید نفت مقاومت میکنند.
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از اکوایران، در حالی که روابط آمریکا با عربستان سعودی و امارات به پایینترین سطح خود رسیده است، این کشورها درخواست بایدن را مبنی بر افزایش تولید نفت رد کردهاند. بدین ترتیب با افزایش قیمت نفت - و تنشهای دیپلماتیک فیمابین - دو تن از بزرگترین متحدان ایالات متحده بنیان روابط خود را با این کشور زیر سؤال بردهاند. مارتین چولوف، تحلیلگر امور خاورمیانه روزنامه گاردین با انتشار گزارشی بحران دیپلماتیک میان دولت بایدن و کشورهای حاشیه خلیج فارس را بررسی کرده است.
استنکاف از درخواست بایدن
در حالی که جو بایدن برای تعدیل قیمت انرژی دستور آزاد سازی بخشی برای باز کردن ذخایر استراتژیک نفت ایالات متحده را داده، دو متحد بزرگ او همچنان در برابر تولید نفت مقاومت میکنند. امارات متحده عربی و عربستان سعودی همچنان با استنکاف از درخواست رئیسجمهور ایالات متحده که تلاش دارد با افزایش قیمت نفت ناشی از حمله روسیه به اوکراین مقابله کند، به صورتی غیرعادی از اجابت خواسته او امتناع میکنند.
در شرایطی که هفته ششم جنگ تنشها را در مناطق مختلفی از جهان را شدت بخشیده است، اما شاید هیچ کجا نظم منطقهای به اندازه خاورمیانه تحت فشار قرار نگرفته است؛ جایی که دو تن از بزرگترین متحدان آمریکا اکنون به طور جدی بنیان روابط خود را زیر سوال میبرند.
بنبست نفتی کاخ سفید؛ بحران بیسابقه در روابط با خلیج
با افزایش قیمتها، کاخ سفید با بنبست نفتی با عربستان سعودی و امارات روبرو است. امتناع عربستان و امارات از نجات بایدن - یا حتی از پذیرش درخواستهای او - روابط بین کشورهای خلیج فارس و واشنگتن را به سطح بیسابقه ای رسانده است. جریان فوقالعاده ثروت از روسیه به دبی، درست در زمانی که آمریکا و اروپا تلاش میکنند اقتصاد پوتین را ساقط کنند، اوضاع را بیشتر شعلهور کرده است.
به این موارد، مذاکرات متلاطم میان واشنگتن و تهران را اضافه کنید، که میتواند در ازای بازگشت ایران به توافق هستهای دوران اوباما، تعلیق تحریمها را به همراه داشته باشد، و البته نمایانگر نشانههای روشنی از یک دوستی متزلزل - با پتانسیل برای بازنویسی ژئوپلیتیک منطقه - را در بطن خود دارد.
پایان راه
مقامات ابوظبی و ریاض که معمولاً مواضع غیرشفاف، مبهم و دوپهلویی دارند، در هفتههای اخیر به طور غیرقابل انتظاری نسبت به دیپلماتهای بازدیدکننده از پایتختهایشان درباره ماهیت نارضایتیهایشان و این که تا چه اندازه آماده انجام درخواست آنها هستند، صریح بودهاند. یکی از دیپلماتهای غربی به گاردین گفته که همتای سعودیاش گفت: «این پایان راه برای ما و بایدن، وحتی شاید ایالات متحده باشد».
مفسران برجسته سعودی و اماراتی نیز واکنش مشابهی داشتهاند. محمد آل یحیی، سردبیر سابق العربیه، که پیش از این بعید بود جروزالم پست را برای انتشار نظرات خود انتخاب کند، برای نوشتن در مورد بن بست مذکور این رسانه را انتخاب کرد و نوشت: «روابط عربستان و آمریکا در بحران است. من به طور فزاینده ای از غیرواقعگرایانه بودن بحث آمریکا در مورد این موضوع ناراحت میشوم، که اغلب نمیتواند تشخیص دهد که این شکاف تا چه حد به شکل عمیق و جدی رشد کرده است».
آغاز یک جدایی
به نوشته آل یحیی: «یک بحث واقعبینانه باید بر یک کلمه متمرکز شود: طلاق. زمانی که باراک اوباما بر سر توافق هسته ای با ایران مذاکره کرد، ما سعودیها متوجه شدیم که او به دنبال نابودی یک ازدواج 70 ساله است». او در این مطلب به این پرسش پاسخ داده که چرا این گونه شد؟ به ادعای او ایرادات توافق به خوبی شناخته شده است. زیرا به زعم او این توافق مسیری توسعه برنامه اتمی ایران را میکند و محدویتی بر سر فعالیتهای منطقهای تهران ایجاد نمیکند.
او این سئوال را مطرح کرده که: «چرا متحدان منطقهای آمریکا باید به واشنگتن کمک کنند تا روسیه را در اروپا مهار کند، در حالی که واشنگتن در حال تقویت روسیه و ایران در خاورمیانه است؟»
آلیحیی خواستههای واشنگتن را با دیپلماسی سهلگیرانه پکن مقایسه کرده: «در حالی که سیاست آمریکا درگیر تناقضات گیجکننده است، سیاست چین ساده و سرراست است. پکن یک معامله ساده به ریاض پیشنهاد میکند: نفت خود را به ما بفروشید و هر تجهیزات نظامی را که میخواهید از فهرست ما انتخاب کنید. در مقابل، ما را یاری کنید تا بازارهای جهانی انرژی را تثبیت کنیم. به عبارت دیگر، چینیها چیزی را پیشنهاد میدهند که به طور فزایندهای الگوبرداری از توافق آمریکا و عربستان به نظر میرسد که خاورمیانه را به مدت 70 سال ثبات بخشید.»
شبح مشکلساز ولیعهد
افزون بر این، شبح مشکلساز ولیعهد، محمدبنسلمان، بر سیاست بایدن در قبال عربستان سعودی سایه افکنده است. در ماههای اخیر، برت مکگورک، هماهنگکننده کاخ سفید در امور خاورمیانه، مکررا از ریاض بازدید داشته و تلاش میکند رابطهای را تنظیم کند که بلافاصله پس از تحلیف بایدن، زمانی که او از صحبت با بنسلمان، رهبر واقعی عربستان سعودی امتناع کرد، تیره شد.
این موضع، شرایط را برای بنبست پس از آن آماده کرد. شاهزاده محمد و همتای او در امارات متحده عربی، محمد بن زاید، عمیقاً نسبت به عزم دولت بایدن برای احیای توافق هستهای ایران مشکوک هستند.
فقدان حمایت واشنگتن از کمپین تحت رهبری عربستان سعودی علیه حوثیها در یمن بر این نارضایتی افزوده است. همینطور رویکرد دولتی که ریاض و ابوظبی معتقدند حاضر است متحدان خود را فدای آرمانگرایی کند، بر این مسئله دامن زده است. دیپلماسی بدهبستان عریان دونالد ترامپ، فرمولی بود که برای هر دوی آنها آشناتر بود، و به راحتی توسط چین به کار گرفته شد، چینی که به دنبال روابط نزدیکتر در حوزههای تجاری، انرژی و حتی امنیتی با هرکدام از آنها است.
بدترین بحران 50 سال اخیر
پروفسور عبدالخالق عبدالله، محقق برجسته علوم سیاسی، بحران با واشنگتن را بدترین بحران در «50 سال اخیر» توصیف کرد. او شکوائیه بلندبالایی را در مورد کاخ سفید به ویژه در دوران دولت بایدن، ردیف کرده است. او در روزنامه لبنانی النهار نوشت: «روابط امارات متحده عربی با شریک آمریکایی در خطر است و بر سر دوراهی قرار دارد. مسلم است که وظیفه رفع سوء تفاهم بر دوش دولت بایدن است که ممکن است در آستانه از دست دادن یک شریک منطقهای باشد که به طور فزایندهای اعتماد به نفس داشته و به دنبال نقشهای منطقهای و جهانی است».
به نوشته او: «امارات در روابط خود با واشنگتن سرمایهگذاری زیادی کرده است. ما بخش عمدهای از سرمایهگذاریهای خود را در صندوقهای دولتی عظیم در بازارهای آمریکا، به علاوه بازارهای آسیایی و اروپایی، اختصاص دادیم و میخواستیم تجارت با واشنگتن را افزایش دهیم «.
عبدالله گفته که امارات متحده عربی از امضا نکردن قراردادی برای تامین جنگندههای جدید F35 توسط واشنگتن احساس بیاعتنایی کرده است. همچنین از عدم واکنش بایدن در پی حمله موشکی و پهپاد مرگبار حوثی به ابوظبی خشمگین شده است.
آنچه اوضاع را بدتر کرد، مخالفت دولت بایدن با تصمیمات مستقل امارات، مانند میزبانی از بشار اسد و اعمال فشار بر ابوظبی برای افزایش تولید نفت خود خارج از چارچوب توافق اوپک بود.
همه اینها در زمانی اتفاق میافتد که آمریکا دیگر تنها ابرقدرت در جهان نیست، و این شرایط امارات متحده عربی و سایر کشورها را بر آن داشته تا شرکای خود را متنوعتر کنند.
همچنین بخوانید