پنج‌شنبه 8 آذر 1403

حداقل 50 درصد مردم در انتخابات شرکت می‌کنند؛ اگر این 2 اتفاق بیفتد!

وب‌گاه اقتصاد نیوز مشاهده در مرجع
حداقل 50 درصد مردم در انتخابات شرکت می‌کنند؛ اگر این 2 اتفاق بیفتد!

اقتصادنیوز: پیرو سخنان رهبر انقلاب درباره اهمیت نقش مردم در انتخابات، رؤسای جمهوری و قوه‌قضائیه نیز به تناسب دراین‌باره موضع‌گیری کردند.

به گزارش اقتصادنیوز روزنامه هم‌میهن نوشت: آقای اژه‌ای گفت: «دشمن نهایت تلاش خود را می‌کند تا مردم ایران در صحنه نباشند، چراکه از این مردم ضربه خورده است. دشمنان از موشک و پهپاد و سلاح‌های دریایی و زمینی و هوایی کشورمان می‌ترسند، این ابزارها بازدارندگی هم دارد ، اما این تجهیزات را دشمن هم دارد. آنچه ایران اسلامی دارد و دشمن ندارد، همین مردم ما هستند.» آقای رئیسی هم خطاب به کارگزاران انتخابات دستور داد: ملزومات برگزاری انتخابات باشکوه را فراهم کنید.»

موضع اعلامی رئیس قوه‌قضائیه درباره اهمیت مردم در خنثی کردن اقدامات ضدایرانی غیرقابل‌تردید است. ولی پرسش اساسی این است که چرا مردم در یک انتخابات شرکت پرشوری دارند و احتمالاً در دیگری چنین نیستند؟ مسئولیت این تغییرات مشارکت مردم به عهده کیست؟ چگونه می‌توان موانع مشارکت را برطرف کرد؟

اول باید دید که این عامل در خارج است یا در داخل؟ در خارج نیست، به این دلیل ساده که عامل خارجی همیشه فعال بوده و می‌خواستند مشارکت کم شود و هیچ‌گاه هم موفق نشدند و در اغلب موارد مشارکت‌های بالایی را در انتخابات شاهد بودیم. پس اگر خواهان افزایش مشارکت مردم و حضور آنان هستیم باید به عوامل داخلی توجه کنیم.

شاید عده‌ای بر ردصلاحیت‌ها تاکید کنند. فارغ از درستی یا نادرستی این عقیده، فعلاً آن را هم در نظر نمی‌گیریم، چراکه این سیاست در ابعاد گسترده‌ای اجرا شده است و فقط مرحله شورای نگهبان مانده که نمی‌دانیم چه رفتاری را پیشه کنند.

به جز این، باید دو عامل حکومت یا دولت و فعالان سیاسی را در نظر گرفت. فعالان سیاسی به‌طور طبیعی به منطق حضور و مشارکت خود نگاه می‌کنند. ضمن اینکه آنان می‌دانند که مردم در برابرشان منفعل نیستند که هرچه بگویند مردم و طرفداران حتماً تبعیت کنند، باید دلایل قوی برای جلب همراهی مردم داشته باشند که اکنون ندارند. تنها عاملی که می‌تواند در این ماجرا نقش ایفا کند، دولت و حکومت است. به نسبت ساده است، مشروط بر اینکه اراده‌ای به آن تعلق گیرد. چگونه؟

مردم در نهایت چندان کاری به نمایندگان و نامزدها ندارند، برایشان مهم است که بدانند اراده‌ای در جهت اصلاح و ایجاد امید شکل گرفته است یا خیر؟ در مجلس دهم حتی سیاستمداران حرفه‌ای هم در تهران به لیستی رای دادند که همه را نمی‌شناختند چه رسد به مردم عادی. ولی رای دادند. چرا؟ برای اینکه لیست مزبور را در کنار و مکمل اراده‌ای می‌دانستند که به‌طور روشن درصدد اصلاح امور بود و ایده‌هایش هم روشن بود. پس اگر چنین اراده‌ای شکل گیرد و در یک ماه آینده دیده شود، به‌طور قطع و یقین شاهد مشارکت حداقل 50درصدی خواهیم بود. این اراده باید از خلال دو مؤلفه بروز و ظهور داشته باشد.

اول: اعلام برنامه‌هایی که عقل سلیم آنها را بپذیرد و نشان دهد که اقدامات اقتضایی سال‌های اخیر به پایان رسیده است. این برنامه‌ها در چند حوزه اصلی قابل ارائه است. باز شدن فضای آزاد رسانه‌ای به‌ویژه صداوسیما، انجام اصلاحات در سیاست‌های اقتصادی و خروج از سیاست‌های رانتی و قیمت‌گذاری‌ها و انتقال منافع مستقیم آن به مردم، اصلاح سیاست خارجی و کوشش در مسیر احیای برجام و کاهش تنش‌ها از طریق حضور در مذاکرات منطقه‌ای، اصلاح سیاست‌های اجتماعی و فرهنگی و احترام گذاشتن به خواست و رای اکثریت مردم و زنان، شفافیت در همه امور به‌ویژه داده‌های رسمی و اطلاع‌رسانی و بالاخره انجام تغییرات مناسب در نظام دادرسی از جمله علنی کردن دادگاه‌ها و امکان حضور همه وکلا در همه مراحل دادرسی که این تحولات از طریق روش‌های گوناگون قابل شناسایی و سنجش است.

دوم: تغییرات در کارگزاران اجرایی این سیاست‌ها و انتخاب افرادی فراتر از تعلقات گروهی و فامیلی و فرقه‌ای برای مدیریت‌های مرتبط با هر یک از این حوزه‌ها. این امر مستلزم برکناری افراد ناکارآمد است که معرف حضور هستند.

انجام این دو اقدام اثرات تعیین‌کننده‌ای بر ایجاد امید نزد مردم خواهد داشت و همین امید عامل اصلی و تعیین‌کننده‌ای است که مردم و همه گروه‌ها به سوی صندوق‌های رای سرازیر شوند و به این سیاست‌ها رای دهند. امید رمز حیات یک ملت و مشارکت عمومی است. امید به آینده، از طریق اصلاح سیاست‌ها و کارگزاران اجرایی قابل بازسازی است و هیچ راه دیگری برای بهبود مشارکت مردم به نظر نمی‌رسد.

همچنین بخوانید