یک‌شنبه 27 خرداد 1403

حرمت ماه رمضان و شکنجه بعثی‌ها

خبرگزاری ایسنا مشاهده در مرجع
حرمت ماه رمضان و شکنجه بعثی‌ها

صبح‌ها باید پنج ساعت در هوای گرم به دور از سایه قدم می‌زدند، حتی راه رفتن در سایه ممنوع بود. بعد از استراحت در بعد از ظهر دو ساعت مجددًا باید در جلوی آفتاب قدم می‌زدیم.

به گزارش ایسنا، عمران احمدی دوم دی ماه 1345 در «زنجیره علیا» واقع در شهرستان چرداول متولد شد. پس از گذراندن دوره سه ساله راهنمایی به خاطر علاقه‌ای که به تحصیلات حوزی داشت به همراه چند نفر از دوستان هم روستایی به حوزه علمیه ایلام جهت ادامه تحصیل رفت. وی با توجه به همزمان شدن ایام تحصیل با جنگ تحمیلی از طریق بسیج عشایر در کرمانشاه به جبهه اعزام شد و در اواخر سال 64 به اسارت دشمن درآمد و پس از گذراندن چهار سال و چهار4 ماه اسارت در سال 69 با افتخار به وطن بازگشت و بعد از تحصیل درس خارج فقه به عنوان مسئول تبلیغات شهرستان زادگاهش مشغول به خدمت شد.

این آزاده دوران دفاع مقدس در خاطره‌ای از ماه رمضان روایت می‌کند: اسارت واژه غریبی است، حتی اسمش هم باعث دلتنگی می‌شود. شکنجه جسمی و فشار روحی، غم فراق، درد جبهه و تشنگی به اندازه‌ای زیاد بود که اسرا برای اینکه آب دهان شان خشک نشود سنگ ریزه را زیر زبان می‌گذاشتند. در حالت عادی گرسنگی دائم حکم فرما بود.

ماه رمضان از راه رسید و اولین تجربه رمضان در اسارت آغاز شد. فکر می‌کردیم شاید بیشتر اسرا نتوانند روزه بگیرند اما با این اوصاف سحرگاهان با نصف لیوان آب و مقدار اندکی نان (نصف نان صمون) قریب به اتفاق اسرا روزه ماه مبارک رمضان را آغاز کردند. صبح‌ها باید پنج ساعت در هوای گرم به دور از سایه قدم می‌زدند، حتی راه رفتن در سایه ممنوع بود. بعد از استراحت در بعد از ظهر دو ساعت مجددًا باید در جلوی آفتاب قدم می‌زدیم.

بر این مشکلات شکنجه با کابل را باید اضافه کرد. با این وجود، توکل به خدا باعث شد تا ماه رمضان را با تمام مشکلات بدون شکستن حرمتش؛ با صبر و استقامت و کمک خداوند به اتمام برسانیم. روزه‌ای را گرفتیم که شاید تاریخ به خودش ندیده است. اما با این همه درد و رنج در اوج غربت وقتی مؤذن آهسته اذان می‌گفت و غریبانه نماز جماعتی را برپا می‌کردیم دل‌ها به آرامش خاص و غیرقابل تصوری دست می‌یافت.

انتهای پیام