حلقه زیان باید شکسته شود / ارز مجازی شبکه برق ایران را وارد بازی خطرناکی کرده است
محمدرضا جمالی میگوید: مدل تصمیم گیری در ایران مردم را نیز وارد بازی ناپایدار کرده است، یک روز از خرید سکه ضرر میکنند یک روز از خرید سهام در بورس و روزی دیگر وارد بازی رمز ارز میشوند اما باید تدبیری برای شکسته شدن این حلقه تکراری اتخاذ شود.
زهرا علی اکبری - ماجرای بیت کوین همان طور که پیشبینی میشد به داستانی دنبالهدار برای اقتصاد ایران تبدیل شد. محمدرضا جمالی از معدود کارشناسانی است که ماهیت بیت کوین را روشن و روان توضیح میدهد. وی معتقد است ذات بیتکوین، خطرناک نیست اما ایران وارد بازی ناپایداری شده است که میتواند خطراتی عجیبی را متوجه اقتصاد کند.
وی که رییس کمیسیون بلاکچین در اتاق بازرگانی است در کافه خبر خبرآنلاین توضیحاتی مبسوط درباره چرایی این خطرات و راهکارهای پیشگیری از بروز چالش ارائه داد. مشروح مصاحبه خبرآنلاین با محمدرضا جمالی پیش روست.
قطعی برق در شرایط کنونی و آلودگی شدید هوا همراه با قطع برق در زمستان گذشته، هر چند اتفاقاتی تکراری بود اما متهم جدیدی داشت؛ بیت کوین. فکر میکنید در بحران زمستان 1399 پای بیت کوین و استخراج ارز دیجیتال در ایران در میان بود؟
اول بپردازیم به اینکه از پس این همه خبرسازی و ماجراهای عجیب و غریب چه نتیجهای حاصل شد. نکته مهم اینجاست که امروز همه دستگاههای اجرایی به این نتیجه رسیدهاند که لازم است سیاست درستی را در قبال موضوع ارزهای رمزنگاری شده در پیش بگیرند. از مدتها قبل این ضرورت حس میشد اما به نظر میرسد برخی ترجیح دادند بر اصل ماجرا چشم ببندند. میزان برق مصرفی ماینرها را محاسبه کردهام، زمانی که تعداد ماینرها در سال 98 بین 80 هزار تا 350 هزار دستگاه تخمین زده میشد، با توجه به مصرف 55 هزار مگاوات برق در تابستان، تخمین زده می شد که 16 صدم تا 7 دهم درصد از برق تولیدی در ایران توسط ماینرها مصرف میشود. شاید بهتر است طور دیگری این عدد را توضیح دهم تا درک ان سادهتر باشد. این میزان برق، با برق مصرفی 136 هزار نفر تا 595 هزار نفر برابری می کرد. شاید فعالیت مزارع استخراج ارز دیجیتال در برخی نقاط، مانند نقاطی در کنار یک شهر کوچک مشکل درست می کرد به این دلیل که بیشتر ماینینگ در مزارع ماینتینگ یا سوله ها انجام می شد ولی سیاست غلط دولت و وزارت نیرو باعث شد که به ماینینگ خانگی روی آورده شود که مثل موریانه کل شبکه برق را با مشکل مواجه می کند و امکان کنترل از دست رفت. تخمین زده می شود که در سال 99 میزان مصرف به حدود 2 درصد رسیده است و این یک بازی ناپایدار از نظر من است که به مرور با توجه به کثیف بودن برق ما و اینکه 93 درصد از برق ما از سوخت های فسیلی تهیه می شود مشکل ساز می شود.
نکته اینجاست که مشخص نیست ما به چه وضعیتی روبرو هستیم. خودتان در مورد تعداد ماینرها از عبارت تخمین استفاده کردید. اصلا روشن هست چه تعداد ماینر در ایران فعالیت میکنند؟
بنده هم محاسباتی برای سال 99 انجام نداده ام و توجهی متاسفانه به مصاحبه قبلی ما تحت عنوان "نمی خواهم بیت کوینی باشم که در ایران متولد می شود" نشد. ولی با توجه به بالا رفتن مصرف، تخمین من این که بیش از یک میلیون دستگاه ماینر در ایران مشغول به کار است. البته متاسفانه گمرگ آمار دقیقی ندارد و این دستگاه ها تحت عنوان های دیگری وارد کشور می شود. از طرفی بحث قاچاق و نهاد های خاص هم در میان است که کار را سخت تر می کند و تنها باید با روش های تخمینی از روی مصرف و حجم بیت کوین تولیدی در ایران و همچنین وضعیت در صرافی های داخلی به تقریب خوبی رسید.
پس اینکه میزان برق مصرفی ماینرها چقدر است نیز تخمینی است.
بله اما نکته مهم این است که حجم استخراج ارز دیجیتال در ایران نمیتواند خیلی تفاوت داشته باشد. موضوع ناپایداری این بازی است همین طور که به صراحت میگویم در سال 99 هم استخراج ارز مجازی نمیتواند بحران آفرین باشد، باز هم اعلام میکنم این بازی به شدت ناپایدار طراحی شده و ادامه این روند میتواند مشکلات عجیبی را برای شبکه برق، اقتصاد و اجتماع ایران به همراه داشته باشد چرا که رگولاتورهای مختلف عملکرد درستی ندارد و اعلام موضع نمی کنند و همواره مجوز محور عمل می کنند که جواب مواردی مانند بیت کوین و ارزرمزها را نمی دهد.
مسایل مختلفی را درحوزه رمزارزها باید درنظر گرفت. زمانی که بیتکوین قیمتی بین6 تا 7 هزار دلار درسال 97 و 98داشت؛ به ازای استخراج هر بیتکوین، سه هزار دلار برق مصرف میشد اما مصرفکننده چیزی در حدود300 دلار از پول برق را پرداخت میکرد. به عبارت دیگر برای یک بیتکوین 6 تا 7 هزار دلاری، یارانهای برابر با 2700 دلار در حوزه مصرف برق پرداخت میشد. من همان زمان با دلار 11 هزار تومان محاسباتی در خصوص رقم یارانه پرداختی انجام دادم. قبلا سطح جایزه 12.5 برای هر بلاک بوده و حالا تبدیل به6.25 شده است. با قیمت دلار یازده هزار تومانی، به ازای هر شغل در یک مزرعه یک میلیارد و سیصد میلیون تومان یارانه برق پرداخت میشد که باعث اشتغال منفی و بالا رفتن هزینه دولت در توسعه نیروگاه ها می شد و حداقل 20 شغل را از بین می برد. حالا این اعداد و ارقام را با دلار 22 هزار تومانی تا 32 هزار تومانی به روز کنید تا عمق فاجعه را متوجه شوید. من معتقدم ورود ایران به موضوع استخراج بیت کوین و سایر ارزهای مجازی بر مبنای همین ماجرا خطرناک است.
پس مشکل اصلی شما یارانه ای است که در این حوزه پرداخت میشود. البته استخراج کنندگان شناسنامه دار، برق را به قیمت صادراتی خریداری میکنند.
نکته مهمی است اما فراتر برویم. مشکل اصلی من سبد انرژی ماست. سبد انرژی ما سبد کثیفی است. قبل از اینکه کشورهایی مانند ایران و ونزوئلا و و بقیه کشورها که سبد انرژی کثیفی دارند، وارد بازی ماینینگ شوند، برق 80 درصد برق مصرفی برای ماینینگ از انرژیهای تجدیدپذیر تامین میشد که الان این میزان به زیر 70 درصد رسیده است.
برآوردها نشان میدهد80 درصد انرژی مصرفی در حوزه ماینینگ، انرژی تمیز و تجدیدپذیر بود. در چین مزارع در کنار سدها و در روسیه در کنار مراکز تولید برق هستهای برپا میشد اما در ایران 93 درصد انرژی از نیروگاههای فسیلی تامین میشود. در این نیروگاهها گاز و مازوت برای تولید برق سوزانده میشود. تولید برق با این روش در کنار محاسبات اشتباه، بارندگی اندک بقیه بحران ها و ابر چالش هایی که کشور ما با آن مواجه است سبب میشود در زمستان وضعیت بغرنجتر شود چرا که به دلیل کمبود گاز، نیروگاه مازوت میسوزاند و آلودگی هوا دو چندان میشود. حالا بیت کوین تولیدی در ایران محصول سوختن مازوت است، محصول پرشدن ریه ها از آلاینده خطرناکی مثل مازوت است. اینجاست که باید اعتراض کرد.
شما پیشتر نیز به ناپایداری این بازی اشاره کرده بودید. امسال حجم ماینینگ چقدر نسبت به سال گذشته افزایش داشت؟
از نظر من حداقل در سال 99 نسبت به سال 98 سه برابر شده است و از حالت مزارع بزرگ به حالت خانگی تغییر کرده است بنابراین دیگر کنترلی نمی توان داشت که در زمان های اوج مصرف کم شود.
نکته مهم اما در اینجا برای من ماجرای غیرمجازها است. ماجرای غیرمجازها برای اقتصاد ایران ماجرایی تازه نیست. ما در دورهای با بقالیهای غیر مجاز روبرو بودیم، در دورهای با موسسات غیرمجاز و در نهایت با موسسات مالی و اعتباری غیرمجاز و حالا با استخراج کنندگان غیرمجاز بیتکوین. در حقیقت غیرمجازها از فضای واقعی وارد فضای مجازی شدهاند و حالا ما با این مساله روبرو هستیم.
اینها همه از عدم شفافیت میآید. آمار دقیقی از تعداد ماینرها دارید؟ نه متاسفانه. چرا؟ چون معلوم نیست چه تعداد استخراج کننده در ایران فعالیت میکنند. این نبود آمار در حوزه مجازها نیز به چشم میخورد؟
بله گزارش دقیقی از حجم سرمایهگذاری صورت گرفته در این حوزه وجود ندارد. نمیدانیم چه تعداد سرمایهگذار خارجی آمده اند. معلوم شده مزارعی از سوی چین در ایران احداث شده اما حالا یک جو ضد چینی در کشور شکل گرفته که مشخص نیست چه هدفی را دنبال میکند. اتفاقا مشکل ما در کل این دسته نیستند. ما باید سرمایهگذار را بیاوریم و از او بخواهیم نیروگاه بزند، ماینینگ کند و به دولت مالیات بدهد. همان طور که گفتید در حال حاضر برق را به قیمت برق صادراتی به سرمایهگذاران میفروشند اما باید روشن شود درآمد این سرمایه گذاران به طور دقیق درآمد صادر کننده است. مالیات چگونه محاسبه میشود. از نظر دستگاه مالیاتی ایران، ارز دیجیتال، کالا یا پول است. ببینید چقدر کار انجام نشده داریم. همینها بازی ما را ناپایدار میکنند. باز هم تاکید میکنم هرچند که در حوزه رسمی آمار نداریم اما موضوع این است که مشکل اصلی ما مجوزداران و سرمایهگذاران خارجی نیستند. بحران اصلی ما را کسانی ایجاد کردهاند که به صورت زیرزمینی کار میکنند. کسانی که در یک گاوداری یا در یک خانه یا مدرسه کار میکنند، مشکلساز هستند. این دسته به شبکه برق آسیب میزنند که از تعرفه خانگی و کشاورزی استفاده میکنند، سوبسید میگیرند و ارز دیجیتال استخراج میکنند. این دسته از افراد برق مازاد را مصرف نمیکنند. در شرایط کنونی که ایران با بحران کار و اشتغال روبروست، ارزهای مجازی به عنوان یک منبع درآمد محسوب میشوند و ورود بیحساب و کتاب به این عرصه میتواند به شبکه برق آسیب بزند.
شایعاتی هست که غیرمجازها به نهادهای خاص تعلق دارند.
بله آن هم هست و از ابتدا وارد این بازی شدند که به این صورت به قول خودشان تحریم ها را دور بزنند در حالی که ماینینگ که نمیتواند تحریم دور بزند. به نظر من خیلی از کسانی که غیر مجاز رمزارز استخراج میکنند، آدمهای عادی هستند. به عنوان مثال یک دانشجو درخانه خودش با خرید یک دستگاه ماینر، در حال استخراج است. نباید این طور تصور شود که فقط نهادهای خاصی پشت قضیه هستند. مگر یک ماینر چقدر قیمت دارد؟500 دلار، عددی نیست. میشود10 تا 12 میلیون تومان. خیلی خانوادهها این توان را دارند. چند روز پیش اتفاقا راننده اسنپ به من گفت اگر ماینر میخواهید، برایتان بیاورم. پس میبینید داستان فراگیر شده است. اینها به دستگاه پاور کامپیوتر شباهت دارند. تحت عناوین زیادی وارد کشور میشوند. البته به دلیل قیمت برق مدلهای جدید که مصرف برق پایینی دارند وارد کشور نشده است. میبینید سبد انرژی ایران معادله خودروی پرمصرف و کم مصرف را اینجا هم برقرار کرده است. حالا در این شرایط ما در معاهده پاریس تعهد دادیم آلودگی را کاهش دهیم اما حالا مازوت میسوزانیم ارز دیجیتال تولید کنیم. نتیجه این میشود که فناوری و تکنولوژی خوبی که قرار بود محصولش دموکراسی اقتصادی باشد و امکان معامله آدمها با یکدیگر در نهایت آزادی، در ایران منجر به توزیع فقر و تورم میشود.
شما به ناپایداری این بازی اشاره مستقیمی داشتید. چطور میشود این سیکل باطل را شکست؟
من از شما یک سئوال دارم.
بفرمایید.
یک انسان چقدر قیمت دارد؟
قابل محاسبه نیست.
هست به صورت اقتصادی هست.
به عوامل متعددی بستگی دارد. ارزش هر انسان برای اطرافیانش متفاوت از ارزش وی برای اجتماع است.
اصلا از آدم بگذریم. یک خرس قطبی چقدر میارزد؟ یک نهنگ چقدر میارزد؟ بعضی چیزها قابل جایگزینی نیستند. شما میتوانید روی خرس قطبی قیمت بگذارید اما روی آخرین خرس قطبی روی زمین دیگر نمیتوانید قیمتی بگذارید. اصلا چقدر پول بدهید، جای این خرس قطبی در کره زمین پر میشود. من میگویم جای خرس قطبی و نهنگ و فلان حیوانی که نسلش منقرض شده با هیچ پولی پر نخواهد شد. منظورم از طرح این بحث چیست؟ منظورم این است که به ارزش جایگزینی فکر کنیم. ما اگر آب شیرین نداشته باشیم با چقدر پول زنده میمانیم؟ اگر خاک از بین برود، با چقدر پول میتوانیم گیاه پرورش بدهیم؟ اگر در این بازی ناپایدار هوا از بین برود و آلودگی ایجاد شود با چقدر پول باید اکسیژن بخریم؟ ریه یک شهروند چقدر میارزد؟ شما نمیتوانید به عنوان یک تصمیمگیر از ریه من سوبسید بدهید تا بیت کوین استخراج کنید.
انسان وقتی شان خودش را درست درک نمیکند وارد کاری میشود که خودش را از بین می برد. مثلت اقتصاد، اخلاق و زمین آقای ماتسوشیتا باید از طرف همه در تمام ابعاد رعایت شود. من به عنوان یک انسان چقدر می ارزم؟ چقدر باید پول بدهم تا زندگیام به خطر نیفتد؟ دیدن فیلم چرنوبیل را به شدت توصیه میکنم. در سال 1986حادثه چرنوبیل 200میلیارد دلار هزینه برای روسیه ایجاد کرد. البته شوروی در سال 1991 سقوط کرد و من معتقدم همین حادثه یکی از دلایل سقوط بود. گورباچوف در سال 2005 اعلام کرد این اتفاق 200 میلیارد دلار هزینه برای شوروی داشت و اتفاقا عامل سقوط بود.180 تن پلوتونیوم در اثر آن اتفاق پخش شد. سوال اینجاست چقدر هزینه باید بابت اشتباهات پرداخت کنیم؟ خطای انسانی در برخی خیلی از موارد که تکرار پذیر نیست قابل بخشش نیست. عوارض عجیب و غریب اجتماعی به همراه دارد. کل جنگ اول در سال 1990 خلیج فارس 12 میلیارد دلار هزینه داشت. ببینید به اندازه چند جنگ هزینه به شوروی تحمیل شد و در نهایت نیز درگیر فروپاشی شد.
برگردیم به سوال خودتان، بالاخره ارزش اقتصادی یک انسان محاسبه شده است؟
بله یک سازمان آمریکایی ارزش هر انسان را بین 1.5 تا 7 میلیون دلار محاسبه کرده است. این بدین معنی که با دلار 25 هزار تومان ارزش هر انسان بین 37.5 میلیارد تومان تا 175 میلیارد تومان است. عدد 1.5 میلیون دلار که کف ارزش هست را در 80 میلیون نفر ضرب کنید، میبینید سرمایه انسانی این مملکت این مملکت حداقل120 هزار میلیارد دلار میارزد. ارزش بازار بیتکوین امروز 700 میلیارد دلار است. در بهترین سالها ارزش فروش نفت ایران 120 میلیارد دلار بوده است. حالا ما چه چیزی را با چه چیزی معاوضه میکنیم؟ بالاترین ارزش در این ممکلت از آن کیست؟ مردم؟ نفت؟ بیت کوین؟ به دیه رجوع نکنید آن فقط ارزش لاشه انسان است که خرج دفن و کفن و بقیه موارد را هم نمی دهد. حالا ببینید برای 5 میلیارد دلار صادرات برق و تولید برق کثیف چه آسیبی به این سرمایه عظیم انسانی می زنیم.
جهان آینده مانند امروز نیست. در آینده شما باید هزینه آلودگیای که ایجاد میکنید را پرداحت کنید. حق نداری در داخل کشورت هر کاری دوست داشتی انجام بدهی. طبیعی است محاسبه میشود که شما این میزان نمک و سموم وارد آب کردی، این قدر اشعه گاما تولید کردی و به این میزان نیز آلودگی ایجاد کردی پس باید این قدر به دیگر کشورها غرامت بدهی. معاهده پاریس به یکی از ابعاد پرداخته که همان تولید گازهای گلخانه ای است.
به جای بحث درباره دور زدن تحریم و ورود به یک بازی ناپایدار بیاییم به این موضوعات فکر کنیم. فردا را ببینیم. این مدل تصمیمگیری مردم را نیز وارد بازی ناپایدار کرده است، یک روز از خرید سکه ضرر میکنند یک روز از خرید سهام در بورس و روزی دیگر وارد بازی دیگری میشوند و این مساله مشترک ماست. به سبد مصرف انرژی باید فکر کنیم و مشکل را ریشه ای حل کنیم.
با مجوزبازی کارها مشکل و پیچیده میشود. حداقل شش رگولاتور لازم است که درباره بیت کوین نظر بدهند یا ندهند. برای همه کار دنبال متولی هستیم و کافی است اعلام نظر کنند و یا حتی هیچ نظری ندهند. رگولاتور پولی و بانکی، رگولاتور انرژی، رگولاتور بورس، رگولاتور مالیات، رگولاتور مخابراتی و پلیس فتا از مهمترین این رگولاتورها هستند که لازم است در مورد بیت کوین و آلت کوین ها اعلام نظر یا بی نظری کنند. ژاپن تکلیف خودش را روشن کرده است، قانون ژاپن میگوید بیتکوین پول است، پس کلیه قوانین پولشویی و ارز و پول بر این ارز دیجیتال مترتب است. اگر کسی با بیتکوین کار خلاف کند، طبق قانون با وی برخورد خواهد شد. در آمریکا طبق قوانین تعریف شده، بیتکوین پول نیست، کالاست؛ پس قوانین تجارت بر این کالای دیجیتال حکمفرماست. اینجا باید به این سوال جواب داده شود که حتی ماینینگ از نظر ما چیست؟ قبل از جواب به این سوال یکی میگوید صنعت است، یکی میگوید صنف است در حالی که باید ماجرا را فراتر از این دید. وقتی اسم چیزی بزرگ میشودو در قواره آن نیست مشکلات هم بزرگ می شود.
همین الان نوسان ارزهای رمزنگاری شده به ضرر ماست چون به ازای هر خرید یا فروش نه مالیاتی گرفته می شود و نه کارمزدی به سیستم بانکی پرداخت می شود. از نظر من بازار ارزهای رمز نگاری شده که به کمتر از 160 میلیارد دلار رسیده بود و الان به بالای 1000 میلیارد دلار رسیده و باز هم در حال افزایش است تابع سیاست های حمایتی ایالات متحده و بقیه کشورها به خاطر کمک به کسب و کارها و همچنین قشرهای اسیب دیده بود. بازارهای مختلف مالی از بورس گرفته تا فارکس و بقیه موارد از بهمن ماه سال 98 تا کنون در رکود بوده است و بازار ارزهای رمز نگاری شده جای مناسبی برای سرمایه گذاری شده است که کسانی که آسیب ندیده اند بخشی از کمک صورت گرفته به آن ها را وارد این بازار کنند.
به نظر من ایالات متحده بیشترین بهره را از این بازی برد و با هر ورود دلار و خروج دلار از این بازار کارمزد مناسبی دریافت کرد که همین موضوع باعث شد که این بازار مثل خازن عمل کند و بخش زیادی از نقدینگی تولید شده دردوران کرونا توسط فدرال رزرو جذب شود. ما به هیچ وجه این کار را نکردیم و نقدینگی و سرعت گردش بالای شبه پول باعث شد که تورم در ارز، سکه، مسکن و بعد بورس مشکلات زیادی ایجاد کند و هر خرید یا فروش بیت کوین نیز فقط به سیستم بانکی کارمزد تحمیل کند و هیچ ارزش افزوده ای برای بانک ها نداشته باشد.
حالا رگولاتورهای ما چه کار می کنند. وزارت نیرو می آید و می گوید مشکل برق به خاطر ماینینگ است. بعد از آن رگولاتور محیط زیست می آید و به خاطر آلودگی هوا اعتراض می کند. بعد از آن نوبت به رگولاتور پولی و بانکی می باشد که سقوط ریال را به این موضوع ربط می دهد. بعد از رگولاتور مالیات می گوید که مالیات ارز رمزها گرفته نشده و یکدفعه سر و کله وزیر جوان پیدا می شود که پهنای باند من را که خورد و در نهایت پلیس همیشه با تاخیری می آید و مساله را امنیتی می بیند.
به هر حال وضعیت کنونی وضعیت خاصی است، بسیاری وارد این بازی ناپایدار شده اند.
شک نکنید بیتکوین هم به زودی ریزش میکند. باید خریدار یا دانش داشته باشد یا از کسی که دانش دارد مشورت بگیرد. همین طور ورود به یک بازار جدید، همان بلای بورس را بر سر ملت میآورد. دولتمردان به جای تمرکز روی بازیهای ناپایدار و تلاش برای برحذر داشتن مردم از ورود به بازی اشتباه، به پول ملی فکر کنند. کجا یک مقام ایرانی یک اسکناس در دستش گرفته است؟ این اسکناس مگر اسکناس ملی ما نیست؟ شما دیدید که ترامپ اسکناس بیست دلاری در صندوق اعانات کلیسا انداخت. این کار وی پیام دارد. پیام او درباره ارزش دلار امریکاست.
باید پول ملی دارای هویت شود و ارزش به آن برگردد. دراین صورت ورود به این بازیها تا حدی متوقف خواهد شد. ما مسیر را اشتباه رفتیم. اسکناس تا سال 2050همچنان مهمترین ابزار مبادله به خصوص در پرداخت های خرد است اما ما کارت نقدی را جایگزین اسکناس کردیم که به نظرم سیاستی بسیار اشتباه بود و درباره آن مفصل صحبت کرده ام که هزینه 15 تا 750 برابری را در پرداخت های خرد به اقتصاد ما تحمیل می کند.
ما باید خودمان را از شر انتخاب بد و بدتر خلاص کنیم. چرا بین آلودگی هوا و دور زدن تحریم و بیتکوین انتخاب کنیم. باید برنامه ای ریخت که انتخاب ما درست و منطقی باشد تا بتوانیم از این سیکل باطل خلاص شویم.
223223
کد خبر 1532961