دوشنبه 28 آبان 1403

حمله به عین‌الاسد مشروع بود

خبرگزاری ایرنا مشاهده در مرجع
حمله به عین‌الاسد مشروع بود

تهران - ایرنا - مقام‌های امریکایی در ماه‌های منتهی به انتخابات ریاست جمهوری این کشور سعی دارند اقدام نابخردانه و تروریستی خود را به لطایف الحیلی توجیه کنند. در مقابل جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد که حمله موشکی به پایگاه امریکا در عراق مطابق ماده 51 منشور ملل مشروع بوده است.

روزنامه ایران در گفت و گوبا داوود آقایی، کارشناس حقوق بین‌الملل،‌آورده است: نظام بین‌الملل مدت زمان زیادی است که کارایی خودش را در جایگاه قضاوت میان کشورها در هنگامه‌های بحران از دست داده است. با این حال همچنان حقوق بین‌الملل، منشور ملل متحد و کنوانسیون‌های بین‌المللی مرجع تعیین حق برای افکار عمومی جهان هستند که می‌توانند قضاوت خود را از عملکرد دولت‌ها در نظام‌های دموکراتیک به منصه ظهور برسانند.

مقام‌های دیپلماتیک کشورمان پس از حمله موشکی به پایگاه «عین الاسد» امریکا در خاک عراق اعلام کردند که این اقدام بر دفاع از خود و بر اساس ماده 51 منشور ملل متحد مشروع بوده است. این در شرایطی است که دولت امریکا در دفاع از اقدام تروریستی روز جمعه سعی کرد آن را قانونی بخواند. جایگاه مشروعیت اقدام‌هایی که دو کشور در مقابل یکدیگر انجام داده‌اند از زاویه نگاه حقوق بین‌الملل چیست؟ در منشور سازمان ملل این موضوع به وضوح و روشنی توضیح داده شده است. ماده 2 این منشور در هفت اصل چارچوب فعالیت‌های کشورهای عضو سازمان ملل را در قبال یکدیگر تعیین می‌کند. اصلی که مورد توجه ویژه است و به عنوان اولین اصل بیان شده اصل احترام به حاکمیت دولت‌ها است. حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات، عدم توسل به زور علیه استقلال، تمامیت ارضی و حاکمیت ملی دولت‌ها و اصل عدم مداخله در امور دیگران از جمله دیگر این اصول هستند. دولت امریکا در سایه حمله به خودرو شهید سلیمانی و همراهانش به نوعی همه این اصل‌ها را نقض کرده است. در آن اقدام امریکا همزمان اصل احترام به حاکمیت دولت عراق، اصل حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات، عدم توسل به زور و اصل عدم مداخله را نقض کرد. امریکا در آن اقدام علیه مقام‌های رسمی نظامی ایران و عراق که در مقام جنگ نبودند متوسل به زور شد. اینکه امریکا جمیعی از اصول مورد توافق ملل متحد را نقض کرده است مؤید آن است که باید جوابگوی اعمالش باشد. مسلم این است که در کنار بیان این اصول در منشور سازمان ملل در ماده 51 منشور توضیح داده شده است که دولتی که مورد حمله نظامی دولت دیگر قرار بگیرد از حق ذاتی دفاع مشروع از خودش برخوردار است. منتها باید توضیح بدهم که در همین ماده اشاره می‌شود به اینکه دفاع مشروع باید با رعایت یک سری شروط و اصول باشد. از جمله شرط ضرورت، تناسب، آخرین راه چاره بودن و نیز در صورت شروع به عمل متقابل یا ارتکاب به زور در دفاع مشروع باید حقوق بشر مراعات شود. واکنش موشکی ما به اقدام تروریستی امریکا تا چه حد با این شروط منطبق بود؟ تخاصم و دشمنی امریکا علیه ایران دیرینه است. از بدو پیروزی انقلاب این دشمنی‌ها شروع شده و گسترش پیدا کرده و طی روزهای اخیر به اوج خودش رسیده است. مسأله این است که آیا ما می‌توانستیم با امریکا وارد تعامل بشویم و به اهداف‌مان برسیم. با توجه به اینکه امریکایی‌ها همیشه از سر تبختر و قدرتمندی استکباری که دارند خودشان را دست بالا می‌دانند و کشورهای دیگر را ناتوان از مقابله می‌دانند و سعی‌شان بر این است که به صورت یکجانبه خواسته‌هایشان را بر دیگران تحمیل کنند. مضافا بر اینکه امریکا در شورای امنیت سازمان ملل دارای حق وتو است و به دولت‌های دارای حق وتو این اجازه داده شده که در مسائلی که در ذیل فصل هفتم قرار می‌گیرد از حق وتو استفاده کنند و تصمیمات را خنثی کنند. قدر مسلم این بود که ما نمی‌توانستیم انتظار داشته باشیم که موضوع مان با ارجاع به شورای امنیت سازمان ملل مورد توجه قرار بگیرد و شورای امنیت این مسأله را روشن کند. این در حالی است که شورای امنیت وظیفه دارد در هر یک از وضعیت‌های تهدید صلح، نقض صلح و عمل تجاوزکارانه برای انجام اقدام متناسب تصمیم‌گیری کند. تصمیماتی نظیر اینکه دولتی که مرتکب نقض صلح شده است تحت اقدامات احتیاطی مانند تحریم قرار بگیرد یا علیه اش اقدام نظامی صورت بگیرد از اختیارات شورای امنیت است. مجموعه شرایط و وضعیت‌هایی که در شورای امنیت و در سازمان ملل حاکم است گواه آن است که ما نمی‌توانستیم انتظار داشته باشیم که از طریق شورای امنیت هدف مان را دنبال کنیم. در اینجا دولت عراق با وجود نقض حاکمیتش از سوی امریکا به دلیل گرفتاری‌های داخلی اش نتوانست عکس العملی چنانکه باید بروز دهد. اما ایران که در واقع با انجام ترور یک مقام ارشد نظامی اش مورد هجوم نظامی قرار گرفته بود تصمیم گرفت به این نحو از حقوق خودش دفاع کند. مقام‌های امریکایی سعی دارند به بهانه‌های واهی عملیات تروریستی‌شان را توجیه کنند. توجیهات آنها آیا وجاهت حقوقی دارد؟ خیر، برخلاف تلاش مقامات امریکایی برای اینکه شهید سلیمانی را متهم کنند، اقدام امریکا مطلقا تروریستی بود. واقعیت آن است که شهید سلیمانی به عنوان میهمان و از طریق هواپیمای مسافربری وارد کشور عراق شده بود و با خودرو غیرنظامی در حال تردد بود و بالاتر اینکه در مقام مواجهه نظامی نبوده است. در چنین شرایطی می‌شود اقدام امریکا را یک عمل تروریستی واضح دانست و در برابر دولتی که مرتکب این عمل شده است ایستاد. بنابر این با توجه به جمیع جهات چه بر مبنای حقوق بین‌الملل و چه بر اساس تبلور اراده و خواست ملت ایران که یک صدا خواستار پاسخگویی و تلافی اقدام امریکا بودند راه دیگری وجود نداشت. اما به هر حال در اقدام تلافی جویانه ایران نمی‌گویم همه شروط منشور اما اصل تناسب تا حدود زیادی رعایت شده است. با این وجود ارزیابی‌تان از اتفاقات و واکنش‌های احتمالی آینده چیست؟ در فضای ملتهبی که از جمعه گذشته و پس از ترور شهید سلیمانی شکل گرفته تاکنون مقام‌های هر دو کشور امریکا و ایران مواضعی را بیان کردند. گفته‌های هر دو طرف تند و آتشین بوده است. این در فضای ملتهب امر طبیعی است که هر طرف به نحوی طرف مقابل را در گوشه رینگ قرار دهد و بگویند ما از همه امکانات و از قوی‌ترین سلاح‌هایمان علیه طرف مقابل استفاده می‌کنیم و حق هم به جانب ما است. در آستانه همه جنگ‌ها این دیدگاه‌های تند امر بدیهی و طبیعی است. اگر چه ترامپ قبل از حملات موشکی ایران سخنی بر زبان آورد یا توئیت کرد که ما تلافی می‌کنیم و پاسخ می‌دهیم، اما بسیاری از مقام‌های امریکایی معترف هستند که کار او نابخردانه بود. بویژه اینکه ترامپ 10 ماه دیگر در آستانه یک انتخابات است و باید خودش را در معرض آرا و افکار مردم کشور امریکا قرار دهد و انتظار بالایی هم دارد که رأی بیاورد و برنده انتخابات باشد. بنابراین ورود او به جنگی که عاقبتش ناپیدا است یک قمار بزرگ برای او به حساب می‌آید. چه بسا اگر جنگی شروع شود، از نیروهای امریکایی نفرات زیادی کشته خواهند شد و هزینه‌هایی علیه امریکا به بار خواهد آمد. طبیعتا در جنگ هر دو طرف خسارت می‌بینند و تلفات می‌دهند اما در آستانه انتخابات بودن دولت امریکا طبیعتا علاوه بر هزینه‌های نظامی و امنیتی هزینه‌های سیاسی سنگینی نیز برایشان در پی خواهد داشت و چه بسا ترامپ ناچار شود صحنه سیاست را برای همیشه ترک کند. با توجه به اینکه آقای ترامپ یک فرد تاجر مسلک است و همواره نگاه منفعت طلبانه دارد نمی‌خواهد همه گزینه‌های روی میز را مورد استفاده قرار دهد یا ریسک را بپذیرد با توجه به جمیع جهات و توصیه مشاوران به این نتیجه می‌توانست رسیده باشد که هرگونه تلافی کردن قطعا موجب افزایش سطح عمل تلافی جویانه از سوی ایران خواهد شد و طرفین وارد جنگی می‌شوند که عاقبت ناپیدایی خواهد داشت. آیا دولت امریکا وقتی برای چنین اقدام تروریستی برنامه ریزی می‌کرد تصورش این بود که یک پروژه محدود است یا می‌توانست با توجه به جایگاه سیاسی نظامی فرماندهان ایرانی و عراقی هدف ترور، این پیش‌بینی را داشته باشد که احتمال وقوع یک درگیری دامنه‌دار وجود دارد؟ اینکه شهید سلیمانی در ساختار نظامی و امنیتی ایران یک مهره مؤثر بود و با توجه به همه نقش‌های مثبت و ارزنده‌ای که در منطقه آفریده بود برای مقامات امریکایی به عنوان یک نیروی ارزشمندی که ایران رویش خیلی حساب کرده بود، معرفی می‌شد. آنها جایگاه و نقش شهید سلیمانی را می‌دانستند و مطمئنا می‌دانستند که کار خطرناکی را آغاز می‌کنند که آثار و تبعات بزرگی را بر جای می‌گذارد. ولی نه به آن معنایی که ما بعد از ترور این شهید در کشور و در منطقه دیدیم، بازتاب‌هایی که ایجاد شد، بسیج افکار عمومی مردم، تشییع باشکوه در ایران و در عراق و تجمعاتی که در کشورهای مختلف برپا شد بازتاب‌های یک عمل نابخردانه بود. بعید می‌دانم که ترامپ و مشاورانش به این جمع‌بندی رسیده بودند که با چنین بازتاب‌هایی مواجه شوند. آنها تصور می‌کردند که واکنش افکار عمومی را می‌توانند با طرح ادعاهای خود به سمت وضعیتی ببرند که در عملیات علیه رهبران القاعده و داعش تجربه کردند. تصور می‌کردند با این فرافکنی‌ها و تبلیغات که ایشان در منطقه دست به اقدامات تروریستی می‌زده جهان قانع می‌شود و بازتاب منفی پیدا نمی‌کند. آنها هرگز به این جمع‌بندی نرسیده بودند که ترور شهید سلیمانی این گونه بازتاب منطقه‌ای و جهانی پیدا کند و افکار عمومی عملکرد ترامپ و دولت امریکا را محکوم کند. شاید تصورشان این بود که حتی با تحسین مواجه شوند. البته بعضی دولت‌های متحد امریکا و کشورهای اروپایی امریکا را حمایت کردند و در منطقه کمتر کشوری بیانیه محکومیت داد. اما افکار عمومی جهان این عمل را محکوم کرد و بازتاب وسیعی داشت. به همین دلیل امریکایی‌ها نمی‌خواستند از این فراتر بروند و بیش از این مورد محکومیت قرار بگیرند. به درستی گفتید که افکار عمومی همراه ایران بود. اما همزمانی این اتفاقات با برداشتن گام پنجم تعلیق برجام از سوی ایران به واکنش‌های متفاوت کشورهای اروپایی منتهی شد. چطور می‌شود این فضای رسمی و بین المللی را نیز با موضع ایران همراه کرد؟ از دولت‌ها چندان انتظاری نمی‌شود داشت. دولت‌ها متحد امریکا هستند و منافع شان با امریکا گره خورده و حتی تحت فشار آن هستند تا آنجا که دولت‌های اروپایی تحت فشار و درخواست امریکا بیانیه صادر کردند. با این حساب از دولت‌های برخی کشورهای منطقه مانند امارات و عربستان و بحرین و مصر و... چه انتظاری می‌شود داشت. البته تعامل و به‌کارگیری مکانیزم‌های دیپلماسی همیشه می‌تواند مفید باشد اما نمی‌شود انتظار داشت که اروپایی‌ها به عنوان متحد استراتژیک امریکا آن را محکوم کنند و پشت سر ما بایستند. منافع و ترجیحاتی دارند که نسبت به منافع و ترجیحات‌شان در باره ایران برتری دارد. اما افکار عمومی امریکا را محکوم کرده و آنها می‌دانند که اگر دست به اقدامات دیگری بزنند به جز پاسخ ایران با محکومیت‌های بیشتری حتی در افکار عمومی داخل کشور خودشان روبه‌رو می‌شوند. وضعیتی که اغلب کشورهای منطقه با آن روبه‌رو هستند این است که میزبان پایگاه‌های نظامی امریکا هستند. ما اعلام کرده ایم که اگر کشورهای همسایه اقدامی علیه ما نکنند آنها را دشمن نمی‌دانیم. استفاده از این پایگاه‌ها توسط امریکا علیه ایران چه حکمی در حقوق بین‌الملل دارد؟ در کنوانسیون‌های ژنو 1949 در چارچوب حقوق جنگ این مسائل کاملا پیش‌بینی شده است. دولت‌های متخاصم که مستقیما با هم وارد جنگ می‌شوند، در عین حال هم در کنوانسیون‌های ژنو و هم در کنوانسیون‌های دیگر مانند کنوانسیون حقوق دریاها گفته شده که دولت‌هایی که در جنگ خودشان مستقیما طرف تخاصم نیستند اگر اصل بی‌طرفی را زیر پا بگذارند، حق دولت‌های متخاصم است که منافع این دولت‌ها را نیز زیرپا بگذارند. مثلا کشتی‌هایشان را در دریاها مورد حمله قرار دهند، مانع از تردد و حرکت کشتی‌هایشان بشوند. در واقع دولت‌هایی که اصل بی طرفی را در جنگ نقض می‌کنند، پایگاه در اختیار طرف تخاصم قرار می‌دهند یا اجازه می‌دهند از خاکشان هواپیماهایی به پرواز در بیایند یا موشکی شلیک شود یا کمک لجستیک کنند آنها هم طرف تخاصم به حساب می‌آیند و حمله به آنها هم از منظر حقوق بین‌الملل مجاز و مشروع شناخته می‌شود. من امیدوارم به هر حال امریکایی‌ها بر سر عقل آمده باشند بدانند پاسخ ایران در موقع ضرورت پاسخی دندان شکن است. چنان که همین پاسخ چهارشنبه برای امریکا درس بزرگی بود و هیمنه امریکا را به نحوی زیر سؤال برد و عقلانیت حکم می‌کند که امریکایی‌ها درس گرفته باشند از این اقدام نابخردانه که انجام دادند و بیش از این موضوع را کشدار نکنند.

منبع: روزنامه ایران *س_برچسب‌ها_س*