«خاتون و قوماندان» روایتی از حرکت جهادی فاطمیون
رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی به مناسبت رونمایی از تقریظ رهبر معظم انقلاب بر کتاب خاتون و قوماندان یادداشتی را برای این کتاب نوشت.
علیرضا مختارپور رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی به مناسبت رونمایی از تقریظ رهبر معظم انقلاب بر کتاب خاتون و قوماندان (روایت زندگی امالبنین حسینی همسر شهید علیرضا توسلی (ابوحامد)؛ فرمانده لشکر فاطمیون)؛ یادداشتی را برای این کتاب نوشت. متن یادداشت به شرح زیر است: به نام آن که جان را روشنی داد کتاب خاتون و قوماندان شرح زندگی علیرضا توسلی، فاطمیون، مجاهدان افغان یا مدافعان حرم، نیست.
این کتاب بخشی از زندگینامه همسر شهید یعنی خانم امالبنین حسینی است، اما راوی و نویسنده ناخواسته انگار نقشه گنج گرانبهایی را به قطعات متعدد بریده و نه همه آن قطعات بلکه برخی از بخشهای نقشه و نیز حوادث مستندی از مهاجران افغانستانی را در لابلای سطور و صفحات این کتاب قرار دادهاند.
اما خواننده بصیر و کاوشگر میتواند با دقت در مطالب کتاب این قطعات را بیابد و با گردآوردن آنها، و جستجو در دیگر منابع شاید به درک و فهم این گنجینه ذیقیمت راه یابد.
کوشش نگارنده این مقاله بهدست دادن سرنخهایی درحد اشاره به این قطعات است.
ارکان شخصیتی ابوحامد شخصیت علیرضا توسلی از دل خانواده رشد مییابد، خانوادهای متدین، مبارز و ریشهدار و معتقد، خانوادهای پرجمعیت، با فاصله سنی بسیار با پدرش، در چهار سالگی پدر و در ده سالگی مادرش را از دست داده، خانوادهای سختیکشیده و البته بعدها متفرق در شهرهای مختلف ایران و افغانستان. درباره تحصیلاتش مطالب زیادی در کتاب نیست، اما اگر به آنچه از گفتهها و هفت نامه و یک مکالمهاش با خاتون دقت شود چند نتیجه حاصل میشود:
اول: اعتقادات راسخ برمبنای معرفت دینی در اولین گفتگو با خاتون، خود را با اشاره به خانوادهاش معرفی میکند و بلافاصله تأکید بر اعتقادات و ماندن برای ادای تکلیف تا آخر خط، عضویت در سپاه حضرت رسول (ص)، حجاب و شئونات اسلامی، تداوم فعالیت در مسیر جهاد.
در گفتگوی بعدی در بحث مهریه، علیرضا با اشاره به آیات و روایات برای مخالفت با سنگینبودن مهریه درخواستی خاتون، به مهریه آب حضرت زهرا (س) اشاره میکند، اما در عین حال ارزش زن را غیرقابل ارزشگذاری مادی میداند و بالأخره بعد از اینکه ناگزیر از قبول 14 سکه میشود دعا میکند که بتواند از عهده آن برآید.
در جریان خرید به اصرار خانواده خاتون حلقه میگیرد، اما چون حلقه طلا را حرام میداند میگوید که بهدست نخواهد کرد.
بعد از عقد و اصرار پدر خاتون که زودتر به خانه خود بروند با اینکه به مشکلات خانواده و طرح آمایش کارت و عدم امکان خروج برادرانش از قم اشاره میکند با این حال، در نهایت میگوید خدا بزرگ است، امام رضا را داریم، خودشان کارها را درست میکنند.
دوم: احساس یقینی و قلبی به تکلیف نسبت به دین و اهل بیت و مظلومان
از مهمترین حرفهای علیرضا در همان اوایل عقد و قبل از عروسی به خاتون این است که: باید کمرت را از هفتاد جا ببندی، زندگی من زندگی آسانی نیست، هم تکلیف داری و بسیار روزها نخواهم بود، و هم بهخاطر خانواده بزرگی که دارم از تو توقع است، تو الان زنعموی هشتاد نفری هستی که خیلی من را قبول دارند.
بعد از انتشار اخبار حمله تکفیریها به سوریه، به حرم امام رضا علیهالسلام رفته و در برگشت از حرم میگوید: «رفتم حرم، توبه کردم که ما در شرایط گرم و نرم خوابیدیم و بر سر سفره پربرکت مینشینیم، اما مردم سوریه در چه حال و سختیای بهسر میبرند، نباید اینطوری پیش برود.»
سوم: رشد در خانوادهای با سابقه تدین و پیروی از امام خمینی (ره)
در سالهای نزدیک به پیروزی انقلاب اسلامی، مأموران حکومت وقت افغانستان به روستای زادگاه خاندان توسلی هجوم میآورند و بدون هیچ توضیحی محمدامین، برادر علیرضا، را با خود میبرند. این حادثه باعث میشود تا زبان طعن و تهمت مردم روستا به خانواده توسلی باز شود. مادر علیرضا از ناراحتی دق میکند و پدر با بقیه اعضای خانواده شبانه از روستا میگریزند. سالها میگذرد تا در اواخر پاییز 1393، یعنی چندماه مانده به شهادت علیرضا، یکی از زندانبانان کابل در اواخر عمر خود اعتراف و افشا میکند که محمدامین به جرم خمینیست بودن بههمراه گروهی از افراد دیگر در بیابانهای کابل در یک گور دستهجمعی زندهبهگور شدهاند. این خبر علیرغم تلخیاش، موجب سرافرازی خانواده توسلی میشود.
سبقت در دفاع از حرم پس از حضور عوامل تکفیری در سوریه و حملات گسترده آنان و قصد تعرض به حرم اهل بیت عصمت و طهارت، بسیاری از مردم متدین و غیور از کشورهای مختلف به نیت دفاع از مقدسات دینی و آیینی خود برای حضور در سوریه و جبهه مقاومت علیه دشمن وحشی و جنایتکار داوطلب شدند.
در این میان، تعدادی از جوانان افغانستانی با تشکیل گروهی به نام فاطمیون از اولین گروههایی بودند که با سرپرستی علیرضا توسلی به سوریه رفته و علیه عوامل تکفیری به مبارزه پرداختند. این گروه 22 نفره بعد از فراز و نشیبهای بسیار و آبدیدهشده در کوره جهاد و مقاومت گسترش یافته و به تیپ و لشکر تبدیل شدند.
اگرچه در طول دوران این مقاومت مقدس جهان اسلام علیه لشکر تا دندان مسلح تکفیری و داعشی، مجاهدانی از لبنان، سوریه، پاکستان و یمن نیز در کنار مجاهدان ایرانی حضور داشتند، اما نقش بیبدیل و مقدم مؤمنان مجاهد افغانستانی که در مقابل استکبار و صهیونیسم و عوامل آنان به دفاع پرداخته و بیش از دویست شهید و صدها جانباز در این میدان تقدیم کردهاند غیرقابل انکار است؛ و البته این نقش از ملتی که قبل از دفاع از حرم سابقه افتخارآمیز سالهای سال مبارزه با قدرتهای فاسد استعمارگری، چون آمریکا و انگلیس و شوروی را در تاریخ خود دارد امری طبیعی است.
حضرت آیتالله خامنهای که از سالها قبل حضور در منزل شهدا و نیز ملاقاتهای متعددی با خانوادههای شهدا از هر ملیت و مذهب را در اولویت برنامههای مستمر خود داشتهاند در دیدارهایی که با خانواده شهدای حرم داشتهاند بارها از شهدای فاطمیون تجلیل و تقدیر کردهاند و بیاناتی در اهمیت نقش فاطمیون و دیگر گروههای مقاومت داشتهاند.
ویژگیهای مجاهدان و شهدای فاطمیون شش امتیاز برجسته مجاهدان و شهدای فاطمیون ازنظر رهبر معظم انقلاب اسلامی را میتوان چنین برشمرد.
اول؛ بصیرت، دشمنشناسی و درک اهمیت مبارزه با دشمن در مرزهای او [1] دوم؛ اعتقاد راسخ به جهاد و مبارزه با دشمن [2] سوم؛ داوطلبانه هجرت کردن و به جهاد فی سبیلالله پیوستن [3] چهارم؛ دارابودن قدرت و عزم و اراده برای چشمپوشی از زندگی و تعلقات خانوادگی و دنیوی و به میدان شهادت شتافتن [4] پنجم؛ شهادت در غربت [5] ششم؛ غیرت و تعصب نسبت به حریم اهل بیت در حد اعلی [6] با توجه به این امتیازات، ایشان هر یک از شهدای مدافع حرم و مخصوصاً شهدای فاطمیون را براساس روایتی از معصوم علیهالسلام دارای اجر دو شهید میدانند، زیرا این شهدا مخلصانه و با غیرت از حریم اهل بیت دفاع کردند و در این راه به شهادت رسیدند. [7] چنین است که حضرت آیتالله العظمی خامنهای پس از برشمردن این امتیازات، یکی از آرزوهای خود را این میدانند که با شهدای مدافع حرم محشور شوند و مورد شفاعت آنان قرار گیرند. [8]، زیرا این شهدا را از جنسی میدانند که تنها خدا خریدار حقیقی آنان است و گوهر وجود آنها قیمتی داشته که مشتری اصلی آن فقط حضرت حق است و بس. اِنَ اللَهَ اشتَرَی مِنَ المُؤمِنِینَ أَنفُسَهُم وَ أَموَالَهُم بِأَنَ لَهُمُ الجَنَهَ (سوره توبه: آیه 111). [9] گوهر مزاد کرد که این را که میخرد؟ کس را بها نبود همو خود ز خود خرید [10] همخانگی مردم افغانستان و ایران آنچه باعث ظهور غیورمردانی، چون علیرضا توسلی و هزاران مدافع حرم از میان مردم غیور افغانستانی میشود امری تصادفی و استثنایی نیست.
میان ملت افغانستان و ملت ایران پیوند عمیق و ریشهدار و تاریخی برقرار است. هر نگاه کاوشگری با کمترین مراجعه به تاریخ و آثار ادبی و فرهنگی این پیوندهای استوار در زبان و فرهنگ و دین و آیین و بسیاری زمینههای مشترک میان دو ملت برادر افغانستان و ایران را به وضوح درمییابد.
دیدگان ملت ایران بارها در غم جنایات استکبار علیه مردم مظلوم افغانستان گریسته و ملت افغانستان نیز در رنجهای ملت ایران ازجمله در دفاع مقدس همدردی کرده و حتی جوانان شریف خود را به عرصه دفاع از جمهوری اسلامی در مقابل هشت سال جنگ تحمیلی گسیل داشته است. به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی، پیوند میان افغانستان و ایران بالاتر از خویشاوندی است، همخانگی است. [11] نمونهای از این پیوندهای عمیق میان افغانستان و ایران در زبان و ادب فارسی مشهود است. حضور دهها تن از شاعران و نویسندگان برجسته افغانستانی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی به ایران مهاجرت کرده و در فعالیتهای مختلف فرهنگی اجتماعی نقش ویژهای ایفا کردند و بارها و بارها مورد احترام و تشویق و تحسین حضرت آیتالله خامنهای قرار گرفتند برهانی قاطع است بر این مدعا.
نقش برجسته همسران شهدای مدافع حرم امالبنین حسینی همسر صبور و دلسوز و ایثارگر علیرضا توسلی نیز تنها نمونهای است از بانوان مسلمان و غیور افغانستانی که با حمایتها و صبوریهای خود به هزاران مجاهد مسلمان افغان در عرصههای مختلف مبارزه با استکبار و عوامل آن و بهخصوص در دفاع از حرم دلگرمی داده و به آن شیرمردان اطمینان دادند که حافظ حریم خانواده و بهویژه فرزندان نازنین و دلبند آن مؤمنان انقلابی هستند. این بانوان با ایفای نقش زینبگونه خود توانستند الگوی جدیدی باشند برای بروز و ظهور زن مکتبی که میتواند ضمن حضور در عرصههای معرفتآموزی و صحنههای سیاسی اجتماعی، حریم عفاف و فرهنگ خانواده نمونه را تضمین نماید آن هم در دنیایی که استکبار تمام تلاش خود را برای انحطاط شخصیت زنان و بلکه مردان بهکار میبرد.
چهل بهعلاوه دو علیرضا توسلی 42 سال در این دنیا زندگی کرد. این 42 سال که سراسر مجاهدت و همراه با سفرها و وقایع متعدد و تحمل سختیهای بسیار طاقتفرسا و البته خدمت به آیین و مردم بوده را از یک نظر میتوان به دو بخش تقسیم کرد.
بخش اول دوره چهلساله که از تولد آغاز، و با مهاجرت به ایران و سرگذشت تأثربرانگیز و تحمل برخی مشکلات مهاجرت و نیز تحصیل علوم دینی و سپس ازدواج سعادتمندانه و همراه با سختیهای زندگی با امالبنین حسینی، همسری پرگذشت و صبور، ادامه مییابد؛ چهلسالی نمایانگر صحنههای متفاوت از مردی که گاه رزمندهای است در افغانستان، گاه مددکار مردم است، گاه کارگر و نقاش ساختمان.
بخش دوم، دوره دوسالهای که از اردیبهشت 1392 که برای دفاع از حریم اهل بیت عصمت و طهارت به سوریه میرود و پس از مجاهدتها و فرماندهی فاطمیون سرانجام در اسفند 1393 به شهادت میرسد.
دو سالی که به تعبیر خود او عملاً و همزمان در سهجبهه به جنگ مشغول است.
جبهه اول: دلکندن از علائق و خانواده جبهه دوم: فرهنگ مردمی که با این مبارزه و مجاهده مخالفند و جبهه سختتر از جبهه اول است؛ و جبهه سوم: جنگ با تکفیریها که در مقایسه با دو جبهه قبل عین تفریح است. خود او از این دو سال به دوره آرامش و رسیدن به هدفی که در تمام عمر خود داشته تعبیر میکند. گویی تمام اجر و پاداش آن 40 سال رنج و سختی و تلاش در راه خدا اینک در این دو سال آخر به او عطا شده است.
علیرضا توسلی ابوحامد آنطور که از نامهها و خاطرات خاتون برمیآید علاقه خاصی به اشعار لسانالغیب حافظ شیرازی داشته و با ابیات این عارف الهی انس خاصی برقرار کرده است. اما گمان میکنم این بیت از حافظ خلاصه مطلبی است که درباره آن چهل سال و سپس دو سال آرامش در دفاع از حرم تا شهادت بیان شد: چل سال رنج و غصه کشیدیم و عاقبت تدبیر ما به دست شراب دو ساله بود ختم غربت به عزت یکی از ویژگیهای بارز حرکت جهادی فاطمیون و شهدای مدافع حرم مظلومیت و غربت آنان است.
در ماههای اولی که این مجاهدان مخلص برای دفاع از حریم اهل بیت به سوریه رفتند ازطرف برخی افراد و حتی هموطنانشان مورد تهمت و حتی تهدید واقع شدند که قلم از بیان آنها شرم دارد و پس از شهادت و بازگشت پیکر مطهر چهار شهید اول فاطمیون، یعنی شهید کلاتی، شهید واعظی، شهید حسینی، و شهید حکیمی، به مشهد، تشییع آنان بدون هیچ اعلام و مراسمی و حتی منع خبردهی و استفاده از پرچم و شعار برگزار شد بدون نامی از شهدا و نحوه و محل شهادت آنان.
اما چیزی نگذشت خدای جبار که به قدرت خود تمامی دردها و مظلومیتها و غربتها را جبران میکند آن هم غربت و مظلومیت کسانی که برای دفاع از اولیاء الهی به شهادت رسیدهاند چنان عزتی به آنان بخشید که افراشت در هر سو به عزت بیرق خون
در هر کجا پیچید نام فاطمیون [12] و به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی مایه افتخار شدند اگرچه ممکن است شناخته شده نباشند، اما ستاره واقعیاند، نه مثل بعضیها که به توهم ستارهشدن کار میکنند، بلکه در ملأ اعلی ستارهاند [13] و مایه افتخار اسلام و مایه افتخار تشیع؛ و من الله التوفیق
باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری ادبیات