جمعه 11 آبان 1403

خبر داری امسال، سال ماست؟/ از مزه شیرین جهاد خانوادگی تا تولد گروه نیکوکاری ورزشکاران در جشن جایزه ملی احسان + فیلم

خبرگزاری فارس مشاهده در مرجع
خبر داری امسال، سال ماست؟/ از مزه شیرین جهاد خانوادگی تا تولد گروه نیکوکاری ورزشکاران در جشن جایزه ملی احسان + فیلم

گروه جامعه خبرگزاری فارس - مریم شریفی؛‌ جان کلام دورهمی آخر سال گروه‌های جهادی و خیریه زیر چتر بنیاد احسان را اگر بخواهید، می‌شود یک جمله: «اثر احسان، همیشگی است.» شاهدش هم، همان عکس نجیبی که در بدو ورود به سالن، شیرین‌ترین تلنگر سال را به فعالان این عرصه می‌زند. لبخند «اسماعیل احمدی» که به‌تازگی به رفقای جهادگر شهیدش ملحق شده، برای مهمانان همیشه خاکی‌پوش این مراسم انگار وعده همان بشارت شعف‌انگیز قرآن است: «آن‌ها (شهدا) به خاطر آنچه خدا از فضلش به آنها داده، شادند و به کسانی که هنوز به آنها ملحق نشده‌اند، مژده می‌دهند آنجا دیگر خبری از ترس و غم و اندوه نیست.» حاج اسماعیل هم انگار آمده به یاران جهادی و خیرش مژده بدهد که آنجا و در جوار رحمت خدا، به عوضِ تمام دل‌نگرانی‌ها و سختی‌هایی که امروز برای خدمت به نیازمندان و محرومان به جان می‌خرند، تا دلشان بخواهد، غرق در نعمت و لطف خواهند بود...

در اختتامیه رویداد «جایزه ملی احسان» و جشنواره «راویان همدلی»، که به بهانه تقدیر از برترین گروه‌های مردمی همکار بنیاد احسان ستاد اجرایی فرمان حضرت امام و برگزیدگان جشنواره فیلم و کلیپ در حوزه مواسات و همدلی برگزار شد، جمعی از جهادگران و خیران به نمایندگی از 16 هزار و 700 گروه جهادی و مردمی و خیریه‌های همکار بنیاد احسان از سراسر کشور حضور داشتند و با به رخ کشیدن دستاوردهایشان با حمایت این نهاد، یک‌بار دیگر به مسئولان یادآوری کردند اگر جهادی‌ها را باور و حمایت کنند، امسال و همه سال‌ها، سال ما خواهد بود...

گفت‌وگوی سرپایی با دو نفر و نصفی!

وقتی قرار باشد در ایستگاه پایانی اولین سال قرن جدید و وسط مشغله‌های دم عید خودت را به پایتخت برسانی، یعنی باید از یک هفت‌خوان پردردسر بگذری. بنابراین عجیب نیست که بعضی مهمانان مراسم که از چهارگوشه کشور، پاشنه‌ها را به سمت تهران ورکشیده‌اند، با تأخیر به تالار ایوان شمس برسند. در انتظار برای شروع مراسم، نگاهم در مسیر سن و ردیف صندلی‌های خالی در تردد است که یک جمع دو نفر و نصفی! این نوار تکراری را قطع می‌کند.

زوج جوانی به همراه فرزند کوچکشان می‌خواهند روی صندلی‌های قرمز جاگیر شوند که راهنمای مراسم با احترام توضیح می‌دهد برای راحتی مهمانان، فضای سمت راست سالن برای خانم‌ها و سمت دیگر برای آقایان اختصاص داده شده است. مرد جوان در همان حال که پسر خردسالش را از آغوشش جدا می‌کند و به همسرش می‌سپارد، لبخندبرلب می‌پرسد: «فضای خانوادگی ندارید؟» و همین جمله کافی است برای اینکه قلاب ذهن من، گرفتار این خانواده کوچک شود. نزدیک می‌روم و می‌گویم: با تاکیدی که از شما برای حضور کنار همسر و فرزند دیدم، حدس می‌زنم باید فعالیت جهادی را هم خانوادگی تجربه کرده باشید... پاسخ زوج جوان که رنگ لبخند می‌گیرد، گفت‌وگوی ما در فضای همان صندلی‌های خالی کلید می‌خورد.

«طبابت کریمانه» در نقطه صفر مرزی

خسته راه طولانی مازندران تا تهران هستند اما صحبت از گروه جهادی خاص‌شان را با اشتیاق شروع می‌کنند. «میثم مهدی پور»، مسئول گروه جهادی «فلق» می‌گوید: «ما یک گروه جهادی درمانی تخصصی متشکل از اعضایی با تخصص‌های حوزه پزشکی، دامپزشکی و دندانپزشکی هستیم که در مناطق محروم سیستان و بلوچستان فعالیت می‌کنیم؛ البته به صورت خانوادگی. گرچه در امدادرسانی‌های درمانی بعد از زلزله کرمانشاه هم حضور داشتیم اما گروهمان از بهمن سال 98 و در سیل سیستان به صورت تشکیلاتی شروع به فعالیت کرد. با اینکه مناطق محروم سیستان و بلوچستان، مقصد تعداد زیادی از گروه‌های جهادی است اما این گروه‌ها اغلب در حوزه‌های عمرانی و ساخت و ساز و اشتغالزایی فعالیت می‌کنند و کمتر گروه‌های جهادی درمانی یه این مناطق می‌روند. درحالی‌که این استان به لحاظ بهداشتی و درمانی، به‌شدت نیازمند کمک‌رسانی است. البته خالی از لطف نیست بگویم گرچه گروه فلق متعلق به استان مازندران است اما ما از استان‌های مختلف، عضو متخصص جهادی داریم. برای مثال، متخصص اطفال ما، آقای دکتر حسن زاده، از تهران هستند. 2 دامپزشک ما از بروجرد هستند. 2 چشم پزشک ما از اصفهان هستند. متخصص بینایی‌سنج ما از سمنان هستند و...

ما برای خدمت‌رسانی مؤثر، با یک برنامه‌ریزی جامع شامل برنامه کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت، وارد استان سیستان و بلوچستان شدیم. در برنامه کوتاه مدت، در قالب طرح «طبابت کریمانه» به ارائه خدمات درمانی پرداختیم. در این طرح، یک بیمارستان صحرایی در منطقه محروم موردنظر برپا می‌شود و اینطور نیست که فقط یک پزشک برود و بیماران را ویزیت کند. در این بیمارستان صحرایی، خدمات از نقطه اول درمان یعنی تریاژ شروع و با حضور متخصصان مختلف، تمام مراحل درمان را شامل می‌شود. در این مسیر، ارجاع و پیگیری‌های بعدی هم داریم یعنی برای بیماران، پرونده بهداشتی تشکیل می‌شود. تلاش برای ساخت درمانگاه در نقاط مختلف استان و تقویت گروه‌های جهادی درمانی بومی هم، برنامه‌های میان مدت و بلند مدت ما در سیستان و بلوچستان است.»

مزه شیرین جهاد خانوادگی...

حالا مشتاقم بدانم سختی‌های حضور خانوادگی در فعالیت‌های جهادی، بیشتر است یا شیرینی‌ها و محاسنش؟ که لبخند آقا میثم نشان می‌دهد کفه شیرینی‌ها، سنگین‌تر است: «اغلب افرادی که در گروه ما مسئولیت دارند، به صورت خانوادگی در برنامه‌های جهادی‌مان مشارکت می‌کنند. برای مثال من، کارشناس بیهوشی و همسرم، کارشناس علوم آزمایشگاهی هستیم و همیشه به‌اتفاق در اردوهای جهادی گروه فلق حضور داریم. به طور کلی اولویت ما این است که مسئولیت‌های گروه را به زوج‌ها واگذار کنیم. اعتقاد داریم یک زوج یعنی خانم و آقا در کنار هم بهتر می‌توانند آن کار محوله را مدیریت کنند.

من تجربه حضور در زلزله کرمانشاه، سیل لرستان و سیل آق قلا را به صورت مجردی داشتم که برکات خاص خودش را داشت. ولی از سال 98 که فعالیت جهادی درمانی‌مان را در گروه فلق شروع کردیم، همیشه به‌اتفاق همسرم در برنامه‌های گروه مشارکت داشتیم و باید بگویم تأثیر و برکت کار جهادی، در حالت خانوادگی، بیشتر می‌شود. مثلاً من در جاهایی محدودیت داشتم که در حوزه درمان برای یک خانم، خدمات انجام دهم اما حالا این اقدامات اولیه را همسرم می‌تواند برای آن خانم انجام دهد. از طرف دیگر، وقتی شما در منطقه جهادی هستید و همسر و فرزندتان در شهر خودتان، به طور طبیعی دغدغه دارید و نگران هستید. اما وقتی آنها همراه شما باشند، با آرامش بیشتری می‌توانید خدمت‌رسانی کنید.»

اگر نمایش بود، با زن و بچه نمی‌آمدند!

«جالب است که حضور خانوادگی ما، تأثیرگذاری بیشتری هم بر مردمان آن منطقه دارد. من بارها این موضوع را لمس کرده‌ام. مردم منطقه بارها با تعجب از من پرسیده‌اند: چطور حاضر شدی خانمت هم همراهت بیاید؟! آن‌ها وقتی ما را با خانواده می‌بینند، ارتباط بهتری با ما می‌گیرند. یعنی راحت‌تر و بیشتر به ما اعتماد می‌کنند چون پیش خودشان می‌گویند: اگر این افراد دنبال فیلم و عکس بودند و می‌خواستند فقط یک گزارش کار به بالادستی‌هایشان بدهند، با همسر و فرزندشان نمی‌آمدند.»

پایبندی آقا میثم 27 ساله به خانواده، دقایقی بعد از گفت‌وگوی ما، دوباره خودنمایی می‌کند؛ وقتی در بخش تقدیر از گروه‌های برگزیده، اسم گروه فلق از پشت تریبون اعلام می‌شود، مرد جوان جهادگر داستان ما گرچه به سرعت تا پای سن می‌رسد، اما آنقدر منتظر می‌ماند تا همسر و فرزندش هم به او ملحق شوند و به‌اتفاق روی سن بروند.

با اجازه حیدر کوچولو...

ماجرای جهاد خانوادگی مردان جهادگر اما، یک طرف دیگر هم دارد؛ جایی که یک بانوی همراه، پای تمام سختی‌های فعالیت جهادی ایستاده. «حیدر» کوچولو که دقایقی رضایت به جدایی از مادر می‌دهد، پای صحبت همسر میثم مهدی پور می‌نشینم. «زینب حسن زاده» که از دوران دانشجویی پا به عرصه جهادگری گذاشته، برمی‌گردد به 3، 4 سال قبل و می‌گوید: «چند ماه بعد از عقدمان، یک سفر جهادی رفتیم. بعد، نوبت پیاده‌روی اربعین بود که آن را هم با یک گروه جهادی درمانی تجربه کردیم. چند ماه بعد که در سیستان سیل آمد، به فکر ایجاد یک گروه جهادی افتادیم که خانوادگی باشد. اینطور بود که گروه فلق شکل گرفت و ما 27 روز در سیستان و بلوچستان ماندیم.» حالا یک سال و نیم است با اضافه شدن یک عضو کوچولو، خانواده مهدی پور برای خودش یک تیم جهادی شده: «حیدر را 5 ماهه باردار بودم که با گروه فلق راهی سیستان و بلوچستان شدم. دفعه بعد، پسرم 6 ماهه بود که برای اردوی جهادی به این استان رفتیم. این اتفاق در یک سالگی حیدر و بعد از آن هم تکرار شد و حالا دیگر او هم عضو گروه جهادی فلق است.»

خوشحالی زنان سیستان و بلوچستان از حضور خانوادگی نیروهای جهادی

زینب خانم روایت‌های شیرینی هم دارد از حال و هوای دریافت‌کنندگان خدمات جهادی وقتی با حضور خانوادگی جهادگران مواجه می‌شوند: «یک بار یکی از خانم‌های بلوچی به من گفت: سخت نیست با بچه کوچک آمدی اینجا؟ در جوابش گفتم: اگر هم باشد، اشکالی ندارد. ما به خاطر شما اینجا آمدیم. دوست داریم اگر کاری برای شما انجام می‌دهیم، خانوادگی باشد... از حرفم حسابی تعجب کرد. اما واقعیت همین است که دلمان می‌خواهد این عزیزان بدانند آنقدر برای ما ارزش دارند که حاضر شده‌ایم خانوادگی برای خدمت به آنها به منطقه زندگی‌شان برویم. البته فکر می‌کنم می‌دانند و همین موضوع هم، کار ما را پیش چشم آنها ارزشمندتر می‌کند. به لطف همین برنامه‌های جهادی، دوستی‌های قشنگی میان خانم‌های گروه ما با خانم‌های سیستان و بلوچستانی شکل گرفته است.

می‌دانید، بیشترین اعتمادی که از یک نفر می‌توانید کسب کنید، وقتی است که سلامتی را به او هدیه کنید. حضور ما هم از این جهت برای مردم سیستان و بلوچستان، خوب و قشنگ است که تلاش می‌کنیم سلامتی آنها را ارتقا بدهیم. البته کار اصلی ما در بخش زنان و کودکان است. چون زنان استان سیستان و بلوچستان به شدت به پزشک زنان و راهنمایی‌های او برای افزایش سطح آگاهی‌شان نسبت به بهداشت و سلامت خودشان نیاز دارند. با توجه به وجود خانواده‌های پرجمعیت در این استان، نیاز شدیدی هم به پزشک اطفال دارند. به همین دلیل در سفرهایمان به سیستان و بلوچستان اگر هیچ پزشکی را همراه نبریم، پزشک زنان و اطفال را حتماً می‌بریم.»

خبر خوب آقای بااخلاق از تولد گروه نیکوکاری قهرمانان ورزشی

حالا دیگر در سالن جای سوزن انداختن نیست. جمعی از گروه‌های مردمی همکار بنیاد احسان بعد از یک سال تلاش خستگی‌ناپذیر برای خدمت‌رسانی به مردمان باعزت مناطق محروم، دستگیری از خانواده‌های کم‌بضاعت و اجرای طرح‌های مختلف برای توانمندسازی آنها، زیر یک سقف جمع شده‌اند تا موفقیت‌هایشان را به اشتراک بگذارند و قدم‌های رو به جلو در این مسیر را با هم جشن بگیرند. نوبت که به معرفی برگزیدگان جایزه ملی احسان می‌رسد، همه سراپا گوش می‌شوند. در این بخش، گروه‌های جهادی و مردمی برگزیده در حوزه‌های 9 گانه مساجد و هیئات، عدالت آموزشی، سلامت و درمان، بانوان، پیشرفت منطقه‌ای، خیریه، مسئله محور، ترویجی و رسانه‌ای، فعال اجتماعی و نوآفرین از سوی بنیاد احسان مورد تقدیر قرار می‌گیرند. در این میان، وقتی «محمد انصاری»، بازیکن سابق تیم پرسپولیس، به‌عنوان یکی از برگزیدگان در بخش فعال اجتماعی روی سن می‌رود، همهمه در سالن فروکش می‌کند. او بعد از دریافت جایزه خود، برای اعلام یک خبر خوب، پشت تریبون قرار می‌گیرد و با ذکر خیر از شهید حاج اسماعیل احمدی می‌گوید: «من 7، 8 ماه آخر حیات حاج اسماعیل، با ایشان محشور بودم. وقتی کاروان ورزشکاران در اربعین به عتبات مشرف شدند، آنجا همه ورزشکاران تصمیم گرفتند که یک گروه نیکوکاری با حضور ورزشکاران تمام رشته‌ها شکل بگیرد. به‌این‌ترتیب با همت حاج اسماعیل و حدود 50، 60 ورزشکار و قهرمان زن و مرد بین‌المللی، المپیکی و ملی، گروهی به نام «نجوا» را تشکیل دادیم. نجوا یک نام اختصاری است برای گروه «نیکوکاری جامعه ورزش ایران». حاج اسماعیل احمدی خیلی دغدغه این گروه را داشت. ما در قالب گروه نجوا 4 اردوی جهادی یکی دو روزه در خرمشهر، آبادان، روستای زرندیه و چهارده محله برگزار کردیم. بلافاصله بعد از اتمام هر سفر، ایشان جلسه‌ای را ترتیب می‌داد و با همفکری، نقاط ضعف و قوت آن سفر را بررسی می‌کردیم.»

اما نجوا قرار است در عرصه خدمات جهادی و نیکوکاری چه نقشی داشته باشد؟ آقای بااخلاق فوتبال ایران در این باره می‌گوید: «ما امیدواریم گروه نجوا با حضور ورزشکاران بتواند بازوی اجرایی طرح‌ها و برنامه‌های جهادی و خیریه باشد. اخیراً بعد از زلزله خوی، تعدادی از اعضای گروه نجوا به مناطق زلزله‌زده رفتند و خدماتی ارائه کردند. درست است که گاه اخبار زردی از جامعه ورزشی به گوش می‌رسد اما در ایران ورزشکاران خوب، متعهد و دغدغه‌مند فراوانی وجود دارد که در حوزه مسئولیت‌های اجتماعی، آماده ارائه خدمات به هموطنان هستند. اما باید بستری فراهم شود که از این پتانسیل ورزشکاران و جایگاه و ظرفیت رسانه‌ای‌شان به نفع مردم نیازمند کشور استفاده شود. امیدوارم این اتفاق از سوی شما عزیزان در بنیاد احسان رقم بخورد. ما آغوشمان باز است و امیدواریم با همکاری‌های آینده، شاهد اتفاقات بزرگتر و بهتری از گروه نیکوکاری جامعه ورزش ایران (نجوا) باشیم.»

ام اس، مرا خیر کرد!

حوزه سلامت و درمان، همیشه یکی از پرتقاضاترین حوزه‌ها برای اجرای طرح‌های جهادی و خیریه بوده و گروه‌های متعددی در سراسر کشور داوطلبانه قدم در این مسیر پرزحمت و پرخرج گذاشته‌اند تا به سهم خود، اندکی از بار درد و رنج بیماران و خانواده‌هایشان کم کنند. حالا بنیاد احسان هم در این مسیر سخت به کمک این داوطلبان دریادل آمده. در میان برگزیدگان این بخش، به سراغ «سهیلا پیدا»، مدیرعامل انجمن ام‌اس خراسان شمالی می‌روم. تا می‌پرسم: کمک‌رسانی به بیماران ام‌اس را از چه زمانی شروع کردید؟ با جوابش غافلگیرم می‌کند و می‌گوید: «از سال 84 یعنی درست از وقتی که خودم درگیر این بیماری شدم...» و بعد با همان لبخند شیرین، از شیوه مواجهه‌اش با بیماران ام‌اس می‌گوید که درواقع، رمز موفقیت خودش در کنترل این بیماری بوده است: «ما هم در روند درمان در کنار بیماران هستیم و هم برای آنها خدمات مشاوره‌ای داریم. من همیشه به عزیزانی که درگیر بیماری ام‌اس می‌شوند، می‌گویم: درست است که آواری به نام ام‌اس بر سر شما خراب شده، اما ایام سوگواری شما برای این اتفاق نباید بیش از 2، 3 روز باشد. خب، یک مهمان ناخوانده، در نزده وارد شده. حالا چه کار کنیم؟ دو راه وجود دارد؛ یا از این بیماری، یک پله موفقیت بسازی و از این پله، آرام آرام بالا بروی. چون می‌دانیم که ام‌اس یک مقدار محدودیت برایت ایجاد می‌کند. یا اینکه صبح تا شب بنشینی و در آن «چرا من؟» بمانی.

باور کنید من ایمان دارم که خداوند هیچ درد و رنجی را بی‌دلیل به ما نمی‌دهد. دوست دارد این درد و رنج را بدهد تا با آن رشد کنیم و متعالی شویم. اگر خداوند در اوج جوانی من، ام‌اس را داد، قطعاً به خاطر این بود که این راه امیدبخشی به بیماران ام‌اس ادامه پیدا کند. الحمدلله با توجه به اینکه الان تشخیص‌های درمانی ما بسیار پیشرفته شده و داروهای ما بسیار خوب است، خیلی کم مواردی داریم که بیمار ام‌اس ناتوان شود و بخواهد روی ویلچر بنشیند. الحمدلله بچه‌های ام‌اس می‌توانند هم به فعالیت‌های اجتماعی بپردازند و هم ازدواج کنند و مادر و پدر و حتی مادربزرگ و پدربزرگ شوند و به زندگی خودشان ادامه دهند.»

حواست هست کوله‌بار سفر زندگی را چطور می‌بندی؟

«ما یک خیریه هستیم و با کمک‌های مردمی فعالیت می‌کنیم؛ گرچه این روزها کمک‌های مردمی خیلی کم شده است. خوب است بدانید ما دفتر انجمن را با کمک خود بچه‌های ام‌اس اداره می‌کنیم. یعنی حسابدار، روابط عمومی، منشی و... همگی از بیماران ام‌اس هستند. علاوه‌بر حمایت‌های درمانی، فعالیت دیگرمان، اشتغال‌زایی برای بیماران است. یعنی کارگاه‌های مهارت‌آموزی برای این عزیزان برگزار می‌کنیم تا بتوانند روی پای خودشان بایستند. اما در این مسیر امیدبخشی، به کمک مردم هم نیاز داریم.»

فعالان خیر عرصه کمک‌رسانی و روحیه‌بخشی به بیماران ام‌اس از مردم چه انتظاری دارند؟ خانم پیدا در جواب می‌گوید: «در درجه اول، از مردم می‌خواهیم به ام‌اس به دید معلولیت نگاه نکنند. در درجه دوم، همه باید تا جایی که می‌توانیم به همدیگر کمک کنیم و انرژی مثبت دهیم و به دیگران استرس وارد نکنیم. درست است جامعه الان پر از فشارهای اقتصادی و استرس است اما می‌توانیم این فشارها را تا حدی مدیریت کنیم و همدل باشیم. می‌دانید، باید به این واقعیت برسیم که زندگی، یک سفر است و همه ما یک روز باید برویم. اینکه چطور در این سفر، کوله بارمان را ببندیم، مهم است. اصل همه دین‌ها، خدا و محبت است. ما آمده‌ایم که به هم‌نوعان خودمان کمک کنیم. البته تصور نکنیم که کمک، فقط کمک مالی است. یک‌بار خانمی که اصلاً توان مالی نداشت، آمده بود انجمن ام‌اس و می‌گفت: من دلم می‌خواهد کمک کنم. با دست خالی چه کاری می‌توانم انجام دهم؟ گفتم: در هفته یک روز بیا اینجا و گوش شنوای یک بیمار خاص باش. همین که فقط دست یک بیمار را بگیری و به او بگویی عزیزم، این هم می‌گذرد، این بزرگترین کمک است.»

امسال، سال ماست

این برنامه اما یک بخش پرهیجان دیگر هم دارد؛ معرفی برگزیدگان جشنواره «راویان همدلی»؛ همان جوانان خلاقی که موفق شده‌اند جذاب‌ترین فیلم‌ها و کلیپ‌ها را در حوزه مواسات و همدلی تولید کنند. «امیرحسین کشمیری» که یکی از فیلم‌هایش با عنوان «امسال، سال ماست» در بخشی از مراسم امروز در معرض دید حاضران قرار گرفت و با ارائه تصویری شاد و پرنشاط از حال و هوای بچه‌های جهادی در اردوهای مناطق محروم، حسابی همه را سر ذوق آورد، یکی از چهره‌های شاخص این جشنواره است. البته موفقیت او به درخشش این اثر محدود نمی‌شود و در بخش دیگری از این اختتامیه، یک بار دیگر به‌نمایندگی از همکارانش در گروه رسانه‌ای «کرار»، روی سن فراخوانده می‌شود؛ این بار برای موفقیت مستند «زَرپَران» و برای دریافت جایزه «امید» در زمینه کارآفرینی. لوح و تندیس‌ها روی دستش سنگینی می‌کند، که جلو می‌روم و می‌گویم: با این دو موفقیت و این جایزه‌ها، امسال واقعاً سال شماست.

*یک روایت تصویری شاد از حال و هوای اردوهای جهادی

جوان 20 ساله مشهدی که دانشجوی فیلمسازی و عضو انجمن سینماگران جوان است و به‌عنوان ایده پرداز و کارگردان در گروه رسانه‌ای کرار فعالیت می‌کند، می‌خندد و درباره فعالیتی که امروز به خاطرش 2 بار مورد تقدیر قرار گرفته، اینطور می‌گوید: «نگاهی که در اردوهای جهادی وجود دارد، این است که هر چه کار، خالصانه‌تر و به دور از ریاکاری باشد، بهتر است اما خب من کلاً با این نگاه مخالفم! من معتقدم اتفاقاً فعالیت‌های جهادی باید رسانه‌ای شود تا همه ببینند گروهی از افراد هستند که داوطلبانه به مناطق محروم می‌روند و این خدمات را انجام می‌دهند. البته می‌توانیم اسم شخص نیاوریم که ریا نشود ولی کلیت کار را باید نشان داد؛ اما نه با فیلم گرفتن با گوشی‌های موبایل. من هیچ‌وقت منعکس و مستند کردن فعالیت‌های جهادی با موبایل را قبول نداشته و ندارم. اعتقاد من این است که فعالیت‌های گروه‌های جهادی باید با بهترین تجهیزات روز، با استفاده از علم و تکنیک‌های سینمایی و با ایده‌پردازی درست، نشان داده شود تا مورد استقبال مخاطبان قرار بگیرد. یعنی کار جهادی باید با بهترین کیفیت رسانه‌ای شود تا این روحیه ترویج شود. با همین نگاه، ما حدود 4 سال قبل به صورت تخصصی کارمان را در مشهد شروع کردیم و در این مدت الحمدلله در جشنواره‌های مختلف موفق به کسب رتبه‌های برتر شدیم.»

جهادی‌های عزیز! در دنیای رسانه، عقب نمانید...

هنوز یک حرف در دل امیرحسین باقی مانده. دلش می‌خواهد این فرصت کوتاه را غنیمت بشمارد و تا جایی که می‌تواند، ضرورت کار رسانه‌ای را برای گروه‌های جهادی، تشریح کند. پس نفسی تازه می‌کند و می‌گوید: «به دوستانم در گروه‌های جهادی توصیه می‌کنم با تکنولوژی درگیر نشوند. الان جهان، جهان رسانه است. شما اگر بخواهید به شیوه 20 سال قبل عمل کنید، از این همه آدم که خوب کار می‌کنند و رسانه‌ای کار می‌کنند، عقب می‌افتید. تلاش کنید کمی هم با تکنولوژی آشنا شوید و کارهایتان را به‌روز کنید. به جای اینکه یواشکی در دل روستاهای محروم خدمت کنید، با تکنولوژی جلو بیایید و با تولید کارهای رسانه‌ای قشنگ و باکیفیت، کارهای جهادی را تبلیغ و ترویج کنید. بنابراین همانطور که در حوزه‌های مختلف، نیروی جهادی جذب می‌کنید، حتماً به فکر جذب نیروهای رسانه‌ای جهادی هم باشید.»

از گروه‌های جهادی محله‌محور غافل نشوید

از 16 هزار و 700 گروه جهادی و مردمی و خیریه‌های همکار بنیاد احسان در سراسر کشور، گفتنی بسیار است اما این گزارش، ناقص خواهد بود اگر از حمایت ارزشمند بنیاد احسان از گروه‌های جهادی و خیریه محلی حرفی به میان نیاورَد. جشن اختتامیه جایزه ملی احسان، میزبان نمایندگان این گروه‌های جهادی گمنام اما تاثیرگذار هم بود که فرصت هم‌صحبتی با یکی از آنها نصیب ما شد. گروه جهادی شهید «مجید وَروانی فراهانی»، که بعد از فرمان رهبر انقلاب به نیروهای جهادی مبنی بر اجرای رزمایش مواسات و همدلی در دوران کرونا در محله خزانه بخارایی منطقه 16 تهران تشکیل شد، حالا 3 ساله شده و 100خانواده نیازمند را تحت پوشش خدمات معیشتی، دارو و درمان، جهیزیه و... دارد.

«عاطفه وَروانی فراهانی»، مسئول این گروه می‌گوید: «اساس کار ما این است که ابتدا شرایط خانواده شناسایی‌شده را بررسی می‌کنیم تا ببینیم چه مشکلاتی دارند. این خانواده‌های عزیز معمولاً به لحاظ روحی نیازمند کمک هستند و در صورت رفع این مشکل، برای کار و تلاش انگیزه پیدا می‌کنند. بر همین اساس، جلسات مشاوره با حضور بهترین متخصصان را برای این عزیزان تدارک دیده‌ایم. بعد از اینکه در این جلسات پیوسته، مشکلات این خانواده‌ها شناسایی و رفع شد، نیازهای دیگر آنها را در زمینه جهیزیه، دارو و درمان و... برطرف می‌کنیم و کم‌کم آنها را به این سمت سوق می‌دهیم که خودشان راهشان را پیدا کنند و با شغلی که متناسب شرایطشان است، به خودکفایی برسند. الحمدلله تعداد زیادی از مددجویان ما حالا روی پای خودشان ایستاده‌اند و حتی به‌عنوان خیر با ما همکاری می‌کنند.»

خانم جهادگر که با وجود داشتن 3 فرزند، به لطف حضور یک همسر همراه، زندگی‌اش را وقف باز کردن گره‌های زندگی هم‌محله‌ای‌های دردمندش کرده، سری به حسرت تکان می‌دهد و می‌گوید: «به لطف خدا و حمایت خیران، در این مدت موفق به رفع بسیاری از مشکلات مددجویان شده‌ایم اما تنها موضوعی که نتوانستیم چاره‌ای برایش پیدا کنیم، بحث مسکن آنهاست. فقط اگر نهادی باشد که برای ساخت خانه‌هایی به نام مسکن محرومین پیشقدم شود و بعد، این خانه‌ها را با اجاره‌های پایین در اختیار این خانواده‌ها قرار دهد، می‌توان به حل این مشکل و جلوگیری از فروپاشی خانواده‌ها امید بست.»

بنیاد احسان در لبخند نوروزی مددجویان ما سهیم است

«اوایل، تنها پشتوانه ما، کمک‌های مردمی بود اما با توجه به فراگیر شدن مشکلات مالی، از مدتی قبل تصمیم گرفتم از نهادهایی مثل بنیاد علوی، بنیاد احسان و بنیاد مستضعفان برای رفع مشکلات مددجویان‌مان کمک بگیرم. الحمدلله این نهادها هم، ما را ناامید نکرده‌اند. در این میان، بنیاد احسان به شکل ویژه، حامی ما بوده است. برای مثال، چند وقت قبل، یک خانواده 6 نفری به ما معرفی شد که در یک مغازه زندگی می‌کردند. این خانواده که بخاری نداشتند، کرسی گذاشته بودند و از طریق گرمای آب جوش سعی می‌کردند خودشان را گرم کنند. متاسفانه یک روز آب جوش روی پای مادر خانواده ریخت و سوختگی خیلی شدیدی ایجاد کرد. همسر این خانم، کارگر فصلی بود و از پس هزینه‌های درمان برنمی‌آمد. به همین دلیل، شرایط پای مادر به جایی رسید که پزشک دستور به قطع پا داد! وقتی این خانواه به ما معرفی شد، با توجه به شرایط وخیم پای مادر، از بنیاد احسان کمک خواستیم.

خوشبختانه با موافقت و همراهی ریاست محترم بنیاد، هزینه کامل درمان این مادر پرداخت شد و با پیوند پوست، کابوس قطع پای مادر از سر این خانواده رفع شد. ما چند ماه بعد از عمل هم، این مادر را از همه نظر مورد حمایت قرار دادیم تا اینکه الحمدلله به شرایط عادی برگشت و حالا با کار در خانه، به معیشت خانواده هم کمک می‌کند. اینکه این مادر به صورت کامل درمان شد و در آستانه عید نوروز به جمع خانواده برگشت، به دلیل لطف و حمایت بنیاد احسان بود. همین‌جا لازم می‌دانم از تمام دست‌اندرکاران بنیاد احسان تشکر کنم که سال‌هاست حامی نیازمندان هستند و هر لحظه ما جهادی‌ها نیاز به کمک داشته باشیم، خالصانه برای حمایت و کمک‌رسانی در میدان حاضرند.»

پایان پیام /

شما می توانید این مطلب را ویرایش نمایید

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید

خبر خوب

جایزه ملی احسان تقدیر از گروه های جهادی بنیاد احسان ستاد اجرایی فرمان امام محمد انصاری این خبر توسط افراد زیر ویرایش شده است
خبر داری امسال، سال ماست؟/ از مزه شیرین جهاد خانوادگی تا تولد گروه نیکوکاری ورزشکاران در جشن جایزه ملی احسان + فیلم 2
خبر داری امسال، سال ماست؟/ از مزه شیرین جهاد خانوادگی تا تولد گروه نیکوکاری ورزشکاران در جشن جایزه ملی احسان + فیلم 3
خبر داری امسال، سال ماست؟/ از مزه شیرین جهاد خانوادگی تا تولد گروه نیکوکاری ورزشکاران در جشن جایزه ملی احسان + فیلم 4
خبر داری امسال، سال ماست؟/ از مزه شیرین جهاد خانوادگی تا تولد گروه نیکوکاری ورزشکاران در جشن جایزه ملی احسان + فیلم 5
خبر داری امسال، سال ماست؟/ از مزه شیرین جهاد خانوادگی تا تولد گروه نیکوکاری ورزشکاران در جشن جایزه ملی احسان + فیلم 6
خبر داری امسال، سال ماست؟/ از مزه شیرین جهاد خانوادگی تا تولد گروه نیکوکاری ورزشکاران در جشن جایزه ملی احسان + فیلم 7
خبر داری امسال، سال ماست؟/ از مزه شیرین جهاد خانوادگی تا تولد گروه نیکوکاری ورزشکاران در جشن جایزه ملی احسان + فیلم 8
خبر داری امسال، سال ماست؟/ از مزه شیرین جهاد خانوادگی تا تولد گروه نیکوکاری ورزشکاران در جشن جایزه ملی احسان + فیلم 9
خبر داری امسال، سال ماست؟/ از مزه شیرین جهاد خانوادگی تا تولد گروه نیکوکاری ورزشکاران در جشن جایزه ملی احسان + فیلم 10
خبر داری امسال، سال ماست؟/ از مزه شیرین جهاد خانوادگی تا تولد گروه نیکوکاری ورزشکاران در جشن جایزه ملی احسان + فیلم 11
خبر داری امسال، سال ماست؟/ از مزه شیرین جهاد خانوادگی تا تولد گروه نیکوکاری ورزشکاران در جشن جایزه ملی احسان + فیلم 12
خبر داری امسال، سال ماست؟/ از مزه شیرین جهاد خانوادگی تا تولد گروه نیکوکاری ورزشکاران در جشن جایزه ملی احسان + فیلم 13
خبر داری امسال، سال ماست؟/ از مزه شیرین جهاد خانوادگی تا تولد گروه نیکوکاری ورزشکاران در جشن جایزه ملی احسان + فیلم 14
خبر داری امسال، سال ماست؟/ از مزه شیرین جهاد خانوادگی تا تولد گروه نیکوکاری ورزشکاران در جشن جایزه ملی احسان + فیلم 15