داستان سرهنگ آدم نژاد وارد بازار نشر شد
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، در مقدمه کتاب «آدمنژاد» آمده است: «من قبل از مرگم مردهام! این حرف را کسی زد که سه بار در زندگی مرد و نتوانست از کثرت حضور در مناطق جنگی، عملیاتهایی که بوده را به یاد بیاورد. او به یاد میآورد که کومله در کردستان برای سرش جایزه گذاشته بود و به یاد میآورد که دهها بار با تیر مستقیم و گلوله کاتیوشا مجروح و در عراق به اعدام و 25 سال زندان محکوم...
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، در مقدمه کتاب «آدمنژاد» آمده است: «من قبل از مرگم مردهام! این حرف را کسی زد که سه بار در زندگی مرد و نتوانست از کثرت حضور در مناطق جنگی، عملیاتهایی که بوده را به یاد بیاورد. او به یاد میآورد که کومله در کردستان برای سرش جایزه گذاشته بود و به یاد میآورد که دهها بار با تیر مستقیم و گلوله کاتیوشا مجروح و در عراق به اعدام و 25 سال زندان محکوم شده است.» این کتاب که در 25 فصل به رشته تحریر درآمده است؛ ضمن روایت جذاب و پرکشش از جزئیترین لحظههای سرگذشت زندگی پرمخاطره سرهنگ خسرو آدمنژاد در دوران دفاعمقدس، به بیان بخشهای نابی از وقایع روزهای جنگ تحمیلی میپردازد که گوشهای از تاریخ کشورمان و مقاومتهای مردمی در روزهای آغازین جنگ توسط ارتش بعثی عراق در حمله به کردستان است. یکی از تأثیرگذارترین بخشهای کتاب لحظه پیروزی رزمندگان در عملیات «کربلای 7» است که این حماسه آن قدر برای فرماندهی معظم کل قوا حضرت امام خمینی (ره) باارزش بود که بعد از عملیات ضمن یک مکالمه تلفنی مستقیم با فرمانده «لشکر 64» ارومیه این پیروزی را تبریک میگویند و خطاب به رزمندگان یگان جنگاوران به فرماندهی سرهنگ آدمنژاد، فرمودند شما با این عملیات قلب مرا خشنود کردید. سرهنگ آدمنژاد یکی از فرماندهان شناخته شده ارتش جمهوری اسلامی است که یگان تحت امر او همیشه از جسورترین و شجاعترین نیروها تشکیل میشد و او بهترین و باارزشترین دوران زندگی خود را در طول هشت سال دفاع مقدس و پس از آن در یگانهای رزمی ارتش و سپاه درراه پاسداری از این مرز وبوم سپری کرد و سرانجام در 28 آذر 1398 پس از سالها تحمل جراحات جانبازی که از میهمانی چند صباح زمین خسته و ملول بود، روح پاکش را برداشت و به آسمان برد تا در جمع همرزمان شهیدش آرام گیرد.