در سوک مهدی ورشابی
حسین علایی
مهندس مهدی ورشابی یکی از مخلصترین رزمندگان تأثیرگذار در پیروزیهای جمهوری اسلامی ایران در دوران جنگ، در بامداد روز یکشنبه هفتم آذر ماه 1400 پس از یک دوره بیماری رنج آور، چشم از جهان فروبست و خانواده و آشنایان و دوستان خود را با غم فراغ مواجه ساخت. او یکی از انقلابیون وفادار به منش و راه امام خمینی و از علاقمند ایشان بود که اکثر جوانی خود را در جبهههای جنگ و در دفاع از کشور عزیز صرف کرد. مهدی ورشابی از ابتدای شروع جنگ از مشهد به جبهه خوزستان رفت و در اهواز در کنار افرادی مانند شهیدان طرحچی، ناجیان و تقی رضوی قرار گرفت. آنها برای کمک به رزمندگان مدافع کشور، مهندسی جنگ جهاد را تأسیس کردند تا بتوانند در جبههها عملیات مهندسی انجام دهند و کمکهای فنی به یگانهای درگیر در مقابل دشمن متجاوز ارائه دهند.
مهدی یکی از دوست داشتنیترین افراد جهاد سازندگی بود که پا به پای فرماندهان جبههها در خطوط مقدم درگیری حضور مییافت. همه فرماندهان ارتش و سپاه و فرماندهان میدانی در جبههها او را میشناختند و به نظرات کارشناسی و کارهای او اعتماد داشتند.
مهدی از ابتدای حضور در جبههها با شهید محمد طرحچی که او هم اهل مشهد بود کار میکرد. در زمانی که طرحچی در روز یازدهم شهریور ماه سال 1360 در شحیطیه بین تپههای الله اکبر و شهر بستان در خوزستان در حالی که مشغول قنوت در نماز مغرب بود با اصابت گلول تانک دشمن به شهادت رسید، همرزم وی آقای مهدی ورشابی هم زخمی گردید. مهدی پس از این اتفاق به مدت حدود 7 ماه در بیمارستان بسر برد تا خوب شد و دوباره به جبهه بازگشت.
مهدی در اکثر عملیاتهای دوران دفاع مقدس حضور داشت. او از هر عملیاتی نکاتی را میآموخت و آنها را در اقدامات مهندسی جنگ جهاد بکار میگرفت. از جمله او در اواخر آذر ماه سال 1389 برایم تعریف میکرد که در عملیات نصر که در دی ماه سال 1359 انجام شد در کنار لشکر 16 زرهی قزوین حضور داشته و توانسته است به عمق مواضع ارتش عراق برود و از نزدیک و با چشم خود استحکامات و انواع سنگرها و چگونگی آرایش واحدهای دشمن را ببیند و بر روی آنها مطالعه کند. از همین هنگام بود که نیروهای مهندسی جنگ جهاد سازندگی توانستند علاوه بر آنچه میدانستند، شیو احداث سنگرهای انفرادی، مواضع توپخانه، سنگرهای اجتماعی و خاکریزهای نعل اسبی و احداث مواضع تانک را از قوای دشمن بیاموزند و بهتر از آنها را طراحی کرده و برای رزمندگان و نیروهای مدافع بسازند.
او در عملیات "فرمانده کل قوا خمینی روح خدا" نیز که در 21 خرداد ماه سال 1360 در دارخوین در نزدیکی آبادان انجام شد حضور داشت. مهدی ورشابی در آن عملیات در کنار رزمندگان اصفهانی که بعدها لشکر امام حسین علیه السلام را تشکیل دادند به حسین خرازی فرمانده دلاور و شجاع آن محور کمک می - کرد. او برایم تعریف میکرد که نیروهای داوطلب مهندسی جنگ جهاد در جریان آن عملیات، توانستند برای رزمندگان فداکار و پرانگیزه اصفهانی، خاکریزی به طول 3 کیلومتر را احداث کنند تا پس از تثبیت جبهه دارخوین در پشت آن پدافند نمایند. در آن عملیات رزمندگان اسلام توانسته بودند با پیشروی به سمت مواضع گردان زرهی صلاح الدین که جمعی تیپ 8 مکانیزه ارتش عراق بود، 3 خاکریز اول لشکر 3 زرهی ارتش متجاوز را به تصرف خود در آورند و به پیروزی برسند.
مهدی ورشابی با شهید تقی رضوی بسیار رفیق و دوست بود و همیشه در جبههها آنها را در کنار یکدیگر میدیدم. پس از شهادت رضوی، مهدی به جای او فرماندهی مهندسی جنگ جهاد را بر عهده گرفت و تا آخر جنگ به یاری رزمندگان مشغول بود.
پس از پایان جنگ هم گرچه از ظرفیت فنی و علمی و مدیریتی آقامهدی مثل بسیاری دیگر از فرماندهان دوره دفاع مقدس به خوبی استفاده نشد، ولی او به دنبال توسعه و آبادانی کشور بود. وی معتقد بود که با ساختن و پیشرفت و توسعه ایران عزیز میتوان ثمره انقلاب اسلامی را نشان داد و به توسعه معنویت کمک کرد. او برای مدتی هم قائم مقام سردار مرتضی قربانی برای احداث موزه جنگ در جوار مرقد امام خمینی رحمت الله علیه بود و تلاش زیادی داشت تا مظلومیتها و حماسه آفرینیهای رزمندگان را برای آیندگان به یادگار بگذارد.
در سالهای اخیر هر بار که او را میدیدم میگفت در حال مطالعه قرآن و تدبر در آیات آن هستم. او نکاتی از قرآن را برایم بازگو میکرد. مهدی به زندگی پس از مرگ میاندیشید و همیشه یاد شهدای عزیز را در ذهن و فکر خود داشت و برای تداوم راه آنها چاره اندیشی میکرد. او مصداق آی "من المؤمنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه فمنهم من قضی نحبه ومنهم من ینتظر وما بدلوا تبدیلا" بود که به انتظار لقاء الهی در حال با صفای خود زندگی را میگذراند.
یادش گرامی