دلتنگی اصلاحطلبان برای اغتشاشات خیابانی / اینجا شعبه «صدای اسرائیل» در تهران است!؟
در حال حاضر طیف تندروی اصلاح طلب در نقش «کاسبان تحریم» ضمن ارسال پالس به طرف غربی جهت زیاده خواهی و گستاخی، ایران را به عقب نشینی و امتیازدهی یکطرفه تشویق می کند.
سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابل استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
******
** اینجا شعبه «صدای اسرائیل» در تهران است!؟
«کوروش احمدی» فعال اصلاح طلب در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: «اصولا مهمترین ویژگی توافقات سیاسی بین دولتها فقدان ضمانت اجرای جدی و قطعی برای اعمال آنها به دلیل غلبه اصل فرادستی حاکمیت ملی است... اگر طرفی انگیزهای و منافعی برای ادامه پایبندی به تعهدات نداشته باشد، هیچ گونه تضمین سیاسی یا حقوقی یا عینی یا فنی نمیتواند تضمین کننده تداوم پایبندی جدی او به توافق باشد».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «باید توجه داشت که آنچه بر برجام رفت تا حدودی ناشی از ادامه تنش بین ایران و امریکا در حوزههای دیگر و مسکوت ماندن نکات نانوشته و ضمنی برجام است. اگر برجام با گامهای دیگر تکمیل نشود، بعید به نظر میرسد که بهطور کامل قابل اجرا باشد و آیندهای داشته باشد».
همچنین روزنامه آرمان در یادداشتی به قلم «قاسم محبعلی» فعال اصلاح طلب و دیپلمات سابق نوشت: «درحال حاضر مواضع ایران و آمریکا حداکثری است و نباید انتظار داشته باشیم خواستههای دو طرف به صورت کامل برآورده شود و خیلی هم بعید است چنین اتفاقی بیفتد. هم ایران و هم آمریکا باید پیشنهادات خود را تعدیل کنند تا مذاکرات به خوبی ادامه پیدا کند. موضوع مذاکرات بازگشت به توافق هستهای 2015 است. بنابراین اینکه خواستار باشیم که کل تحریمها برداشته شود نیاز به مذاکرات اضافه و توافق فراتر دارد. طبیعی است که توافق فراتر میتواند موضوعات دیگری را نیز در بر بگیرد».
در ادامه این یادداشت آمده است: «اگر میخواهیم به یک توافق پایدار برسیم باید ایران و آمریکا رودرروی هم بنشینند و کشورهای اروپایی و چین و روسیه هم، در به نتیجه رسیدن آن نقش داشته باشند. اگر توافق پایدار بین دو طرف شکل بگیرد دیگر نگرانی از اینکه تغییر دولت در آمریکا اتفاق بیفتد و مشکلی متوجه توافق شود، وجود نخواهد داشت».
جریان اصلاح طلب می گوید «برجام ناقص» است و باید با الحاق توان موشکی و قدرت منطقه ای ایران به متن توافق و دائمی کردن محدودیت های هسته ای، برجام تکمیل شود.
این دقیقا تکرار اظهارات ترامپ و بایدن و نتانیاهو و نفتالی بنت و دیگر دشمنان ملت ایران درباره برجام است. چندی پیش وزیر اطلاعات و امنیت اسرائیل گفته بود «بازگشت به برجام به شکل محدودیت هسته ای مانع بازدارندگی منطقه ای ایران می گردد و برای جلوگیری از جنگ باید محدودیت های بیشتری که بی شک شامل منطقه ای و موشکی می شود در توافق پیشرو اعمال گردد». این اظهارنظر بارها توسط دیگر مقامات فعلی و سابق و رسانه های اسرائیلی نیز مطرح شده است.
پیش از این «عباس عبدی» فعال اصلاح طلب در مطلبی نوشته بود: «وضعیت فعلی برجام محصول نادیده گرفتن روح برجام و نکات نانوشته آن است که به احتمال زیاد شفاهی یا بطور ضمنی اظهار شده است. در واقع برجام یک گام مهم و اولیه از مجموعه اقدامات و توافقات منطقهای بوده است و اگر قرار بود که موضوع هستهای حل شود و سایر مسایل باقی بمانند و حتی تشدید شوند، طبعا طرف مقابل به این وضع تن نمیداد، که نداد».
«احمد زیدآبادی» از فعالین اصلاح طلب و از دستگیرشدگان فتنه 88 نیز چندی پیش گفته بود: «اگر جمهوری اسلامی پیشاپیش خواهان ضمانت لازم برای تعهد روسای جمهور آینده امریکا به برجام است، باید آن را بهصورت معاهدهای بین دو کشور درآورد. تبدیل توافقنامه برجام به معاهده اما مستلزم تصویب آن در کنگره امریکاست که آنهم در صورتی امکانپذیر است که تمام مسائل مورد اختلاف دو کشور را دربرگیرد».
سردار سلیمانی - اسفند 97- با اشاره به نقشه دشمن و دنباله های داخلی آن برای اجرای برجام 2 و 3 گفته بود: «برای دشمن، این برجام، سهضلعی است نه یکضلعی. اوباما فکر میکرد به مرور زمان به دو ضلع دیگر میرسد، اما آدم عجولی که آمده (ترامپ)، اصرار دارد به سرعت برسد و تصورش این بود که میرسد. اینکه اصرار میکنند بر برجام 2 در منطقه، برای این است که میخواهند این تحرکی را که از ایران اسلامی به جهان اسلام روح و جان داده، این خونی را که در عالم اسلامی جریان پیدا کرده، بخشکانند. اگر العیاذبالله ما رفتیم و در برجام 2 شرکت کردیم، به همین تمام میشود؟ نه، برجام اصلی در داخل ایران است. تلاش آنها به اینجا منتهی نخواهد شد و برجام 3 هم خواهند داشت، چون دشمنان معتقدند که چشمه باید خشکانده شود و این چشمه، ایران است».
واقعیت این است که طیف تندرو اصلاح طلب حاضر است بر همه داشته های ایران چوب حراج بزند تا بلکه رضایت خاطر کدخدا! را به دست آورد. افراطیون اصلاح طلب در مقابل آمریکا دچار «عشق یکطرفه» و «مازوخیسم سیاسی» هستند؛ وضعیتی که آنان را به جایی رسانده که معتقدند: هرچه آن خسرو کند شیرین بود.
** حمله گازانبری به جریان انقلابی با برچسب «کاسبان تحریم»
روزنامه جمهوری اسلامی در مطلبی با عنوان «با کاسبان داخلی و خارجی تحریم» نوشت: «روسیه و چین هم کاسبان تحریمند ولی از نوع خارجی آن. مشکل اصلی کشور ما اکنون اینست که ما گرفتار کاسبان داخلی و خارجی تحریم هستیم که مانند دو لبه قیچی، منافع ملت را میبلعند و راه را بر حل مشکلات بینالمللی و رفع تحریمها میبندند».
در ادامه این مطلب آمده است: «در ماجرای برجام و تحریمهای ظالمانه آمریکا علیه ایران، رفتار روسیه و چین با ما کاملا سودجویانه و فرصتطلبانه بود. هماکنون نیز این دو کشور منافع خود را در شکست مذاکرات وین میبینند، زیرا در اینصورت است که میتوانند به روش سودجویانه و فرصتطلبانه خود با کشورمان ادامه دهند و از این کاسبی پرسود محروم نشوند».
جریانی که در اوج اقدامات خصمانه آمریکا و علیرغم سابقه سیاه کاخ سفید در لگدمال کردن توافقات بین المللی، ادعای «امضای کری تضمین است؛ اطمینان تهران از اجرای برجام» را مطرح کرد، حالا از لزوم بی اعتمادی در سیاست خارجی سخن می گوید.
اصلاح طلبان در سالهای گذشته همزمان با انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، با انتشار عکس روحانی در کنار اوباما و هیلاری کلینتون، رنگ عبای روحانی را با لباس هیلاری ست کرد و این طرح تبلیغاتی با بازخورد منفی افکارعمومی مواجه شد.
وقتی «جو بایدن» در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا پیروز شد، جریان اصلاح طلب با ذوق زدگی اعلام کرد که ایران شاهد یک «آبان رویایی» در سال 99 خواهد بود و بایدن به سرعت به برجام بازگشته و اجرای تعهدات آمریکا را از سر می گیرد و ما در زمانی کوتاه شاهد گشایش عظیم اقتصادی خواهیم بود.
مشکل جریان اصلاح طلب در سیاست خارجی این است که ایران را «رعیت» و آمریکا و اروپا را «ارباب» می بیند. این طیف معتقد است که ایران باید در مقابل آمریکا همانند برده ای در مسلخ و بره ای در مذبح باشد.
اما در دیپلماسی نگاه به شرق، نگاه ارباب و رعیتی به هیچ عنوان مدنظر نیست و اساس کار بر پایه تعامل دوسویه و احترام متقابل است.
در سیاست خارجی، هیچ کشوری صد در صد قابل اعتماد نیست اما تجربه ثابت کرده است که آمریکا صد در صد غیرقابل اعتماد است.
در حال حاضر روند سیاست خارجی در دولت سیزدهم به گونه ای است که با تقویت دیپلماسی منطقه ای و دیپلماسی نگاه به شرق، روند خسارت بار دولت قبل در سیاست خارجی و «کدخدا» قلمدادکردن آمریکا و محدود کردن دنیا به سه الی چهار کشور غربی، در حال جبران است.
«سعید خطیب زاده» سخنگوی وزارت خارجه در روزهای گذشته گفت: «برنامه جدیدی را در وزارت امور خارجه آغاز کردیم به عنوان نقشه راه و سندهای 20 ساله با کشورهای همسایه که با روسیه تقریبا نهایی شده است و مجوز آن را از هیأت دولت اخذ خواهیم کرد که مذاکرات را انجام دهیم و مانند نقشه راه 25 سالهای که با چین تدوین کردیم، با کشورهای عمده همسایه نیز بتوانیم اینها را انجام دهیم».
وی در ادامه گفت: «تا آن جایی که در این وقت کوتاه بتوانم عرض کنم، در حوزههای پولی و مالی و همچنین توسعه صادرات با کشورهای همسایه گشایشهای جدی اتفاق افتاده است. برای مثال در روابط با تاجیکستان در 100 روز گذشته عملا دو و نیم برابر تا سه برابر روابط اقتصادی وسعت پیدا کرده است. با ترکمنستان موانع را در سفر اخیر آقای رئیس جمهور مرتفع کردیم و با برخی از کشورهای همسایه نیز در حوزههای پولی و مالی گشایشها اتفاق افتاده و هم در دست پیگیری است و انشاءالله در روزهای آتی در حوزه خنثی سازی تحریمها خبرهای بهتری در راه است».
بر اساس نظرسنجی مشترک دانشگاه مریلند و مرکز افکارسنجی «ایران پول» که در اواخر مهر سالجاری انجام شده است، مردم ایران به سیاست جدید دولت در نگاه به شرق دید مثبت دارند.
در حال حاضر طیف تندروی اصلاح طلب در نقش «کاسبان تحریم» ضمن ارسال پالس به طرف غربی جهت زیاده خواهی و گستاخی، ایران را به عقب نشینی و امتیازدهی یکطرفه تشویق می کند.
** دلتنگی اصلاح طلبان برای اغتشاشات خیابانی
روزنامه شرق در مطلبی به نقل از «محمد مهاجری» فعال اصلاح طلب نوشت: «نباید جلوی اعتراضات مردمی را گرفت. باید اجازه داد مردم حرفهایشان را بزنند؛ گرچه مطمئن نیستم همه مردم حوصله داشته باشند برای رسیدن به خواستههایشان تجمع کنند. خدا کند روشهایی که برای خواستههایشان بیان میکنند، روشهای مسالمتآمیزی همچون تجمع، حضور در فضای مجازی و مطرحشدن خواستههایشان از فضای رسمی باشد».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «دولت بعد از مدتی به این نتیجه خواهد رسید که مملکتداری سخت است و آیا باز هم میتوان شعار داد که دولتهای قبل غربگرا، غربزده و وابسته بودند. بعد که سرها به سنگ بخورد مجددا روشهایی را که به دولتهای قبل اجازه اجرا ندادند، در این دولت اجرا میکنند».
در اسفند 95، فراکسیون امید مجلس دهم، چهره واقعی اصلاح طلبان را نمایش داد. براساس طرحی دوفوریتی که فراکسیون امید آن را کلید زده بود، نیروی انتظامی موظف - و به عبارتی مجبور بود - که هر کس به هر عنوانی در یک مراسم سوالی مطرح کرده و انتقادی کند را دستگیر و روانه زندان کند!
این طرح دوفوریتی در مقطعی کلید زده شد که با نزدیکی به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم سوالات از عملکرد دولت یازدهم و همچنین انتقادات از ناکارآمدی ها گسترش یافته بود.
یکی از کاربران فضای مجازی در واکنش به ابن اقدام نمایندگان اصلاح طلب مجلس دهم نوشت: «طرح دو فوریتی رو ببر هر جا خواستی بگو اینو گلو پاره کرده های آزادی بیان مصوب کردن! یه تست الکل میگیره ازت!». یکی دیگر از کاربران فضای مجازی نیز نوشت: «از فراکسیون امید به خاطرنشان دادن چهره واقعی اصلاحات تشکر می کنیم».
واقعیت این است که بخش اعظمی از طیف اصلاح طلب آلوده به رفتار دیکتاتوری است. این جریان هیچگاه حاضر نیست که صادقانه و منصفانه درباره نقش خود در ایجاد سوءمدیریت ها در سالهای گذشته به افکار عمومی پاسخ دهد. از عملکرد دولت روحانی، فراکسیون امید مجلس دهم، شورای شهر و شهرداری اصلاح طلب تهران - از سال 96 تا 1400- تا هزینه های سنگینی که به کشور در فتنه 88 تحمیل شد.
ولی در عوض، این طیف خوب بلد است که ژست آزادی بیان و شنیدن صدای مردم بگیرد. این فعال اصلاح طلب مدعی شده است که نباید جلوی اعتراضات مردمی را گرفت. جریان اصلاح طلب از یکسو در رفتاری قبیله ای، «ژنرال های خودخوانده» را تقدیس کرده و مانع چرخش مدیران شده و اجازه نمی دهد که شایسته گزینی صورت گیرد و از سوی دیگر «آقازاده های گردن کلفت» را ژن خوب و مدیر برتر جا زده و در مقابل رانت های این طیف سکوت می کند.
نکته قابل تأمل اینجاست که این طیف هم زمان جوانان عزیز کشورمان را به تجمعات خیابانی و انجام اقدامات ساختارشکنانه و آسیب به اموال عمومی و خصوصی تشویق می کند. جوانان عزیز کشورمان از نگاه افراطیون اصلاح طلب صرفا افرادی هستند که استعدادی جز طبخ آبگوشت بزباش و خورشت قرمه سبزی نداشته و باید در وسط خیابان بلوا کند و به عروسک خیمه شب بازی جریان تندرو اصلاح طلب بدل شود.
صندلی های هیات مدیره هلدینگ های اقتصادی برای آقازاده های اصلاح طلب است، صندلی مدیریت دهها شرکت خصوصی نیز برای ژنرال های خودخوانده است و کف خیابان سهم جوانان مردم!