دل پر پدیده ایران در VNL؛/ آقای پائز به خاطر بلایی که سرم آوردی از تو ممنونم!
پدیده ایران در لیگ ملتهای والیبال دل پری از سرمربی سابق تیم ملی دارد.
به گزارش "ورزش سه"، علیرضا مصلح آبادی فراهانی یکی از پدیدههای والیبال ایران در لیگ ملتهای اخیر بود. او که در دو هفته اول توسط موتا پائز به شکل کامل نیمکت نشین شده بود با جدایی این سرمربی برزیلی به شکل قابل توجهی خود را نشان داد و یکی از بهترینهای ایران در هفته پایانی مسابقات بود.
به همین بهانه گفت و گویی با مدافع تیم ملی والیبال ایران ترتیب دادیم که او در مصاحبه با ورزش سه صحبتهای جالبی را به زبان آورده است.
*حضور در تیم ملی آرزویم بود من از سال 96 در لیگ برتر بازی میکردم. حالا شاید خیلی در تیمهای مطرح بازی نمیکردم اما خدا را شکر که آن روند صعودی و رو به رشد خودم را به شکل آرام طی کردم. خدا را شاکرم که اکنون اینجا هستم و برای تیم ملی که حضور در آن آرزوی هر ورزشکاری است، بازی میکنم. حضور در تیم ملی یکی از آرزوهای من بود که خدا را شکر به آن رسیدم.
*المپیک که هیچ، بردن هم برایمان رویا شده بود فدراسیون صد درصد دنبال یک مربی خوب خارجی بود و در نهایت آقای پائز به ایران آمد. ایشان وعدههای زیادی داده و گفته بودند که المپیک برای ما رویا نیست اما شما دیدید که حتی بردن هم برایمان رویا شده بود چه برسد به المپیک. ایشان نباید قبول میکردند که برای این مدت کوتاه بیایند و سرمربی تیم ملی شوند. پائز هیچ شناختی از بازیکنان نداشت و این حرفی است که تمام جامعه والیبال ایران میزند. کاری به رزومه ایشان ندارم ولی مهمترین دلیل عدم موفقیت تیم ملی شناخت نداشتن ایشان از بازیکنان بود.
*پائز جز یک نفر، هیچکس را قبول نداشت ما در کادر فنی تیم ملی آقای علیزاده از شهرداری ارومیه، آقای مشجری از نیان الکترونیک و در نهایت آقای اکبری را از پیکان داشتیم. بازیکنان حاضر در تیم ملی نیز اکثراً از لیگ برتر بودند. میخواهم بگویم که کادر فنی از بازیکنان شناخت داشت اما آقای پائز اصلاً با مربیان تیم ملی مشورت نمیکردند. پائز فقط با کمک خود یعنی آقای لئوناردو آن هم به زبان پرتغالی صحبت میکرد؛ در صورتی که شما وقتی میخواهید مشورتی از کادر فنی بگیرید حداقل باید با زبانی صحبت کنید که بقیه هم بفهمند تا شاید بتوانند کمک کنند. حتی در برخی مواقع کمکهایی که به ایشان میدادند نادیده میگرفت و اصلاً کادر فنی ایرانی را قبول نداشت.
*دود این موضوع در چشم خود پائز رفت شاید پس ذهن ایشان تفکراتی بود که به واسطه آن نمیخواستند همکاری کنند و پیشنهادات را بپذیرند که در نهایت دود این موضوع نیز در چشم خودشان رفت. در رزومه ایشان هست و همه میدانند که این اولین بار بود که آقای پائز در لیگ ملتها حضور داشت. به نظر من خود ایشان هم از نظر عدم تجربه و جوی که تجربه میکردند تحت فشار بودند. به نظر من پائز تجربه لازم برای مربیگری تیمی که میخواهد هشت، نه بازی را ببرد و به المپیک صعود کند را نداشت.
*از پائز به خاطر بلایی که سرم آورد ممنونم نظر کادر فنی و مربیان بود که من در دو هفته اول بازی نکنم و هیچکس نمیتواند به این موضوع اعتراض کند. در کل دست آقای پائز درد نکند ایشان من را تشنه بازی کردند. من هشت بازی روی نیمکت بودم. هفته اول که به برزیل رفته بودیم در چهار مسابقه یک پوئن هم به من بازی نداد. هفته دوم بنا بر تفاقاتی که به وجود آمد و میخواستند به برخی بازیکنان بازی دهند مقابل برزیل من را به میدان فرستادند. نظر ایشان این بود که من بازی نکنم و هم من همین جا از آقای پائز تشکر میکنم. ایشان بلایی سر من آوردند که به قدری تشنه والیبالم کردند که نتیجهاش را دیدید.
*تشکر ویژه و جالب از رییس فدراسیون تشنه والیبال بودن و اینکه میخواستم خودم را ثابت کنم کمک کرد که در هفته سوم نمایش خوبی داشته باشم. بعد از بازی با ترکیه ما به کمپ اوزاکا رفتیم و تمرینات خیلی خوبی را در آنجا پشت سر گذاشتیم. آقای اکبری شناخت خیلی خوبی نسبت به تیم داشت و بعد هم که آقای تقوی اضافه شدند. آمدن ایشان انگیزه مضاعفی به ما داد. همانطور که میدانید ما در هشت بازی اول به حریفان باختیم اما ایشان به عنوان رئیس فدراسیون جوری با بچهها صحبت میکرد و با آنها انگیزه میداد که انگار تیم ملی هشت مسابقه را برده بود. آقای تقوی در کنار تیم بودند و پوئن به پوئن استرس کشیدند.
*بدون پائز شاید حداقل مرحله نهایی را میدیدیم قبل از شروع هفته سوم و در تمریناتی که در اوزاکا پشت سر گذاشتیم همه تمرکزمان را زیر نظر آقای اکبری روی نقاط ضعف تیم ملی گذاشتیم. از طرف دیگر سبک آنالیز کردن تیمها برای ما خیلی متفاوت شد. همه اینها به علاوه شناخت آقای اکبری و سایر کادر فنی از بازیکنان باعث شد که ما فعل خواستن را صرف کنیم و توانستیم دو بازی اول هفته سوم را مقابل آمریکا و هلند ببریم.
بعد از بازی اول مقابل آمریکا ماه 18، 19 ساعت بعد مقابل هلند به میدان رفتیم. در واقع خیلی خسته به سراغ بازی با هلند رفتیم در صورتی که آنها روز قبلش استراحت داشتند. هلند را هم هر طور که بود بردیم و دوباره باید 18 ساعت بعد مقابل فرانسه بازی میگردیم. دوباره شرایط به گونهای بود که فرانسه هم روز قبلش استراحت داشت. یعنی ما سه بازی سخت و پشت سر هم داشتیم در برابر رقبایی که همه روز قبلش استراحت کرده بودند. همه اینها شرایط را دشوار کرد و در نهایت به شکست مقابل فرانسه و آلمان منجر شد. با این حال اگر از اول چنین شرایطی برای تیم ملی به وجود میآمد شاید شرایط تغییر میکرد و ما حداقل به مرحله نهایی میرفتیم.
*خدا شاهد است که هیچوقت کم نگذاشتیم من یک قرارداد سه ساله با باشگاه پیکان دارم که یک سال آن گذشته است. هدف من ماندن در سطح بالا و بازی کردن در تیمهای خوب خارجی و لژیونر شدن است. در نهایت هدف کلی ما راضی کردن مردم از والیبال است. خدا شاهد است که هیچ جا کم نگذاشتیم ولی خب نتیجه حاصل نمی شد. از الان به بعد نه تنها هدف من بلکه تمام بازیکنان تیم ملی است که دوباره مردم به همان میزان قبل به والیبال علاقه داشته باشد.