دوشنبه 5 آذر 1403

رئیسی درباره بریکس دروغ گفت؟

وب‌گاه گسترش مشاهده در مرجع
رئیسی درباره بریکس دروغ گفت؟

مساله اصلی فعلی ایران، تحریم‌های سنگین پولی، بانکی و نیز تحریم در حوزه انرژی است، تحریم‌هایی که امکان سرمایه گذاری در حوزه انرژی را از ایران گرفته است.

مساله اصلی فعلی ایران، تحریم‌های سنگین پولی، بانکی و نیز تحریم در حوزه انرژی است، تحریم‌هایی که امکان سرمایه گذاری در حوزه انرژی را از ایران گرفته است و در عین حال بخش بزرگی از تحریم‌های سنگین بانکی ایران اصلا به آمریکا ربطی ندارد و تله تندروهاست که با نپذیرفتن اف ای تی اف علیه ایران به وجود آمده و باید از این افراد اکنون پرسید چطور در وضعیت عدم پذیرش FATF امیدوار هستید بتوانید با کشور‌هایی وارد رابطه گسترده‌تر شوید که حتی نمی‌توانید در بانک‌های آنان حساب باز کنید و یا پول خود را از آنان بگیرید؟

ایران عضو بریکس شد، خبری کوتاه که در روز‌های اخیر رسانه‌های نزدیک به دولت سیزدهم سعی کردند به آن ضریبی چند برابری بدهند و حتی بار دیگر از سقوط جهانی دلار و بی ارزش شدن پول آمریکا سخن بگویند، حرف‌های تکراری که پیش از این نیز بار‌ها گفته و تکرار شده است و با هر بار عضویت رسمی یا موقت ایران در سازمان و نهادی همین حرف‌ها تکرار می‌شود و از جمله تا پیش از این عضویت در بریکس گویا قرار بود همه این وعده‌هایی که اکنون داده می‌شود و سقوط بریکس و بقیه ماجرا‌ها را عضویت در پیمان شانگهای رقم بزند که به یک باره با عضویت تازه این بار نوبت به بریکس رسید تا هم سقوط دلار را رقم بزند و هم اقتصاد ایران را زیرو رو کند.

کما اینکه پیوستن ایران همراه با امارات، مصر، اتیوپی، آرژانتین و البته عربستان به بریکس نیز مانند دیگر اتفاقات جاری در کشور با یک نگاه و واکنش دوگانه همراه شد. از یک سو دولت و گروهی از کارشناسان و حتی منتقدان دولت، این اتفاق را به مثابه دستاورد بزرگ دیپلماتیک توصیف کردند که امتیازات مهمی را در حوزه اقتصادی و تجاری به دنبال خواهد داشت و در مقابل برخی تأکید دارند که تداوم تحریم‌ها و لاینحل ماندن لوایح FATF، عملا پیوستن ایران به هر پیمان بین‌المللی را کم‌اثر می‌کند. البته مشابه این فضای دوقطبی درخصوص پیوستن ایران به پیمان شانگهای هم مطرح بود و به نظر می‌رسد این نگاه و خوانش دوگانه همچنان ادامه داشته باشد. اما بریکس چیست؟

بریکس و ماجرای یک گروه تازه

به گزارش اقتصاد 24، بریکس BRICS نام گروهی به رهبری برخی از کشور‌هایی است که اقتصادی نوظهور در جهان دارند. برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی اعضای اصلی بریکس هستند. نام بریکس از حروف اول نام کشور‌های عضو به زبان انگلیسی گرفته شده است.

فعالیت این گروه در سال 2009 به صورت غیررسمی و با هدایت روسیه آغاز شد و هدف آن فراهم کردن بستری بود تا اعضای آن نظم جهانی تحت سلطه آمریکا و دولت‌های غربی را به چالش بکشند. این کشور‌ها روی هم 40 درصد از جمعیت جهان را تشکیل می‌دهند و کنترل یک چهارم اقتصاد جهان را بر عهده دارند.

این گروه به غیر از مسائل و نفوذ ژئوپولتیک، بر همکاری‌های اقتصادی و افزایش تجارت و توسعه چند‌جانبه متمرکز است. تصمیمات بریکس با اجماع آرا اتخاذ می‌شود و تمام کشور‌های عضو آن در گروه 20، متشکل از اقتصاد‌های بزرگ جهان عضویت دارند.

بریکس که زمانی همکاری بین چند کشور بزرگ رو به رشد با اقتصاد‌های ناموزون به شمار می‌رفت در سال‌های اخیر ساختار و شکل منسجم‌تری پیدا کرده است. این تغییر ابتدا محصول تمایل و ابتکار‌های چین بود، ولی پس از شروع تهاجم نظامی به اوکراین در اسفند 1400 مسکو نیز به تقویت بریکس تمایل پیدا کرده است.

حالا و در 24 اوت 2023، مقرر شد که تا سال 2024، شش کشور آرژانتین، اتیوپی، امارات متحده عربی، ایران، عربستان سعودی و مصر نیز به جمع این گروه اضافه شوند.

به گزارش اقتصاد 24، اما باید توجه کرد که هر چند اعضای گروه بریکس همگی به غیر از روسیه در رده کشور‌های درحال توسعه یا اقتصاد‌های در حال ظهور و بروز تازه هستند، اما به طور معمول به مدد اقتصاد‌های با رشد پرشتاب و فراگیر خودشان در کنار نفوذ تأثیرگذار بر امور جهانی و منطقه‌ای از دیگر کشور‌ها متمایز می‌شوند. در سال 2012 ترکیب‌بندی اسمی تولید ناخالص داخلی این گروه، 13.6 تریلیون دلار آمریکا برآورد شده بود و هو جینتائو، رئیس‌جمهور پیشین چین معتقد بود که گروه کشور‌های عضو بریکس، حامی و ارتقاءدهنده وضعیت کشور‌های در‌حال رشد و نیرویی برای حفظ صلح جهان هستند.

البته نکته جالب شاید این است که در حالی در ایران نزدیکان به دولت سیزدهم از پایان دلار سخن می‌گویند که برای دادن آمار از مساله تولید ناخالص بریکس نیز از متر و معیار دلار استفاده می‌شود.

دعوتی‌های تازه به بریکس و گسترشی با اختلاف

حالا، اما با همه حواشی موجود سه عضو بریکس یعنی آفریقای جنوبی، برزیل و هند در کنار روسیه و چین پذیرفته‌اند که از ژانویه سال 2024، یعنی چهار ماه دیگر، از ایران در کنار عربستان سعودی، امارات، مصر، اتیوپی و آرژانتین برای عضویت در این گروه دعوت کنند. در این میان عربستان سعودی می‌گوید پذیرش این دعوت نیازمند بررسی بیشتر است و هنوز در این باره تصمیمی نگرفته است.

البته بحث گسترش بریکس دستور جلسه اجلاس سه روزه این گروه در شهر ژوهانسبورگ در آفریقای جنوبی را کاملاً تحت‌الشعاع خود قرار داده و اختلافات میان اعضای آن را نیز در این زمینه آشکار کرده بود.

مساله گسترش بریکس به‌ویژه مورد اختلاف هند و چین، دو قدرت اقتصادی بزرگ این گروه و جهان بود، چرا که پکن می‌خواهد نفوذ خود را از طریق گسترش بریکس توسعه دهد، اما دهلی نو به نیات رقیب منطقه‌ای خود چندان خوش‌بین نیست.

دعوت شده، عضویت 4 ماه دیگر

خبر عضویت ایران در آینده نزدیک در این گروه البته ساعاتی پس از آن منتشر شد که ابراهیم رئیسی روز پنج‌شنبه برای شرکت در پانزدهمین نشست سران بریکس وارد آفریقای جنوبی شده بود. البته ایرنا نیز خبر قبول درخواست ایران برای عضویت در این گروه را با تیتر «ایران رسماً عضو بریکس شد» منتشر کرد، اما این در حالی بود که عضویت ایران و پنج عضو جدید دیگر از روز اول ژانویه سال 2024 است که رسمیت می‌یابد.

همزمان با این خبر نیز بود که محمد جمشیدی، معاون سیاسی دفتر رئیسی، روز پنج‌شنبه در توئیتر خود، عضویت ایران در بریکس را «پیشرفت تاریخ‌ساز و موفقیت استراتژیک برای سیاست خارجی جمهوری اسلامی» توصیف کرد.

بریکس و نقش روسیه و چین در این مجموعه

برای درک کارکرد بریکس شاید باید به دو کشور روسیه و چین در این گروه توجه ویژه‌ای کرد. چین اکنون و در جهان امروز یکی از دو قدرت بزرگ دنیای چند قطبی حاضر است و نمی‌توان به راحتی نقش چین را نادیده گرفت؛ چرا که در درجه اول، قدرت اقتصادی و جاه‌طلبی‌های ژئوپلیتیک گسترده چین آن را به نوع دیگری از دولت تبدیل می‌کند.

اما روسیه اکنون یک قدرت میانی، اما در حال افول است و جنگ اوکراین ضربات جبران ناپذیری به وجه آن زده و بنابراین، سیاست‌های این دو کشور فعال بریکس باید با منطق ژئوپلیتیکی متفاوتی نسبت به دولت‌های کلیدی تحلیل شود.

در این شرایط حالا طرح این پرسش جدی است که آیا پیمان بریکس قرار است به نهاد رسمی‌تری تحت هدایت چین تبدیل شود و یا هژمونی غرب را دچار چالش کند و اساسا این وعده که بریکس دلار را بی ارزش می‌کند، چقدر معتبر است؟

البته که روند بریکس تا حدودی چشم‌انداز چالشی آشکار برای غرب به همراه داشته است، به ویژه با توجه به اینکه 19 کشور دیگر قبلاً برای پیوستن به این گروه ابراز علاقه کرده بودند، اما بعید است که این تهدید به طور جدی محقق شود.

کما اینکه هند به عنوان یکی از کشور‌های تأثیرگذار بریکس با تلاش‌های چین برای استفاده از این سازمان برای گسترش هژمونی سیاسی خود حتما مخالفت خواهد کرد.

باید توجه داشت که عربستان سعودی، برزیل، ترکیه (که یکی از اعضای ناتو نیز هست)، هند و حتی آفریقای جنوبی هنوز روابط قابل توجهی با ایالات متحده و سایر کشور‌های کلیدی غربی، چه در زمینه امنیتی و چه در زمینه تجاری دارند و هر چند که ممکن است این کشور‌ها تا حدودی از غرب به معنای خاص آن آمریکا فاصله گرفته باشند، اما این فاصله گرفتن با مفهوم پیوستن به یک نهاد تحت هدایت چین و حامی روسیه که با ایالات متحده تقابل دارد، متفاوت است.

از سوی دیگر در حال حاضر، بریکس توانایی توسعه و اجرای یک دستور کار مشترک را نشان نداده و بنابراین قدرت نهادی بسیار کمی برای چین برای استفاده از آن وجود دارد. در نهایت، باید توجه داشت که سازوکار بریکس بر اساس اجماع عمل می‌کند. اضافه‌شدن احتمالی اعضای جدید که منافع خود را دارند، اتفاقا دستیابی به اجماع را دشوارتر از قبل خواهد کرد.

در این میان محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه پیشین جمهوری اسلامی ایران هم در مورد عضویت ایران در بریکس و آغاز این موضوع از ژانویه 2024 گفته است که دعوت از ایران برای عضویت در بریکس خبر خوبی است. وی در ادامه نیز تأکید کرده که سیاست خارجی نباید موضوع اختلافات داخلی باشد.

همچنین به گزارش اقتصاد 24، حسین جابری‌انصاری، به عنوان معاون سابق وزارت خارجه هم در مطلبی در واکنش به عضویت ایران در «بریکس» نوشت که نفی این موفقیت آشکار یا بزرگ‌نمایی درباره آثار مثبت آن، اشتباه است.

وی در این باره یادآور شد که دعوت از ایران (و پنج کشور دیگر) برای عضویت کامل در بریکس از آغاز 2024، موفقیتی برای ایران و مایه خشنودی همه علاقه‌مندان به منافع ملی و رشد و تعالی ایران است و نفی این موفقیت آشکار یا بزرگ‌نمایی درباره آثار مثبت آن، اشتباه است. مسائل سیاست خارجی نباید موضوع جدال‌های زیان‌بار جناحی باشد.

عضویت ایران در بریکس

در واقع شاید بهترین توصیف از عضویت در بریکس را نیز همین بتوان دانست، نه بزرگنمایی به رویه و اعلام بی نیازی به FATF و برجام و مذاکره و نه کوچک‌نمایی و بی ارزش انگاری آن هم در شرایطی که اساسا هنوز درک موقعیت خود بریکس و عضویت در آن روشن نیست.

در این میان عبدالناصر همتی، رئیس اسبق بانک مرکزی و رقیب سید ابراهیم رئیسی نیز در یادداشتی در این باره نوشت: «نظر به سیاست‌های سلطه‌گرانه آمریکا و تحریم‌های طولانی‌مدت علیه اقتصاد ایران، عضویت کشورمان در بریکس از اهمیت برخوردار است و خبری مثبت و یک سیاست راهبردی مفید است. البته این نکته را هم باید توجه کرد که تشکیل پیمان‌های منطقه‌ای و چندجانبه نظیر بریکس، اقدامی است توسط برخی کشور‌های نوظهور، عمدتا برای به چالش کشیدن توسعه نفوذ غرب و نیز در چارچوب تلاش برخی از آن‌ها برای دستیابی به بازار‌های با ثبات برای کالا‌های خود و کنترل نظم اقتصادی موجود جهانی.»

همتی همچنین توضیح داده است که صحبت در مورد ارز جدید بریکس به خودی خود یک شاخص مهم از تمایل بسیاری از کشور‌ها برای تنوع بخشیدن به دلار است. البته یک نظم جدید اقتصادی جهانی از ارز جدید بریکس یا دلارزدایی یک شبه پدیدار نخواهد شد. با وجود موانعی که بر سر راه دلارزدایی وجود دارد، عزم گروه بریکس برای اقدام نباید نادیده گرفته شود. از آنجایی که 5 کشور جدید از جمله ایران به بریکس خواهند پیوست، این گروه احتمالا برنامه دلارزدایی خود را افزایش خواهد داد. البته تلاش‌های دلارزدایی هم در سطح چندجانبه و هم در سطح دوجانبه با مشکلات جدی مواجه شده است.

ارز بریکس و رویای شکست دلار

اگرچه صحبت در مورد ارز بریکس شتاب بیشتری گرفته است، اطلاعات محدودی در مورد مدل‌های مختلف در دست بررسی وجود دارد. بلندپروازانه‌ترین مسیر چیزی شبیه به یورو خواهد بود، واحد پولی که 11 کشور عضو اتحادیه اروپا در سال 1399به تصویب رساندند. اما با توجه به عدم تقارن قدرت اقتصادی و پویایی سیاسی پیچیده در بریکس، مذاکره برای یک ارز واحد دشوار خواهد بود.

نسخه بریکس از یورو در حال حاضر بعید است. هیچ یک از کشور‌های درگیر تمایلی به توقف ارز محلی خود نشان نمی‌دهند. در عوض، به نظر می‌رسد هدف ایجاد یک سیستم پرداخت یکپارچه کارآمد برای تراکنش‌های فرامرزی به عنوان اولین گام و سپس معرفی یک ارز جدید باشد.

کما اینکه باید پذیرفت که همکاری در چارچوب بریکس و نظایر آن‌ها اقدامی است که در میان مدت و بلندمدت می‌تواند نتایج مثبت تجاری و اقتصادی برای ما داشته باشد، اما باید توجه شود که نیاز‌های ارزی، تجاری و سرمایه‌ای ایران بیشتر کوتاه‌مدت است. رقابت با قدرت‌های اقتصادی منطقه نظیر ترکیه و عربستان یک امر جدی است و فاصله عقب‌ماندگی ایران از آنها، که قرار بود در 1404 قدرت اقتصادی اول منطقه باشد، به سرعت در حال عمیق‌تر شدن است. کما اینکه با ادامه محدودیت روابط بانکی بین المللی و از همه مهم‌تر اصرار بر تداوم برنامه‌های نامناسب اقتصادی در کنار تداوم تحریم‌ها، ورود تکنولوژی و سرمایه خارجی به کشور را به عنوان موتور رشد و توسعه، محدود می‌سازد.

قدرت‌هایی نظیر چین و هند که به ترتیب قدرت‌های دوم و پنجم اقتصادی جهان هستند، در تلاش برای یافتن بازار برای کالا‌ها و خدمات خود و از همه مهم‌تر، ارتقای نقش خود در نظم بین‌المللی هستند و در عین تلاش برای ایجاد بلوک‌های چند جانبه برای رسیدن به مقصود خود، همکاری‌ها و روابط اقتصاد خود با غرب را نیز بی‌وقفه و بدون ایجاد تنش، گسترش می‌دهند.

در واقع از مجموع کشور‌های عضو بریکس و کشور‌هایی که عضویت آنان تا سال 2024 تایید شده است، به جز روسیه که بحران‌های جدی با غرب به دلیل جنگ اوکراین دارد و البته ایران به دلیل عدم به نتیجه رسیدن مذاکرات، الباقی نه فقط روابط سیاسی خوب که پیوند‌های اقتصادی قدرتمندی نیز با غرب و به خصوص آمریکا دارند و از همه مهم‌تر اینکه شبکه‌های بانکی آنان در پیوند جدی با بانک‌های جهانی و اقتصاد بین الملل قرار دارد و نه مثل ایران در قطع ارتباط کامل.

از سوی دیگر نکته جالب این است که مسئولان کشور گویا از شعار نه شرقی، نه غربی فقط به بخش دوم آن چسبیده اند و هر بار هر پیمان و عضویتی را می‌پذیرند و با شرق پیمان‌های تازه و گاه حتی نمایشی می‌بندند برای اینکه به هر شکل ممکن از مذاکره با غرب و آمریکا اجتناب کنند و عجیب اینکه در حالی FATF را نیز نمی‌پذیرند که حاضرند نظارت‌های شانگهای و بریکس و الباقی را بپذیرند و به آن تن بدهند. انگار که مساله فقط نام است و مثلا بر روی FATF اگر یک عنوان چینی، روسی و شاید هندی و این روز‌ها اگر عربی بگذارند احتمالا به سرعت آن را خواهند پذیرفت و جالب‌تر اینکه در حالی شوآف پیروزی برقرار می‌کنند که تمامی اعضای بریکس بدون استثنا عضو FATF هستند و اتفاقا با کشور‌های غربی و به خصوص آمریکا نیز نزدیکی قابل ملاحظه‌ای دارند.

عجیب‌تر اینکه در دو روز گذشته رسانه‌های نزدیک به دولت و جریان اقتدارگرایان به گونه‌ای نشان داده اند که گویا همه مشکلات بانکی و پولی و مساله تحریم‌های ایران با همین عضویت اکنون حل شده است و دیگر مشکلی نیست که لازم باشد برای آن چاره اندیشی شود و در این میان سوال است که مگر همه این موارد را یکبار با عضویت در پیمان شانگهای حل نکرده بودید، پس چطور مدعی وجودشان و حلشان با این بار بریکس هستید؟

حقیقت این است که مساله ایران تحریم‌های سنگین پولی، بانکی و همچنین تحریم در حوزه انرژی است، تحریم‌هایی که امکان سرمایه گذاری در حوزه انرژی را از ایران گرفته است و در عین حال بخش بزرگی از تحریم‌های سنگین بانکی ایران اصلا به آمریکا ربطی ندارد و تله تندروهاست که با نپذیرفتن اف ای تی اف پیش روی ایران به وجود آمده و باید از این افراد خوشحال اکنون پرسید چطور در وضعیت عدم پذیرش FATF امیدوار هستید بتوانید با کشور‌هایی وارد رابطه گسترده‌تر شوید که حتی نمی‌توانید در بانک‌های آنان حساب باز کنید و یا پول خود را از آنان بگیرید؟

چرا پذیرش این حقیقت که مسئول بخشی از تحریم‌های ایران اکنون خودتان هستید این همه برایتان سنگین است و تا کی می‌خواهید با هر پیمان تازه همان وعده‌های تکراری ناممکن را باز تکرار کنید؟

شاید وقت آن رسیده که تئوریسین‌های دولت رئیسی (اگر تئوریسینی هست) به این پرسش‌ها بالاخره پاسخ بدهند.

واکنش اتحادیه اروپا و آمریکا، آرامش همراه با ادامه همکاری‌ها

البته الحاق ایران به بریکس واکنش‌های خارجی هم به دنبال داشت. پیتر استانو، سخنگوی اتحادیه اروپا روز پنجشنبه در جمع خبرنگاران گفت که پیوستن اعضای جدید به ائتلاف بریکس مورد توجه این نهاد اروپایی قرار گرفته است. استانو در این باره گفت که اتحادیه اروپا عضو بریکس نیست، بنابراین، تصمیم برای گسترش این گروه کاملا بر عهده اعضای بریکس است و طبیعتا ما این تحول را مورد توجه قرار داده‌ایم.

از سوی دیگر دولت آمریکا نیز پس از آن‌که روز دوم شهریور، خبر پذیرش شش کشور دیگر به عضویت در گروه قدرت‌های اقتصادی نوظهور (بریکس) اعلام شد، گفت به همکاری با شرکای خود در سراسر جهان ادامه می‌دهد.

طرف آمریکایی البته بی دلیل چنین حرفی نمی‌زند، چرا که هند که یکی از اعضای تاسیس‌کننده بریکس است، در عین حال، متحد دیرینه آمریکا نیز محسوب می‌شود و در ماه آینده اجلاس گروه 20 را در دهلی‌نو برگزار می‌کند که علاوه بر قدرت‌های اقتصادی نوظهور، سران برخی از مهم‌ترین کشور‌های توسعه‌یافته نیز در آن گرد هم می‌آیند.