یک‌شنبه 4 آذر 1403

ربات‌های فرصت‌سوز تحولات جهانی!

وب‌گاه مشرق نیوز مشاهده در مرجع
ربات‌های فرصت‌سوز تحولات جهانی!

در ادبیات روابط بین‌الملل، فرصت‌طلبی و آپورچونیتی با عملگرایی و پراگماتیسم، دیدگاهی است که به صورت منفعت‌طلبانه به تحولات و رخدادهای جهانی نگاه می‌کنند

به گزارش مشرق، هادی محمدی طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: در ادبیات روابط بین‌الملل، فرصت‌طلبی و آپورچونیتی با عملگرایی و پراگماتیسم، دیدگاهی است که به صورت منفعت‌طلبانه به تحولات و رخدادهای جهانی نگاه می‌کنند و سیاست‌ورزی از خود نشان می‌دهند. ممکن است یک بازیگر با تکیه بر ابزار قدرت، نتواند بازی‌سازی بین‌المللی کند، ولی می‌تواند از صف‌بندی‌ها یا درگیری‌ها، رقابت‌ها و تنش‌های بین بازیگران دیگر و قدرت‌های بزرگ، متناسب با قواعد ارزشی یا منافع خود، فرصت بجوید و منافع ملی خود را با هوشمندی و با کمترین هزینه تأمین کند.

در کشور ما، فسادطلبان یا همان بانیان وضع موجود طی حداقل 40 سال گذشته، مدعی دانش، درک فضای بین‌الملل، قواعد بازیگری و هوشمندی هستند، هنگامی که اردوغان، برای کاستن از فشارهای غربی - اسرائیلی و عربی، بازی زیگزاگی بین روسیه و غرب می‌کند و حتی با سناریوی روسی در تحولات منطقه و جهان بازی می‌کند، آن را عملگرایی می‌خوانند، ولی اگر جمهوری اسلامی در جنگ امریکا و غرب با روسیه، به عنصر مؤثر بازی جنگ و اقتصاد روسیه تبدیل می‌شود و پروژه جنگی امریکا برای نابودی روسیه و اقتصاد اروپا و وابسته‌تر کردن اروپا به امریکا و نوسازی ذخایر تسلیحاتی فرسوده جنگی، امریکا را به چندقدمی شکست می‌کشاند، آن را خامی در سیاست‌ورزی معرفی و این‌گونه قلمداد می‌کنند که ایران، خود را سپر بلای روسیه کرده، است. در صف‌بندی جهانی، مقاله آن روشنفکر مشکوک MI6، آمارسازی «برنامه امریکا برای ایران» را چنان ریاضی‌مند می‌کند که 25 تریلیون دلار تولید ناخالص داخلی امریکا را بدون اشاره به جایگاه بزرگ‌ترین بدهکار جهان با بیش از 31 تریلیون دلار بدهی، ترسیم می‌کند.

«این قلم‌به‌دست»، برنامه مهار ایران را ازسوی ترکیه و عربستان می‌داند، حال آنکه به سادگی روشن است و هر دانشجوی سال اول روابط بین‌الملل می‌داند که نه‌تن‌ها این دو بازیگر در چنین جایگاهی نیستند، بلکه خود امریکا و همه متحدان منطقه‌ای‌اش، به مرزهای پایان نزدیک می‌شوند و تلاش آنها، در باتلاق است. دستگاه‌های سیاسی و مسئول کشور باید بدانند که طیف وسیع نفوذیان و بانیان وضع موجود در تمامی دستگاه‌ها از زمان خاتمی و با دستورالعمل تشکیلاتی، در مفاصل اساسی دستگاه‌ها و دانشگاه‌ها قرار گرفته‌اند تا حداقل کارکرد و نقش خود را در تردیدسازی ملی یا کند و متوقف کردن برنامه‌های ملی و پویا در سیاست خارجی دنبال کنند. این لشکر نامرئی در دستگاه‌های مسئول، در دو سال ریاست آقای رئیسی، حرکت برای مناسبات راهبردی با روسیه و چین را آنچنان کند کرده‌اند که نزدیک به توقف است و صدها امتیاز در عضویت ایران در شانگ‌های و بریکس و اورآسیا و رویکرد اقتصادی با همسایگان را «صفرنمایی» می‌کنند.

خوشبینانه‌ترین ارزیابی از ماهیت بانیان وضع موجود و نفوذی‌های مأموریت‌دار فرصت‌سوزی در سیاست خارجی، این است که آنان نادان‌های دانانمایی هستند که «الینه» تفکر غربی و ربات‌های فعال براساس برنامه سیستماتیک خود هستند، که البته طیف بزرگ جاسوسان و مزدوران و قلم‌به‌مزدهای آنان که مجازات را تحمل می‌کنند، کم نیستند. امروز یکی از عرصه‌های جنگ اقتصادی که غرب و شرق، لحظه‌ای را در آن از دست نمی‌دهند، جنگ کریدورهاست که انرژی، کالا، ارتباطات، حمل و نقل و بسیاری از امور را دربر می‌گیرد و توسعه مکران یکی از آنهاست. تمامی دست‌های مرموز و بانیان وضع موجود و مجریان طرح‌های انگلیسی که از دهه‌ها قبل به‌دنبال صفر نگهداشتن ظرفیت‌های کریدوری و بندری ایران هستند، فعال‌اند و راهبرد کند یا متوقف کردن یا تردیدسازی در برنامه‌های ملی اقتصادی و سیاست خارجی را که در تحولات جهانی، فرصت‌های طلایی و تکرارنشدنی هستند، هدف قرار داده‌اند. مبارزه با نظام سلطه، به سرانجام نمی‌رسد، مگر اینکه سیستم و ساختارها، با جدیت در مسیر سالم‌سازی قرار گیرند و بانیان وضع موجود به حاشیه بروند و تاوان خود را با سکوت کامل بدهند. فرصت‌های اقتصادی، تجاری، مالی با حداقل نیمی از جهان در دسترس ایران قرار دارد. رویکردهای دولت رئیسی برای نشاط اقتصادی در سیاست خارجی و به ثمر نشستن سفره‌های مردم، با پاکسازی در عقبه‌های ساختاری و مؤسساتی است.