یک‌شنبه 4 آذر 1403

روزی که محمدرضا پهلوی با چشمانی اشکبار از ایران فرار کرد

وب‌گاه فرارو مشاهده در مرجع
روزی که محمدرضا پهلوی با چشمانی اشکبار از ایران فرار کرد

امام (ره) یک ماه بعد در مصاحبه با خبرنگار تلویزیون سی بی اس امریکا خواستار محاکمه محمدرضا شدند. ایشان هر گونه ترک ایران توسط محمدرضا را «فرار» دانستند و متذکر شدند: «چنانچه فرار هم بکند هر جا باشد باید محاکمه بشود و اقل چیزی که بر اوست، علاوه بر اینکه باید جرایمی را که مرتکب شده جبران بکند، حبس ابد است. ولی همه می‌دانند که او دست به کشتار‌های عمومی زده و باید اعدام شود.»

«نمی‌توانید در زمان آرامش مملکت دیکتاتوری کنید و در زمان ناآرامی، دموکرات شوید» این جمله یکی از نزدیک‌ترین اقوام پهلوی به محمدرضاست.

به گزارش ایسنا؛ 42 سال قبل با پای خود کشور را ترک کرد، که اگر نمی‌کرد، مردم او را به سزای نزدیک به چهار دهه جنایت، هتک حرمت، مظلوم‌کشی، مزدوری و خوش‌رقصی برای حکام غرب و شرق می‌رساندند.

26 دی 1356 تاریخی است که مهر باطل شد بر پرونده رژیمی خورد که با حمایت انگلیسی‌ها به سلطنت قاجار پایان داد، دولتی که یک بار تاج پادشاهی را در سال 1304 بر سر شاه پدر گذاشت و 16 سال بعد به شاه پسر عنوان اعلی حضرت همایونی و شاهنشاه آریامهر عاریه داد.

بهانه محمدرضا برای ترک ایران «احساس خستگی» و «احتیاج به استراحت» بود، اما حلقه اشک چشمانش در فرودگاه مهرآباد، خبر از حقیقت دیگری می‌داد. احمدعلی مسعودانصاری، پسر خاله فرح پهلوی و از نزدیکان محمدرضا شاه گفت: «من دو بار در تبعید از شاه پرسیدم که چرا مملکت را ترک کردی و رفتی. محمدرضا بار اول در مکزیک به من گفت که اگر می‌ماندم، مرا می‌کشتند». سوالم را بار دوم در قاهره مصر تکرار کردم. این بار عصبانی شد و گفت: «چند بار بگویم اگر من دیکتاتور بودم، می‌کشتم و تا آخر عمر هم حکومت می‌کردم ولیکن من پادشاه هستم و سلطنت نمی‌تواند بر روی خون ادامه پیدا کند» بنده هم به او یادآور شدم «نمی‌توانید در زمان آرامش مملکت دیکتاتوری کنید و در زمان ناآرامی، دموکرات شوید.»

نتیجه سفر بدون بازگشت آخرین فرزند سلسله شاهنشاهی از ایران، شکسته شدن پایه‌های 2500 سال ظلم و جور و جنایت در کشور بود. در پی فرار محمدرضا پهلوی از ایران عزیز شر حاکمان و زمامداران مستبد و وابسته به قدرت‌های غربی و شرقی از سر ملت رنج کشیده کشورمان کم شد و مظلومان و زجرکشیدگان توانستند قد راست کنند. آنان بارقه‌های استقلال و آزادی را در کوران مبارزات ضد رژیم بار‌ها و بار‌ها به چشم خود دیدند.

«انقلاب ایران، انفجار نور بود». این جمله نزدیک‌ترین معنا به عمق تاثیرگذاری نظام انقلاب اسلامی است که از زبان یاسر عرفات، رییس جنبش فتح خارج شد. وی که جزو اولین مسؤولان خارجی و جهان اسلام بود که پس از پیروزی انقلاب اسلامی به دیدار بنیانگذار انقلاب اسلامی آمد رو به امام خمینی (ره) گفت: «آن‌ها - دشمنان انقلاب اسلامی - می‌گویند زلزله‌ای رخ داده، ما می‌گوییم که انفجار نور روی داده است».

محمدعلی ابرآویز، سراینده اشعار، آهنگساز و خالق سرود آهنگ‌های انقلابی با زبان موسیقی، اظهارات عرفات را با زبان هنر برای جان‌ها و گوش‌های انقلابیون «جاودان» کرد. «دیو چو بیرون رود فرشته درآید» برجسته‌ترین ملودی ابرآویز است. خودش با اشاره به نحوه تولید این اثر، گفت: قبل از پیروزی انقلاب و در کوران تظاهرات‌های مردم، یک روز شهید بهشتی از من خواست تا برای ساختن سرودی که حرف دل مردم باشد و در جهت این حرکت عظیم به کار بیاید، سرودی بسازم و من نیز با عشق و علاقه و با هزینه شخصی و در شرایط بسیار سخت از نظر نداشتن استودیوی ضبط موسیقی و با کمترین امکانات، سرود‌های خمینی‌ای امام، الله الله الله، لاتخف و چند سرود دیگر ساختم و به امام و انقلاب تقدیم کردم.»

عملکرد رژیم پهلوی در ماه‌ها و روز‌های پایانی، هتاک‌تر و بی‌پرواتر شده بود. شدت عمل سران نظامی و سیاسی حکومت پهلوی به حدی تند شده بود که آحاد مردم کمتر روزی با دستگیری، قتل عام، خونریزی و جنایت روبرو نباشند. عملکرد ضد انسانی محمدرضا و فرماندهان نظامی و سیاسی‌اش خاموش شدن شمع عمر این رژیم را نوید می‌داد به طوری که رهبر فقید انقلاب اسلامی نتیجه دیکتاتوری، فشار زیاد و اختناق رژیم پهلوی را «انفجاری عظیم در توده‌های زیر ستم» نام نهادند.

ایشان در گفت‌وگویی که دو ماه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی با خبرنگار تلویزیون تایمز انگلستان داشتند، بیان کردند: «اوضاع کنونی کشور بر ضد شاه اوج گرفته و ان شاءالله نزدیک است که به نتیجه قطعی برسد، که رفتن شاه و برقراری یک حکومت عادلانه است. شاه به صورت مقامی در سلطنت باقی نخواهد ماند و ما هم هرگز چنین اجازه‌ای نمی‌دهیم. رفتن او در صورتی است که فرار کند والا ملت ایران او را دستگیر کرده، محاکمه و مجازاتش می‌کند.»

امام (ره) یک ماه بعد در مصاحبه با خبرنگار تلویزیون سی بی اس امریکا خواستار محاکمه محمدرضا شدند. ایشان هر گونه ترک ایران توسط محمدرضا را «فرار» دانستند و متذکر شدند: «چنانچه فرار هم بکند هر جا باشد باید محاکمه بشود و اقل چیزی که بر اوست، علاوه بر اینکه باید جرایمی را که مرتکب شده جبران بکند، حبس ابد است. ولی همه می‌دانند که او دست به کشتار‌های عمومی زده و باید اعدام شود.»

پس از ترک کشور توسط محمدرضا شاه، بنیانگذار جمهوری اسلامی در همان ساعات اولیه خروج وی، در پیام کوتاهی که در جمع خبرنگاران حاضر در نوفل‌لوشاتو قرائت شد، بیان کردند: «خروج شاه از ایران اولین مرحله پایان یافتن سلطه جنایت‌بار پنجاه ساله رژیم پهلوی می‌باشد که به دنبال مبارزات قهرمانانه ملت ایران صورت گرفته است. من این پیروزی مرحله‌ای را به ملت تبریک می‌گویم و بیانیه‌ای خطاب به ملت صادر خواهم کرد. ما به‌زودی دولت موقت انتقالی را برای اجرای انتخابات مجلس مؤسسان و تصویب قانون اساسی جدید معرفی می‌کنیم و در اولین فرصت به ایران باز خواهم گذشت.»

واکنش امام (ره) به جنایت محمدرضا محدود به این پیام کوتاه نشد. ایشان در اولین دیدار با خبرنگاران خارجی در نوفل‌لوشاتو، گفتند: «خروج شاه، اولین مرحله پیروزی ملت ماست و ما مشکلات زیادی در پیش داریم و ملت ما باید بداند که مجرد رفتن شاه، پیروزی نیست بلکه طلیعه پیروزی است و البته این طلیعه را من به ملت ایران تبریک عرض می‌کنم و باید توجه داشته باشند که همان طوری که طلیعه پیروزی است، طلیعه خلع سلطه اجانب است و این تبریک، بیشتر از تبریک رفتن شاه است؛ و ما الان مسائل بسیار مشکل در پیش داریم و وارث یک مملکت از هم پاشیده‌ای هستیم، ما باید برای ترمیم آن با همت جمیع طبقات ملت قیام کنیم.... من از جمیع طبقات ملت با کمال تواضع تقاضا دارم که در این مشروع اسلامی و در این مشروع ملی همه با هم کمک کنند، همه دست به دست هم بدهند، اختلافات حزبی و مسلکی را کنار بگذارند، اختلافات قدیمی و جدیدی را کنار بگذارند، اختلافاتی که مربوط به احزاب است کنار بگذارند و همه با هم. با صدای واحد، با ید واحد. قیام کنند؛ قیام به امر مهمی که نجات دادن کشور است، نجات دادن این کشتی متزلزل است.»

ایشان 27 دی 1356 پس از خروج سراسیمه محمدرضا از کشور در پیامی خطاب به ملت ایران این اقدام را «فرار» توصیف و خطاب به ملت ایران سخنان مهمی را ایراد کردند.

در پیام مکتوب رهبر فقید انقلاب اسلامی آمده است: «فرار محمدرضا پهلوی را که طلیعه پیروزی ملت و سرلوحه سعادت و دست یافتن به آزادی و استقلال است به شما ملت فداکار تبریک عرض می‌کنم. شما ملت شجاع و ثابت قدم به ملت‌های مظلوم ثابت کردید که با فداکاری و استقامت می‌توان بر مشکلات هر چه باشد غلبه کرد و به مقصد - هر چه دشوار باشد - رسید. گرچه این ستمگر با دست آغشته به خون جوانان ما و جیب انباشته از ذخایر ملت، از دست ما گریخت، ولی به خواست خداوند متعال به‌زودی به محاکمه کشیده خواهد شد و انتقام مستضعفین از او گرفته خواهد شد؛ لکن قطع دست ستمکار از ادامه ظلم، به دست ستمدیدگان، فوری است. او رفت و به هم پیمان خود، اسرائیل - دشمن سرسخت اسلام و مسلمین - پیوست و جرایم و آشفتگی‌هایی را به جای گذاشت که ترمیم آن جز به تایید خداوند متعال و همت همه طبقات ملت و فداکاری اقشار کاردان و روشنفکر میسر نخواهد شد. اکنون در این طلوع فجر سعادت و پیروزی توجه عموم را به مطالبی جلب می‌کنم.»

امام خمینی (ره) در این پیام توصیه‌های چهارگانه‌ای را به مردم، جوانان، جریان‌های فکری و سیاسی، نیرو‌های انتظامی، نیرو‌های سه‌گانه ارتش، صاحب منصبان و درجه‌داران ژاندارمری بیان کردند.

ایشان از جوانان غیور در سراسر کشور خواستند برای حفظ نظم، با آن دسته از قوای انتظامی که به آغوش ملت بازگشته‌اند با تمام نیرو همکاری کنند و با کمال قدرت و جدیت نگذارند بدخواهان و منحرفان، آشوب و ناامنی کنند و به تظاهرات و شعار‌های پر شور علیه رژیم سلطنتی و دولت غاصب ادامه دهند.

بنیانگذار جمهوری اسلامی ادامه دادند: «اگر منحرفین و مخالفین اسلام بخواهند اخلالی به وجود آورند و نظم را به هم زنند، از آنان جدا جلوگیری کنند. باید ملت بداند که هر انحرافی و هر شعاری که مخالف مسیر ملت است به دست عمال شاه مخلوع و عمال اجانب تحقق می‌یابد. من از جمیع اشخاصی که انحرافی داشته‌اند و یا گرایش به بعضی از مکتب‌های انحرافی داشته‌اند تقاضا دارم که به آغوش اسلام، که ضامن سعادت آنان است برگردند که ما آنان را برادرانه می‌پذیریم. در این موقع حساس که کشور جنگ‌زده ما بیش از هر زمانی به اتحاد و اتفاق احتیاج دارد باید سعی شود که از هر اختلافی احتراز شود.»

امام خمینی (ره) همچنین به مردم وعده دادند: «دولت موقت برای تهیه مقدمات انتخابات مجلس مؤسسان به‌زودی معرفی می‌شود و به کار مشغول خواهد شد. وزارتخانه‌ها موظفند آنان را پذیرفته و با آنان همکاری صمیمانه کنند. این جانب به صلاح وزرای غیرقانونی می‌دانم که برکناری خود را اعلام کنند و خود را در مسیر ملت قرار دهند. به جمیع نیرو‌های انتظامی، زمینی، هوایی، دریایی، صاحب منصبان و درجه‌داران ارتش و ژاندارمری و... توصیه می‌کنم که دست از حمایت محمدرضا پهلوی - که مخلوع است و به کشور برنمی‌گردد و در خارج نیز با نفرت مردم مواجه است - بردارند و به ملت بپیوندند که صلاح دنیا و دین آنان در آن است.»

امام فرار شاه را اولین مرحله پیروزی خواندند و این واقعه را در حرکت تکاملی ملت مهم دانستند. ایشان از فرار شاه با عنوان طلیعه پیروزی یاد کردند و فرمودند: «رفتن شاه، پیروزی نیست بلکه طلیعه پیروزی است و البته این طلیعه را من به ملت ایران تبریک عرض می‌کنم و باید توجه داشته باشند که همان طوری که طلیعه پیروزی است، طلیعه خلع سلطه اجانب است. شما ملت شجاع و ثابت قدم به ملت‌های مظلوم ثابت کردید که با فداکاری و استقامت می توان بر مشکلات هر چه باشد غلبه کرد، و به مقصد - هر چه دشوار باشد - رسید.»

امام خمینی عامل فرار شاه را وحدت کلمه دانستند و افزودند: «این وحدت کلمه باعث شد که نه شاه با تمام قوایی که داشت و نه آن‌هایی که پشتیبانی از او می‌کردند مثل قدرت امریکا، مثل شوروی، چین، انگلستان - همه این‌ها پشتیبانی می کردند - لکن به واسطه همین قدرت ملت همه آن‌ها هم پشتیبانی شان را از او برداشتند؛ خودش هم فرار کرد.»

امام شاه را قدرت عظیم نامید که قدرت‌های دیگری از او حمایت می‌کردند؛ لذا فرار او را بیرون راندن یک قدرت عظیم خواند: «محمدرضا در عین حال که خودش یک قدرت عظیم بود، دنبال او هم همه قدرتها، همه قدرت‌هایی که در عالم بودند، با او موافق بودند و با ما مخالف، مع ذلک این نهضت، چون یک نهضت الهی بود، نه یک نهضت مادیگرایی، نهضت ملی، یک نهضت الهی یک نهضت اسلامی بود، از این جهت پیروز شد؛ و تمام قدرت‌ها نتوانستند این شیطان را نگه دارند؛ و رفت و دیگر برگشت ندارد.»

سخنان امام البته محدود به فرار شاه نشد. ایشان در ماه چهارم انقلاب در 8 خرداد 58 در جمع روحانیون و سپاهیان، بیان کردند: «اگر ما بخواهیم اسلام را حفظ کنیم و اینطوری که بخواهیم یک نمونه در عالم نشان بدهیم، ایران را بگوییم یک نمونه است، یک الگو هست، با رفتن شاه درست نمی‌شود؛ با رفتن ظالم‌ها درست نمی‌شود. اگر بنا شد که ظالم‌ها رفتند و ما یک دسته دیگر جای‌شان نشستیم، همان کار‌ها را به اندازه‌ای که قدرت داریم بکنیم، ما هم همان هستیم؛ ما هم همان رژیم هستیم؛ ما هم همان ظالم هستیم. این یک مطلبی است که باید همه بدانند و همه ملت باید بدانند؛ و در رأس آن‌ها این است که روحانیون و کسانی که مرجع امورند در همه جاها، دولت اسلامی. عرض بکنم که. ارتش اسلامی، همه قوای انتظامیه‌ای که حالا همه می‌گویند ما اسلامی هستیم و از طاغوت بیرون آمدیم و به اسلام گرایش پیدا کردیم، مجرد لفظ فایده ندارد؛ باید محتوا داشته باشد.»

عاقبت، شاه پسر به رسم شاه پدر سه سال بعد از فرار از ایران عزیز، در غربت مرد.