جمعه 2 آذر 1403

روشنگری هدف اصلی جهاد تبیین دفاع مقدس

وب‌گاه تابناک مشاهده در مرجع

موسسه اندیشه ناب

31 شهریور 1401، کشور در آستانه ورود به چهل و سومین سال جنگ از آغاز آن و سی و پنجمین سال جنگ از پایان آن است. در دوران پرفراز و نشیب پس از جنگ که مردم و کشور با سختی‌ها و دشواری‌های بسیاری روبه رو شدند، این درگیری مردم در یک حماسه گسترده تاریخ ساز بود که دل و جان همه را برافروخته می‌کرد و سبب تحمل سختی‌ها می‌شد. در ایام جنگ، فرزندان ملت سلحشور ایران عزیز در جنگی نا برابر و مظلومانه در برابر ارتش متجاوز بعث که توسط دوابر قدرت شرق و غرب و هم پیمانان شان حمایت می شد ایستادند و با مقاومت و مجاهدت مثال زدنی مانع از دست یابی آنان به اهداف پلیدشان شدند. عزت و افتخار آفرینی اینان به صورت پشتوانه سلاحشان بود و چنان کام مستکبرین و ایادی شان را تلخ کرد که پس از جنگ نیز حاضر نشدندملت ایران را به حال خود رها کنند؛ لذا با اعمال فشارها، تحریم‌ها و ایجاد بحران‌های گوناگون در حوزه‌های مختلف سیاسی، اقتصادی، نظامی، فرهنگی و اجتماعی، جنگ‌های متنوع دیگری را بر ملت ایران تحمیل کردند که تنها سرباز‌ها و ابزارهایش متفاوت بود. با این همه مردم بابصیرت ایران همانگونه که بحران جنگ را با رهبری مقتدرانه امام خمینی (ره) پشت سر گذاشتند، از بحران‌های بعدی نیز با رهبری امام گونه حضرت آیتالله خامن‌های (مدظله العالی) و با اسم رمز مقاومت یکی پس از دیگری عبور کردنه و خواهند کرد. اینک در هفته دفاع مقدس بار دیگر خاطرات حماسی - عرفانی آن دوران با شکوه و بی بدیل یادآوری شد و همانگونه که مقام معظم رهبری در ملاقات با پیشکسوتان و فرماندهان جنگ هشت ساله گفتند، با گذشت زمان، ابعاد و حقایق دفاع مقدس بیشتر و بهتر قابل درک می شود. از جمله این حقایق تبدیل جنگ هشت ساله از تهدیدی قطعی و بزرگ که نتیجه سیاست راهبردی امپراطوری نظام سلطه در دشمنی با جمهوری اسلامی و ملت ایران به شمار میرفت، به فرصتی بزرگ بود. (بیانات رهبر معظم انقلاب، 30/06/1401) ایشان در ادامه سخنان روشنگرانه خود، شور انگیز خواندن حقیقت دفاع مقدس را وابسته به سهم تغیر قدرت جوشان انقلاب، رهبری بسیار مؤثر امام و خصوصیات فاخر و برجسته ملت ایران دانستند و هشدار دادند که ابعاد این دفاع ماندگار هنوز برای مردم ناشناخته است و باید برای تبیین آن کار شود. بنابراین شمول جهاد تبیین که از رهنمود‌های سال گذشته ایشان است باید دفاع مقدس را نیز در بر گرفته و تمامی دست اندرکاران مراکز علمی، مطالعاتی و تحقیقاتی زیرساخت‌ها و زمینه‌های این اقدام ضروری را فراهم سازند. مؤسسه اندیشه ناب که از زمان تأسیس آن دیر زمانی می‌گذرد، رسالت خود را تبیین دفاع مقدس در قالب تاریخنگاری جنگ قرار داده است، ضمن تبریک سالگرد دفاع مقدس به مردم سربلند و سر فراز ایران، آمادگی خود را جهت تداوم این امر خطیر، تبیین ابعاد و مولفه‌های دفاع ماندگار ملت ایران اعلام میکند و وظیفه خود میداند که این امر مهم را در حد شایسته مورد اهتمام قرار دهد. در ادامه و در راستای تحقق رسالت فوق، موسسه اندیشه ناب، نخستین شماره یادداشت‌های نگاه خود را به تبیین خواسته ایشان در حوزه دفاع مقدس اختصاص داده است. مقدمه: بعد از طرح موضوع جهاد تبیین از سوی رهبرمعظم انقلاب اسلامی، تاکنون اظهار نظر‌ها و دیدگاه‌های مختلفی در این باره مطرح شده است. این نقطه نظرات عمدتا ً ناظر به طرح موضوعات کلی و بیان ضرورت انجام کارمی باشد. بدیهی است چنانچه مقصود مواجهه هوشمندانه و فعال بااین مهم باشد و جنبه تزئینی و تشریفاتی مبتنی بر اقدامات صرفا ً کمیت گرا مدنظرنباشد، لازم است پیش از هر اقدامی مبانی اندیشه، بینش و نگرش به موضوع"جهاد تبیین"بویژه در حوزه دفاع مقدس مطرح و درباره آن بحث و گفتگو شود. به همین جهت، به نظر می‌رسدجهاد تبیین در حوزه دفاع مقدس بر پنج پایه استوار است. نخست، ضرورت واهمیت موضوع، دوم، جهت گیری و رویکرد به موضوع، سوم، محتوا، چهارم، روش‌ها و ابزار‌ها و پنجم، وظایف ومسئولیتها. در این نوشته ابتداوضع موجودحاصل از تحلیل اقدامات انجام شده و در دست اقدام متولیان امر بیان گردیده وپس از آن محور‌های پنجگانه در قالب پرسش‌های اساسی که با مفاهم مرتبط می باشدآورده شده است. سپس نتایج آسیب شناسی وضع موجود منتهی به بخش پایانی مقاله یعنی "اصول پنجگانه جهاد تبیین دفاع مقدس"که حاصل مطالعات و نظرنگارنده می‌باشد اختصاص یافته است. برای مطالعه مشروح این نگاه به"گاهنامه دفاع ماندگار"شماره یک، توسط موسسه اندیشه ناب با عنوان: پرسش‌های اساسی جهاد تبیین دفاع مقدس رجوع نمایید. --------------------------------- تحلیل وضع موجود موضوع تبیین و روشنگری جزء اتفاقاتی است که از دوران دفاع مقدس در هر عرصه، صحنه و مقطعی با آن مواجه بوده ایم؛ اما امروزه به واسطه اینکه تمرکز دشمن در این صحنه است، رویاروئی با آنهم بایدمتناسب با آن باشد. باید اذعان کرد که شکل فعلی مواجهه جریانات و مجموعه های دارای مسئولیت که در این عرصه نقش آفرینی دارند، چه بخش های حاکمیتی و چه بخش های مردمی، سنخیتی متناسب با تلاش دشمن ندارد. اتفاقی که در این صحنه ها مشاهده می‌شود، حرکتی عادی برای موقعیتهای عادی است وبه همین دلیل برای رسیدن به هدف کافی نیست. رهبرمعظم انقلاب هم نسبت به تبلیغات، حرکت رسانه ای و مواجه با شبهات در بخش های مختلف صراحتا ً به عدم کفایت حرکت های فعلی اشاره می کنند که نیازمندحرکتی جهادی است. معنای جهاد، بذل وسع وبه کارگرفتن تمام توان است. نگاه عادی و طبیعی و حرکت های معمولی اداری قطعا ً پاسخ نمیدهد. این میدان نیازمندحرکتی تحولی، انقلابی، جدی جهادی و تبیینی است. چنانچه یکی از مهم‌ترین وظایف تبیین را پاسخ منطقی رفتار و تصمیمات، طرح‌ها و برنامه‌ها در دفاع مقدس بدانیم، در این صورت روشن می‌شود به دلیل ضعف هائی که تاکنون داشته ایم، نیازمند جهادی عمیق و کوششی پایدار و مستمر هستیم. ما در تبیین دفاع مقدس باید بتوانیم در حوزه توصیف و تحلیل استدلال‌های منطقی داشته باشیم تا بتواند به آیندگان اثبات کنیم چگونه با دست خالی و شهادت بهترین فرزندان این مملکت از تمامیت ارضی و نوامیس کشور دفاع کردیم. در این تبیین باید بتوانیم منطق اثبات قدرت و اقتدار نظام را در قبولاندن قرارداد 1975 به رژیم بع عراق با اتکای به توانمندی‌های خودمان منتقل کنیم، همان چیزی که پیش از این با زور و فشار ابرقدرت‌ها به عراق تحمیل شده بود. باید بپذیریم که تاکنون صرفا بر اساس مسائل عاطفی، هیجانی و احساسی جنگ (که در جای خود لازم است) با نسل جدید مخاطبین گفتگوکرده ایم، در حالی که نسل امروز به دنبال منطق و استدلال است و ما باید با این زبان با او تعامل کنیم؛ بنابراین آنچه امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند آنیم، کاربرد روحیه جهادی در یک امر منطقی و استدلالی است. ما باید بر کاربرد مفهوم جهاد در تبیین دفاع مقدس تاکید کنیم. پرسشهای اساسی جهاد تبیین دفاع مقدس مهم ترین پرسش دغدغه مندان دفاع مقدس آن است که جهاد تبیین در حوزه دفاع مقدس چگونه محقق میشود وما در این جهاد چه وظیف‌های داریم؟ درتوضیح پرسش اصلی و روشن شدن ابعاد آن، پرسشهای فرعی دیگری مطرح میشود که به طور مختصربه طرح آن‌ها پرداخته می‌شود: آیا باید توان موجود مصروف به تمرکز بر"ضرورتهاوفوریتها"یا"مهم هاو با اهمیت ها"باشدویااصولا در یک فضای عادی همه مسائل را به طور یکسان مطرح کنیم؟ آیا ما یک"نظام مدیریتی یکپارچه"در این جهاد داریم؟ به عبارت دیگر، آیا از قدرت هدایت و رهبری سازمانی (که نگاه به درون سازمان‌های مؤثر دارد) و آگاهی به محیط و میدان عمل (که نگاه به بیرون دارد) و توانایی اقدام (که معطوف بهتعامل درون سازمانیو برون سازمانیاین نظام مدیریتی است) برخورداریم؟ آیا در نظام هدایت و راهبری جهاد تبیین، از"انسجام نظری، رویکردی، تیمی و کارکردی" لازمکه معطوف به"اهداف و افق‌های روشن و مشخص"باشدبرخورداریم؟ به عبارت دیگر. آیا میان بینش، منشدانش، روش وکنش متولیان امر همسوییلازم وجود دارد؟ آیا"اطمینان بخشی و اعتماد سازی"لازم در مخاطبان و مشتریان جامعه در پذیرش چگونگی روایت و تبیین ایجاد کرده ایم؟ آیا این امر یک پروژه کوتاه مدت است که میًشود سریعابه هدف رسید؟ آیا در این امر توجه‌ها باید صرفا ً معطوف به کار‌هایی باشد که انجاممیدهیم یا کار‌هایی که نباید انجام دهیمرا نیز باید مورد توجه قرار داد؟ در واقع تا چه اندازه بر این امر آگاهیم که اقدامات ما در کدامیک از گروه اقدامات قرار میگیرد: اول، اقدامات"ایجایی و کنشی" (معطوف به جریان سازی) دوم، اقدامات"پدافندی و واکنشی" (در برابر تهاجمات) وسوم اقدامات"پرهیزی" (اقداماتیکه نباید انجام داد). آیا شناخت کافی از"مسیرمان"، "ایستگاه‌های اصلی"و"سرعت گیرها"یآن راپیدا کرده ایم که بتوانیم با تأمل از آن‌ها عبور کنیم؟ (سرعت گیر‌هایی مثل اختلاف برداشتها، فاصله‌های دوستی، کمرنگ شدن ارزش‌ها و...) آیا برنامه هایمورد نظر درجهاد تبیین از دو ویژگی"پیوستگی" (تداوم بخشی) و"تکامل بخشی" (بهبود مستمر و افزونگی) اقدامات و دستآورد‌ها برخوردار است؟ آیا شناخت کافی از"فرآیند چندعاملی"جهاد تبیین در دفاع مقدس داریم؟ به عبارت دیگر، آیا از ماهیت موضوعات فرابخشی، بین دستگاهی، پیچیدهونیازمندبهاقدامات متنوع و متفاوت با بهرهگیری از تمام ظرفیت‌ها و امکانات باخبریم؟ در واقع، آیا متوجه هستیم انجام اقدامات جهاد تبیین در دفاع مقدس، جریانی دستوری و خطی نیست، بلکه چرخ‌های از ارزیابی بازبینی و اقدام به صورت پیوسته و مداوم، تعاملی و اقناعی است؟ آیا سبک مدیریتی جهاد تبیین در حوزه دفاع مقدس میتواند از جنس آزمون و خطا باشد؟ در حالی که مخاطب و محور کار آن"انسان"، "جامعه"و در یک کلام"مردم"است؟ آیا تا چه حدبه سه پایه اصلی"سبک مدیریتی"جهاد تبیین در دفاع مقدس شامل، "پیدایی" (شفاف سازی اقدام)، "پویایی" (فرآیندسازی اقدام) و"پایداری" (معتبر بودن اقدام) باور داریم؟ از آنجا که واضح است حقوق، امری طرفینی و رابطهای دو سویه است و تعهد طرفین را بدنبال دارد، آیا با این نگاه، میپذیریم که همواره باید در تمامی تعاملات با مخاطبان، "مسئله تعهد"یعنی یک ارتباط ارزشی و منطقی دو طرفه بین متولیان و مخاطبان حفظ شود و این تعهد در تمامی رفتار‌های ما تسری یابد و تناقض نداشته باشد؟ و آیا میپذیریم که در این مسیر متولیان امر متقاعدشوندکه حتی اگر فعالیت و حضورشان در مسیر اهداف جهاد تبیین باشد. اما"نگاهشان"، "فرهنگشان"، "دیدگاهشان"و"نیت شان"ویژگی لازم را نداشته باشدمحصول آن‌ها چیزی جز بیهودگی نخواهد بود؟ آیا اصولا ً به انجام فعالیت‌ها و"پژوهش‌های محتوایی فاخر"بابرخورداری از ویژگی‌های "علمی"، "پژوهشی"، "مستند"و"مستدل"در عمل ملتزمیم؟ به عبارت دیگر، آیامیتوانیم مرز میان جهاد"تبیین وتبلیغ"را از هم باز شناسیم؟ آیا در مقابله با عوامل"تهدیدزا و مخرب"دشمنان، به انواع"تجهیزات و ابزار آلات"و "روش‌ها و شیوهها"ی عمل به منظور"فرصت سازی"در این جهاد مشرف و به آن مجهزیم؟ آیا ظرفیت‌های لازم برای بهره برداری از"منابع و سرمایه ها"ی آشکار وپنهان را در متولیان و سازمان‌های کارفرمایی مرتبط با حوزه دفاع مقدس ایجاد و آماده کرده ایم؟ آیا از نحوه استفاده و بکارگیری ظرفیتهای"غیر رسمی، غیر دولتی"که میتواند نقش مهمی را در جهاد تبیین ایفاکنند، باخبریم و جایگاه و نقشی برای حضور مؤثر آنهاقائلیم؟ به عبارت دیگر، آیا از ظرفیت لازم مدیریت وکارگردانی بازیگران و نقش پذیران عرصه‌های گوناگون برخورداریم؟ آیا"مقدس بودن""دفاع"می تواند استفاده از"هر ابزار و روشی"رابرای نشان دادن"تقدس" آندر جهاد تبیین"توجیه"نماید؟ و آیا... نتایج آسیب شناسی در پاسخ به پرسش‌های بالا می‌توان اینگونه نتیجه گرفت که باید پذیرفت تاکنون با نسل جدید مخاطبین صرفا بر اساس مسائل عاطفی، هیجانی و احساسی جنگ (که در جای خود لازم است) گفتگو کرده ایم. در حالی که نسل امروز به دنبال منطق و استدلال است و ما باید با این زبان با او تعامل کنیم؛ بنابراین آنچه امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند آنیم، کاربرد روحیه جهادی در یک امر منطقی و استدلالی است. ما باید بر کاربرد مفهوم جهاد در تبیین دفاع مقدس تاکید کنیم. به این ترتیب، با توجه به نتایج و آثارطرح ها، برنامهها، اقدامات و بررسی شواهد وقرائن موجود میتوان دریافت که با وجود زحمات دست اندرکاران و اظهارات فراوان و شعارها، موضوع جهاد تبیین دفاع مقدسدر عمل، در اولویت نبوده و نوعی احساس بی نیازی به آن مشاهده میشود. چنین وضعیتی با توجه به خروجی‌های ضعیف، بیانگر نوعی"بحران هویت و موجودیت"در موضوع جهاد تبیین در حوزه دفاع مقدس شد ه است. اصول راهنما درجهاد تبیین دفاع مقدس باتوجه به آنچه بیان گردید، جهاد تبیین در دفاع مقدس به عنوان یک فریضه قطعی و فوری با هدف روشنگری می‌تواند تاریخ ساز، ماندگار، اثر گذار و تحول بخش باشد. موفقیت دراین امر و دست یابی به این هدف والا در گرو اقدام در چهارچوب اصول را هنمای زیر است: اصل اول: حقیقت جویی و حقیقت گویی ارزش حقیقت برای بشربسیار بالاست. می‌توان مقوله حقیقت را مقوله «دانایی» یامقوله «دریافت واقعیت جهان» هم بنامیم، چرا که معنای دانایی غیر از آگاهی و رسیدن به جهان و درک کردن جهان نیست. به همین جهت در انسان گرایش به کشف واقعیتها آنچنان که هستندودرک حقایق اشیاءو دریافت جهان هستی واشیاءآن، آنچنان که هستند، وجود دارد. حسی که می توان آن رابه نام «حس حقیقت جویی» یا «حس کاوش» و یا «حقیقت پژوهی» مطرح کرد. از سوی دیگر حقیقت گویی به معنای راست گویی و صداقت، فضیلتی اخلاقی و نقطه مقابل آن یعنی کتمان حقیقت، یکرذیلتاست. از اینرو آوردن دلایل و مطرح کردن ادعاهای یاز جمله زیرعنوان مصلحت برایکتمان حقیقتوجهیاخلاقیبه آن نمیبخشد؛ چنانکه دروغمصلحت آمیزهمچنان فعلی غیراخلاقیاست و قیدمبهم و کشدار «مصلحت» قادر به رفع قبح اخلاقیآننیست. اخلاقیبه شمار آوردن کتمان حقیقتو دروغ به بهانهیمصلحت از جمله برآمده از خلط میانمفاهیمنظری «حق» و «اخلاق» است. با اینوصف، وظیفهیاخلاقیپژوهشگر ابراز حقیقتاستونمیتوان از وظیفهی اخلاقی «کتمان حقیقت» و پنهان کردن آندفاع کرد. عرصه جهاد امروز یعنی تبیین درست و علمی حقایق دفاع مقدس متناظر با زمان وقوع آن با منطق قوی سخن متین، عقلانیت کامل، زینت عاطفه، عواطف انسانی و مجهز به فکر و آگاهی‌های فراوان و به کارگیری اخلاق در جهت خنثی کردن وسوسه‌های دشمن که به منظور در ابهام نگه داشتن افکار و رها کردن اذهان مردم بخصوص جوانان است. این اصل با برخورداری از ویژگی‌هایی چون: راست گویی، صداقت داشتن، غلو نکردن، دروغ نگفتن. تحریف نکردن، سونگری نداشتن و جانبدارانه برخورد نکردن از طریق حذف تعلقات، می‌تواند امید تعمق در تبیین حقایق دفاع مقدس را فراهم سازد. اصل دوم: علمی و عقلانی بودن (عقلانیت) این اصل با برخورداری از ویژگی هایی، چون شناخت دقیق، فکر صحیح، روشمندی تحقیقی، استدلال کافی، استنادات لازم و معتبر و رعایت قواعد معین و پذیرفته شده علمی، تاکید بر تبیین دفاع مقدسدراین چهارچوب دارد. این امر درنقطه مقابل اعمال احساسات، عواطف، توهمات و مانند این‌ها قرار دارد که تبیین گری دفاع مقدس را برای تبیین خواهان صادق آن مورد خدشه قرار می‌دهد؛ بنابراین جهاد تبیین دفاع مقدس با تکیه بر این اصل که بیانگر عقلانیت و روشمندی علمی تبیین آن است. مخاطب آگاه تبیین خواه خود را مجاب ساخته و اقناعمینماید که با طیب خاطر بپذیرد: "از اول تا آخر. مسئله دفاع مقدس یک پدیده عقلایی و یکی از عقلانی‌ترین حرکات ملت ایران بود. "1 اصل سوم: جامعیت و جامع نگری از مهمتریناصولیکه درتبیین دفاع مقدسو پاسخهایتبینیبر آن استوار گردیده، اصل جامعنگری است. ایناصل میگوید، پاسخگویسؤالات و شبهاتدفاع مقدسبایدجامعیتلازم را در گستره مخاطب. ابعاد وجودیمخاطب (شامل بُعد بینشی، عاطفیو رفتاری) سطوح پاسخگویان، ابعاد مادیو معنوی پاسخگویان، همچنیننوع پاسخ، کیفیتپاسخگویی، اصول و روشتبیین، و نیزهمه ابعادتبیینرا منظور کند. در اینصورتتبیین هانبایدمقطعیو موردیو برایرفع تکلیفبوده و بهیکبعد از ابعاد مسئله توجه کند. شیوهجهادی تبیین دفاع مقدس باید به گونه‌ای باشدکه در پاسخ مخاطباناز جنبههایمختلف پاسخ و پرسشگر غفلت نکند و به گستره پرسشگران با سطوح مختلف و نگرشهایمختلف توجه نماید. ایناصل میتواندبه توانمندیتبیین گرانومتولیان امردراین جهاد بزرگمدد رساند؛ بنابراین در تبیین عمومی موضوع دفاع مقدسنگاه بخشیو گزینشیبهابعاد و موضوعاتنفیو نهیشده و تاکید می‌شود کهتبیین دفاع مقدسبایدنگاهیجامع داشته باشد و ایننگاه را بایدهمواره به عنوان اصلیاساسیدر اینجهاد، مراعاتنمود. اینکهدر معارفدفاع مقدسبه جهت مصالح مختلف به همه ابعادتبیینتوجه نکنیمویکسونگرباشیم. هشداریاست که بایدبدان توجهنمود. برخورد گزینشی، یکسوو یکجانبهنگریو نگاه بخشیبهمعارف 1 بیانات رهبر معظم انقلاب در آیین تجلیل از پیشکسوتان دفاع مقدس، 31/6/1399، دفاع مقدسمورد نقداست و آثار زیانباری برای کشور داردولذا نبایدبرخیحقایقرا پذیرفتهو برخی را رهاکرد. همچنین، توجه به سطوح مخاطبان از مواردیاست که بایدمنطبق بر اصل جامعنگریاتفاق افتد. رهاکردن سطوح عامه به بهانه تلاش علمیو از طرفیبیتوجهبه نکات و دقایقعلمیبه بهانه سادهگوییمسئل‌های است که مورد توجه بایدقرار گیرد. بنایتبیین دفاع مقدس بایدتوجه به همه سطوح عقلیو فکریمخاطبان باشد؛ لذا هم برایعامه مردم بیانو استدلالهایساده میآوردو هم براینخبگاناستدلالهایپیچیدهتری را بیانمیکند. از اینرو، زنان، مردان، کودکان، بزرگسالان، نحبگان، عامه مردم و افراد در حرَ ف و پیشههایمختلف مورد توجهجهاد تبیین دفاع مقدس هستند. گاهیبه همه ابعاد توجه نمیشود. توجهیکجانبهو بخشیبه حوزه معرفتیصرف، یاغلبه بعد عاطفی بدون توجه به حوزه شناختییاتمرکز بر بُعد رفتاریبدون مدنظر قرار دادن دوحوزه دیگر، مسیرتبیین را به انحراف کشانده و نمیتواندمقصودو هدفجهادرا محقق سازد؛ لذا توجه به ابعادمختلفبینشیو عاطفیو رفتاری، همه وهمه درتبیینمهم است. نکته دیگراینکهدر روش‌ها نیزبایدچنینجامعیتیمنظور گردد. ممکن است دریکپاسخ چند روش با هم مورد توجه قرار گیردیابرایگزینشیکروش مناسب همه روشهایمورد نظر محک بخورد. آنچنان که معلوم است در شیوههاو روشهایبیانمعارف و حقایق دفاع مقدسنیزبایدجامعیتلازم را لحاظ نمود و از همه ظرفیتهایروشیبهره برد. بهاینترتیب، روشن می‌شود که جهاد تبیین امری پیچیده است که ابعاد و عناصر گوناگونی در آن تاثیر گذارند. نگرش متوازن به همه جوانب و ملاحظه تمام ابعاد در سطوح متفاوت، درک این پیچیدگی را آسان نموده و حل آن را ممکن می‌سازد. در حقیقت جهاد تبیین با این اندیشه، سبک و سیاق جدیدی از این رویکرد را عرضه می‌سازد. رویکردی کهدارایماهیتیراهبردی، فرابخشیو ملیبا خصلتیمحلیو در نسبتیمعنیداربا سایرطرحهاو برنامه هاست. به همین جهت، توجه به موضوعات گوناگون، جامع نگرانه و چند لایه در زمان‌های متفاوت باید در دستور تحلیل و تبیین جامع نگرانه دفاع مقدس قرار گیرد. لذا، مادامی که خوانش جامع، همه جانبه، یکپارچه و متوازن نسبت به کلیت اهداف و نتایج مورد انتظار جهاد تبیین در دفاع مقدس صورت نگیرد، امید موفقیت در دست یابی به اهداف این جهاد نخواهد یافت. اصل چهارم: جذابیت ایناصل با برخورداریاز ویژگیهاییچون: تاکیدبر ابداع، نوآوریوهنرمندی در خلق اثر و تنوع در عرضه محصولات و تولیدات محتوایی فاخر مطابق با ذائقه‌های متنوع مخاطب جستجوگر حقیقت خواه و حقیقت جوی آگاه است. به اینترتیبحقیقت ناب دفاع مقدسرا به عنوان اصلیترینسرمایهخویشمورد توجه قرار میدهد و از اینرو لزومجستجوی راه کار‌های افزایشایجادجذابیت در چگونگی تبیین دفاع مقدس رابه عنوانیکفرصتگرانبهامورد تاکیدمی داند. به این ترتیب، ازآنجا که مقوله تبیین در مفهوم ذاتی و درونی خویش طبعا سازوکار‌های نو را می‌طلبد. لذا تغییر و تحول اساسی در عرضه تولیدات کم اثر، امری الزامی و ضرورتی انکار ناپذیر قلمداد می‌شود. به عبارت دیگر، تعامل با نسل نو و افزایش تمایل او برای درک حادثه بزرگ دفاع مقدس نیازمند خلاقیت و نو آوری در شناسایی راه کار‌های افزایش میزان جذابیت آثار تبیینی در این جهاد است. نکته‌ای که نباید از خاطر دور داشت اینکه نسل امروز بویژه جوانان به دنبال جذابیت وتبیین نیکوهستند. بنابراین جهاد تبیین دفاع مقدس بایدبا ایجادجذابیت‌های بیشتر بر دایره مخاطبان خود روز به روز بیفزاید. در این مسیرمیتوان بااستفاده از سینما، ادبیات، شعر، تئاتر و نظایرآن و بطور کلی مسائل هنری براحتی و با جذابیتهای بیشتری تبیین درست دفاع مقدس را به نسل های فعلی و آینده این مرز و بوم بازگو کرد. بطوریکه این تصویر براینسل‌ها گویاو مانا نگه داشته شود. اصل پنجم: انصاف انصاف در یک نگاه کلی و ماهوی یک فضیلت اخلاقی نفسانی است که برخاسته از وجدان و عقل آدمی است. انصاف بهرعایتحق، مساوات و برابر یدر رفتار بادیگران یا موضوعات، مطابق با عدالت، در پرداخت حقوق مردم بدون اعمال تبعیض اشاره دارد؛ لذا به لحاظ همین خصلت حق جویی و حقطلبی است که در اسلام جایگاه والایی داردو یکی از مهمترین دستورات دینی و اخلاقی مورد تاکیدبه شمار می‌رود. مهمترین مورد رعایت انصاف در مقام قضاوت کردن در تمامی موارد و شؤونات زندگی اجتماعی میباشد؛ به عنوان کسی که بایدجز حق و حقیقت، چیزدیگریرا منظور ندارد. اما اگر تحت تاثیرعوامل مختلف ویابه خاطرجانبداری و سونگری، یا تعصبات، تعلقات و یا حتی منافع شخصی و یا حمیت سازمانی به یک جهت متمایل شود، مسلما ً از مسیرعدالت و انصاف منحرف شده وبه همین جهت از عواقب انحراف از مسیرحق و انصاف ورزیبرحذر داشته شدهاست. انصافرا در مقابل عصبیت، مذموم قرار دادهاند؛ از اینروانسان منصف کسیاست که در رفتار و قضاوتهایشاز تعصب بیجانسبت به خود، وابستگان و دوستان، سازمان یا موضوعات مرتبطپرهیز کند و حقوق دیگرانرا ضایعنکند. بنابراین، انصاف به عنوان یک اصل مهم در تحلیل و تبیین دفاع مقدس بدینمعناست که به نفع مصالح و منافع مردم و کشور از تعصب یا حمیتی که به کسی یا سازمانی داریم دست برداریم. در این صورت ملاک داوری مان در تحلیل و تبیین نه بر مبنای سلیقه یا نظر شخصی، بلکه بر مبنای حق و عدالت باشد؛ لذا مهم تریم ویژگی‌های رعایت انصاف در جهت حق و عدالت را می‌توان توجه به زمانمندبودنحادثهدفاع مقدس دانست. بر این مبنا، قضاوت و تحلیل و تبیین ما در مورد اشخاص، طرح‌های عملیاتی، عملیات ها، رویکردها، راهبردها، تصمیمات، ظرفیت‌های سیاسی، پیش روی‌ها و عقب روی‌ها و... مبتنی بر مقدورات دانشی، تجربی، تجهیزاتی، تسلیحاتی، اطلاعاتی و نظیر آن در زمان وقوع دفاع مقدس صورت می‌گیرد. در این صورت است که تبیین و تحلیل بر مبنای قضاوت امروز، تعصبات احتمالی تبیین گر. تعلقات و مطلوبات او انجام نمی‌شود. با رعایت انصاف است که حقیقت آشکار می‌شود؛ بر عکس آنکه چنانچهبیانصافیدر تحلیل و تبیین باشد، کتمان حقیقتصورت می‌گیرد. با رعایت انصاف در چهار چوب اصول است کهنقد منصفانه. نقدپذیریمتواضعانه، نقد و انتقادمتقابل صورت می‌گیرد؛ لذا می‌توان حتی در جایگاه پژوهشگر جنگ و تبیین گر در جهاد تبیین دفاع مقدس به نقدمنصفانه (به عنوانیکعمل دوستانه، نه خصمانه) پرداخت. در چنین صورتی و چنین زبان گفتگو و بیان و گفتمانی است که مخاطب صادق ما به راستی و حق گویی و انصاف ما اعتراف و تبیین ما را از دفاع مقدس می‌پذیرد. در نتیجه از اثرگذاری مطلوب برخوردار بوده و در راستای هدف مورد نظر جهاد تبیین دفاع مقدس گام برداشته ایم. کلام پایانی: طی کردن راه سخت و دشوار جهاد تبیین دفاع مقدس مستلزم آمادگی مواجهه با دو نیروی بازدارنده وپیش برنده است: نیرو‌های بازدارنده، یامانع و مخل عبارت است ازمواجه با شکست‌های احتمالی، سردرگمی‌های موضعی روبرو شدن با سرعت گیر‌های راه، حتی توسط برخی دوستان و همرزمان دیروز و دشمنی دشمنان با تمام قوا که باید آمادگی تعامل با آن را داشته باشم. از سوی دیگر، در این مسیر سخت بانیروهای پیش برنده، مشوق، مقوم، محرک و شتاب دهنده روبه رو هستیم که عبارت است ازنیرو‌هایی که بااستمداد از عواملی، چون توسل، توکل، اعتماد به هدایت الهی در برابر پندار‌های منفی، امید به آینده، خوش بینی، نیت رضای خدا، استمداد از شهدا، عشق به ادای تکلیف اتحاد و اراده جمعی یکپارچه وتلاش مستمر، عقلانیت و تدبیر، جسارت و ریسک پذیری، عبرت (نه حسرت) وافزایش قدرت تحمل و بالا بردن ظرفیت خودحاصل می‌شود. ما امروز بیش از هر چیز نیازمندتقویت و ارتقاءبخشی نیروهای پیش برنده و شتاب دهنده برای خنثی سازی نیرو‌های بازدارنده درجهاد تبیین دفاع مقدس هستیم.