چهارشنبه 7 آذر 1403

رویداد بزرگ نهالکاری همگانی برای ایرانی سرسبز

خبرگزاری ایرنا مشاهده در مرجع
رویداد بزرگ نهالکاری همگانی برای ایرانی سرسبز

تهران - ایرنا - طی سال‌های اخیر و با توجه به عوامل طبیعی اعم از لکه های خورشیدی و همچنین عوامل انسانی در تشدید تخریب اکوسیستم‌ها، تغییراتی در شرایط آب و هوایی جهان به وجود آمده که موجب گرم شدن بیوسفر و در نتیجه، به خطر افتادن حیات برخی گونه‌های جانوری و گیاهی شده است.

با توجه به تغییرات متعدد آب و هوایی متاثر از عوامل طبیعی و همچنین تشدید کننده انسانی در چند دهه اخیر، موجبات افزایش دی اکسید کربن فراهم شده و با این فرایند، کره زمین در حال گرم شدن است. این روند به تعبیری غیر متعارف، به گونه ای پیشرفت کرده که وضعیت بارش ها (نوع، میزان و شدت) به شدت تغییر یافته و خشک سالی های متعدد، سراسر جهان را فرا گرفته است.

تغییر نوع بارش از برف به باران، زمستان های زودرس و کم بارش، پراکنش نامناسب بارندگی، وقوع باران های رگباری و سیل آسا، کاهش نم باران در مناطق مرطوب، آغاز رویش و جوانه زنی گیاهان پیش از شروع فصل بهار و.... از جمله این تغییرات برشمرده می شوند. بر این اساس است که مجامع بین المللی باتعیین استراتژی وبرنامه ریزی های مدون و بلند مدت، راهبردهایی را برای کاهش انتشار گازهای گلخانه ای (mitigation ) و سازگار نمودن اکوسیستم ها با تغییرات اقلیمی (adaptation) به کشورهای عضو ارائه نموده اند.

لذا کشور ایران نیز به عنوان سیزدهمین کشور آلوده کننده محیط زیست، تعهداتی دارد که می بایست به آن عمل نماید. در این راستا و در جهت حفاظت از محیط زیست و همسویی با جامعه جهانی، مجموعه قوانینی در کشور به تصویب رسیده که متولی اجرای آن، سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور است.

از جمله مواردی که در برنامه های اجرائی این سازمان قرار گرفته، عبارت است از: استفاده از گونه های بومی و با نرمش اکولوژیکی زیاد، کشت و توسعه گیاهان دارویی صنعتی، بهره گیری از گونه ای مثمر و اقتصادی در پروژ های جنگلکاری و توسعه جنگل، برنامه ریزی برای احاله مدیریت عرصه های منابع طبیعی در قالب ماده 3 قانون حفاظت و بهره برداری، رعایت زمان مناسب تر کاشت بذور و نهال های گلدانی با مشارکت همگانی و در آغاز بارش های سالانه.

طی سال های اخیر و با توجه به عوامل طبیعی از جمله: لکه های خورشیدی و همچنین عوامل انسانی در تشدید تخریب اکوسیستم ها، تغییراتی در شرایط آب و هوایی جهان به وجود آمده که موجب گرم شدن بیوسفر و در نتیجه، به خطر افتادن حیات برخی گونه های جانوری و گیاهی شده است. خشک سالی های متعدد، افزایش دوره های خشکی، کاهش بارش های سالانه، پراکنش نامناسب بارندگی، افزایش دما، زمستان های سرد و کم بارش، باران های سیل آسا و رگباری و..... از جمله این تغییرات بوده که در چند دهه اخیر، شرایط زیست بوم ها را به شدت تحت تاثیر قرار داده است.

بی تردید، نقش انسان به عنوان عامل تشدید کننده در ناپایداری اکوسیستم ها: تخریب سرزمین، جنگل زدائی، امحاء پوشش گیاهی با هدف به اصطلاح توسعه شهری، ایجاد آتش سوزی های عمدی و سهوی درزیست گاه های طبیعی، انتشار گازهای گلخانه ای و همچنین تغییرات کاربری بدون در نظر گرفتن قابلیت اراضی، بر کسی پوشیده نیست.

ضمن آنکه تجمیع عوامل طبیعی و انسانی، شرایط را در زیست کره به گونه ای رقم زده است که در صورت عدم توجه کافی به این روند شتابان و مخرب، در آینده نه چندان دور شاهد نابودی بسیاری از زیست بوم ها خواهیم بود. اما از طرفی نیز انسان می تواند، نقش مثبت خود را در تعدیل وضعیت موجود به شکلی ایفا نماید که تا حدود زیادی این شرایط تغییر یابند. چرا که انسان این توان را دارد که با تعیین استراتژی و راهبردهای کلان، از منابع آب و خاک بهره وری بهینه نموده و با افزایش پوشش گیاهی و تنوع زیستی، در پایداری زیست بوم ها و همچنین سازگاری اکوسیستم ها با تغییرات اقلیمی، به صورتی موثر اقدام نماید. در این راستا، نقش تمامی کشورهای جهان و از جمله ایران با پوشش جنگلی 8.7 درصد از مساحت کل کشور، بسیار حائز اهمیت است.

بر این اساس و با توجه به تعهدات ایران در مجامع بین المللی مبنی بر کاهش انتشار گازهای گلخانه ای و نظر به اینکه سرانه فضای سبز در کشور، رقمی معادل 0.17 هکتار (کمتر از یک چهارم میانگین جهانی) می باشد، در این جهت قوانین متعددی در کشور به تصویب رسیده است. از جمله این قوانین عبارت است از: ماده 15 قانون افزایش بهره وری کشاورزی و منابع طبیعی، ماده 38 قانون برنامه 5 ساله ششم توسعه اقتصادی و مواد 22، 24 و 27 قانون هوای پاک، که سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور موظف گردیده سرانه فضای سبز در کشور را در طی 10 سال، به 0.25 هکتار ارتقا داده و با تحقق این روند، ایران در زمره کشورهای بالای 10 درصد پوشش جنگلی قرار گیرد.

با توجه به این مهم و نظر به اینکه با افزایش پوشش درختی، درختچه ای، بوته ای و علفی، شرایط را برای: تعدیل درجه حرارت، تلطیف هوا، کاهش اثر گازهای گلخانه ای، تولید اکسیژن، ترسیب کربن، جذب دی اکسید کربن و گرد و غبار، حفاظت از منابع آب و خاک، نفوذپذیری آب، جلوگیری از فرسایش و تولید رسوب و غیره مهیا می سازند، لذا سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری، تمامی اهتمام خود را معطوف به آن داشته که در اولین گام، با شروع برنامه نهالکاری همگانی به تعداد 14 میلیون اصله نهال جنگلی، مرتعی و بیابانی و در سراسر کشور، حرکتی نوین و تاثیرگذار را درجهت تحقق اهداف فوق، پایه گذاری نماید.

تحقیقات متعددی در زمینه نقش جنگلها و مراتع در پایداری اکوسیستم ها به انجام رسیده و مشخص گردیده است که هر هکتار جنگل2000 - 500 مترمکعب آب را درطی سال نفوذ می دهد و همین سطح از پوشش جنگلی، 2.5 تن اکسیژن تولید می نماید (ویکی پدیا. تیر ماه 1398). به این عملکرد، جذب گرد و غبار در حد 68 تن در هکتار و ترسیب کربن 8 تن در هکتار و ذخیره 30 تن دی اکسید کربن را می توان اضافه نمود ( ستویلیکا. 1390). از طرفی نیز برخی تحقیقات انجام شده بر روی جنگل های شمال آمریکا، گواه این واقعیتند که با توجه به دیرزیستی و کهنسالی این جنگل ها، در 60 سال آینده قابلیت جذب دی اکسید کربن را تا حدود زیادی از دست خواهند داد و به تعبیری دیگر، 78 درصد ذخیره CO2 این جنگل ها پر شده و تنها 22 درصد ظرفیت برای ذخیره سازی موجود می باشد (ایرنا. آذر ماه سال 1398).

بر این اساس و با توجه به لزوم احیاء و توسعه جنگلها در سراسر جهان و از جمله کشور عزیزمان ایران، نقش جنگلکاری و توسعه جنگل در کاهش انتشار و سازگاری اکوسیستم ها با تغییرات آب و هوایی، بیش از پیش آشکار می شود.

در سال های نه چندان دور و پیش از شدت گرفتن روند تغییرات آب و هوایی، کاشت نهال های ریشه لخت در نیمه دوم اسفند ماه هر سال و در هفته ای موسوم به منابع طبیعی، مرسوم بود. زیرا که در سنوات گذشته و پیش از نام گذاری روز ملی درخت کاری، سرمای زمستان به حدی بود که نهال در حالت کمون و خواب کامل Dormancy قرار داشت و تحت آن شرایط، غرس نهال به هیچ عنوان محدودیتی را برای رویش طبیعی گیاه، ایجاد نمی نمود. اما در طی چند دهه اخیر و با توجه به تغییرات اقلیمی و به تبع آن تغییر فصول، شرایط کاشت نهال های ریشه لخت در هفته منابع طبیعی وجود نداشته و بر این مبنا، ضمن تشریک مساعی با بخش های علمی و تحقیقاتی، بهترین راهکار، تغییر زمان کاشت نهال و بذر در فصلی مناسبتر تشخیص داده شد.

نتیجه گیری 

با امعان نظر به مراتب فوق و به دلیل تعهدات ایران در مجامع و کنوانسیون های بین المللی، برای کاهش آلایندگی و انتشار گازهای گلخانه ای و همچنین در جهت سازگاری زیست بوم ها برای مقابله با تغییرات اقلیمی، اقدامات موثری در سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزدذاری کشور در حال تکوین است که در صورت تامین منابع مالی متناسب با این حجم از عملیات، آینده ای نوید بخش برای پایداری هر چه بیشتر اکوسیستم ها در پیش خواهد بود. البته در این راستا، علاوه بر اعتبارات دولتی، جذب منابع مالی بین المللی و جهانی نیز می تواند بسیار راه گشا باشد و در این صورت، تحقق اهداف از پیش تعیین شده زیست محیطی و جلوگیری از گرامایش کره زمین، دست یافتنی تر از گذشته خواهد شد.

بی تردید، نقش جنگل ها و مراتع بر کاهش آلاینده های جوی و حتی ارضی، بر کسی پوشیده نیست. ضمن آنکه افزایش پوشش گیاهی موجب؛ تولید اکسیژن، حفظ منابع آب و خاک، جذب دی اکسید کربن و گرد و غبار، ترسیب کربن، افزایش سازگاری با تغییرات اقلیمی، تلطیف هوا، کاهش آلودگی های صوتی، افزایش نفوذپذیری آب، تغذیه سفره های آب زیرزمینی، کاهش فرسایش و تولید رسوب، کنترل روان آب های جاری و کاهش خطر سیل می گردد.

در این ارتباط و با عنایت به تکالیف قانونی و جایگاه سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری در حفظ، احیاء و توسعه از منابع طبیعی کشور، برنامه ریزی مدونی مبتنی بر اصول علمی و تحقیقاتی در دستور کار قرار گرفته که با رعایت زمان کاشت مناسب تر بذر و نهال، نقطه عطفی را در آینده زیست بوم های کشور بر جای خواهد گذاشت. از جمله این تاثیرات مثبت، می توان به موارد ذیل اشاره نمود:

1- استفاده از گونه های بومی و با سرشت اکولوژیکی زیاد، زیست گاه ها را به شرایط طبیعی گذشته باز خواهد گرداند.

2- حضور و مشارکت مردم در اجرای طرح های منابع طبیعی، موجب حمایت هر چه بیشتر جوامع هدف و در نتیجه، حفاظت و صیانت از عرصه های منابع طبیعی می گردد.

3- با کاشت به موقع بذر و نهال گلدانی پس از اولین بارندگی پائیزی، نونهال می تواند از نزولات آسمانی به مدت چند ماه استفاده نماید.

4- چاله های کاشت نهال و بذر، به مثابه آبگیر عمل نموده و روان آب های جاری، درآنها ذخیره می شوند.

5- با احداث سامانه های آبگیر در پای چاله ها، استحصال روان آب صورت گرفته و آب بیشتری در اختیار بذر و نهال قرار می گیرد.

6- تغییر زمان کاشت نهال های گلدانی پس از اولین بارندگی پائیزی، ضریب زنده مانی گونه های مغروس را افزایش می دهد.

7- رعایت زمان مناسب کاشت نهال، از هزینه های واکاری، مراقبت و آبیاری به شدت می کاهد.

8- احتمال کاشت نهال های ریشه لخت پس از فرایند کمون Dormancy، شرایط برای استقرار و زنده مانی این گونه نهال ها نیز بیش از پیش فراهم می گردد.

*س_برچسب‌ها_س*