سومین عامل مرگ در محیط کار را چرا جدی نمی گیرند؟/ مرگ در کسری از ثانیه

اقتصادنیوز: سال گذشته، فقط در استان تهران، 91 نفر بر اثر برقگرفتگی جان خود را از دست دادند؛ آماری تکاندهنده که از سوی مدیرکل پزشکی قانونی استان تهران اعلام شده و زنگ خطر جدی برای وضعیت ایمنی برق در کشور بهصدا درآورده است.
به گزارش اقتصادنیوز، روزنامه شرق نوشت:
برقگرفتگی از آن دست حوادثی است که نه سر و صدایی دارد و نه فرصتی برای نجات. در سکوت، میکُشد.
حالا آمارها میگویند که تنها در سال گذشته، 91 نفر در استان تهران با همین مرگ خاموش روبهرو شدهاند؛ رقمی که پشت آن نه فقط عدد که زندگیهایی از دسترفته و خانوادههایی داغدار ایستاده است. این گزارش، روایتی است از مرگهایی که میشد رخ ندهند، اگر ایمنی جدی گرفته میشد.
سال گذشته، فقط در استان تهران، 91 نفر بر اثر برقگرفتگی جان خود را از دست دادند؛ آماری تکاندهنده که از سوی مدیرکل پزشکی قانونی استان تهران اعلام شده و زنگ خطر جدی برای وضعیت ایمنی برق در کشور بهصدا درآورده است.
از میان این جانباختگان، 83 نفر مرد و تنها 8 نفر زن بودهاند؛ شکاف جنسیتیای که نشان میدهد مردان، به دلیل اشتغال بیشتر در مشاغل فنی، ساختمانی و پرخطر، بیشتر در معرض این نوع حوادث مرگبار قرار دارند.
مرگی در کسری از ثانیه
برقگرفتگی یکی از سریعترین و مرگبارترین حوادث روزمره است؛ اتفاقی که میتواند در یک لحظه جان انسانی را بگیرد یا باعث آسیبهای جبرانناپذیر شود. بر اساس دادههای پزشکی قانونی، استان تهران در سالهای گذشته بهطور متوسط، سالانه حدود 80 فوت ناشی از برقگرفتگی را ثبت کرده، اما در سال گذشته این رقم با افزایش 13 درصدی به 91 نفر رسیده است. این رشد نگرانکننده، ضرورت بازنگری فوری در سیاستهای ایمنی و پیشگیری را برجسته میکند.
خانهها و کارگاهها؛ میدانهای مین خاموش
بیشتر قربانیان یا در خانه و حین استفاده نادرست از تجهیزات برقی دچار حادثه شدهاند یا در محیطهای کاری، بهویژه پروژههای ساختمانی و صنعتی که در آنها ایمنی برق رعایت نشده است. نبود آموزش، استفاده از وسایل معیوب یا غیراستاندارد، سیمکشیهای خطرناک و ضعف جدی در نظارت، از عوامل کلیدی در شکلگیری این حوادث هستند.
کارشناسان تاکید دارند که پیشگیری از برقگرفتگی، مستلزم مجموعهای از اقدامات هماهنگ است؛ از آموزش مستمر و فرهنگسازی گرفته تا استانداردسازی تجهیزات و نظارت سختگیرانه بر ایمنی کارگاهها. آنها میگویند تهیه دستورالعملهای ساده و کاربردی برای مردم و کارفرمایان میتواند از بسیاری از این مرگهای تلخ جلوگیری کند.
وقتی کار، جان میگیرد
برقگرفتگی، تنها بخشی از تصویر بزرگترِ بحران ایمنی شغلی در ایران است. کارگران کشور، بیش از آنکه قربانی حوادثی غیرقابل پیشبینی شوند، قربانی بیتوجهی مزمن به اصول ایمنی در محل کارند. بررسی آمارهای دهسالهی اخیر از سوی پزشکی قانونی، واقعیتی هولناک را آشکار میکند: از سال 1392 تا پایان 1402، دستکم 15 هزار و 997 کارگر در کشور بر اثر حوادث شغلی جان باختهاند. در این میان، 2215 نفر، یعنی نزدیک به 14 درصد، تنها بر اثر برقگرفتگی جان خود را از دست دادهاند.
علل اصلی مرگ کارگران در محیط کار، به ترتیب شامل سقوط از ارتفاع، اصابت اجسام سخت و برقگرفتگی است. با این حال، آمار جدیدی که پزشکی قانونی از ششماهه نخست سال 1403 منتشر کرده، ابعاد نگرانکنندهتری را به تصویر میکشد: جانباختن 1077 کارگر فقط در شش ماه، به معنای میانگین 6 تا 7 فوت در هر روز است. رقمی که اگر برای کل سال تعمیم داده شود، از مرگ بیش از 2100 کارگر در یک سال خبر میدهد.
آمارهایی که یکدیگر را نقض میکنند
نکته قابلتوجه آن است که آمار اعلامشده از سوی وزارت کار یا تأمین اجتماعی بهمراتب کمتر از آمار پزشکی قانونی است، زیرا صرفاً کارگران بیمهشده و رسمی را در برمیگیرد. آمار پزشکی قانونی، جامعتر است و کارگران غیررسمی، مهاجران و شاغلان پروژهای را نیز پوشش میدهد. با این وجود، بسیاری از فعالان کارگری باور دارند که حتی این دادهها نیز همه حقیقت را بازتاب نمیدهند.
پنهانکاری سیستماتیک در انتشار اطلاعات، موجب شده تصویر دقیق و کاملی از وضعیت ایمنی کار در کشور در دست نباشد. شکاف آماری بین نهادهای رسمی، گواهی بر همین ابهام است. علیرضا رئیسی، معاون پیشین وزارت بهداشت، اخیراً در یک همایش تخصصی اعلام کرده است که سالانه حدود 10 هزار کارگر در کشور در اثر حوادث شغلی جان خود را از دست میدهند. اگر این رقم دقیق باشد، یعنی روزانه حدود 27 کارگر، رقمی که بهطرز چشمگیری از آمار رسمی فراتر میرود و حاکی از بحرانی عمیق و پنهان در حوزه ایمنی کار است.
برقگرفتگی؛ سومین قاتل پنهان در محیطهای کاری
در دل این بحران، برقگرفتگی همچنان یکی از مرگبارترین عوامل در محیطهای کاری باقی مانده است. استفاده از کابلهای غیراستاندارد، عدم وجود سیستمهای محافظ، نبود آموزشهای پایهای و کوتاهی کارفرمایان در اجرای الزامات ایمنی، بهویژه در مشاغلی چون جوشکاری، برقکشی، تأسیسات صنعتی و پروژههای ساختمانی، منجر به مرگ هزاران کارگر شده است.
وقتی آمار ما را با جهان مقایسه میکنیم
نگاهی به کشورهای توسعهیافته نشان میدهد فاصلهای قابل توجه میان ایران و جهان در زمینه ایمنی برق و محیط کار وجود دارد. در آمریکا، طبق آمار مراکز OSHA و CDC، سالانه حدود 100 تا 150 نفر بر اثر برقگرفتگی فوت میکنند. در آلمان، این عدد در سال 2015 تنها 36 نفر بوده و در ژاپن طی سه سال فقط 31 مورد فوت ناشی از برقگرفتگی ثبت شده است. حتی اتحادیه اروپا با آن وسعت صنعتی، میانگین سالانهای در حدود 1000 مرگ ناشی از برقگرفتگی دارد که در مقایسه با جمعیت، عددی پایین و کنترلشده محسوب میشود.
علت اصلی این تفاوتها، در رعایت سختگیرانهی استانداردهای ایمنی، آموزش همگانی، نظارت مداوم و اجرای جریمههای سنگین برای متخلفان نهفته است.
مرگی که قابلپیشگیری بود
در ایران اما، هرچند قوانین لازم وجود دارد، ولی اجرا نمیشوند. بسیاری از کارفرمایان برای کاهش هزینهها، از آموزش کارگران، خرید تجهیزات ایمن یا نظارت مهندسی صرفنظر میکنند. قربانیان اصلی این وضعیت، کارگران کمدرآمد، مهاجران بیپناه و شاغلان فاقد بیمه هستند؛ کسانی که اغلب در سکوت و بدون بازتاب رسانهای از دنیا میروند و حتی نامشان نیز در آمارهای رسمی ثبت نمیشود.
تا زمانیکه سیاستگذاران برای اجرای جدی استانداردها، فرهنگسازی گسترده، بازرسیهای مستمر و مجازات متخلفان اقدام نکنند، مرگ روزانه کارگران چه از طریق برقگرفتگی و چه سایر حوادث شغلی همچنان تکرار خواهد شد؛ مرگهایی خاموش که در واقع، قابل پیشگیریاند.
همچنین بخوانید ما را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید