سیاستمداران ایرانی؛ محسن پیرهادی
تهران - ایرنا - محسن پیرهادی جوان همیشه خندان عالم سیاست از جبهه اصولگرایان محسوب میشود که سابقه مدیرمسوولی روزنامه رسالت و عضویت در شورای شهر تهران را نیز در کارنامه خود دارد. او از جوانهای موفق سالهای گذشته است که مسوولیتهای مهمی را تجربه کرده و هماکنون بهعنوان نماینده مردم تهران در مجلس یازدهم ایفای نقش میکند.
محسن پیرهادی در مرداد 1359 خورشیدی در تهران به دنیا آمد و در همین شهر نیز دوران کودکی و نوجوانی خود را سپری کرد و چنانکه خودش میگوید: من عموما دوران جوانیام خیلی زود سپری شد؛ یعنی از 20 سالگی به صورت جدی سرکار رفتم.
پیرهادی 20 ساله بود که با همسرش که 18 سال داشت و به قول خودش رفت و آمد خانوادگی داشتند یا به عبارتی پدرشان پیش از انقلاب دوست بودند و هر 2 خانواده به خوبی از هم شناخت داشتند، ازدواج کرد. او در خصوص ازدواجش می گوید: عروسیمان برای نزدیکی به خانه پدریم در سالنی معمولی برگزار شد. در آن زمان در حد عرف جامعه بود و خیلی تشریفاتی نبود، یک یا 2 نوع غذا هم بیشتر نبود.
شروع زندگی پیرهادی با کمک پدرش بود و به نقل از خودش که می گوید: پدرم برای شروع زندگی یک آپارتمان کوچک 60 متری یک خوابه به ما دادند. در کل چه آن زمان که اوایل زندگی مشترکمان بود، چه الان خرج زندگیمان چندان زیاد نیست. من و همسرم چه در خرید پوشاک و چه لوازم زندگی اهل تغییر و تحول نیستیم. مثلا یک لباسی که خریدهایم تا خراب و فرسوده نشود، لباس نو نمیخریم. این جدای بحث این است که اصلا پولی برای خرید داریم یا نه حتی اگر هم پول داشته باشیم، روش زندگیمان این گونه است.
همسر پیرهادی لیسانس ادبیات فارسی دارد و خانهدار است که حاصل زندگی آنها 2 فرزند پسر به نام های علی و محمد است که دانش آموز هستند.
تحصیلات
پیرهادی تحصیلات ابتدایی تا دانشگاه خود را در تهران سپری کرد. وی در مقطع کارشناسی ادیان و عرفان تحصیل کرد و در مقاطع کارشناسی ارشد علوم سیاسی و دکتری در رشته روابط بینالملل دانشگاه علامه طباطبایی درس خود را به پایان رساند و چنانکه خودش می گوید: من درس خواندنم، متغیر بود. یک دورههایی بسیار درس خوان بودم، یک مقاطع تحصیلی کمتر. در دوران ابتدایی و راهنمایی بیشتر از دبیرستان و مقاطع فوق لیسانس و دکتری بیشتر از لیسانس درس میخواندم.
مسوولیتهای اجرایی
نخستین مسوولیت اجرایی و مهم پیرهادی را باید حضور او در شورای شهر تهران دانست؛ هنگامی که وی از اعضای نزدیک به گروه آبادگران اسلامی بود و در 1392 خورشیدی همراه با فهرست منتخب و نهایی این گروه به شورای شهر دوره چهارم راه یافت. این دوره از 1392 آغاز و پایانش مصادف شد با انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم که لیست امید اصلاح طلبان در شورای اسلامی شهر و ریاست جمهوری به پیروزی رسیدند.
پیرهادی در شورای شهر عضو هیات رییسه و رییس کمیته نظارت شورای شهر و یکی از اعضای کمیسیون بند 20 نیز بود. وی پس از شورای شهر در 9 خرداد 1397 جایگزین مرتضی نبوی مدیرمسوول سابق روزنامه رسالت شد. همچنین صاحب امتیاز هفته نام «شهر امید» نیز است. او در زمان شهرداری محمد باقر قالیباف، مسوولیت های مختلفی را تجربه کرد که از آن جمله می توان به معاونت امور اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران در مناطق مختلف (منطقه 3 و منطقه 7) اشاره کرد. او همزمان، مدیر امور اجتماعی و فرهنگی شورای اصناف کشور نیز بود و در سازمان بسیج شهرداری تهران، نقش آفرینی می کرد و هم اکنون به عنوان یکی از نمایندگان مردم تهران در مجلس یازدهم شورای اسلامی ایفای نقش می کند.
همچنین از جمله دیگر عنوان های اجرایی پیرهادی می توان به «معاون برنامهریزی و توسعه شهری سازمان فرهنگی هنری منطقه 6 شهرداری تهران»، «مدیر امور بازرگانی شورای اصناف کشور»، «دبیر اولین طرح ضیافت کشور»، «مدیر مالی و ذیحساب دانشکده جهانگردی متعلق به سازمان ایرانگردی و جهانگردی»، «مسوول راه اندازی دبیرخانه سنجش عدالت در شهر تهران»، «مدیر اجرایی ستاد ساماندهی آسیب دیدگان اجتماعی شهرداری تهران» و «مسوول گروه تحقیق و تفحص مجلس شورای اسلامی مستقر در معاونت دانشجویی سازمان مرکزی دانشگاه آزاد» اشاره کرد.
فعالیتهای سیاسی
پیرهادی به عنوان فردی اصولگرا فعالیت سیاسی خود را شروع کرد و با نزدیک شدن به شخصیت های اصولگرای قدیمی توانست نام خود را در این جریان مطرح کند. البته همانگونه که خودش نیز می گوید پدرش از فعالان قبل از انقلاب اسلامی بوده و این خود نشان می دهد که فرزند نیز با سیاست بیگانه نبوده است. بنابراین با توجه به چنین زمینه ای و درس خواندن در رشته علوم سیاسی به جرگه سیاسیون پیوست و عضو جمعیت پیشرفت و عدالت ایران اسلامی شد و در نخستین نشست دوره سوم شورای مرکزی این جمعیت به اتفاق آراء تمام اعضای شورا به عنوان دبیرکل جدید این جمعیت انتخاب شد و وی در ادامه فعالیت های سیاسی خود در آبان 1398 خورشیدی سخنگوی شورای ائتلاف اصولگرایان (نیروهای انقلاب) شد و با قرار گرفتن در لیست اصولگرایان توانست به مجلس یازدهم شورای اسلامی راه یابد.
موضع گیری های مهم
یکی از مهمترین موضع گیری های پیرهادی در صفحه اینستاگرامش مربوط می شود به نامه ای که به علی عسگری رییس سازمان صدا و سیما نوشت و متن آن را در اینستاگرامش بازنشر داد. او به علی عسگری، درباره چالش با عادل فردوسی پور (مجری برنامه پربیننده برنامه 90 از شبکه 3 سیما)، توضیحاتی ارایه کرد و آن را «راه سوم برای شبکه3» نامید. او از علی عسگری خواست که نگاه دشمن به عادل فردوسی پور نداشته باشد و برای مخاطبانش، ارزش قائل شود و سرمایه اجتماعی عادل فردوسی پور را نزد افکار عمومی، جدی بگیرد.
پیرهادی درباره علی فروغی، مدیر جوان دهه هفتادی شبکه 3 سیما گفته بود که او را سالهاست که می شناسم و بی انصافی است که توانمندیهای این جوان را نادیده بگیریم. او درباره علی فروغی که در سال های 1397 و 1398 خورشیدی به عنوان ژن خوب رسانه از نگاه فعالان شبکه های اجتماعی و رسانه های دیجیتالی نامیده شد، گفته بود که فروغی از زمان حضورش در شبکه 3، تحول آفرین بوده است.
پیرهادی بعد از راه یابی به مجلس یازدهم در خصوص این مجلس می گوید: اولویت مجلس آینده نگاه به مساله اقتصاد و معیشت مردم است و اکنون با پیش آمدن قضیه کرونا این موضوعات در اولویت فوری نمایندگان مجلس یازدهم قرار گرفته است. در اینجا مجلس میتواند، نقش کمک کنندهای به دولت داشته باشد، یعنی اینکه دولت وقتی که لایحهای به مجلس میدهد، مجلس با کارهای کارشناسی شده و پخت و پز کرد لایحه در اجرای این موارد به دولت کمک کند تا این مسایل اقتصادی که کشور اکنون با آن درگیر است را سرو سامان دهد. هدف مجلس یازدهم سروسامان دادن به اقتصاد کشور است تا بتوانیم این چرخ پنچر اقتصاد را باد کرده و به راه بیاندازیم پس مجلس آینده تمام سعی و تلاش را خواهد کرد تا بتواند این فشارهایی که در این سالها بر روی دوش مردم بوده را کاهش بدهد.
یکی دیگر از موضع گیری های پیرهادی همزمان با صحبتهای ترامپ در ارتباط با از سرگیری مذاکرات با ایران بود که در توییتر خود مذاکره با آمریکا را غیر ممکن خواند و نوشت: ترامپ گفته تا انتخابات صبر نکنیم و الان امکان مذاکره بهتری هست!... یادمان نمی رود ما با آمریکا پدرکشتگی داریم. ثانیا آمریکا «لا اله الا الله» هم بگوید، ما قبول نداریم چه رسد به حالا که دست از فساد و خونریزی برنمی دارد.
گرایش سیاسی
پیرهادی به لحاظ سیاسی اصولگرا است و در سال های گذشته به خصوص بعد از انتخابات 1396 خورشیدی خود را نواصولگرا معرفی می کنند. وی در خصوص نواصولگرایی در یادداشتی نوشت: ما یک سال مفاهیم این منشور را با دوستان خودمان مورد مداقه و بحث قرار دادیم که ماحصل آن مانیفستی شد که در کمیته سیاسی جمعیت پیشرفت و عدالت ایران اسلامی تدوین و در شورای مرکزی این جمعیت به تصویب رسید. اگر در وضعیت بنبست سیاسی فعلی، نواصولگرایی بخواهد راهی تازه بگشاید، پیش از عمل باید خود را در عرصه نظر و نقد محک بزند.
نواصولگراهایی مانند پیرهادی منشوری نیز تهیه کرده اند که شامل یک مقدمه و 14 بند است و در نواصولگرایی به تکثر و تضارب آرا معتقد هستند. این مباحثات موجب تفاهم بینالاذهانی میان نخبگان میشود که نتیجه آن تسریع در فرآیند گذار از مرحله تثبیت به شکوفایی انقلاب است. به همین جهت بند اول از اصول 14 گانه نواصولگرایی، ناظر به دعوت از دغدغهمندان انقلابی و معتقدان به اصولگرایی برای تولید ادبیات در قالبهای مختلف است. سه شاخص اصلی و سنگ زیرین آسیاب نواصولگرایی «مردم باوری»، «اسلام ناب» و «نوگرایی» است. نواصولگرایی، نفی اصولگرایی نیست بلکه در امتداد و مکمل آن است. نواصولگرایی نه میخواهد و نه میتواند جریان سوم باشد.
پیرهادی در این ارتباط می نویسد: ما دایره نواصولگرایی را گسترده به وسعت همه دلسوزان انقلاب اسلامی میدانیم. نواصولگرایان کسانی هستند که پایبند به اصولاند اما اصلاح برخی مبانی، ساختارها و رفتارها را ضروری میدانند. امتداد اصولگرایی به معنای پذیرش همه رفتارهای اصولگریان نیست چه بسا این جریان در نقاطی از مردمباوری فاصله گرفته است. قطعا ارزشگرایی سلیقهای، سیاستورزی رانتی، اقتصاد نهادمحور، پیمانکاری فرهنگی، اولویت دادن به دغدغههای جریانی، داشتن نگاه مرکزگرا و فاصله گرفتن از زیست مردمی مورد تایید نواصولگرایی نیست. ما به اصولگرایی نقد داریم که اگر چنین نمی بود، عملا طرح ایده نواصولگرایی ضرورتی نداشت. نگاه جریان نواصولگرا به تبعیض و با ذکر مصادیق در بند هشت مانیفست نواصولگرایی قید شده است. در نگاه جریان نواصولگرا، سه بعد عدالت، معنویت و عقلانیت باید توامان در زندگی مردم و اداره امور جاری باشد و این ترجمان مکتب امام و رهبری است.
فعالیتهای غیراجرایی
پیرهادی از زمان اخذ مدرک کارشناسی ارشد علوم سیاسی، وارد تدریس در دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی کشور شد. وی با گروه تحقیق و تفحص مجلس شورای اسلامی در معاونت دانشجویی سازمان مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی همکاری کرد و مسوول این گروه شد. او سابقه تدریس در دانشگاه جامع علمی کاربردی و واحدهایی از دانشگاه پیام نور در تهران را نیز در کارنامه خود دارد. دانشکده خبر وابسته به خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران، یکی از مقصدهای آکادمیک بود که پیرهادی در آن فعالیت داشت. تدریس در واحدهای مربوط به جهاد دانشگاهی از دیگر فعالیت های وی در موسسات آموزش عالی تهران محسوب می شود.
او همچنین کتاب های «توسعه اقدامات غیر بازداشتی در اسناد بینالمللی حقوق بشر و مقررات ایران»، «پهپاد سیاه: همه چیز درباره هواپیمای جاسوسی RQ-170» و «شغلی که دوستش دارم» را به رشته تحریر در آورده است.
یاران و همفکران
پیرهادی در یک دهه گذشته در قامت سخنگوی جریان های نزدیک به اصولگرایان نقش آفرینی کرده و از جمله یاران وی می توان به محمدباقر قالیباف اشاره کرد که در این سال ها، نیز خود را نواصولگرا می نامند. پیرهادی با عضویت در حزب جمعیت پیشرفت و عدالت ایران اسلامی به افرادی همچون حسین قربانزاده، ابوالقاسم چیذری، فرشاد مهدیپور، غلامرضا قاسمیان، محمد سعید احدیان، محمدصالح مفتاح، علی شریفی، قاسم یکله، محمد دهقان، سوده نجفی، محمد رشیدی، سید امین میرعلایی، منوچهر رشادی، رضا شیران خراسانی، محمدرضا برزویی، احسان عسگری، محمدرضا اخضریان، رسول بابایی، میثم پیلهفروش، سجاد نوروزی، مجتبی توانگر سیدجواد حسینی، سعید بهرهمند و محمودرضا رضایی نزدیک شد؛ حزبی که در 1387 خورشیدی تاسیس شد.
البته پیرهادی می گوید: ضمن رونمایی از مانیفست نواصولگرایی با جمنا هماهنگ هستیم ولی به فرآیند آنها انتقاد داریم. ما به جمنا معتقدیم؛ در جلسات آنها شرکت می کنیم اما در عین حال به آنها انتقاد داریم. مانیفست نواصولگرایی نسخه نجات است. دوستان اصولگرا و جمنایی ها باید این را بپذیرند. اگر بخواهند در لاک قدیمی خودشان قائل به تغییر نباشند، جامعه از آنها عبور خواهد کرد و سرمایه اجتماعی شان را که امروز دارند و سرمایه اجتماعی کمی هم نیست از دست خواهند داد. من فکر می کنم پذیرفته اند، ولی باید شجاعت آن را داشته باشند که اعلام کنند و برای اصلاح، همت کنند.
*س_برچسبها_س*