سه‌شنبه 6 آذر 1403

سیاست خارجی عوض نشده مدعیان اصلاح‌طلبی نقاب انداخته‌اند

وب‌گاه مشرق نیوز مشاهده در مرجع
سیاست خارجی عوض نشده مدعیان اصلاح‌طلبی نقاب انداخته‌اند

بهزاد نبوی از بازداشتی‌های فتنه 88 می‌گوید: مردم برخلاف سال 88، در دهه اول انقلاب به مضیقه‌های اقتصادی اعتراض نمی‌کردند اما الان می‌گویند سیاست‌های حاکمیت موجب تحریم ما شده است.

به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون اخبار ویژه خود نوشت: بهزاد نبوی در انتخابات ریاست جمهوری اخیر، رئیس نهاد اجماع‌ساز اصلاح‌طلبان (موسوم به ناسا) شد اما نتیجه مدیریت وی در کنار سوءمدیریت دولت و مجلس ائتلافی اصلاح‌طلبان، بی‌اعتنایی مطلق مردم به نامزد این طیف با وجود دعوت کسانی چون خاتمی و کروبی و 16 گروه و حزب اصلاح‌طلب بود.

نبوی در مصاحبه با روزنامه شرق ضمن تلاش برای احیای وجهه زیر سؤال رفته میرحسین موسوی، به شرایط اقتصادی کشور در زمان جنگ تحمیلی پرداخت و گفت: در مجموع به‌طور متوسط درآمد ارزی ما که 15 تا 20 میلیارد دلار در سال های قبل بود، تنزل پیدا کرد به متوسط هفت میلیارد دلار در سال که باعث شد دچار مشکلات جدی شویم.

به هر حال با ادامه کار سهمیه‌بندی کالاها و تدوین استراتژی شرایط نوین اقتصادی توانستیم دوران دوم جنگ را به نحو قابل قبولی بگذرانیم. نه به این معنی که وضع اقتصادی خوب و مردم اوضاع عادی داشتند. در حدی بود که خدمت‌تان عرض کردم.

بیشتر بخوانید

*س_«دانستن حق مردم است» اما نه درباره اقدامات مثبت دولت رئیسی!_س*

بله، این را بعدا خدمت‌تان عرض می‌کنم. ولی قبل از آن بگویم که مردم مرفه نبودند؛ اما چرا سروصدا نمی‌کردند؟ بنزین از یک تومان شد سه تومان؛ یعنی سه برابر شد، اما اتفاقی در جامعه نیفتاد.

هیچ حادثه‌ای شبیه سال 98 رخ نداد. دلیلش این بود که مردم آن زمان می‌فهمیدند کشور دچار جنگ است، دچار بحران ناشی از جنگ است و سعی می‌کردند خودشان را با شرایط تطبیق دهند؛ نه اینکه بریزند در خیابان فحش بدهند به دولت و حاکمیت که چرا بنزین گران شد. اینکه الان این‌طور نیست و شما تصور می‌کنید مردم در عسل زندگی می‌کردند، اشتباه است. علت وضعیت الان این است که مردم سیاست‌های ما را قبول ندارند و می‌گویند سیاست‌های شما باعث تحریم شده. بروید مشکلات خارجی‌تان را حل کنید تا این تحریم‌ها برداشته شود. این است که وضع فرق کرده است. شما خیال می‌کنید آن زمان بهشت بود الان جهنم شده است. البته وضع اقتصادی الان خیلی بدتر از زمان جنگ است.

عضو سازمان منحله مجاهدین (انقلاب) همچنین از میرحسین موسوی تمجید می‌کند و در پایان گفت‌وگو درباره چگونگی استفاده از تجربه دهه 60 برای امروز می‌گوید: مشکل اقتصادی و معیشتی ما الان در تاریخ چهل و اندی سال بعد از انقلاب بی‌سابقه است. ما هرگز تا این حد مشکل نداشته‌ایم. برای حل این مشکلات اقتصادی که می‌شود اسمش را بحران اقتصادی - معیشتی گذاشت، اولین کاری که می‌شود کرد این است که در سیاست خارجی ما تجدیدنظر کنیم. همه نه اما بسیاری از مشکلات ناشی از تحریم بی‌سابقه اقتصادی کشورمان است.

رفع تحریم‌ها هم راهش مذاکره با جهان خارج و حل مشکلات سیاست خارجی است تا بتوانیم یک حداقل زندگی قابل قبول برای مردم درست کنیم. من دو توصیه به حکومت دارم؛ یک اینکه هرچه زودتر مشکل برجام و تحریم‌ها را حل کنند. نه اینکه این باعث شود همه مشکلات حل شود، نه، بلکه این باعث می‌شود تا حداقل مردم بتوانند نفس بکشند و تا شرایط به حالت نیمه‌عادی برنگشته یک طرح شبیه سهمیه‌بندی برای تامین حداقل نیازهای مردم به شکل مدرن اجرایی کنند.

از آقای بهزاد نبوی باید پرسید، آیا سیاست خارجی کشورمان امروز با دهه 60 فرق کرده است؟ سیاست خارجی امروز ادامه همان سیاست خارجی اول انقلاب است که مبتنی بر نفی ظلم و زورگویی و ستم‌ناپذیری است. آیا آقای بهزاد نبوی جز از موضع پادوی آمریکایی‌ها حرف می‌زند که با وجود عهدشکنی آمریکا در برجام، طرف ایرانی را مقصر تحریم‌ها می‌داند؟

ثانیا؛ وعده دولت مورد حمایت امثال بهزاد نبوی، لغو تحریم‌ها بود نه دو برابر کردن آن، با وجود تعطیلی 95 درصد برنامه هسته‌ای! بهزاد نبوی چرا به جای اعتراض به شیطان بزرگ یا انتقاد از دولت مدعی تدبیر و امید به دغلبازی‌های آمریکا، نظام را تخطئه می‌کند؟

ثالثا؛ یک تفاوت مهم دهه اول انقلاب با دهه سوم و چهارم این است که در دهه اول، نفاق برخی مدعیان بعدی اصلاح‌طلبی چنان عود نکرده بود که وسط معارضه با دشمن، مثلا آدرس تحریم‌های فلج‌کننده را از داخل به دولت آمریکا بدهند؛ خیانتی که برخی افراد منسوب به سران فتنه 88 به شهادت روزنامه لس‌آنجلس تایمز و دیگران مرتکب شدند و از آمریکا خواستند حالا که آشوب سیاسی شکست خورده، ملت ایران را تحت فشار تحریم‌های گسترده اقتصادی قرار دهند.

رابعا؛ دولت مدعی تدبیر و امید، براساس فشار تحریم‌های دشمن روی کار آمد و به نوعی در برابر جنگ اقتصادی دشمن منفعل بود و اساسا برنامه‌ای برای مقاومت بر سر حداقل حقوق ملت ایران نداشت. از سوی دیگر در دهه اول انقلاب مانند 8 سال اخیر معنا نداشت که وسط جنگ اقتصادی کشور، منابع ارزی کمیاب به بهانه‌های مختلف - از واردات لوکس و اشرافی بی‌رویه، تا واگذاری 18 میلیارد دلار ارز دولتی رانتی و...- مورد حراج و تاراج و نابودی قرار گیرد.

خامسا؛ فتنه بنزینی زیر سر دولت عوام‌فریبی بود که برای القای گشایش اقتصادی پسابرجام، به مدت 4 سال سهمیه‌بندی را لغو کرد و قیمت بنزین را ثابت نگه داشت که موجب افزایش مصرف و قاچاق بالغ بر 140 هزار میلیارد تومان شد و پس از آن، دولت در اقدامی مشکوک، اقدام به غافلگیر کردن مردم و سه برابر کردن قیمت کرد و بدتر این که رئیس دولت مدعی شد خودش هم صبح جمعه مطلع شده که بنزین گران شده است (!) آیا آقای بهزاد نبوی با این سوء مدیریت مشکوک و مشابه آن در عصبانی کردن عمدی افکار عمومی، انتظار داشته فتنه 98 رخ ندهد یا دقیقا در تدارک چنان اتفاقات تلخی بوده‌اند؟!

سادسا؛ چنان که گفته شد بیش از آنکه مشکل اقتصادی، تحریم‌های خبیثانه آمریکا باشد، سوءمدیریت سؤال برانگیز در داخل بود. به عنوان مثال، نبوی چگونه پیشنهاد سهمیه‌بندی می‌دهد و حال آن که دولت مورد حمایت وی، دنبال صحنه‌آرایی و حذف سهمیه‌بندی بنزین بود.

و بالاخره این که بنابراعلام مایکل لدین (مشاور امنیت ملی دوره ریگان) دولت آمریکا از میانه دهه 60 به‌طور پنهانی با دفتر نخست‌وزیری (موسوی) در ارتباط بود و حاصل 20 سال شبکه‌سازی و تدارک، وقوع جنبش (فتنه) سبز بود. در حقیقت جریان نفاق داخلی، نقش اصلی را در فشار خارجی به ملت ایران برای راه‌اندازی ناآرامی و اغتشاش داشته و آقای نبوی رد گم می‌کند.