سیمای حضرت رسول (ص) در آیینه وحی
یکی از ویژگی های رسول گرامی اسلام، رحمت عام و فراگیر آن گرامی نسبت به تمام اهل عالم است. ولادت پیامبر صلی الله علیه و آله درخشش نور رحمت و محبت بر سر تا سر گیتی بود.
یکی از ویژگیهای رسول گرامی اسلام، رحمت عام و فراگیر آن گرامی نسبت به تمام اهل عالم است. ولادت پیامبر صلی الله علیه و آله درخشش نور رحمت و محبت بر سر تا سر گیتی بود. خدای تعالی از مادری همانند حضرت آمنه علیهاالسلام بزرگترین ارمغان بشریت و مظهر عطوفت و رحمت را به انسانهای خسته از خشونت و کینه و عداوتهای شیطانی تقدیم داشت.
به گزارش «تابناک»؛ تولد پربرکت حضرت خاتم الانبیاءصلی الله علیه وآله که بنا به اعتقاد علمای امامیه در 17 ربیع الاول سال 570 میلادی و مطابق با سال عام الفیل به وقوع پیوست، آغاز تولدی نوین و روز اعطای مدال سعادت و رستگاری از سوی حضرت حق برای جامعه بشریت است. در آن روز نوزادی به این عالم خاکی قدم نهاد که بعد از چهل سال از سوی خداوند به عنوان آموزگار وحی و مربی برترین فرهنگ زیستن به اهل جهان معرفی شد. مقارن این ولادت پر برکت در صحنه گیتی آثار شگفت انگیز و اسرارآمیزی رخ داد که هشداری برای حاکمان و زور مداران تاریخ به حساب آمد.
فرو ریختن چهارده کنگره در ایوان کسری، خاموش شدن آتشکده فارس، جریان آب در وادی سماوه بعد از سالهای طولانی خشکی، سرنگون شدن بتها در مکه و سایر نقاط عالم، خشک شدن دریاچه ساوه، پرتوافشانی نوری از وجود آن گرامی در آفاق آسمانها و خوابهای وحشتناک انوشیروان و موبدان، از جمله علائم خارق العاده و از نشانههای هشدار دهندهای بود که مقارن تولد پیامبر خاتم صلی الله علیه وآله در جهان حادث شد که در منابع معتبر تاریخی و جوامع مورد اعتماد حدیثی از آنها یاد شده است.
در مورد زندگی، سیره و سخن و خلق و خوی آن وجود گرامی آثار و مجموعههای ارزشمندی از سوی دانشمندان و محققین پدید آمده است که هر کدام به نوبه خود قابل تحسین و تقدیر است. السیر النبویه: ابن هشام، السیر النبویه: ابن کثیر، حیا النبی و سیرته، سیر المصطفی: عبدالزهرا عثمان محمد، سیر المصطفی: هاشم معروف الحسنی، الصحیح من سیر النبی الاعظم، نهای المسئول فی روای الرسول، سیری در سیره نبوی، فروغ ابدیت، شرف النبی و حیا القلوب، ج 2، برخی از این مجموعههای نبوی میباشند که هر کدام با سلیقه خاص مؤلف و از زوایای مختلفی به بررسی ابعاد زندگی و سیره آن حضرت پرداخته اند.
در این نوشتار سعی شده در حد وسع، خلق و خوی حضرتش در پرتو آیات وحیانی قرآن بررسی شود، تا به این وسیله جان و دل خود را با آیات نور روشنایی بخشیده و از صفات ستوده محمدی صلی الله علیه وآله بهره ور شویم، چرا که بر این باوریم: زیباترین و کاملترین سیمای آن گرامی را باید در آیینه کلام وحیانی پروردگار به نظاره نشست و خصلت های زیبای نبوت را از سرچشمه نور جستجو کرد و اگر قرار است انسان برای بهتر زیستن و به سوی سعادت ابدی رفتن به دنبال الگو و سرمشق باشد، آنرا در کاملترین و مطمئن ترین منابع می توان یافت که صفحات درخشان و زرین آن در بلندای تاریخ و در تاریکترین لحظات آن، شاهراه انسانیت را روشن نموده است. خداوند متعال فرمود: «لقد کان لکم فی رسول الله اسو حسن»؛ (2)
«مطمئنا برای شما در رفتار و گفتار رسول خداصلی الله علیه وآله سرمشق نیکو و کاملی می باشد.»
1- نرمخویی و مهربانی
از منظر قرآن کریم یکی از شاخصترین ویژگیهای حضرت رسول صلی الله علیه وآله، اخلاق زیبا و برخورد شفقت آمیز با دیگران بود. آن بزرگوار با داشتن این خصلت ستودنی توانست در طول 23 سال، دلهای بسیاری را به خود شیفته کرده و به صراط مستقیم هدایت نماید، در حالی که هیچ قدرتی توان چنین کار شگفتی را نداشت. خداوند متعال این عامل اساسی را چنین شرح میدهد: «فبما رحم من الله لنت لهم ولو کنت فظا غلیظ القلب لانفضوا من حولک»; (3)
«به برکت رحمت الهی در برخورد با مردم نرم و مهربان شدی و اگر خشن و سنگدل بودی، از اطراف تو پراکنده میشدند.»
اساسا آن حضرت بر این باور بود که فلسفه بعثت برای تکمیل مکارم اخلاق است و میفرمود: «انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق; (4) همانا من برای به سامان رساندن فضائل اخلاقی مبعوث شده ام.»
ابراز محبت و مهرورزی آن حضرت نه تنها شامل دوستان و اهل ایمان میشد، بلکه مخالفین آن بزرگوار نیز از اخلاق نرم و شفقت آمیز آن گرامی بهرهمند بودند و این سبب جذب آنان به سوی اسلام میگردید. به همین جهت خداوند متعال رسول گرامی اش را تحسین کرده و فرمود: «وانک لعلی خلق عظیم»; (5)
«و یقینا تو دارای اخلاق عظیم و برجستهای هستی.»
2- دلسوزی برای اهل ایمان
کسانی که خود را وقف اصلاح جامعه کرده و برای سعادت افراد آن از هیچ کوششی فروگذار نمیکنند و با دلسوزی و عشق و علاقه به انجام وظایف محوله میپردازند، بدون تردید جایگاه خود را در جامعه و دلهای مردم تحکیم بخشیده و ارتباط نزدیکتری با مخاطبان خود پیدا میکنند، در نتیجه مردم به آنان به دیده احترام نگریسته و اعتماد کرده و به آسانی گفتهها و خواسته هایشان را میپذیرند. مردم عاشق کسانی هستند که بدون هیاهو بدنبال اصلاح جامعه و رفع گرفتاریهای آنان باشند.
اگر این دلسوزی و خدمات بی ریا، مخلصانه و فقط برای رضای خداوند عالم باشد، نتیجه آن مضاعف و توفیق در کار حتمی و قطعی خواهد بود.
تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن که خواجه خود روش بنده پروری داند
این ویژگی در رهبران الهی و پیشوایان جامعه از اهمیت ویژهای برخوردار است. قرآن مجید پیامبر گرامی اسلام را با این خصلت پسندیده معرفی کرده و میفرماید: «لقد جاءکم رسول من انفسکم عزیز علیه ما عنتم حریص علیکم بالمؤمنین رءوف رحیم»; (6)
«همانا فرستادهای از خود شما به سویتان آمد که رنجهای شما بر او سخت است و اصرار بر هدایت و راهنمایی شما دارد و نسبت به مؤمنان دلسوز و مهربان است.»
خداوند متعال به کسانی که دلسوزی و مهربانی رسول اکرم صلی الله علیه وآله را نوعی ساده لوحی قلمداد میکردند و اغماض و چشم پوشیهای آن وجود گرامی را در مورد افراد خطاکار سطحی نگری انگاشته و سخنانی ناروا در مورد پیامبر به زبان میآوردند چنین میفرماید: «ومنهم الذین یؤذون النبی ویقولون هو اذن قل اذن خیر لکم یؤمن بالله ویؤمن للمؤمنین ورحم للذین آمنوا منکم والذین یؤذون رسول الله لهم عذاب الیم»; (7)
«از آنها کسانی هستند که پیامبر را آزار میدهند ومی گویند: او گوشی است. (آدم خوش باوری است!) بگو: خوش باور بودن او به سود شماست، او به خدا ایمان دارد و [تنها] مؤمنان را تصدیق میکند و برای مؤمنان شما رحمت است، اما کسانی که رسول خداصلی الله علیه وآله را میآزارند عذاب دردناکی در پیش دارند.»
دلسوزی حضرت خاتم الانبیاء به حدی بود که گاهی از شدت غصه و ناراحتی در آستانه هلاکت قرار میگرفت. رسول مکرم اسلام نه تنها از انحراف و کجرویهای برخی از مسلمانان آزرده خاطر میشد، بلکه از گمراهی و نادانی نامسلمانان نیز در رنج و عذاب بود. تا اینکه خداوند متعال از دلسوزی رسول خویش چنین یاد میکند: «فلعلک باخع نفسک علی آثارهم ان لم یؤمنوا بهذا الحدیث اسفا»; (8)
گویی میخواهی به خاطر اعمال [ناروای] آنان، اگر به این گفتار ایمان نیاوردند، خود را هلاک کنی.
3- آشنایی با درد مردم
توفیق در مدیریت جامعه به عوامل مختلفی بستگی دارد که یکی از مهمترین آنها آشنایی با مشکلات و گرفتاریهای طبقات محروم اجتماع میباشد. پیامبران الهی عموما و پیامبراسلام خصوصا از چنین خصلت والایی برخوردار بودند. آنان خود را از مردم میدانستند و هیچگونه امتیاز و تفوقی بر خویشتن نسبت به سایر اقشار جامعه قائل نبودند. پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله میفرمود: «انما انا بشر مثلکم»; (9) «همانا من هم همانند شما بشر هستم.» در آیه دیگری خداوند متعال میفرماید: «لقد جاءکم رسول من انفسکم»; (10)
«پیامبری از خود شما برایتان آمده است.»
افزون بر مردمی بودن، آشنایی و آگاهی و لمس واقعیتهای پنهان جامعه از خصلتهای بارز آن حضرت بود.
البته میان امثال پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و کسانی که با شعار محرومیت زدایی به عرصههای رهبری و هدایت جوامع وارد میشوند، اما خود طعم تلخ محرومیت و گرفتاری را نچشیده اند و درک این واقعیتها برایشان سخت و غیر ملموس است فرق زیادی وجود دارد. آنان اگر هم بخواهند در این رابطه درست عمل کنند موفق نخواهند شد، اما کسانی که این مشکلات و محرومیتها را از نزدیک لمس کرده اند، درد و رنج طبقات محروم جامعه را که معمولا بالای 50% جامعه میباشند، بهتر و راحتتر درک میکنند. قرآن کریم میفرماید: «الم یجدک یتیما فآوی ووجدک ضالا فهدی ووجدک عائلا فاغنی»; (11)
«آیا تو را یتیم نیافت و پناه داد؟! و تو را گمشده یافت و هدایت کرد و تو را فقیر یافت و بی نیاز نمود.»
حضرت خاتم الانبیاءصلی الله علیه وآله در مقابل مرفهین بی دردی که از او میخواستند از طبقات محروم فاصله بگیرد، این آیه را تلاوت میکرد: «وما انا بطارد الذین آمنوا»; (12)
«من هرگز مردم با ایمان را [گر چه در ظاهر محروم و بی چیز و نیازمند باشند] از خود دور نخواهم کرد.»
آری رسیدن به مقام نبوت اوصاف برجستهای میطلبد که یکی از آنها مردمی بودن و آشنایی با حقوق محرومان است. کسی که میخواهد دین آسمانی او جاودانه بماند و برای هر قوم و ملتی و در هر عصر و زمانی به کار آید لازم است که خود با ریشههای ناعدالتی و فقر و محرومیت از نزدیک تماس داشته باشد تا در بلندای تاریخ بتواند ندای عدالت خواهی و محرومیت زدایی را به گوش جهانیان برساند. قرآن با یادآوری دوران مشقت بار و سخت زندگی پیامبرصلی الله علیه وآله به آن حضرت سفارش میکند که: «فاما الیتیم فلا تقهر واما السائل فلا تنهر»; (13) «یتیم را از خود دور نکن و درخواست کننده را از خود مران.»
رسول خداصلی الله علیه وآله در هنگام هجرت به مدینه نیز در مقابل فریادهای دعوت دهها نفر از اهالی مدینه، در زمینی که به یتیمان تعلق داشت فرود آمد و کانون اسلام را در همانجا متمرکز نمود که بعدها به مسجدالنبی و مرکز حکومت اسلامی تبدیل شد و تصمیمات مهم جهان اسلام در همانجا اتخاذ گردید.
4- صبر و بردباری
گذری کوتاه به تاریخ پیامبران الهی نشان میدهد که آنان در راه اعتلای کلمه توحید و انجام رسالت خویش با سختترین موانع روبرو بوده اند، همچنانکه امام صادق علیه السلام فرمود: «ان اشد الناس بلاء الانبیاء; (14) همانا که انبیاء الهی سختترین گرفتاریها را داشته اند.»، اما در این میان حضرت خاتم الانبیاءصلی الله علیه وآله بیش از سایر انبیاء در معرض بلاها و آزمایشات سخت قرار گرفت. آن حضرت در این مورد میفرماید: «ما اوذی نبی مثل ما اوذیت; (15) هیچ پیامبری همانند من مورد آزار و اذیت قرار نگرفت.»
اما تحمل و بردباری پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در برابر کوه مشکلات که از هر سو به آن حضرت روی میآورد و موانع گوناگونی که هر یک میتوانست سد راه اهداف بلند حضرتش باشد، تمام دشمنان و مخالفین سرسخت آن حضرت را به زانو در آورد.
استاد شهید مطهری رحمه الله در این زمینه مینویسد: «اراده و استقامتش بی نظیر بود. از او به یارانش نیز سرایت کرده بود. دوره 23 ساله بعثتش یکسره درس اراده و استقامت است. او در تاریخ زندگی اش مکرر در شرایطی قرار گرفت که امیدها از هرجا قطع میشد، ولی او یک لحظه تصور شکست را در مخیله اش راه نداد. ایمان نیرومندش به موفقیت، یک لحظه متزلزل نشد.» (16)
گاهی خداوند متعال برای تقویت روحیه صبر و مقاومت رسول گرامیش میفرمود: «فاصبر کما صبر اولوا العزم من الرسل»; (17)
«پس صبر و بردباری پیشه کن، آن گونه که پیامبران اولوالعزم صبر کردند.»
رسول اکرم صلی الله علیه وآله در سخن ارزشمندی پایداری و مقاومت و اراده آهنین خود را در راه هدف به نمایش گذاشت و هنگامی که حضرت ابوطالب پیشنهاد مشرکین را مبنی بر خودداری آن حضرت از ابلاغ پیام آسمانی خویش به وی بیان کرد، به عمویش ابوطالب چنین فرمود: «یاعم! والله لو وضعوا الشمس فی یمینی والقمر فی یساری علی ان اترک هذا الامر حتی یظهره الله او اهلک فیه، ماترکته; (18)ای عمو! به خدا سوگند اگر آنان خورشید را در دست راستم و ماه را در دست چپم قرار دهند که از دعوت آسمانی خود ست بردارم هرگز نخواهم پذیرفت تا اینکه یا خداوند دین مرا پیروز کند و یا اینکه جانم را در راه آن از دست بدهم.»
و این چنین بود که حضرت محمدصلی الله علیه وآله با تحمل مشکلات و صبر و پایداری توانست دین مبین اسلام را به جهانیان اعلام کند. انواع گرفتاریها و ناملایمات، صدمات جسمی و روحی، قرار گرفتن در معرض انواع اتهامات از قبیل: ساحر، مجنون، آشوبگر و سایر موانع راه پیامبر، با دو عامل ایمان به هدف و استقامت و پشتکار در راه رسیدن به آن، قابل تحمل بود.
امیر مؤمنان علی علیه السلام در این مورد میفرماید: «اشهد ان محمدا عبده ورسوله دعا الی طاعته وقاهر اعداءه جهادا عن دینه، لایثنیه عن ذلک اجتماع علی تکذیبه والتماس لاطفاء نوره; (19)
گواهی میدهم که محمدصلی الله علیه وآله بنده و پیامبر اوست، انسانها را به عبادت خداوند دعوت نمود و با دشمنان خدا در راه دین او پیکار نموده و مغلوبشان کرد. هرگز همداستانی دشمنان که او را دروغگو خواندند، او را از (آن دعوت به حق و کوشش در راه استقرار دین اسلام) باز نداشت و تلاش آنان برای خاموشی نور رسالت نتیجه نداد.»
5- عبودیت
بندگی و خضوع در مقابل حق فضیلتی ستودنی است که قرآن بارها بر این صفت زیبای محمدی صلی الله علیه وآله اشاره دارد. خداوند متعال پیامبر گرامی اش را با وصف بندگی - که تمام اوصاف والای حضرت خاتم الانبیاءصلی الله علیه وآله را تحت الشعاع قرار داده - یاد میکند و رسول گرامی اسلام نیز به عبودیت خود در پیشگاه حق همیشه افتخار میکرد.
به چند نمونه از آیاتی که حضرت رسول صلی الله علیه وآله را با صفت والای عبودیت توصیف میکند اشاره میکنیم:
1 - «وان کنتم فی ریب مما نزلنا علی عبدنا فاتوا بسور من مثله»; (20)
«و اگر در آنچه که به بنده خودمان نازل کرده ایم شک دارید، یک سوره همانند آنرا بیاورید.»
2 - «ان کنتم آمنتم بالله وما انزلنا علی عبدنا یوم الفرقان...»; (21)
«اگر به خدا و به آنچه که بر بنده خود در روز جدایی [حق از باطل] نازل کرده ایم ایمان آورده اید...»
3 - «تبارک الذی نزل الفرقان علی عبده لیکون للعالمین نذیرا»; (22)
«بزرگوار و پربرکت است آن خداوندی که قرآن را بر بنده [خاص] خود نازل کرد تا بیم دهنده جهانیان باشد.»
4 - «فاوحی الی عبده ما اوحی»؛ (23)
«[در شب معراج] آنچه را که وحی کردنی بود به بنده اش وحی نمود.»
پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه وآله آنچنان شیفته عبادت و بندگی در بارگاه ربوبی بود که گاهی خود را فراموش میکرد و از خود بیخود میشد، تا اینکه آیه نازل شد: «طه! ما انزلنا علیک القرآن لتشقی»
«طه! ما قرآن را بر تو نازل نکردیم که این قدر به زحمت و مشقت بیفتی.»
مرحوم فیض کاشانی در ذیل این آیه مینویسد: پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله آنچنان در عبادت الهی حریص بود که از کثرت عبادت پاهای مبارکش متورم شده بود، تا اینکه خداوند متعال این آیه را فرستاد.
امام باقرعلیه السلام میفرماید: روزی یکی از همسران آن حضرت به وی گفت: یا رسول الله! چرابه خود اینقدر زحمت میدهی، در حالیکه یک بنده آمرزیده هستی.
پیامبرصلی الله علیه وآله پاسخ داد: «اولا اکون عبدا شکورا; (24) آیا بنده شکرگزاری نباشم.»
خداوند متعال در برخی از آیات برای عبادت و بندگی پیامبر گرامی اش چنین رهنمود میدهد: «اقم الصلو لدلوک الشمس الی غسق اللیل وقرآن الفجر ان قرآن الفجر کان مشهودا ومن اللیل فتهجد به نافل لک عسی ان یبعثک ربک مقاما محمودا»; (25) «نماز را از زوال خورشید (هنگام اذان ظهر) تانهایت تاریکی شب (نیمه شب) به پادار؛ و همچنین قرآن فجر (نماز صبح) را؛ زیرا قرآن فجر مورد شهادت [فرشتگان شب و روز] است؛ و پاسی از شب را [از خواب برخواسته و قرآن و نماز بخوان و] عبادت کن. این یک عمل نافله برای توست. امید است که خداوند متعال تو را به این وسیله به مقامی محمود (و در خور ستایش) برانگیزد.»
6 - عدالت خواهی
عدالت خواهی یکی از مهمترین اهداف بعثت پیامبران الهی است. خداوند متعال در سوره حدید میفرماید: «لقد ارسلنا رسلنا بالبینات وانزلنا معهم الکتاب والمیزان لیقوم الناس بالقسط»; (26) «ما فرستادگان خود را با دلایل روشن فرستادیم و با آنان کتاب آسمانی و میزان نازل کردیم تا مردم به عدالت قیام کنند.»
همچنین خداوند متعال از زبان پیامبر گرامی اسلام در سوره شوری میفرماید: «وامرت لاعدل بینکم»; (27) «من برای اجرای عدالت در میان شما مامور شده ام.»
و در آیات متعددی قرآن از عدالت خواهی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله که یکی از اهداف بعثت آن حضرت نیز میباشد سخن گفته و مردم را به تبعیت از آن بزرگوار ترغیب و تشویق میکند.
عدالت طلبی در تمام زوایای زندگی انسان نقش دارد و گستره آن به گفتار و رفتار و روابط انسان، معاملات، خانواده، دوستان، فرزندان، همکاران و حتی سایر ملل نیز کشیده میشود. قرآن کریم میفرماید: «واذا قلتم فاعدلوا»; (28) «وهنگامی که سخنی میگویید، عدالت را رعایت نمایید.» پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله آنچنان به این مسئله حیاتی اهمیت میداد که حتی در نگاه کردن به دیگران عدالت را رعایت مینمود. امام صادق علیه السلام میفرماید: «کان رسول الله یقسم لحظاته بین اصحابه فینظر الی ذا وینظر الی ذا بالسوی; (29) رسول خداصلی الله علیه وآله نگاه خود را در میان اصحاب بطور مساوی تقسیم میکرد، گاهی به این و گاهی به آن دیگری به طور مساوی نگاه میکرد.»
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در یک منشور جهانی عدالت خواهی و تساوی حقوق انسانها را در جوامع اعلام کرده و ملاک احترام به حقوق بشر را معین نمود. آن منادی راستین عدالت و آزادی هنگامی که مشاهده کرد یکی از اصحاب عرب وی، سلمان فارسی را بخاطر غیر عرب بودن تحقیر میکند، در کلمات حکیمانه و معروفی فرمود: «ان الناس من عهد آدم الی یومنا هذا مثل اسنان المشط، لا فضل للعربی علی العجمی ولا للاحمر علی الاسود الا بالتقوی; (30) همه مردم از زمان حضرت آدم تا به امروز همانند دانههای شانه [مساوی و برابر] هستند. عرب بر عجم و سرخ بر سیاه برتری ندارد مگر به تقوی.»
پیامبر اسلام در اجرای قانون عادلانه الهی اهتمام خاصی داشت و اگر کسی از آن حضرت تقاضای غیرقانونی و غیراصولی میکرد، شدیدا ناراحت میشد. هنگامی که بعضی از همسران آن حضرت بعد از جنگ احزاب در مورد تقسیم غنائم جنگی از آن بزرگوار تقاضای غیرمعقول و خلاف عادت کردند، آن بزرگوار ناراحت شد و 29 روز تمام از آنان فاصله گرفت. خداوند متعال نیز به این مناسبت آیاتی را بر آن حضرت نازل کرد و خطاب به پیامبرصلی الله علیه وآله فرمود: «یا ایها النبی قل لازواجک ان کنتن تردن الحیوا الدنیا وزینتها فتعالین امتعکن واسرحکن سراحا جمیلا»; (31) «ای پیامبر! به همسرانت بگو: اگر شما زندگی دنیا و زرق و برق آن را میخواهید، بیایید [با هدیه ای] شما را بهرهمند سازم و شما را بطرز نیکویی رها سازم. (32)»
و به این ترتیب پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله حتی به نزدیکترین افراد خانواده اش نیز اجازه نداد از قانون الهی تخطی کرده و عدالت اجتماعی را در حکومت اسلامی آن حضرت خدشه دار سازند.
7- راستی و امانتداری
امانتداری و صداقت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله نه تنها یاران و پیروان آن حضرت را شیفته ایشان نموده بود بلکه دشمنان نیز به این حقیقت اذعان داشته و صداقت آن بزرگوار را میستودند. سه سال از بعثت میگذشت که حضرت رسول صلی الله علیه وآله روزی در کنار کوه «صفا» روی سنگ بلندی قرار گرفت و با صدای رسایی قشرهای مختلف مردم مکه را به سوی خویش فرا خواند، آنگاه خطاب به مشرکین و سایر مردم فرمود:ای مردم! هرگاه من به شما گزارش دهم که پشت این کوه دشمنان موضع گرفته اند و قصد جان و مال شما را دارند، آیا مرا تصدیق میکنید؟ همگی گفتند: آری، زیرا ما در طول زندگی از تو دروغی نشنیده ایم (33).
حضرت خدیجه نیز هنگامی که پیشنهاد ازدواج به آن حضرت میداد و شیفتگی خود را به آن وجود گرامی اعلام مینمود با تاکید بر امانت و صداقت آن بزرگوار، چنین گفت: «انی قد رغبت فیک لقرابتک وسطتک فی قومک وامانتک وحسن خلقک وصدق حدیثک; (34) به خاطر خویشاوندیت و بزرگواریت در میان قوم خودت و امانتداری تو و اخلاق نیک و راستگوئیت، مایلم با تو ازدواج کنم.»
در این میان تصریح آیات الهی و تاکید کلام وحیانی قرآن بر صداقت و راستی و امانتداری آن حضرت حلاوتی دیگر دارد. برخی از آیاتی که به امانتداری و راستی پیامبر عظیم الشان اسلام اشاره دارند عبارتند از:
1 - «قل لا اقول لکم عندی خزائن الله ولا اعلم الغیب ولا اقول لکم انی ملک»; (35) «بگو: من نمیگویم خزائن خدا نزد من است و من [جز آنکه خدا به من بیاموزد] از غیب آگاه نیستم و به شما نمیگویم من فرشته ام.»
2 - «وما ینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی»; (36) «و هرگز از روی هوای نفس سخن نمیگوید و آنچه میگوید چیزی جز وحی الهی که [بر او] نازل میشود نیست.»
3 - «ما کذب الفؤاد ما رای»; (37) «قلب [پاک حضرت محمدصلی الله علیه وآله] در آنچه دید هرگز دروغ نگفت.»
حضرت محمدصلی الله علیه وآله در امانتداری آنچنان شهره بود که حتی دشمنانش بعد از بعثت آن حضرت، با این که نقشه قتلش را طراحی میکردند، همچنان با لقب «امین» او را میشناختند و در امانتداری اش لحظهای تردید نکردند و در شب هجرت امانتهایی نزد آن گرامی داشتند. رسول الله صلی الله علیه وآله در غار ثور در عین حالی که از ترس مشرکین مکه مخفی شده بود، به امام علی علیه السلام سفارش نمود که یا علی! فردا در اجتماعات مردم مکه، صبح و شام با آوای بلند بگو: «من کان له قبل محمد امان او ودیع فلیات فلنؤد الیه امانته; (38) هر کس پیش محمد امانتی دارد بیاید امانتش را بازستاند.»
خداوند متعال در مورد ویژگیهای انسانهای وارسته و با ایمان میفرماید: «والذین هم لاماناتهم وعهدهم راعون»; (39) «و آنان که به امانتها و عهدو پیمانهای خود وفا میکنند.»
و پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله اسوه کامل و نمونه بارز انسانهای وارسته و دارای تمام کمالات ویژه اخلاقی بود.
صداقت و امانتداری از منظر رسول گرامی اسلام آنچنان مهم بود که به عنوان معیار برای برتری یارانش محسوب گردید. امام صادق علیه السلام در این مورد فرمودند: «ان علیاعلیه السلام انما بلغ ما بلع به عند رسول الله صلی الله علیه وآله بصدق الحدیث واداء الامان; (40) یقینا علی علیه السلام با راستگویی و امانتداری به آن درجه و عظمت درنزد پیامبرصلی الله علیه وآله رسید.»
قاطعیت و شهامت
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در مورد اجرای حدود الهی و قاطعیت در برابر قانون شکنان اهتمام خاصی داشت. آن حضرت در عین حالیکه به اهل ایمان و مظلومان و ستمدیدگان رئوف و مهربان بود، در مقابل کفار و اشرار، با شجاعت و شهامت تمام ایستادگی مینمود. خداوند متعال در این مورد میفرماید: «محمد رسول الله والذین معه اشداء علی الکفار رحماء بینهم»; (41) «محمدصلی الله علیه وآله فرستاده خداست و کسانی که با او هستند در برابر کفار سرسخت و شدید و در میان خود مهربان هستند.» داستان زیر نشانگر قاطعیت آن حضرت در مقابل متجاوزان و قانون شکنان میباشد.
گروهی از طایفه بنی ضبه به حضور پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله آمده و ضمن شکایت از بیماری خود، از آن بزرگوار استمداد کردند. پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله به آنان فرمود: چند روز در مدینه بمانید تا با مراقبت مسلمانان بهبودی یافته و به منطقه خود برگردید. آنان گفتند: یا رسول الله! اگر ما را در خارج از شهر مدینه اسکان دهید برایمان بهتر است. پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله ضمن پذیرش تقاضای آنان به تنی چند از مسلمانان ماموریت داد تا تعدادی از شتران بیت المال را در چراگاههای اطراف مدینه نگهدارند و از شیر آنها افراد بیمار بنی ضبه را پذیرایی و پرستاری کنند و از آنان مراقبت نمایند.
این افراد با حمایت پیامبرصلی الله علیه وآله در مدت کوتاهی سلامتی خود را باز یافتند، اما بجای قدردانی از آن حضرت و یارانش - از آنجایی که باطنی خبیث و دلی مریض داشتند - سه تن از نگهبانان شترها را کشته و به همراه شتران فرار کردند. هنگامی که این خبر ناگوار به پیامبر گرامی رسید، علی علیه السلام را مامور دستگیری آنان نمود. امیرمؤمنان علی علیه السلام این خطاکاران متجاوز را در نزدیکیهای مرز یمن بازداشت کرده و به حضور پیامبرصلی الله علیه وآله آورد. در این لحظه پیک وحی نازل شده و احکام آنان را به رسول خدا ابلاغ نموده و فرمود: «انما جزاء الذین یحاربون الله ورسوله ویسعون فی الارض فسادا ان یقتلوا او یصلبوا او تقطع ایدیهم وارجلهم من خلاف او ینفوا من الارض»; (42) «کیفر آنان که با خدا و پیامبرش به جنگ برمی خیزند و در روی زمین اقدام به فساد میکنند این است که اعدام شوند یا به دار آویخته گردند یا دست و پای آنها به عکس یکدیگر بریده شود و یا از سرزمین [خود] تبعید گردند.»
حضرت خاتم الانبیاءصلی الله علیه وآله از میان این چهار حکم، قطع دست و پا را انتخاب کرد و دستور داد دست و پای آنها را بر خلاف یکدیگر (دست راست و پای چپ یا بالعکس) قطع کنند (43).
اصرار بر اجرای قوانین الهی، حیاء و ادب، جوانمردی، سرمشق و الگو بودن برای انسانهای سعادت جو و حقیقت طلب، امی بودن، تواضع، گذشت، ساده زیستی، سخاوت و نیکی به دیگران، کرامت نفس و بشیر و نذیر بودن، از جمله سایر صفات ستوده حضرت خاتم الانبیاءصلی الله علیه وآله است که در آیات الهی به آنها اشاره شده است. در حدیث دیگران
این مقال را با نقل ابیاتی از سروده معروف شبلی شمیل از دانشمندان برجسته جهان مسیحیت، که در ستایش عظمت حضرت رسول صلی الله علیه وآله سروده است به پایان میبریم:
انی وان اک قد کفرت بدینه
هل اکفرن بمحکم الآیات
«من گر چه مسلمان نیستم، اما آیا میتوانم به آیات محکم قرآن کفر ورزم؟!»
او ما حوت فی ناصح الالفاظ من
حکم روادع للهوی وعظات
«یا به پندها و اندرزهایی که در آن آیات آمده است و همه بازدارنده نفس از هوی و هوس، و در لباس شکوهمندترین واژهها میباشند منکر شوم؟!»
وشرایع لو انهم عقلوا بها
ما قید العمران بالعادات
«یا به قوانینی که اگر مردمان آنها را درک میکردند برای تحقق بخشیدن به عمران [و تمدن جهان]، همه آیینها و سنتها را جز تعالیم اسلام کنار میگذاشتند، میتوانم بی تفاوت باشم؟!»
نعم المدبر والحکیم وانه
رب الفصاح مصطفی الکلمات
«[محمد] بهترین تدبیر کننده و بهترین حکیم بود. او خدای فصاحت و [گوینده] گزیدهترین سخنان است.»
رجل الحجا رجل السیاس والدها
بطل حلیف النصر والغارات
«[محمد] یگانه مرد خردورزی، کشورداری و هوشمندی بود و قهرمان هم پیمان با پیروزی بر سپاه کفر است.»
ببلاغ القرآن قد غلب النهی
وبسیفه انحی علی الهامات
«[محمد] با بلاغت قرآن، بر همه خردها و اندیشهها چیره گشت و سرها [ی دشمنان ارزشهای انسانی] را زیر سایه شمشیر گرفت.»
من دونه الابطال من کل الوری
من غائب او حاضر او آت (44)
«قهرمانان تاریخ بشر چه گذشتگان، چه آنان که اکنون حاضرند و چه آیندگان، [همه و همه] در پایهای فروتر و پایینتر از مرتبت او جای دارند.»
پی نوشت ها
1) بخشی از مسمط مسدس شیوای ادیب الممالک فراهانی در مولود مسعود پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله.
2) احزاب /21.
3) آل عمران /159.
4) مکارم الاخلاق، ص 8؛ فتح الباری، ج 6، ص 419.
5) قلم /4.
6) توبه /128.
7) توبه /61.
8) کهف /6.
9) فصلت /6؛ کهف /110.
10) توبه /128.
11) ضحی /6، 7، 8.
12) هود /29.
13) ضحی /9، 10.
14) الکافی، ج 2، ص 252.
15) کشف الغمه، ج 2، ص 537.
16) مقدمهای بر جهان بینی اسلامی، ج 3، ص 137.
17) احقاف /35.
18) السیر النبویه، ابن هشام، ج 1، ص 284.
19) نهج البلاغه، خطبه 190.
20) بقره /23.
21) انفال /41.
22) فرقان /1.
23) النجم /10.
24) تفسیر صافی، ج 3، ص 299.
25) اسراء /79 و 80.
26) حدید /25.
27) شوری /15.
28) انعام /152.
29) بحارالانوار، ج 16، ص 260؛ الکافی، ج 2، ص 671.
30) مستدرک الوسائل، ج 12، ص 89.
31) احزاب /28.
32) تفسیر صافی، ذیل همین آیه.
33) فروغ ابدیت، ج 1، ص 263.
34) السیر النبویه، ابن هشام، ج 1، ص 200 و 201.
35) انعام /50.
36) النجم /3 و 4.
37) همان /11.
38) بحارالانوار، ج 19، ص 62.
39) مؤمنون /8.
40) الکافی، کتاب الایمان والکفر، باب الصدق و اداء الامان، حدیث 5.
41) الفتح /29.
42) مائده /33.
43) الکافی، ج 7، ص 245.
44) ادبیات و تعهد در اسلام، ص 251 و 252.