شنبه 3 آذر 1403

سینمای ایران غفلت های قابل توجهی داشته است

خبرگزاری اکو نیوز مشاهده در مرجع
سینمای ایران غفلت های قابل توجهی داشته است

به گزارش خبرگزاری اقتصادایران ، فیلم سینمایی «قصه عشق پدرم» ساخته محمدرضا ورزی این روزها در حال اکران از سینماهای کشور است. نکته جالب توجه درباره این فیلم آن است که اکران آن پس از گذشت 10 سال از زمان ساخت آن یعنی سال 1390 محقق شده است.

به بهانه اکران این فیلم سینمایی که از زاویه‌ای خاص به حماسه شورانگیز هشت سال دفاع مقدس پرداخته است، به سراغ محمدرضا ورزی کارگردان و نویسنده این فیلم رفتیم و با او درباره وضعیت و حال کنونی سینمای ایران به گفت‌وگو نشستیم.

مشروح نخستین بخش از گفت‌وگو با محمدرضا ورزی چندی پیش منتشر شد که این بخش در لینک زیر قابل مشاهده است:

در ادامه، مشروح دومین و آخرین بخش از گفت‌وگو با نویسنده و کارگردان فیلم سینمایی «قصه عشق پدرم» را از نظر می‌گذرانید:

سینما در 10 سال گذشته عمدتا به ساخت فیلم‌هایی روی آورد که صرفا با هدف فتح گیشه ساخته می‌شدند؛ خصوصا فیلم‌های به اصطلاح کمدی که بعضا با شوخی‌های اروتیک و ابتذال مطلق همراه و دور از شأن خانواده‌های ایرانی بودند. باید به این نکته مهم توجه داشت که سینما عنصری فرهنگ‌ساز است و اگر قرار باشد هر محتوایی در آن ارائه شود، کارکردش در فرهنگ‌سازی مخدوش خواهد شد. بگذارید مثالی از یک فیلم خوب و ارزنده کمدی بزنم؛ فیلم مانای «اجاره نشین‌ها» اثری کمدی، قدرتمند و در عین‌حال شریف و آبرومند بود که همچنان پس از گذشت حدودا 35 سال وقتی آن را تماشا می‌کنیم، لذت می‌بریم؛ فیلم از حیث تکنیک، فیلمنامه و بازیگری هیچ کمبودی ندارد. چه اشکالی دارد در سینمای ما کمدی‌های با ارزشی از جنس «اجاره نشین‌ها» با نگاه روز ساخته شوند؟ چه اشکالی دارد کمدی‌هایی از جنس «تحفه‌ها» بسازیم؟ یا فیلم‌های گیشه‌سازی از جنس فیلم «همسر» ساخته آقای فخیم‌زاده را با معیارهای امروزی بسازیم؟

سینما ظرفیت خوبی برای پرداختن به تاریخ اسلام و ایران دارد

همانطور که اشاره کردم، عمده تولیدات کمدی ما در سینما طی 10 سال اخیر، ابتذال مطلق بوده است. وقتی پرده سینما به نمایش چنین فیلم‌های مبتذلی عادت کند - که متأسفانه در بسیاری از موارد این وضعیت اپیدمی شده است، دیگر مجالی برای نمایش موفق و موثر آثار ارزشمند و فرهنگ‌ساز باقی نمی‌ماند. هر فیلمسازی به حوزه موضوعی خاصی علاقه‌مند است؛ من هم حوزه تولیداتم بیشتر روی تاریخ ایران و کمی هم بر تاریخ اسلام و ادیان متمرکز بوده است و علاقه‌مندم این حوزه در سینما با نگاه ویژه‌تری همراه و با اقبال جامعه مواجه شود. حقیقتا سینما واجد ظرفیت بسیار خوبی برای پرداختن به قصه‌های قرآنی، تاریخ اسلام و تاریخ ایران است و از زوایای مختلف می‌توان به این موضوعات پرداخت. قرار نیست اثری که می‌خواهد تولید شود لزوما پروداکشن عظیمی داشته باشد.

شرایط سینما به‌گونه‌ای نیست که بتوانم سالانه فیلم بسازم

طبیعتا تهیه‌کننده بخش خصوصی سینما نمی‌تواند روی چنین پروژه‌هایی سرمایه‌گذاری کند؛ درشرایط فعلی ساخت چنین فیلم‌هایی آنگونه که باید گیشه پررونقی نمی‌آفریند و سرمایه را بازنمی‌گرداند. گیشه به تولیدات دیگری از جنس همان تولیداتی که پیش‌تر اشاره کردم، عادت کرده است. به همین دلیل است که من در ساخت فیلم‌های سینمایی کند هستم. شرایط فعلی سینمای ایران به گونه‌ای نیست که بتوانم سالانه فیلم بسازم. نه بخش دولتی حاضر به سرمایه‌گذاری است و نه بخش خصوصی به سادگی حاضر است پای ساخت چنین تولیداتی بیاید. ندرتا ممکن است سوژه‌ای مثل «قصه عشق پدرم» دست دهد و شرایط لازم برای ساخت آن به وجود آید.

در ارتباط با فیلم سینمایی «ابراهیم خلیل‌الله» نیز باید بگویم که من این فیلم را زمانی که تلویزیون پای کار ساخت تولیدات سینمایی بود، در زمان مدیریت دکتر رضا پورحسین بر شبکه دوم سیما با سرمایه‌گذاری این شبکه و تهیه‌کنندگی خود ساختم. اگر شبکه دو سیما روی فیلم «ابراهیم خلیل‌الله» یا «مریم مقدس» سرمایه‌گذاری نمی‌کرد، کجا حاضر به سرمایه‌گذاری روی این دو فیلم می‌شد؟ به صراحت به شما می‌گویم که هیچ‌کجا!

لازم است این را هم بگویم که سرمایه‌گذاری روی ساخت آثار مذهبی آنگونه که تصور می‌شود زیانده نیست؛ اتفاقا ارزآوری و عواید مفیدی که حاصل از اکران، نمایش خانگی یا حتی پخش در تلویزیون‌های کشورهای همسایه به‌ویژه کشورهای مسلمان است را به همراه خواهد داشت. شاید برایتان جالب باشد که چندی پیش یکی از دوستان به من گفت که ارزآوری فیلم «ابراهیم خلیل‌الله» همچنان درحوزه برون‌مرزی در قالب نمایش خانگی ادامه دارد. این موضوع نیاز به مهندسی دارد اما دوستان دست‌اندرکار تاکنون چنین رویکردی نداشته‌اند و طبیعی است که در چنین شرایطی موضوعی با این اهمیت، مغفول و از چشم تهیه‌کنندگان بخش خصوصی دور بماند.

وضعیت ساخت و حمایت از آثار تاریخی در سایر کشورهای صاحب سینما چگونه است؟ آیا در کشورهای دیگر هم سینماگران با چالش‌هایی از جنس چالش‌هایی که در خلال صحبت‌هایتان اشاره کردید روبه‌رو هستند؟

در بسیاری از کشورهای دنیا، بخش خصوصی سینما سرمایه قابل توجهی را صرف ساخت آثار تاریخی می‌کند و سرمایه‌اش را از راه فروش و در برخی مواقع از طریق پیش‌فروش بازمی‌گرداند. پروژه‌ای مثل «صلاح‌الدین ایوبی» ساخته «حاتم علی» که توسط کشور سوریه تولید شد، در تمام کشورهای عربی به نمایش درآمد و 10 برابر سرمایه اولیه‌اش را به سرمایه‌گذار بازگرداند؛ به‌نحوی که سرمایه‌گذار با سود حاصل از آن پروژه دیگری را کلید زد. تازه این بخشی از اتفاقی است که صرفا در جغرافیای آسیا رخ می‌دهد. اینکه شبکه جهانی‌ای مثل HBO چه سرمایه‌گذاری‌هایی را صرف ساخت تولیداتی ازاین دست می‌کند، بماند.

مدیران ارشد فارابی سینما را ملک طلق خود می‌دانستند!

من 6 سال پیش، فیلمنامه‌ای را حول محور زندگی یکی از مفاخر ملی کشورمان نوشتم و آن را هم در تلویزیون و هم در بانک فیلمنامه خانه سینما ثبت کردم. پس از اتمام نگارش چندباره فیلمنامه که به عقیده برخی از عزیزان اهل فن در نوع خود اثر جالبی از آب درآمده بود، هرکاری که لازم بود انجام دادم؛ اما در نهایت هیچ تهیه‌کننده‌ای چه در بخش خصوصی و چه در بخش دولتی حاضر به سرمایه‌گذاری و ساخت آن نشد. من به همراه آقای شریفی‌نیا که بنا بود در آن مقطع تهیه‌کنندگی فیلم را بر عهده بگیرد، به بنیاد سینمایی فارابی رفتیم و با مدیرعامل بنیاد جلسه‌ای را حول حمایت از این فیلم برگزار کردیم. آقای تابش در آن جلسه به ما گفت که من با شما و فیلمنا‌مه‌تان جناحی برخورد نمی‌کنم اما عملا جناحی برخورد کردند و هیچ کمکی به ما نکردند. در نهایت بدون اینکه فیلمنامه را خوانده باشند، با توجیهی غیرمنطقی به ما اعلام کردند که حمایت از این فیلم در اولویت ما نیست. گویی آقایان، فارابی را ملک طلق خود می‌دانند و اگر من و تفکر امثال من در چهارچوب سلیقه‌شان تعریف نشود، باید حذف شویم و به همین راحتی برای عزیزان به طاغوت جناحی تبدیل می‌شویم!

وظیفه بخش دولتی حمایت از ساخت آثار دینی و ملی است

وقتی بخش خصوصی قادر به سرمایه‌گذاری برای ساخت چنین آثاری نیست، بدیهی است که بخش دولتی و نهادهایی از جنس بنیاد فارابی باید وظیفه سرمایه‌گذاری در این حوزه را بر عهده بگیرند. اگر بخش دولتی حاضر به حمایت از آثار ملی و دینی نباشد، پس چه کسی باید از ساخت چنین آثاری حمایت کند؟ فارابی قرار است چه چیزی برای سینمای ما بسازد؟ بروید کارنامه عملکرد این بنیاد را طی هشت سال گذشته بررسی کنید؛ عملکرد فارابی هیچ سنخیتی با سیاست‌های مصوب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ندارد! یکی از سیاست‌های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، پرداختن به مفاخر ملی است. دوستان طی هشت سال گذشته جز اینکه برای جهان پهلوان غلامرضا تختی به عنوان یکی از مفاخر ملی فیلم بسازند (آن هم به‌صورت مشارکتی) چه کار دیگری در این حوزه انجام داده‌اند؟ آیا یک اثر دینی ساخته‌شده؟ آیا یک اثر با موضوع انقلاب اسلامی ساخته‌شده؟ ساخت این قسم آثار وظیفه بنیاد فارابی است؛ کارهایی با موضوعات و سوژه‌های دیگر توسط سایرین ساخته می‌شود و لازم نیست نهادهایی از جنس فارابی به ساخت آنها ورود و برایشان سرمایه‌گذاری کنند. وظیفه فارابی و نهادهایی مثل آن سرمایه‌گذاری جهت ساخت آثاری است که بخش خصوصی از عهده سرمایه‌گذاری روی آنها برنمی‌آید.

پاسخ فیلم کثیفی مثل 300 را ندادیم!

من همچنین 6 سال پیش درباره برشی از زندگی مرحوم آیت‌الله طالقانی نیز فیلمنامه بسیار خوبی نوشتم و در طول نگارش فیلمنامه با فرزند ایشان نیز همراه و همگام بودم اما برای ساخت آن فیلم نیز به هرکجا که سر زدیم، حاضر به سرمایه‌گذاری نشدند. با اینکه فیلم، فیلم گرانی هم نبود و ما می‌خواستیم برای ساخت آن از امکانات و دکورهای سریال «معمای شاه» استفاده کنیم و به این بهانه تلویزیون نیز در ساخت فیلم مشارکت داشته باشد. با این‌وجود، هیچ ارگانی حاضر به حمایت از فیلم نشد.

پرسش مهم این است که سینمای ما طی 42 سال گذشته چه میزان تولید درحوزه تاریخ انقلاب اسلامی انجام داده است؟ پاسخ فیلم هجو «آرگو» با ساخت کدام فیلم داده شد؟! سینما چه کاری برای مفاخر ملی‌مان انجام داده است؟ پاسخ فیلم کثیف «300» با ساخت چه فیلمی داده شده؟! نمی‌خواهم معدود کارهای خوب ساخته شده مثل: غلامرضا تختی، ماجرای نیمروز یا سرخپوست را نادیده بگیرم اما کمیت این گونه تولیدات به‌قدری اندک است که گویی کاری انجام نشده است. نه در حوزه تاریخ اسلام، نه در حوزه تاریخ ادیان، نه در حوزه تاریخ ایران معاصر و... آنگونه که باید اتفاقات مهمی در سینما رقم نخورده است. گلایه من این است که پس از گذشت 42 سال از وقوع انقلاب اسلامی چرا دست سینمای ما اینقدر خالی است؟ مگر قرار نبود درباره شهید همت، شهید بهشتی، مرحوم آیت‌الله طالقانی و... فیلم بسازیم؟ پس چرا هیچ‌کدام تولید نشد؟

حتما باید منتظر باشیم تا هالیوود درباره زندگی امام (ره) فیلم بسازد؟‌!

ما امکانات و توانمندی‌های لازم برای ساخت آثار ارزشمند و ماندگار سینمایی در حوزه‌های تاریخی، چه تاریخ اسلام و چه تاریخ ایران را در اختیار داریم. حتما باید منتظر باشیم تا هالیوود بیاید درباره زندگی امام خمینی (ره) با روایت مطلوب خود فیلم بسازد؟! زندگی امام خمینی (ره) بسیار فراتر از زندگی عمرمختار است. امام خمینی (ره) شخصیتی جهانی بود اما عمرمختار شخصیت جهانی نبود؛ بلکه به واسطه سینما و فیلمی که درباره‌اش ساخته شد به شخصیتی جهانی بدل شد. با این‌وجود، ما می‌بینیم که فیلم زندگی عمرمختار ساخته شد اما فیلمی در شأن زندگی امام خمینی (ره) که به مراتب جذاب تر و دراماتیک‌تر از زندگی عمرمختار است، ساخته نشد. انگار سینما مال ما نیست و دست جریان خاصی افتاده است و توسط این جریان مدیریت می‌شود. تهیه‌کنندگان بزرگی در سینما داریم که سال‌ها است خبر و اثری از آنها نیست؛ چرا این افراد باید از سینما دور باشند؟

به دولت آقای رئیسی امیدوارم

امیدوارم در دولت آقای رئیسی اقدامات و اتفاقات جذاب و ویژه‌ای برای سینما، تئاتر و موسیقی کشور رخ دهد و فضای بسته کنونی باز شود. احساس می‌کنم دولت جدید، دولتی روبه جلو خواهد بود؛ انشاالله.