شمارش معکوس برای خداحافظی ترامپ با کاخ سفید / تلآویو آخرین سنگر امید ترامپ برای
اقتصادنیوز؛ روزنامه هاآرتص اسرائیل در یادداشتی به قلم دیوید ربقاستوتکوف با اشاره به اینکه «سفر مایک پمپئو به اسرائیل آخرین گامهای دولت آمریکا برای درآوردن ترامپ از مخمصه و ناامیدی است» نوشت که «او رفته تا از صهیونیستها بخواهد که از ترامپ که تیم اصلیاش صهیونیست هستند در انتخابات حمایت کنند. تلاشی برای نگه داشتن ترامپ در کاخ سفید، که هزینهاش را البته کل خاورمیانه، از ایران تا فلسطین...
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از شفقنا؛ در روزگاری که دشواریها و محدودیتهای کرونا، زندگی روزمره و عادی را هم با چالشهای فراوانی مواجه کرده، اینکه مایک پمپئو وزیر امور خارجه آمریکا به اسرائیل میرود تا حماایت تندروهای صهیونیست را برای ترامپ به دست آورد، حکایت از نگرانیهای ترامپ و ترامپیستها از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا دارد. انتخاباتی که به نظر میرسید با پیروزی دونالد ترامپ پایان خواهد بافت، اما کرونا و در پی آن بیکفایتیهای آشکار دولت ترامپ کار را به جایی رساند که اکنون اکثریت کارشناسان سیاسی بر این باورند که بعد از انجام انتخابات ریاست جمهوری 2020 سلطه دونالد ترامپ بر کاخ سفید پایان خواهد یافت. واقعیتی که پمپئو را به اسرائیل کشانده تا هر کاری از دستش برمیآید برای جلوگیری از به پایان رسیدن عمر سیاسی ترامپ انجام دهد.
به گزارش سرویس ترجمه شفقنا از هاآرتص؛ این روزنامه صهیونیستی در یادداشتی به قلم دیوید روتکوف با اشاره به اینکه «سفر مایک پمپئو به اسرائیل آخرین گامهای دولت آمریکا برای درآوردن ترامپ از مخمصه و ناامیدی است» نوشت که «او رفته تا از صهیونیستها بخواهد که از ترامپ که تیم اصلیاش صهیونیست هستند در انتخابات حمایت کنند. تلاشی برای نگه داشتن ترامپ در کاخ سفید، که هزینهاش را البته کل خاورمیانه، از ایران تا فلسطین پرداخت خواهند کرد».
یادداشت هاآرتص چنین آغاز میشود: «وزیر امور خارجه آمریکا، مایک پومپئو برای انجام گفتگوهایی با محوریت جمهوری اسلامی ایران، کرونا و البته شهرکسازیهای اسرائیل در کرانه باختری در اسرائیل است. موضوع اصلی گفتگوها اما شاید نه این موضوعات، که یک مورد ناگفته بزرگ باشد. چرا که شرکتکنندگان این مذاکرات مانند شخصیت مونالیزا ویتو در فیلم "پسر عموی من وینی" میتوانند صدای تیک تیک ساعتی را بشنوند که نشان میدهد زمان برایشان برای انجام هر برنامه بزرگی در حال اتمام است و باید برای استفاده از تک تک ثانیههای باقی مانده کاری کنند».
در ادامه یادداشت با اشاره به اینکه «اگر نتایج نظرسنجیهای سیاسی و عمق بحران ایالات متحده صحت داشته باشد، باید گفت که زمان زیادی تا زمانی که قطار دیوانه ترامپ در پایان ژانویه از ایستگاه خارج شود، باقی نمانده است»؛ آمده که «این امر برای بنیامین نتانیاهو و بنی گانتز و دیگر اسرائیلیهای دست راستی خبر چندان خوبی نیست که همراه و همفکر تندروی خود را در کاخ سفید از دست خواهند داد. بهخصوص که جو بایدن، رقیب دونالد ترامپ، که در بسیاری از نظرسنجیها بهویژه در ایالتهای مهم انتخاباتی از ترامپ پیش افتاده، در صورت رسیدن به کاخ سفید احتمالا در رابطه با اسرائیل از سیاستی مشابه با سیاست دوران اوباما بهره خواهد گرفت و این به منزله هشداری است برای نتانیاهو و دیگر تندروها که قدر ترامپ و روزهای ریاست جمهوری او را بدانند و متوجه باشند که شکست ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری به این معنا خواهد بود که دیگر اسرائیل نمیتواند روی کمک و حمایت ترامپ، مایک پنس و پمپئو و البته جارد کوشنر حساب کند».
یادداشتنویس هاآرتص بر این باور است که بنیامین نتانیاهو که روابط آمریکا و اسرائیل در دوران دموکراتها را از خاطر نبرده است، شاید بهتر از دیگر سیاستمداران اسرائیل از تبعات خروج ترامپ از کاخ سفید و ورود جو بایدن یا هر دموکرات دیگری به دفتر ریاست جمهوری آگاه باشد. تبعاتی چون تکرار شرایطی که در دوران اوباما بین این دو کشور برقرار بود و باعث میشد آمریکا به طور مستمر علیه سیاستهای اسرائیل بهخصوص در مورد شهرکسازی واکنش نشان دهد و روابط دو کشور در توقف و نوعی فریز سیاسی قرار گیرد.
دیوید روتکوف البته این نکته را نمیتواند کتمان کند که ترامپ هنوز شانس موفقیت دوباره در انتخابات را دارد، اما روشن است که با توجه به شرایط بحرانی آمریکا تحت تاثیر بزرگترین بحران سلامتی و بهداشت عمومی این کشور از زمان همهگیری آنفولانزای اسپانیایی در سال 1918 به اینسو؛ و البته بحران اقتصادی و بیکاری بزرگی که آن نیز تحت تاثیر همین پاندمی کروناست؛ این شانس چندان زیاد به نظر نمیرسد. به دلیل کشمکش دولت آمریکا با این دو بحران عمده است که بسیاری از جمله نتانیاهو، گانتز و حتی خود پمپئو نگاه روشنی به آینده ندارند و پیشبینی میکنند که ممکن است تغییرات بزرگی در راه باشد.
تغییر در ریاستجمهوری آمریکا به طور مستقیم در اسرائیل تاثیرگذار خواهد بود. اول اینکه شاید از همان اولین روزهای خروج ترامپ از کاخ سفید شاهد ضعیف شدن و در نهایت نابودی سیاست فشار حداکثری ترامپ علیه جمهوری اسلامی ایران و تلاش برای بازگشت به توافق هستهای برجام باشیم - که چندان مورد پسند اسرائیلیها نخواهد بود. در مورد خود اسرائیل هم ورود هر دموکراتی به کاخ سفید بیتردید به معنای رد برنامههای شهرکسازی و الحاق کرانه باختری به اسرائیل خواهد بود و به طور موازی با آن هم افزایش فشار برای رعایت حقوق فلسطینیها را موجب خواهد شد.
پس میتوان گفت شکست احتمالی ترامپ مطمئنا این پیام را برای نتانیاهو و دار و دستهاش دارد که تنها شش ماه فرصت دارند که سرزمینهای فلسطینی را به خاک اسرائیل اشغالگر ضمیمه کرده یا در سوریه و شاید هم عراق علیه مواضع جمهوری اسلامی و نیروهای نزدیکش عملیات کنند. این فرصت شش ماهه همچنین به معنای فشار هر چه بیشتر نتانیاهو برای برای نابودی قطعی و نهایی برجام نیز خواهد بود، و نیز پایان خیالپردازیهای جارد کوشنر در زمینههایی مانند معامله قرن و برنامه صلح خاورمیانه و دیگر برنامههایی از این دست.
برنامههایی که در کنار روشها و ابتکارات جارد کوشنر در مبارزه با بیماری همهگیر کرونا به عنوان قاطعترین و مهمترین ناکامیهای دوران ترامپ ثبت خواهند شد. گرچه خوشبختانه، عواقب و تلفات انسانی طرح صلح کوشنر - که نه طرح بود و نه در راستای صلح - به مراتب کمتر از توصیههای کارشناسانه او درباره کرونا به پدرزن رئیسجمهورش بوده است.
اگر چه ممکن است این حقیقت که اتحاد بین بازیگران سیاسی افراطی ایالات متحده و اسرائیل و اقدامات آنها باعث شده دولت مستقر به روزهای آخر برسد، منبع خوشبینی برخی از ناظرین باشد؛ اما مانند همه طرح و توطئهها و پیچشهای نهایی تمام داستانهای آخرالزمانی، بهتر است در این زمینه با احتیاط پیش رفت و داستان را تمامشده تلقی نکرد. به هر حال اگر بیبی (بنیامین نتانیاهو) بداند که تنها شش ماه از زمان الحاق کرانه باختری و شهرکسازی و حمله به مواضع ایرانی در سوریه برای فشار آوردن به تهران باقی مانده، احتمالا فشارها و اقداماتش را برای تعیین تکلیف نهایی این خواستهها افزایش خواهد داد. چون میداند که برخلاف اینکه اگر ترامپ در انتخابات برنده شود، اتفاقات خوب زیادی برای اسرائیل رخ خواهد داد، اما در صورت شکست ترامپ و انتخاب بایدن به ریاستجمهوری باید منتظر واکنشها و عکسالعملهای قابل توجه، تکذیبهای احتمالی و حتی مجازاتها و تنبیهات ایالات متحده باشد و برای این خواهد کوشید تا آن روز موعود به بیشتر اهدافش رسیده باشد.
پومپئو نیز این را میداند، و به عنوان سیاستمداری که «با یا بدون حضور ترامپ» جاهطلبیهای بزرگی دارد، فشار به ایران را تشدید خواهد کرد و همچنین در گسترش سرزمینهای اشغالی به دولت اسرائیل کمک خواهد کرد تا حداقل بتواند اعتبار خود را در میان اوانجلیستها و البته جناح راست حزب جمهوریخواه افزایش دهد.
بحث با اسرائیلیها با محوریت کرونا البته چیزی جز ظاهرسازی نیست. چون هر کسی که میتواند یک جدول آماری را بخواند، میتواند این را هم شهادت دهد که دولت ترامپ کمترین کارامدی در زمینه نحوه مدیریت این یا هر گونه بیماری همهگیر دیگری نشان نداده و تنها و تنها در پی استفاده سیاسی از شرایط بوده است. حتی این واقعیت که پومپئو در بحبوحه بحران کرونا و به رغم مشاورههای خود وزارت امور خارجه مبنی بر محدودیت سفر دست به این سفر زده، نشانه دیگری است که ترامپ و شرکا بیتوجه به واقعیت اوضاع، بیپروا مایل به اعلام پیروزی بر ویروس هستند و در این مسیر همچنان سو مدیریت و بیکفایتی و روند بیاحترامی به علم، پزشکی، ریاضیات و تاریخ را ادامه میدهند.
برای اسرائیل، مردم فلسطین، خاورمیانه و جهان، روشن است که رکود اقتصادی و بحران کرونا دنیا را درگیر کرده و احتمالا تا سالیان سال ادامه خواهد داشت، تنها تهدیداتی نیستند که دنیا با آنها روبروست. در چنین شرایطی یک ترامپ ناامید، بدبین و فرصتطلب او از قبیل پمپئو و بنیامین نتانیاهویی که حتی میتوان گفت در وضعیتی حتی دشوارتر از ترامپ قرار دارد، میتوانند با استفاده از فرصت کرونا دنیا را وارد وادی تاریکتری نیز بکنند. به خصوص که پمپئو به رغم تکبر و بیادبیاش، هوشمندتر از بسیاری از نزدیکان ترامپ است و میتواند در این راه بسیار بیشتر از خود ترامپ پیش برود. در این شرایط تنها امیدواری به برخی از اعضای دولت ترامپ است که بتوانند خسارتی را که پمپئو و دولت اسرائیل ممکن است وارد آورند، به حداقل برسانند. آرزویی تا حدی دور از دسترس و دور از ذهن؛ اما آنها باید بدانند که دونالد ترامپ و بنیامین نتانیاهو در وارد آوردن خسارات جبرانناپذیر بسیار کارکشته شدهاند.
این مطلب برایم مفید است بلی 1 نفر این پست را پسندیده اند