شمیم | مهدی حسنآبادی: نسل جدید، سبک منبر بزرگانی چون مرحوم فلسفی را برنمیتابد + فیلم

خبرگزاری فارس حوزه مسجد و هیأت امیرحسین کسائی: منبر مهمترین بخش محتوایی مجالس عزاداری سیدالشهدا (ع) است که از اهمیت بسیاری بالایی هم برخوردار است. در گذشته مجالس هیأتها منبرمحور بود، اما با گذشت زمان مداحان تسلط بیشتری در مجلس پیدا کردند و محور مجالس، مداحان شدند؛ هرچند هنوز هم جلساتی در سطح کشور وجود دارد که محور اصلی آنان اهل منبر هستند. به دلیل اهمیت بالای منبر قسمت دیگری از برنامه «شمیم» به بحث درباره منبر گذشت و با حجتالاسلام مهدی حسنآبادی به گفتوگو پرداختیم. ماحصل را در ادامه میخوانید:
در کودکی برای پدر و مادرم سخنرانی میکردم
اولین تجربه منبر رفتن شما مربوط به چه دورهای بود و در چه ایامی این اتفاق صورت گرفت؟
من از سنین کودکی و در 8 9 سالگی، روضه حضرت سیدالشهدا (ع) را میخواندم. از همان دوران پیش پدر و مادر، خودم را یک منبریِمعمم فرض میکردم که منبر میرود و صحبت میکند و در همان حالت شروع به سخنرانی میکردم. این موضوع ادامه داشت تا 15 16 سالگی که دوستانم را جمع میکردم و برایشان سخنرانی میکردم. هرگاه که با رفقا جمع میشدیم، سخنران جمع، من بودم. در دوران دبیرستان به شدت به فضای سخنرانی و هیأت و حوزه علاقهمند بودم و این قضیه را پیگیری میکردم.
با توجه به لطفی که خداوند به من داد و استعدادی که داشتم راهنمایی و دبیرستان را در استعداد درخشان و تیزهوشان گذراندم. درسخوان بودم و میتوانستم در دانشگاههای خوبی قبول شوم اما با اصرار خودم و مخالفت یک طایفهای، حوزه علمیه را برای ادامه تحصیل انتخاب کردم و وارد حوزه شدم و مدارج آن را گذراندم.
خدا رحمت کند آیتالله صافی گلپایگانی را! سال اول حوزه خدمت او رسیدیم و ضمن نام بردن از چند کتاب حوزوی فرمودند که با این کتب آدم به جایی نمیرسد؛ بلکه باید مطالعه آزاد داشته باشید. من در حال حاضر به علت اشتغالات منبر و رفت و آمد از قم، مطالعه روزانهام مانند گذشته نیست، اما تا همین چند سال پیش نزدیک به 11 12 ساعت مطالعه و یاداشتبرداری از آثار داشتم.
در مدرسه رضویه واقع در ابتدای خیابان طالقانی شهر قم، خود دوستان طلبه گعده را تشکیل میدادند که در آنجا تمرین منبر میکردند. البته این تمرین سبک خاصی داشت؛ مثلاً در آنجا طی یک گروهبندیهای خاص در کلاسهای خودگردان طبق قرعهکشی شخص اسمش برای سخنرانی یک دقیقهای در مورد موضوعی در میآمد. گاهی موضوع حضرات معصومین بودند که خب صحبت کردن سخت نبود؛ اما گاهی موضوعات بیربط به اشخاص میخورد و او موظف بود تا یک دقیقه درباره آن صحبت کند و جلسه بعد مدت زمان منبر و سخنرانیش درباره آن موضوع 10 دقیقه میشد. من معتقدم در امر منبر آدم باید نوآوری داشته باشد و مبدع امری شود. این بدان معنی نیست که شخص از خودش چیزی را دربیاورد، بلکه باید موضوعات مغفول و خاک خوردهای را که در کتب علمی و فقهی ما موجود است، بیان کند.
نسل جدید، سبک منبر قدیم را برنمیتابد
سبک و روند ارائه محتوای شما روی منبر چگونه است؟
جلساتی که من در آن حاضر میشوم، متفاوت است. به لطف ابیعبدالله تقریباً یک جلسه ثابت در تهران دارم که در هیأت فدائیان حضرت زهرا (س) برگزار میشود و تقریباً 80 درصد مستعمین آن هم نفرات ثابتی هستند. من در این جلسه برنامهریزی طولانیمدتی دارم. وقتی حسین طاهری از من خواست، در این مجلس حاضر شوم، با او در مورد موضوع منبر مفصل صحبت کردم که یکی از آنها این بود که بچه هیأتیها از احکام دینی دور افتادهاند و صرف حضور در جلسات را کافی میدانند؛ در صورتی که اگر کسی حسینی شد، باید در تمام شئون زندگی خود را حسینی کند.
وقتی من این برنامه را به او دادم با آغوش باز آن را پذیرفت. روی این موضوع سرمایهگذاری کردیم که بدون هیچ عجلهای در هر هفته یک تا دو موضوع فقهی در موضوع احکام بیان شود؛ مگر در مناسبتهایی مثلاً در دهه محرم که من 5 شب منبر میروم و مستمع هم ثابت نیست. بنابراین در آنجا منبر را با بیان احکام شروع نمیکنم؛ چون تجربه شده که بیان برخی موضوعات گاهی سؤال ایجاد میکند که موجب میشود، کل منبر صرف بیان حکم شرعی شود.
موضوع دیگر در باب منبر، ارتباط دادن روایات با یکدیگر است، الزاماً یک منبر صرف روایات خواندن نیست. خواندن روایت خیلی خوب و مطلوب است اما اینکه چگونه این روایات را باهم متصل کنیم محتاج فکر جدید است. ما پیش از اینکه به منبر برویم، باید به منبر «فکر» کنیم. نسل جدید، سبک منبر قدیمی را برنمیتابد. آقای فلسفی بزرگ منبریها بود، اما برای مستمع کنونی این سبک منبر رفتن چندان جذابیت ندارد و برنمیتابد. برای نسل جدید باید با زبان خودش صحبت کرد.
من در جایی منبر رفته بودم و دیدم نوجوانی در یک گوشش هندزفری است و آن گوش دیگر خالی است. پس از مجلس هیأت برای سؤالی پیش من آمد و من موضوع را پرسیدم که چرا در یک گوشش هندزفری است. گفت: این صدای فلان خواننده است که گوش میدادم. من نمیتوانم از آن جدا شوم. یعنی این جوان تنها یک گوشش را در اختیار من قرار داده بود. من اگر هنر داشته باشم، باید هوش و گوش دیگر را هم در اختیار بگیرم.
در چنین شرایط فرهنگی و هجومی که بر فرهنگ ما وارد شده است، این جوان به هیأت آمده است، اما باید حفظش کنیم. قاطعانه میگویم هیچ سنگری در جامعه ما محکمتر از هیأت امام حسین نیست. اگر کشور ما میخواهد موفق شود، جوانان باید خود را در دامان سیدالشهدا بیندازند. در چنین دستگاهی وهب نصرانی مسلمان میشود و به شهادت میرسد. در چنین مجالسی حسین فهمیده تربیت میشود که امام خمینی درباره آن میگوید رهبر ما آن طفل 13 ساله است.
در چنین اوضاعی که آن جوان در مجلس حاضر شده، من نمیتوانم آن را با بیان ناموزون رد و طرد کنم. سبکهای منبر قدیمی و کتابی صحبت کردن برای جوان امروزی ما کارساز نیست، بلکه باید با بیان خودشان با آنها گفتوگو کرد.
منبریها فکر نکنند جدا و برتر از اجتماع هستند
این صحبت کردن به زبان جوانان و باخبر بودن از حال و اوضاع آنان، نیازمند ارتباط منبری و سخنران با جوانان است، این ارتباط وجود دارد؟
فاصله گرفتن منبریها از اجتماع، معضل بزرگیاست. هم فاصله فیزیکی به این شکل که منبری سریع پس از سخنرانی میرود و دست مستمع از آن کوتاه میشود، هم فاصله اجتماعی که شخص فکر میکند به واسطه منبر رفتن شأنیت و شخصیت جدا و برتر از اجتماع دارد. هیچ اگر سایه پذیرد، هیچ است. ما فقط به لطف اباعبدالله و مادرش اعتباری داریم، همین. اصلاً و ابدا این به معنای موفقیت خاصی نیست که بخواهد ما را از سایر نفرات جدا کند، حتی اعتبار پیدا کردن از کنار امام حسین و حضرت زهرا هم موفقیت نیست.
یک منبر صرف روایت خواندن نیست. خواندن روایت خیلی خوب و مطلوب است اما اینکه چگونه این روایات را با هم متصل کنیم محتاج فکر جدید است. ما پیش از اینکه به منبر برویم باید به منبر «فکر» کنیم
گاهی نیاز است که آن منبری پس از سخنرانی و صحبت در کنار مردم بنشیند. مثلاً سر همان بیان احکام که در ابتدای عرایض گفتم، گاهی افراد برای سؤالات شرعی رجوع دارند که سر ابتداییترین مسائل است و این هم طبیعی است. اگر من بین آنان نباشم، دست این افراد برای گرفتن پاسخ کوتاه میشود. در چنین دورانی که هجمه گسترده علیه روحانیت و مبلغین شیعه است، خودمان را در زمین دشمن قرار ندهیم.
مردم ما از دین دور نیستند، باید با راهنمایی صحیح نواقصشان را رفع کنیم
در دو برهه از سال یعنی شبهای قدر و دهه محرم، قشر موسوم به «خاکستری» در مجالس حضور مییابند. آیا منابر قدرت جذب این طیف از جامعه را دارند؟ اگر خیر ایراد از کجاست؟
نه لزوماً، حداقل در مورد منابر خودم قضیه به این شکل نیست. اتفاقاً بعضاً محتوای منبر و سخنرانی ایراد دارد، گاهی ما تنها موضوعات تکراری را به مخاطب انتقال میدهیم. باید تبیین شود آیا ما در همین دهه اول محرم صرفاً میخواهیم موضوعی را به عنوان منبر بیان کنیم، یا میخواهیم دغدغه دین مردم را بررسی کنیم و به آن بپردازیم.
فاصله گرفتن منبریها از اجتماع، معضل بزرگی است. هم فاصله فیزیکی به این شکل که منبری سریع پس از سخنرانی میرود و دست مستمع از آن کوتاه میشود، هم فاصله اجتماعی که شخص فکر میکند به واسطه منبر رفتن شأنیت و شخصیت جدا و برتر از اجتماع دارد. هیچ اگر سایه پذیرد، هیچ است. ما فقط به لطف اباعبدالله و مادرش اعتباری داریم، همین
مردم ما آنچنان از دین دور نشدهاند، پارسال مراسمی در میدان شهدا در ماه صفر داشتم که همسر بنده در بین جمعیت حاضر بود، بعد از مراسم گفت کاش شرعاً اجازه داشتم تا فیلم میگرفتم تا ببینی خانمی که با یک حجاب و آرایش بسیار زیاد و درحالی که سگ در بغل داشت، طوری گریه میکرد که تمام آرایش او در صورتش پخش شده بود. این است که میگویم هیأت امام حسین، محکمترین سنگر است یعنی مردم تا امام حسین دارند دین و بستر دینداری را هم دارا هستند.
هرموقع شخص از امام حسین جدا شد باید به دینداری او شک کرد. قاطعانه میگویم به ما ربطی ندارد کی با چه تفکر، عقیده و ملیتی در مجالس ابیعبدالله حاضر میشود. من نمیگویم امر به معروف و نهی از منکر نکنیم، بلکه حرفم این است که بلد باشیم کجا و به چه شکل این کار را انجام دهیم. گاهی تذکر با لسان بد، شخص را از دین زده میکند.
من در تهران ساکن نیستم، اما یک بار رانندهای قرار بود ما را به یکی از محلات بالای شهر تهران ببرد. در بین راه یک ایستگاه صلواتی برپا بود که از تیپ و قیافه افرادی که برای گرفتن غذا دورش جمع شده بودند، معلوم بود وضعیت مالی خوبی دارند. آن شخصِ بالاشهری گرسنه غذا نیست، اما گرسنه نذری اباعبدالله است. او که حاضر میشود بیاید در صف بایستد، یعنی به دین اعتقاد دارد، من باید با راهنمایی صحیح نواقصش را رفع کنم.
مردم همچنان به روحانیت اصیل که حرف و عملش یکی است اعتقاد دارند
برخی از مردم میگویند چرا برخی از منبریهایی که ما را نصیحت میکنند، خود عامل نیستند؟
این موضوع مهمی در منبر است که ناشی از عدم تأثیرپذیری نفَس است. وقتی نفس من آلودهاست نباید انتظار تأثیرپذیری طرف مقابل را داشته باشم. چرا منبریهای قدیمی مثل مرحوم حاج مقدس، حاج ملا آقا زنجانی و... یک یا اباعبدالله میگفتند مجلس بهم میریخت، این تأثیر نفس است، نباید همه چیز را از مستمع دید و او را مقصر دانست. گاهی امثال من خیلی روی خودشان کار نکردند که باطنی پاک و صاف داشته باشند که نفسشان بر شخص مقابل اثر بگذارد.
موضوع و مسأله بعدی درباره اهل منبر تضاد قول و عمل است، مخاطب اخلاق و اعمال من روحانی را جدای از حرف و سخن میبیند. در جایی شخصی آمد و درس اخلاق گفت، از زهد و سادهزیستی صحبت کرد و انصافاً هم خیلی خطابه خوبی داشت. وقتی که مجلس تمام شد و مشایعتش کردیم، دیدیم که این حاجآقا که دم از ساده زیستی میزد، سوار بر یک ماشین گرانقیمت آنچنانی شد! خُب طبیعی است که مردم با دیدن چنین مواردی بین حرف و عمل روحانیت تفاوت قائل شوند.
البته قاطعانه باید بیان کنم که مردم همچنان به روحانیت اصیل که حرف و عملش یکی است اعتقاد دارند. در سال 88 که آیتالله بهجت به رحمت خدا رفتند یک جمعیت عظیمی در مجلس تشییع حاضر شدند، یا در همین دو سه سال پیش در تشییع سردار سلیمانی که یک شخصیت «روحانی» داشت، چه جمعیتی حاضر شدند. یا همین راهپیمایی روز غدیر در تهران 3 میلیون نفر حاضر شدند. در ابتدای سال در مراسم تشییع آیتالله فاطمینیا جمعیت بسیاری حاضر شد. این یعنی مردم همچنان پای دین و اعتقادات ایستادهاند.
ما بلد نیستیم، مفاهیم ناب دین را انتقال دهیم
در زمان اهلبیت (ع) منبرهای او موجب جذب حتی غیرمسلمانان میشد، امروز گاهی منابر هیأتها افراد مسلمان را هم پس میزند. چرا اینقدر درباب منبر افت کردیم؟
قاطعانه میگویم به ما ربطی ندارد کی با چه تفکر، عقیده و ملیتی در مجالس ابیعبدالله حاضر میشود. من نمیگویم امر به معروف و نهی از منکر نکنیم، بلکه حرفم این است که بلد باشیم کجا و به چه شکل این کار را انجام دهیم. گاهی تذکر با لسان بد، شخص را از دین زده میکند
مرحوم آشیخ حسنعلی نخودکی از استادش نقل میکند که روزی او پشت دست خودش میزد و میگفت «رسولالله مرا ببخش، یا زهرا مرا ببخش» مرحوم نخودکی علت را جویا میشود و استادشان میگوید فردا قیامت اگر از من بپرسند، چرا گذاشتی یهودی یهودی بماند، یا مسیحی مسیحی بماند من چه جوابی بدهم؟ مرحوم نخودکی در پاسخ میگوید آقا به شما چه ارتباطی دارد این موضوع؟ استاد در جواب بیان میکند که آن غیرمسلمانان، اسلام را در آینه عملکرد من روحانی میبیند، چون آن چیزی که باید از سمت من صورت بگیرد، صورت نمیگیرد پس آنها سمت اسلام نمیآیند.
دین ما مملو از مطالب زیباست که متأسفانه ما بلد نیستیم این مفاهیم را انتقال دهیم. در روایت است که «کونوا دعاهالناس بغیر السنتکم»، دین یک فرمول فرهنگی است که معصوم به ما یاد داده است گاهی بدون استفاده از زبان، میتوان آن را تبلیغ کرد. پیامبر با آن عظمتش، همچون طبیبی سیار و دورهگرد به دنبال هدایت مردم میرفت؛ آن وقت ما در خانه مینشینیم تا بلکه کسی بیاید و سؤالی بپرسد و من یک جوابی بدهم.
با مدل و سبک دهه 60 نمیشود کار فرهنگی کرد
شکل سنتی منبر نیازمند تغییر نیست، نباید برای تحقق جهاد تبیین، منبرها سوال و جوابی شوند؟
این یک روش و ایده است. منبر باید تغییر و تحول داشته باشد اما برای پاسخ هرکس باید در حیطه تخصصی خود وارد شود. مثلاً در امر ازدواج من تخصصی ندارم و اگر بخواهم جواب بدهم مخاطب را دچار سردرگمی میکنم. اما تمام منبرهای مجالس نمیتواند پرسش و پاسخی شود، برخی از مجالس با چنیدن هزار نفر جمعیت امکان این امر را ندارد.
وقتی نفس من آلودهاست نباید انتظار تأثیرپذیری طرف مقابل را داشته باشم. چرا منبریهای قدیمی مثل مرحوم حاج مقدس، حاج ملا آقا زنجانی و... یک یا اباعبدالله میگفتند مجلس بهم میریخت، این تأثیر نفس است، نباید همه چیز را از مستمع دید و او را مقصر دانست
در مورد مسأله فرهنگی کشور که بخشیش بر دوش اهل منبر است، ما محتاج «ایده» و «نوآوری» هستیم. با مدل و سبک دهه 60 نمیشود کار فرهنگی کرد، ما گاهی نمایشگاه شهدا میگذاشتیم و در آن لباس شهدا را در معرض دید قرار می دادیم و جواب میداد اما امروز برای انتقال فرهنگ شهادت، به فیلم اخراجیها نیاز داریم. برای نشان دادن فضای باز روحانیت به فیلم مارمولک محتاجیم. ما نیاز به ایده داریم.
در یادواره شهدا، دکور ما موتور هزار و سنگر است. مستمع ما کیست؟ همه خانواده شهدا را دعوت میکنند. این خانوادههای عزیز که پای کار نظام هستند و از این مسائل باخبرند؛ ما باید سراغ کسانی برویم که در این حیطه نیستند. چرا یادواره شهدا همیشه در مسجد است چرا برای برگزاری به سالن یا مثلاً برج میلاد نمیرویم؟ چرا سخنران همیشه یک روحانی باشد؟ چرا یک بازیگر معتقد دعوت نکنیم؟ ما نیاز به ایده جدید داریم.
یک باب ایده، کرسی آزاداندیشی است. باید اجازه دهیم افراد مخالف هم حرفشان را بزنند و ما در جایگاه حق، آنها را قانع کنیم. اگر متخصص نداریم که جواب دهد مانع طرح شبهه نشویم زیرا این شبههها موجب میشود که افرادی از دست بروند. دوران اینکه من متکلم وحده باشم و همه مستمع باشند گذشتهاش است بلکه نیاز داریم پرسش و پاسخ در فضای منبر داشته باشیم اما این نباید در منبر عمومی بیاید بلکه باید در کنار منبر این ایدهها را داشته باشیم. زیرا منبر فضای خاص، زمان ثابت و مستمعی دارد که شاید 50 نفر آن سوال داشته باشند اما هزاران نفر دیگر آمدهاند چیز جدیدی بشنوند و یادبگیرند.
فیلم کامل این گفتوگو را اینجا مشاهده کنید:
انتهای پیام /
شما می توانید این مطلب را ویرایش نمایید
این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنیدحضرت آیت الله خامنهای
محشر
منبر ماه محرم مهدی حسن آبادی برنامه شمیم حسین طاهری هیأت جهاد تبیین این خبر توسط افراد زیر ویرایش شده است






