غبار فراموشی روی وعدههای دولت / وقتی روحانی تدبیری برای امید بخشی به جامعه نمیکند
گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو؛ «برنامهای برای دولت دوازدهم تهیهکردهایم که یک حداقلی برای همه ملت ایران است. هیچ ایرانی نباید از آن حداقلی که بتواند یک زندگی را از نظر مالی تأمین کند، کمتر درآمد داشته باشد. به همین دلیل با اطمینان میگویم که اگر موفق شویم، یعنی در انتخابات پیروز شویم، هیچکس در هیچ نقطه ایران سر گرسنه بر بالین نخواهد گذاشت، هیچ کارتنخوابی نخواهد بود و هیچ کودک کاری نخواهیم داشت.» این جملات زیبا، وعدههای معاون اول دولت در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 است.
اما بعد از برگزاری انتخابات ریاستجمهوری سال 96 و حضور مجددشان در کاخ اختصاصی ولیعهد مخلوع پهلوی، گرد وغبار فراموشی به روی وعدههایشان نشست و دوباره کلید رفع مشکلات کشور در دوران ریاستجمهوری را گم کردند.
در این گزارش قصد نداریم که به سیاهنمایی بپردازیم و شما مخاطب گرامی را آزردهخاطر کنیم اما بنا بر رسالت آگاهیرسانی، به نکاتی اشاره میشود.
اسحاق جهانگیری، گزینهای پوششی یا ضربهگیر برای حمایت از روحانی، پس از ضبط برنامه تلویزیونی برای شبکه 4 وعده نبود کودک کار در سطح جامعه را داد و باور داشت که اگر مجددا راهی پاستور شود میتواند کاری کند که هیچ ایرانی سر گرسنه بر بالین نگذارد.
اما آمارهای دولت دوازدهم، یک روایت تلخ دیگری از این وعدههای انتخاباتی محقق نشده دارد؛ بر اساس بررسیهای مرکز پژوهشهای مجلس، خط فقر خانوارهای چهار نفره در شهر تهران ظرف 2 سال اخیر، از 2.5 میلیون تومان به 4.5 میلیون تومان رسید یعنی 80 درصد افزایش یافت و جامعه کارگری سهم بسزایی از این آمارها را به خود اختصاص داده است.
حسن روحانی نیز در جمع مردم خرمآباد (24 اردیبهشت 96)، وعده پایان خط مطلق فقر در ایران را داد و گفت: «من به شما مردم ایران قول میدهم که تا پایان دولت دوازدهم فقر مطلق در ایران برای همیشه رخت بربندد... من مشکلات این کشور را میشناسم، در سالهای فراوان پیچ و خم این کشور را دیدهام و میدانیم چگونه باید در برابر این مشکلات راه حلهای عملی و واقعی را پیش روی مردم ایران بگذاریم.»
در شرایط کنونی که کمتر از یک سال به پایان دولت دوازدهم مانده است و سه سال از آن سپریشده، باید صحت تحقق این وعدهها را در سطح جامعه بررسی کرد که آیا جهانگیری توانسته به وعده خود مبنی بر اینکه هیچ کودک کاری نخواهیم داشت، عمل کند؟
ناهید تاجالدین نماینده دوره دهم مجلس شورای اسلامی پیرامون این پرسش، پاسخ میدهد: «برخی کارشناسان مسائل اقتصاد شهری آمار کودکان کار ایران را بین 3 تا 7 میلیون عنوان میکنند، ضمن اینکه این رقم برای تهران نیز 20 هزار نفر تخمین زده میشود، اما به دلیل اینکه اغلب کودکان کار هیچگونه ثبت هویتی ندارند؛ آمار دقیقی در این زمینه نمیتوان ارائه کرد.»
عواملی همچون فقر معیشتی، بد سرپرستی، اعتیاد والدین، جدایی والدین، نداشتن درآمد مستمر پدر و بیکاری و مشاغل کمدرآمد پدران و سطح پایین سواد والدین میتواند علل اولیه و مؤثر برای افزایش کودکان کار باشد.
عزتالله یوسفیان ملا نماینده دوره دهم مجلس شورای اسلامی پیرامون وضعیت معیشتی مردم در سال پایانی دولت روحانی معتقد است که با یک حساب سرانگشتی، موارد مشهود برای اینکه خانواری 2 نفری اکنون بتواند ادامه حیات بدهد، باید درآمدی بیش از 4 میلیون تومان داشته باشد، وی تصریح کرد: «از سال گذشته تاکنون با صعودی شدن نرخها در همه حوزهها، بهطور حتم آمارهای خانوارهای زیرخط فقر بیشتر شده است. البته لازم به ذکر است شیوع ویروس کویید 19 نیز در افزایش مشکلات معیشتی کنونی بیتأثیر نبوده است؛ با آغاز شیوع کرونا از اسفندماه سال گذشته در کشور، اغلب مشاغل تعطیل و افراد بسیاری خانهنشین شدند و این اتفاق باعث شد تا وضعیت معیشتی مردم رو به افول حرکت کند و روزبهروز با وجود افزایش قیمت کالاها و هزینه زندگی، سطح درآمد برخی افراد به سمت صفر حرکت کند.»
براساس آمارهای بانک مرکزی، نرخ تورم سالهای 97 و 98 به ترتیب 31,2 درصد و 41,2 درصد بوده که به ترتیب 4,3 درصد و 6,4 درصد بیشتر از نرخ تورم اعلامی توسط مرکز آمار ایران برای همین دوره زمانی است.
و مرکز پژوهشهای مجلس در گزارش خود گفته است که درآمد سرانه کشور از سال 1390 تا سال 1398 کاهشی 34 درصدی داشته است.
در حال حاضر، اکثر فضای کسبوکار با ریزش شدید نسبت به دوران پیش از کرونا مواجه شده است و بسیاری از کارگران روزمزد در تأمین حداقلیات زندگی خود درمانده شدند. بسیاری از کارگران بهعلت فرآیند غلط خصوصیسازی در کشور یا به بیانی راحت تر، رهاسازی دولت دچار مشکلات متعدد اقتصادی شدهاند و بعضا چندین ماه است که حقوق اولیه خود را دریافت نکردهاند.
پرویز سروری دبیر شورای ائتلاف نیروهای انقلاب در گفتگو با خبرنگار احزاب خبرگزاری دانشجو، با انتقاد از عملکرد اقتصادی دولت میگوید: صرفا با بیان مشکلات موجود، جیبهای خالی مردم پر و سفرههایشان رنگین نمیشود؛ باور دارم که برای رئیسجمهور موضوعات دیگری در اولویت است و فرصت لازم برای بررسی این قبیل مسائل را ندارد.
در سال 99، قیمت مسکن، خودرو، طلا و لوازمخانگی و...، اقلام خوراکی ساده و پرمصرف افزایش عجیبی داشته است، اما دولت بهجای استفاده از تمام ظرفیت خود، مشغول بازیهای سیاسی و به دنبال طرحهای عجیبوغریب بوده است.
رضا رحمانی وزیر عزل شده وزارت صمت در نامهای به رئیسجمهوری مینویسد که عزل وی از وزارت صمت، ناشی از فشار سیاسی بوده است و دولت هم در چند ماه پایانی خود، مصرانه بحث تشکیل وزارت جدید بازرگانی و تفکیک وزارت صمت را دنبال میکرد.
یک کارشناس اقتصادی بر این باور است که امروز زمان تکرار خطا نیست؛ شرایط کشور به دلیل تحریم، شیوع ویروس کرونا و همچنین سوء مدیریت مدیران اقتصادی دولت در بدترین شرایط بسر میبرد پس بهتر است دولتمردانمان در راستای تعهداتی که دارند دست از هر اقدامی که به صلاح سرنوشت مردم و کشور نیست بردارند و تمام اهدافشان را در راستای تحقق برنامههای توسعهای بگذارند نه برخلاف آن تا مسیر حرکت ضعیف اقتصاد کاملا مسدود نشود.