فریدون جوادی که بود؟
احمدعلی مسعود انصاری که مادرش، خاله فرح بود و به خاطر همین نسبت خانوادگی با فرح، به حلقه دوستان خصوصی شاه و فرح راه یافته بود، در خاطراتش می نویسد: «یک نکته مهم، مسئله فرح و جوادی بود و آن اینکه در رفت و آمدهای مکرر به دربار به وجود بود»
این مطلب فقط بازنشر از مطلب رسانهای دیگر است و جنبه اطلاعرسانی دارد.
فرح پهلوی با نام اصلی فرح دیبا سومین و آخرین همسر محمدرضا شاه پهلوی است. محمدرضا پهلوی مردی زنباره بود و از دوران نوجوانی بدین رفتار عادت داشت. شاه پس از ازدواج با فرح دیبا راه را برای خیانتهای خود هموارتر دید.
از قدیمیترین دوستان ایام تحصیل فرح در پاریس فریدون جوادی بود. به دنبال فرح، جوادی نیز به دربار راه یافت.
احمدعلی مسعود انصاری که مادرش، خاله فرح بود و به خاطر همین نسبت خانوادگی با فرح، به حلقه دوستان خصوصی شاه و فرح راه یافته بود، در خاطراتش می نویسد: «یک نکته مهم، مسئله فرح و جوادی بود و آن اینکه در رفت و آمدهای مکرر به دربار به وجود بود»
ملکه مادر در این باره معتقد است فرح «عمداً و عالماً کاری میکرد که به محمدرضا لطمه بخورد.» تاجالملوک مادر محمدرضا پهلوی که به گفته خودش از سال 1352 با فرح قهر کرده و کلمهای با او سخن نگفته بود، بارها برخوردهای تند و خشنی در قبال رفتارهای فرح داشت
تغییر ماهیت دوستی فرح پهلوی با فریدون جوادی!
«احمدعلی مسعود انصاری» که پسرخاله فرح پهلوی بود، چندی پیش در گفت وگو با تسنیم گفت: آقای فریدون جوادی و همسرشان خانم لیزا جوادی، از دوستان دوران تحصیل خانم فرح پهلوی بودند تا زمانی که در ادامه اشاره میشود رابطه آقای جوادی و فرح خانم کموبیش مانند رابطه فرح خانم با سایر حلقه دوستان نزدیک به او بود. در حدود چهارسال قبل از انقلاب زمزمههایی از تغییر ماهیت دوستی آقای فریدون جوادی و فرح خانم به گوش من میرسید اما چون قبول اینگونه مسائل برایم غیر قابل تصور بود از آن میگذشتم. در همان زمان مهمان شاه و فرح خانم در جزیره کیش بودم که تیمسار بیگلری رئیس ستاد گارد شاهنشاهی بود و دو نفر از افسران گارد را مأمور کرده بود که دائماً با فرح خانم باشند.
هرجا که من، فرح خانم و سایر مدعوین حضور داشتیم، این دو سرهنگ را میدیدم. یک روز صبح تیمسار بیگلری به من گفت "شما و آقای جوادی پای دائم علیاحضرت هستید"، این گفته را به فرح خانم منتقل کردم. در بازگشت از جزیره کیش در هواپیما فرح خانم از من خواست که از بلندگوی هواپیما فرماندهی گارد شاهنشاهی را به تیمسار بدرهای تبریک بگویم و از آن به بعد دیگر تیمسار بیگلری را ندیدم.
جوادی به خدا ایمان نداشت و بهیاد دارم میان من و او بهخاطر بیاحترامیای که او به خدا کرده بود دعوا شد و فرح طرف مرا گرفت. در مهرماه سال 57 آیتالله شریعتمداری از طریق من به شاه پیام داد که ما گفتیم آزادی ولیکن این هرجومرج است. وظیفه قانونی شاه حفظ امنیت مردم است. چرا ایشان (شاه) آنقدر ضعف نشان میدهد؟". وقتی من این پیام را مطرح کردم، فریدون جوادی با عصبانیت فراوان به من میگفت "مردم به خون شما تشنه هستند. به ایشان گفتم پس یک تشت بیاورید و چاقویی به دست آنها بدهید تا سر ما را ببرند. در ماه آبان 57 فریدون جوادی را در سالن سینمای کاخ که پشت سر شاه نشسته بود دیدم که شاه را مسخره میکند. بعد از انقلاب به مراکش برای دیدن شاه رفتم. دوستان دیگر فرح هم در آنجا بودند که به من گفتند رابطه عاطفی فرح و جوادی پایدار بوده و ادامه داشته است و دلیل آگاهنبودنم، ملاحظه آنها در حضور من و کمتر دعوت کردن من به مهمانیها پس از افشاگری نزد خانم دیبا بود.
در همین سفر میان شاه و فرح در حضور من دعوا شد که چرا فرح سه میلیون و 500 هزار دلار برای فرار رضا قطبی و فریدون جوادی به حسین امیرصادقی پرداخته است. بعد از آن جوادی معمولاً هرگاه من همراه شاه و فرح در باهاما، مکزیک و قاهره نبودم در خدمت فرح حاضر بود اما با حضور من با اولین پرواز محل اقامت را ترک میکرد و مجدداً بعد از جدا شدن من از شاه و فرح، با پرواز بعدی بازمیگشت. همراهان شاه اعتراض شدید خود از این رابطه را به من اعلام میکردند و میگفتند که کاری کنم. زمانی که در مکزیک نبودم جزئیات این رابطه عمیق عاطفی بهصورت علنی به شاه نشان و بهصورت شفاهی توضیح داده شده بود که بهنظر من باعث وخامت شدید حال مزاجی شاه شد. در آخرین ماه زندگی شاه، بهنمایندگی از طرف شاه پیش تیمسار غلامعلی اویسی رفتم که فرح تماس گرفت و خواست تا فریدون جوادی را به تیمسار معرفی کنم.
من با جوادی در پاریس ملاقات کردم ولیکن بهشدت از او بدم میآمد که بهخاطر ندارم آیا این خواسته فرح را انجام دادم یا خیر. بعد از فوت شاه رابطه میان فرح و جوادی ادامه پیدا کرد ولیکن تا چهزمانی این رابطه بهطول انجامید من از آن آگاه نیستم. رابطه میان جوادی و فرح در درجه اول یک رابطه عمیق عاطفی بوده است. جوادی بهخاطر این رابطه از نفوذ عجیبی روی فرح و تصمیمات وی برخوردار بود که دیگران و از نظر من حتی رضا قطبی هم چنین نفوذی نداشت. جوادی از این نفوذ خود در تصمیماتی که شرح خواهم داد استفاده کرد. رابطه عمیق عاطفی میان این دو و امید به ادامه آن میتواند منشأ بسیاری از تصمیماتی که گرفته شد، باشد.
هم اکنون دیگران می خوانند-
ماجرای ضرب و شتم و حمله به شهردار شب ناحیه 3 در حصارک چه بود؟ + عکس
-
جزئیات تازه از مسمومیت دانشجویان دانشگاه صنعتی اراک | شیوع بیماری ویروسی هنگام تماشای بازی ایران و آمریکا منتفی است
-
ماجرای ضربوشتم «تیام» دختر خردسال آبدانانی مقابل دادگستری چیست؟
-
روایتهای تازه یک «خودکشی» در دانشگاه تهران | استاد و دوستان دانشجوی فوت شده چه میگویند؟
-
محاکمه ماموران پلیس به اتهام شلیک مرگبار به راننده فراری
-
آمنه سادات ذبیحپورِ جعلی دستگیر شد
-
ماجرای مرگ و رها کردن زن جوان مقابل بیمارستان در ازنا چیست؟