فعلا توافق موقت؛ توافق جامع شاید 2025
دنیایاقتصاد: هادی خسروشاهین در همایش «اقتصاد پلاستیک در ایران» به ترسیم دورنمای توافق یا عدمتوافق برجام و تبعات سیاسی و اقتصادی آن پرداخت. وی در شروع این سخنرانی گفت: امروز به اقتصاد و سیاست به عنوان دوعلم مستقل از یکدیگر نگاه نمیشود. حتی در بازخوانی تاریخ اقتصادی جهان این درهمتنیدگی مورد توجه قرار میگیرد.
بهطور مثال در دهه 1980 تلاشهایی برای عملیاتی کردن نسخه نئولیبرالیسم فریدمن صورت گرفت، اما در بازخوانی های جدید نکته ای که به آن اشاره میشود این است که اگر سیاست مشت آهنین توسط خانم تاچر یا آقای ریگان اعمال نمیشد، هیچگاه نئولیبرالیسم به حوزه عملیاتی نمی رسید. بنابراین امروز در فضایی صحبت می کنیم که می توان گفت در جامعه کنونی هر امر سیاسی، اقتصادی و هر امر اقتصادی، سیاسی است. بهویژه در کشورهای نفتی و حوزه خلیجفارس، نقش متغیرهای سیاسی و دولتی اهمیت زیادی دارد. وی افزود: سیاسی بودن امور در کشورهای منطقه خلیجفارس در وهله اول به دامنه و گستردگی مداخله دولت (state) در حوزه اقتصاد بازمیگردد. درواقع عدمتوازن میان قدرت دولت و جامعه باعث مداخله گسترده دولت شده است. در این مناطق، دولت قوی در برابر جامعه ضعیف قرار گرفته و این مورد از مهمترین دلایل کم جانی بخش خصوصی در ایران است. در وهله بعدی در کشورهای نفتی، بخش عمده تولید ناخالص داخلی به درآمدهای نفتی وابسته است که این درآمدها نیز تحتتاثیر مناسبات سیاسی در نظام سرمایهداری است. در کنار موارد ذکرشده، ایران با شرایط ویژه تحریم طولانیمدت 40ساله نیز مواجه است. این تحریم درواقع نظام تنبیه و مجازات بینالمللی است که ظرف چهاردهه بر اقتصاد ایران تحمیل شده و البته از سال 2009 به بعد با آغاز تحریم های ثانویه شکل جدیدی به خود گرفته است. خسروشاهین در ادامه گفت: مجموع موارد یادشده، تنها مقدمه ای بود تا ذیل آن بر ضرورت تاثیر سیاست بر اقتصاد در دنیا و بهخصوص در کشورهای منطقه خلیجفارس تاکید کنیم.
این پژوهشگر مسائل بینالملل، در ادامه با ترسیم شرایط موجود در حوزه هستهای و الزاماتی که چنین شرایطی تحمیل میکند، به مختصات برنامه هستهای پرداخت و گفت: امروز میزان ذخایر سوخت هسته ای کشور به 4700کیلوگرم اورانیوم رسیده است. طبق برجام ایران مجوز ذخیره 200 تا 300کیلوگرم سوخت هسته ای 67/ 3درصدی را داشت. امروز 114کیلوگرم از کل اورانیوم غنیشده با غنای 60درصد و حدود 470کیلوگرم مربوط به اورانیوم با غنای 20درصد است. تعداد سانتریفیوژها نیز به 13هزار مورد رسیده که 5670مورد ستانتریفیوژ نسل جدید هستند. درحالی میزان پیشرفت کمی و کیفی هسته ای به نقطه کنونی رسیده است که مطابق برجام از اول ژانویه 2016 به بعد، ایران اجازه داشت حداکثر 300کیلوگرم اورانیوم 67/ 3درصدی ذخیره کند؛ تعداد سانتریفیوژها نباید از 6هزار مورد فراتر می رفت و صرفا باید از سانتریفیوژهای نسل اول استفاده می شد و سانتریفیوژهای نسل جدید باید صرفا در بخش تحقیق و توسعه و به میزان محدود مورد استفاده قرار می گرفتند. بنابراین برنامه هسته ای ایران به لحاظ کمی و کیفی پیشرفتهای قابلتوجهی داشته است.
خسروشاهین در ادامه به گزارش گروه بینالمللی بحران در واشنگتن اشاره کرد و گفت: ریسک بحران در منطقه خاورمیانه بهشدت افزایش یافته است. این موسسه برای دومین بار پس از سال 2017 فهرست محرک های بروز بحران را شناسایی کرده است و این فهرست کمک میکند تا تصاعد بحران مدیریت شده و از شعله ورشدن بحران جلوگیری شود. براساس گزارش گروه بینالمللی بحران، در بلندی های جولان در لبنان، در دره رود فرات میانی در سوریه، در تنگه هرمز و در بغداد، امکان بروز تنش به سطح بحرانی، وخیم یا قابلتوجه و اساسی افزایش یافته است. ادامه تخاصم میان تهران و واشنگتن و افزایش درگیری میان ایران و اسرائیل، احتمال بروز بحران در مناطق ذکرشده را تشدید میکند.
وی افزود: مجموع موارد ذکرشده باعث شده است تا ایالاتمتحده ظرف ماه های اخیر برای کنترل تصاعد بحران در این مناطق به سراغ برنامه و طرح ریزی جدید در چارچوب سازمانی جدید برود. پرونده هسته ای ایران، پیش از این در اختیار رابرت مالی، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران بود. در چارچوب جدید، نقش آفرینی شورای امنیت ملی آمریکا افزایش یافته است. نوع برنامه و چارچوب کاری برای پیشبرد برنامه نیز تغییر کرده است.
خسروشاهین تغییر برنامه آمریکا در خصوص توافق با ایران را به علت توسعه کمی و کیفی برنامه هسته ای ایران، تحولات ژئوپلیتیک در دنیا پس از جنگ اوکراین و از هم پاشیدن سازوکار 1+5 مورد تحلیل قرار داد. به گفته وی، به این ترتیب ایالاتمتحده لازم دید که به دور از سازوکار 1+5، به صورت مستقل، مذاکرات غیرمستقیم در دوحه و مسقط را عملیاتی کند. این پژوهشگر مسائل بینالملل با بیان اینکه در شرایط کنونی اولویت آمریکایی ها توافق موقت است، تاکید کرد: از این توافق تحت عنوان آرامش در مقابل آرامش هم یاد میشود. درواقع با توجه به دامنه بحران لازم است که تصاعد بحران کنترل شود. در این شرایط جمهوری اسلامی ایران نیز انگیزه کافی برای مدیریت بحران دارد تا از بروز تنش بیشتر و تصاعد بحران ممانعت به عمل آورد.
خسروشاهین با بیان اینکه توافق آرامش در مقابل آرامش به نوعی برجام را دور می زند، افزود: البته به نظر میرسد بازگشت به برجام حداقل براساس تعهدات هستهای ایران در سال 2015 دیگر قابل اجرا نباشد.
هادی خسروشاهین پس از اشاره به غیرقابل احیا بودن برجام به بیان دلایل تمایل ایران و آمریکا برای برقراری توافقی جایگزین و سریع پرداخت و گفت: اگرچه در جلوگیری از افزایش بحران در منطقه خاورمیانه ایران و آمریکا احتمالا از منافع مشترکی برخوردارند، اما موانعی نیز در این مسیر وجود دارد. از اواسط سپتامبر سال گذشته مصادف با پاییز 1401، با بروز اتفاقات سیاسی داخلی در ایران، مذاکره با دولت ایران برای سیاستگذاران غربی هزینه زا شد. درواقع توافق با دولت ایران در شرایط کنونی می تواند واکنش هایی را در کشورهای غربی درپی داشته باشد. در عین حال در میانه جنگ روسیه و اوکراین، ایران و روسیه درصدد تعمیق رابطه نظامی برآمدند و این موضوع نیز رسیدن به توافق میان دو کشور را دشوار میکند. وی ادامه داد: در کنار موانع حصول توافق موقت، نزدیک شدن به انتخابات ریاستجمهوری در نوامبر 2024 و تمرکز آمریکا بر چین و روسیه باعث میشود تا آمریکایی ها برای حصول توافق با ایران بیشتر تشویق شوند؛ چرا که میخواهند تا نوامبر 2024 ماههای آرامی را پشت سر بگذارند.
خسروشاهین گفت: ایران و آمریکا به دلایل مختلف برای رسیدن به توافق مشتاق هستند. در شرایط کنونی سوال در مورد نوع توافق است. آیا قرار است که توافق کمتر در مقابل کمتر رقم بخورد یا می توان به نوع دیگری از توافق امیدوار بود. در توافق کمتر در برابر کمتر، ایران از معافیت فروش نفت برخوردار شده و در قبال آن، غنی سازی 60درصد را تعلیق میکند. واقعیت آن است که در شرایط کنونی ایرانی و آمریکا نیازی به چنین توافقی ندارند. در 20 ژانویه 2021 دولت بایدن و وزارت خزانهداری برای اعتمادسازی با تهران و رفع بدبینی ناشی از خروج یکجانبه آمریکا از برجام از صادرات نفت ایران چشم پوشی کردند. بنابراین صادرات نفت ایران از 300هزار بشکه نفت در روز به یکمیلیون تا یکمیلیون و 200هزار بشکه در روز رسید. بنابراین توافق کمتر در مقابل کمتر مدنظر طرفین نیست. امروز باید به سراغ نسخه های جدید از توافق موقت رفت که هزینه کمتری برای واشنگتن داشته باشد.
وی افزود: آمریکایی ها سعی میکنند نسخه های جدیدی از توافق موقت با ایران را تنظیم کنند که نیاز به مجوز کنگره نداشته باشد؛ چرا که توافق بلندمدت یا توافق موقت رسمی و حتی احیای برجام نیاز به دریافت مجوز از کنگره خواهد داشت.
وی در ادامه به تشریح دومدل جدید توافق موقت میان ایران و آمریکا یعنی توافق فیگور در مقابل فیگور و توافق فریز در مقابل فریز پرداخت و گفت: در توافق فیگور در مقابل فیگور ایران همکاری های موردی اما مستمری را با آژانش بینالمللی هسته ای دارد و در عوض امتیازاتی نظیر آزادسازی پول های بلوکهشده ایران را دریافت میکند. در توافق فریز در مقابل فریز ایران غنی سازی را از 60درصد بیشتر نکرده و در عوض آمریکا نیز تحریم جدیدی علیه ایران وضع نمی کند. با توجه به زمان برگزاری انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در نوامبر 2024 احتمالا این نوع توافق ها ادامه دار شود. اما ادامه این روند کاملا وابسته به نتیجه انتخابات خواهد بود.
خسروشاهین در ادامه گفت: ارائه هرگونه پیشبینی در خصوص انتخابات ریاستجمهوری آمریکا دشوار است؛ در شرایط کنونی حتی نامزدهای قطعی این انتخابات نیز قابل پیشبینی نیستند، وضعیت سلامت جو بایدن به نحوی است که نمی توان درخصوص حضور او در دور بعدی انتخابات با اطمینان کامل سخن گفت؛ اگرچه وی کمپین انتخاباتی خود را از تابستان آغاز میکند.
ترامپ پیشتاز نظرسنجی ها در حزب جمهوریخواه است، اما این امکان وجود دارد که وی در دادگاه محکوم به شورش علیه آمریکا شده و براساس بند سوم متمم 14 قانون اساسی آمریکا دیگر صلاحیت حضور در انتخابات را نداشته باشد. این کارشناس سیاسی در ادامه گفت: به هر ترتیب برآورد میشود که تا زمان انتخابات آمریکا، توافق موقت میان آمریکا و ایران ادامه یابد و در ادامه بسته به پیروزی حزب جمهوریخواه یا دموکرات می توان آینده متفاوتی را در خصوص توافق متصور شد. با این حال با نزدیک شدن به بند غروب اکتبر 2025 و تاریخ انقضای اسنپبک احتمالا دوباره شاهد اوجگیری تنشها خواهیم بود و شاید از لابهلای چنین تنشهایی طرفین ترجیح دهند به سمت توافق بیشتر در برابر بیشتر بروند.
--> اخبار مرتبط