شنبه 3 آذر 1403

قدرت‌نمایی چین در خاورمیانه / روایتی از سنت‌شکنی پکن در توافق ایران و عربستان

وب‌گاه دنیای اقتصاد مشاهده در مرجع
قدرت‌نمایی چین در خاورمیانه / روایتی از سنت‌شکنی پکن در توافق ایران و عربستان

تنها یک ماه پس از توافق میان ریاض و تهران، چین از رهبران طالبان در افغانستان خواست تا دولتی فراگیر تعریف کنند؛ خواسته‌ای که در تقابل با موضع سنتی این کشور قرار دارد.

شاید هیچ تصویری چون تصویر دست دادن علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی و مساعد بن محمد العیبان، وزیر سعودی در کنار وانگ یی، دیپلمات ارشد چینی گویای خاورمیانه در حال تغییر نباشد. سه مقام در حال جشن گرفتن توافق میان دو رقیب (تهران و ریاض) با میانجیگری پکن بودند. در این فرایند چین وجهه خود را در قاب دلال قدرت تقویت کرد و آنگونه که برخی از ناظران می‌گویند کاهش نفوذ منطقه‌ای ایالات متحده را به رخ کشید.

چین به سیاست سنتی‌اش پایان داد

پراجکت سیندیکیت با انتشار گزارشی مدعی شد که توافق ایران و عربستان از سر ضرورت حاصل شد. ایران که مدت‌ها به واسطه تحریم‌های ایالات متحده در انزوا قرار گرفته بود، از طریق تنش‌زدایی راهی برای کمک به اقتصاد خود یافت. عربستان نیز که درگیری جنگ در یمن بود توانست از این باتلاق خودساخته بیرون بیاید.

فارغ از این دلایل، باید گفت این چین بود که توافق مورد اشاره را محقق کرد. به نظر می‌رسد که رهبران پکن پس از دهه‌ها پیروی از توصیه‌های دنگ شیائوپینگ - چهره‌ای که بر پنهان کردن قدرت و عدم پیشرو بودن چین تاکید داشت - ظاهرا تصمیم گرفته‌اند در کانون توجه جهانی قرار بگیرند.

چرایی جذابیت خاورمیانه برای پکن

درک این گزاره که چرا خاورمیانه برای چین با اهمیت است، چندان دشوار نیست. چین مصرف‌کننده انرژی در مقیاس بالا است و خاورمیانه مهمترین تامین‌کننده انرژی است. با این همه چین تا همین اواخر بر گسترش ردپای اقتصادی‌اش در منطقه متمرکز بود. از سال 2014 کشورهای شورای همکاری خلیج فارس صادرات نفت خام به چین را دو برابر کرده‌اند که مجموع آن در سال 2022 به بیش از 210 میلیون تن رسیده است. با این همه به نظر می‌رسد چین با کمک به احیای روابط دیپلماتیک میان ایران و عربستان در خاورمیانه سطح تازه‌ای از تعامل را تجربه می‌کند.

تنها یک ماه پس از توافق میان ریاض و تهران، چین از رهبران طالبان افغانستان خواست تا دولتی فراگیر تعریف کنند؛ خواسته‌ای که در تقابل با موضع سنتی این کشور قرار دارد. پکن سال گذشته از ابتکار امنیت جهانی گفت که هدف از آن کمک به حل اختلاف میان کشورها و پایان دادن به بحران‌ها است. این کشور یک سال قبل‌تر هم از طرح توسعه جهانی پرده برداشت؛ طرحی که از آن تحت عنوان نقشه راه برای افزایش رشد اقتصادی، توسعه هماهنگ و رفاه مشترک یاد شد. طبیعتا در راستای ارائه چنین طرح‌هایی بر خاورمیانه تمرکز شده است؛ منطقه‌ای که در کنار آسیای مرکزی و شرقی، سه حلقه را تشکیل دادند که چین باید روابط دیپلماتیکش را در چارچوبشان طبقه‌بندی کند.

فرصت‌سازی ایالات متحده برای رقیب

افزایش نفوذ چین در خاورمیانه به دلیل سیاست‌های منفعلانه آمریکا تسهیل شد. همانگونه که استفان والت، استاد دانشگاه هاروارد استدلال کرده، ایالات متحده همیشه با گروهی از بازیگران رابطه ویژه‌ای تعریف کرده و با برخی دیگر رابطه‌ای ندارد؛ در نتیجه آمریکا در برابر بازیگرانی چون ایران اهرمی در اختیار ندارد و بر متحدانش چون عربستان هم نفوذ محدودی یافته است.

مطمئنا عربستان سعودی همچنان به ایالات متحده وابسته است. همین ماه گذشته پادشاهی قرارداد 35 میلیارد دلاری با بوئینگ منعقد کرد. با این همه ریاض از سال 2019 به واسطه انفعال آمریکا از این کشور ناامید شده است. ایالات متحده در سال‌های اخیر به خاورمیانه توجه چندانی نداشته و این موضع‌گیری تا حدودی واکنشی است به کنش ژئوپلتیکی این بازیگر. با این همه هستند گروهی که می‌گویند چنین رویکردی نشان‌دهنده کاهش وابستگی آمریکا به واردات انرژی به دلیل بهره‌برداری سریع از نفت و گاز شیل است. عربستان هم در پاسخ به این موضع‌گیری و عدم تعهد استراتژیک ایالات متحده، روابط عمیق‌تری را با چین و روسیه و سایر کشورهای خلیج فارس تعریف کرد. این تغییر رویکرد را می‌توان در تصمیم اخیر اوپک و متحدانش جهت کاهش تولید نفت شاهد بود؛ تصمیمی که تلاش‌های واشنگتن برای مهار تورم و جلوگیری از بحران مالی را پیچیده‌تر خواهد کرد.

«شی» خود را درگیر درام‌های منطقه‌ای کرد

گروهی از ناظران می گویند که ایالات متحده به واسطه واگذاری خاورمیانه پشیمان خواهد شد؛ آن هم به دلیل رشد متوسط انرژی شیل و وابستگی‌اش به تصمیم‌های اوپک پلاس. مهمتر از همه «شی» از انفعال آمریکا در خاورمیانه برای به چالش کشیدن نظم جهانی به رهبری واشنگتن بعد از جنگ جهانی دوم بهره‌گیری خواهد کرد. هرچند باید اعتراف کرد که بی‌طرفی پکن به واسطه ترتیبات امنیتی تازه به چالش کشیده خواهد شد و این بازیگر دیگر نمی‌تواند خود را از درام‌های منطقه‌ای کنار بکشد.

از منظری دیگر اروپا که امروز درگیر جنگ اوکراین است نیز باید تحولات خاورمیانه را رصد کند؛ بویژه آنکه به لحاظ ژئوپلتیکی و انرژی به این منطقه وابسته است. از همین رو رویاهای خودمختاری راهبردی نمی‌توانند به تهدیدهای ناشی از درگیری‌ها در دریای مدیترانه پایان دهند.

--> اخبار مرتبط

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.