قربانی گرمایش جهانی
شکست تلاشهای جهانی برای مقابله با گرمای روزافزون هوا، وضعیت خاصی را به ساکنان زمین تحمیل کرده است. جهان در حالی گرمترین تابستان تاریخ را سپری میکند که گرما بیش از ساکنان اروپا، شهروندان خاورمیانه را هدف قرار داده است. دادههای جهانی نشان میدهد در دو دهه گذشته خاورمیانه دو برابر میانگین جهانی گرم شده و در این بین وضعیت عراق و منطقه بینالنهرین حادتر است.
خود کلمه بینالنهرین به معنای سرزمین بین دو رودخانه است؛ جایی که چرخ اختراع شد، آبیاری رونق گرفت و اولین سیستم نوشتاری شناختهشده، پدیدار شد. برخی از محققان میگویند، رودخانههای اینجا، باغهای معلق افسانهای بابل را تغذیه میکردند و در مکانی که در کتاب مقدس بهعنوان باغ عدن توصیف شده است، جمع میشدند. به نوشته روزنامه نیویورکتایمز، اکنون در برخی از روستاهای نزدیک رودخانه فرات آنقدر آب کم باقی مانده است که خانوادهها خانههای خود را آجر به آجر برمیچینند، آنها را در کامیون وانتها قرار میدهند و فرار را بر قرار ترجیح میدهند.
شیخ عدنان السهلانی، معلم علوم در جنوب عراق در نزدیکی ناصریه، در چند مایلی شهر «اورِ» عهد عتیق که در کتاب مقدس عهد عتیق آمده است، میگوید: «اگر الان بگویم باور نمیکنید، اما اینجا مکانی پرآب بود. اور را زادگاه حضرت ابراهیم (ع) میدانند.» او تصریح کرد که این روزها «هیچجا آب ندارد.» همه کسانی که ماندهاند «مرگ تدریجی را تحمل میکنند.»
برای یافتن عراقی سرسبزتر، لازم نیست به دوران کتاب مقدس برگردید. در قرن بیستم، شهر جنوبی بصره بهدلیل کانالهایش بهعنوان «ونیز شرق» شناخته میشد که توسط قایقهای «گوندلا مانندی» که در محلههای مسکونی شناور بودند، تردد میکردند. در واقع، این منطقه در بیشتر تاریخ خود، بهعنوان هلال حاصلخیز - که اغلب بهعنوان بخشهایی از عراق، سرزمینهای اشغالی، لبنان، سوریه، ترکیه، ایران، کرانه باختری و غزه امروزی تعریف میشود - بدون آب نبوده است و قرنها الهامبخش هنرمندان و بزرگان ادب بود. نویسندگانی که این منطقه را بهعنوان یک سرزمین سرسبز باستانی به تصویر کشیدهاند. سیلابهای بهاری رایج بود و برنج، یکی از پرمصرفترین محصولات زراعی در جهان، برای بیش از 2000سال، کشت میشد. اما در حال حاضر نزدیک به 40درصد از عراق، منطقهای تقریبا به اندازه فلوریدا، با وزش شنهای بیابان که دهها هزار جریب زمین زراعی را در هر سال به خود اختصاص میداد، در معرض بیابانزایی قرار گرفته است.
دانشمندان میگویند که تغییرات آب و هوایی و بیابانزایی مقصر هستند. حکمرانی ضعیف و اتکای مستمر به روشهای آبیاری بیهوده که قدمت آن به زمان سومریان میرسد نیز همینطور است. مسابقه طنابکشی بر سر آب - شبیه به مبارزات بر سر رودخانه کلورادو در ایالات متحده، مکونگ در آسیای جنوب شرقی و نیل در شمال آفریقا - همچنین کمبود آب را برای دهها میلیون نفر در سراسر منطقه تشدید کرده است. مقصر دیگر در بخشهای بزرگی از جهان حاکم است: «جمعیت رو به رشدی که تقاضای آب آنها هم بهدلیل تعداد زیاد و در بسیاری از نقاط، استانداردهای زندگی بالاتر و افزایش مصرف فردی، همچنان در حال افزایش است.» اینجا در عراق، پیامدها همهجا را فرا گرفته است، جامعه را متلاشی میکند، درگیریهای مرگبار را بین روستاها به راه میاندازد، هزاران نفر را هر سال آواره میکند، افراطگراها را جسور میکند و سرزمینهای بیشتری را که شبیه منظرهای بایر به نظر میرسد، باقی میگذارد.
در بسیاری از مناطق، آبی که از زیر سطح پمپاژ میشود، برای نوشیدن آنقدر شور است که نتیجه کاهش آب، «روانآب» کشاورزی و زبالههای تصفیه نشده است. یکی از کشاورزان میگوید: «حتی گاوهای من آن را نمینوشند.» حتی در شمال، جایی که از لحاظ تاریخی آب شیرین در دسترس بوده است، حفر چاهها در اربیل، پایتخت کردستان عراق، در تابستان گذشته به عمق 176متر نتیجهای در بر نداشت و آنها تنها آب شور پیدا کردند. سازمان ملل میگوید عراق در حال حاضر پنجمین کشور آسیبپذیر در برابر دمای شدید، کمبود آب و کمبود مواد غذایی است. قانونگذاران ایرانی گفتند که در همسایگی ایران، استانی با دو میلیون نفر ممکن است تا اواسط سپتامبر با کمبود آب مواجه شود و گزینههایی در حد مهاجرت دسته جمعی باقی بماند. کارشناسان به بقیه خاورمیانه و برخی مناطق دیگر جهان، از جمله بخشهایی از مکزیک، پاکستان، هند و مدیترانه، عراق و همسایگانش هشداری غیرقابل انکار میدهند.
چارلز ایسلند، مدیر امنیت آب در موسسه منابع جهانی که یک سازمان تحقیقاتی است، میگوید: «به دلیل مشکلات این منطقه، اینجا یکی از آسیبپذیرترین مناطق روی کرهزمین بوده است. این منطقه یکی از اولین مکانهایی است که به معنای واقعی کلمه، تسلیم شدید در برابر تغییرات آب و هوایی را نشان میدهد.» اما او میافزاید: «هیچ کشوری، حتی کشورهای ثروتمند، با تغییرات اقلیمی به میزانی که لازم است، سازگار نیستند.» بسیاری از مردم در روستاهای نزدیک رود فرات به یاد دارند که چگونه 20 سال پیش درختان خرما چنان ضخیم و نزدیک به هم رشد میکردند که برگهایشان جلوی نور خورشید را میگرفت. آببازی بچهها در کانالهای آبیاری و فراوانی کوزههای آبی که در خانه چرخانده میشد، موجب تپش زندگی تابستانی در این منطقه میشد. آب از طرف دولت در بشکههای پلاستیکی قرمز، در جیرههای حدود 160گالن در ماه برای هر خانواده تامین میشود. سهلانی، شیخ و معلم علوم که در روستای «البوجمعه» زندگی میکند، میگوید که حتی در صورت استفاده کم، به سختی یک هفته در گرما دوام میآورد. گرافیتی که به زبان عربی روی یک دیوار بتنی نیمه ویران نوشته شده بود، ناامیدیاش را اینگونه بیان میکند: «دولت کجاست؟»
در دهههای1970 و 1980، وزارت آب عراق دریاچهها و سدهای مصنوعی ساخت تا سرریز سالانه عظیم ناشی از بارانهای زمستانی و ذوب برفهای انباشته از کوههای توروس، سرچشمههای دجله و فرات را حفظ کند. حتی امروز، هر بهار میتوان آثاری از گذشته سبزتر عراق را دید. در صحرای الانبار، باران کوتاه زمستانی میتواند درههای کمعمق را سبز و آنها را پر از گل کند. در امتداد رودخانههای دجله و فرات، آب هنوز درختان را در کنار سواحل باریک، با نوارهایی از مزارع سبز در دو طرف تغذیه میکند. اما حتی این مقدار هم در دهههای اخیر کوچکتر شدهاند. این منطقه در حال گرمتر شدن - سریعتر - از بسیاری از نقاط جهان است. بر اساس برخی برآوردها، خاورمیانه و شرق مدیترانه ممکن است در طول این قرن 5درجه سانتیگراد یا حتی بیشتر گرم شود.
در گرمترین ماههای تابستان، برخی از مکانها تقریبا غیرقابل زندگی هستند. پیشبینی میشود که میزان بارندگی که در حال حاضر کم است، در سراسر خاورمیانه کاهش یابد. خشکسالی عراق اکنون در چهارمین سال خود قرار دارد و این کشور، بهویژه آسیبپذیر است؛ زیرا بیشتر آب آن از رودخانههایی تامین میشود که خارج از کشور سرچشمه میگیرند و آن در گرو تصمیمات همسایگانش، ترکیه و ایران است. بستن آب روی رودخانههای عراق در طی دههها بیشتر شده است. از سال1974، ترکیه 22سد، نیروگاه برقآبی و پروژههای آبیاری روی رودخانههای دجله و فرات ساخته است که بخشی از آن از اداره دره تنسی در ایالات متحده الگوبرداری شده است. سپس، در اوایل دهه2000، ایران شروع به ساخت بیش از دهها سد و تونل کوچکتر روی شاخههای دجله کرد که استانهای عراق مانند دیالی را در معرض خطر قرار داد. استانی که همین 10سال پیش به خاطر هلو، زردآلو، پرتقال و خرمای خود شناختهشده بود. سرشاخههای ایران به جز کاهش بارندگی، تنها منبع تامین آب استان هستند. این تاثیرات شدید بوده است: «طبق آمار وزارت آب عراق، از زمان آغاز ساخت سد بزرگ در دهه1970، آب جاری به عراق تقریبا 50درصد در فرات و حدود یکسوم در دجله کاهش یافته است.»
هاشم الکنعانی و خانوادهاش این تغییرات را از نزدیک احساس کردهاند. برای نسلها، آنها 20جریب در شرق بغداد، در مرز دیالی، کشاورزی کردند؛ اما پشت سر هم با مرارتهای شدیدی روبهرو شدند. اول، تهاجم آمریکا و سرنگونی صدام حسین به حمایت دولت از کشاورزان ضربه زد. سپس در سال2006، القاعده وارد آنجا شد و بسیاری از مردان محلی را کشت و اجساد بیسر آنها را در خندق رها کرد. هاشم عموی خود را از دست داد و خانه خانواده توسط القاعده بمباران شد. بدتر شدن اوضاع، با بارندگی نامنظمتر همراه شده و به تدریج کاهش یافته است. با ساخته شدن سدهای ترکیه، آب رودخانه برای پرورش میوه بسیار کمیاب شد.
درختان انجیر و انار مردهاند. خانواده او 1500رأس گاو و گوسفندان خود را فروختند؛ زیرا تغذیه آنها غیرممکن بود. او مطمئن نیست که چقدر دیگر میتواند ادامه دهد. او میگوید: «کشاورزی اینجا تمام شده است. من نمیتوانم بمانم؛ اما چه کاری میتوانم انجام دهم؟» تاریخ مملو از جنگهای آبی است و یکی از اولین درگیریهای ثبتشده در اینجا در هلال حاصلخیز رخ داد؛ جایی که کاتبان جنگ بر سر آب را بین ایالتهای شهرهای سومری بیش از 4000سال پیش در عراق کنونی ثبت کردند. بسیاری از کشورهای مدرن برای اطمینان از اینکه مردم خود آب کافی داشته باشند، دست به حمله زدهاند.
اتیوپی سالها زمان صرف ساختن سدی عظیم روی رود نیل کرده است که ترس و خشم مصر را در پاییندست برانگیخته است. چین همین کار را با مکونگ انجام داده است. کشورهای آسیای مرکزی بر سر رودخانههای آمودریا و سیر دریا که به قدری زهکشی شدهاند، دشمنی دیرینهای داشتهاند؛ بهگونهایکه تا رسیدن به دریای آرال، آب کمی باقی مانده است. طبق گفته سازمان ملل متحد، کشورها در سراسر جهان نزدیک به 900رودخانه، دریاچه و سفرههای زیرزمینی مشترک دارند و اگرچه معاهدهای برای کنترل استفاده از آنها وجود دارد، کمتر از نیمی از همه کشورها آن را تصویب کردهاند. کشورهای بالادستی مانند ترکیه، ایران و چین در فهرست غایب هستند.
خانواده الکنعانی که مزرعه آنها با سدسازی ترکیه ضعیفتر شده است، هنوز کمی گندم میکارند، اما بیشتر برای مصرف خود مورد استفاده قرار میگیرد. کانال آبیاری شفافی که زمانی، مزرعه از آن استفاده میکرد، اکنون دارای آب تقریبا راکد و چسبناک با رنگ سبز مایل به قهوهای و بوی تهوعآور است. الکنعانی میگوید: «ما با آب فاضلاب آبیاری میکنیم.» خشکسالی خطرات کمتر آشکار دیگری را نیز به همراه دارد. در بخشهایی از عراق، رودخانهها و کانالهای آبیاری زمانی موانع راهبردی ایجاد میکردند. آبهای آنها بسیار عریض، سریع یا عمیق بود که جنگجویان افراطی نمیتوانستند از آن عبور کنند.
امروزه، اگرچه آن آبها جاری هستند، اما اغلب به اندازهای کم عمق هستند که بتوان از آن عبور کرد. زمانی که القاعده در سال 2005 زمینهای این قبیله را تصرف کرد، از سنگ برای مسدود کردن کانالهای آبیاری که از رودخانه ادیم «Adaim» تغذیه میشد، استفاده و بسیاری از کشاورزان را مجبور به فرار کرد. پس از شکست القاعده، شیخ محمد اکثر طایفه خود را متقاعد کرد که برگردند. اما پس از آن در سال2012، زمانی که داعش شروع به ظهور کرد، قبیله او مجبور به ترک مجدد شد. سرانجام پس از تقریبا پنجسال، داعش شکست خورد و روستاییان شروع به بازگشت کردند. اکنون دشمن اصلی خشکسالی است و نه تنها معیشت آنها، بلکه احساس امنیت آنها را نیز ربوده است. در برخی نقاط، آب به سختی سنگریزههای بستر رودخانه را میپوشاند.
داعش برای عبور از آن به سختی باید سرعت خود را کاهش دهد. شیخ محمد گفت: «ما قبلا در کنار رودخانه محافظت میشدیم. حالا گاهی در آن راه میروند، گاهی موتورشان را میرانند، آب خیلی کم عمق است.» سال گذشته، شبهنظامیان داعش شبانه با پای پیاده عبور کردند و 11سرباز را که بسیاری از آنها در خواب بودند، در یک پاسگاه ارتش عراق در حاشیه رودخانه کشتند. امسال، جنگجویان به سمت شرق حرکت کردهاند و به روستاهای رودخانه دیاله حمله کردهاند که بهدلیل خشکسالی و سدهای ایران نیز کم عمق شده است. بیش از 50 غیرنظامی در پنج ماه اول سال2023 در این استان کشته شدند که اکثر آنها توسط جنگجویان همسو با داعش بودند. در گذشته، ذوب برف و باران گاهی اوقات رودخانههای منطقه را پر آب میکرد و ترکیه و ایران را بر آن داشت تا آب بیشتری را با عراق به اشتراک بگذارند. اما بعید به نظر میرسد که آینده به آنها از اینگونه فرصتها بدهد.
انتظار میرود روند کنونی عراق گرمتر و خشکتر - و خاورمیانه گرمتر - برای چندین دهه ادامه داشته باشد و هلالِ زمانی حاصلخیز را کمتر و کمتر قابل زندگی کند. بانک جهانی میگوید که در حال حاضر، عراق آب کافی برای رفع نیازهای خود ندارد. اما تا سال2035 کسری آب آن میتواند بهطور قابل توجهی افزایش یابد و عرضه غذای داخلی کشور و اقتصاد را بهطور کلی کاهش دهد. درخواست از ترکیه برای تقسیم آب بیشتر تا حد زیادی مورد توجه قرار نگرفته است. در تابستان2022، در اوج خشکسالی سال گذشته، سفیر ترکیه در عراق در پاسخ به درخواستهای عراق برای دریافت آب بیشتر، از اینکه عراقیها آب را «هدر می دهند» گله کرد و از دولت عراق خواست که «اقدامات فوری برای کاهش ضایعات» اتخاذ کند.
البته امسال، زمانی که درخواست مشابهی از سوی عراق مطرح شد، ترکیه به مدت یک ماه آب بیشتری را به اشتراک گذاشت و دوباره کاهش داد. شکایت ترکیه از عراق بیاساس نیست. تلاشهای آبیاری عراق مقادیر زیادی را تبخیر میکند و روانآب را از دست میدهد. آب در کانالهای خاکی فرو میرود، از لولههای زنگزده نشت میکند و پس از استفاده در آبیاری غرقابی - روش 6000 ساله اشباع کردن مزارع - جاری میشود. کود موجود روانآبهای زیرزمینی را شورتر میکند. مطالعات انجامشده در جنوب عراق نشان میدهد که مناطق وسیعی سطح نمکش بهقدری بالاست که نمیتوان از آب برای نوشیدن، آبیاری یا حتی شستن لباس استفاده کرد. جمعیت عراق این پیشبینی را وخیمتر میکند: این کشور یکی از سریعترین کشورهای در حال رشد از نظر جمعیتی در منطقه است.
السهلانی، معلم علوم در نزدیکی ناصریه، به یاد میآورد که 20سال پیش چقدر زندگی در روستاهای جنوب عراق که پر آب بودند، راحت بود. مردم محلی روز خود را با قایقهای کوچک شروع میکردند و با تابش اولین اشعههای نور خورشید برای ماهیگیری اقدام میکردند و پس از طلوع به سمت مزارع خود بازمیگشتند. درحالیکه برخی هنوز این کار را انجام میدهند، ماهیهای رودخانه اغلب بسیار کوچک هستند، گوشت آنها بیش از حد غرق در آلایندهها است که این روزها ارزش زیادی ندارد. این تغییرات بهویژه در باتلاقهای وسیع جنوب عراق مشهود است. حدود 60سال پیش، آنها بزرگترین تالاب در غرب اوراسیا بودند. مردم برای هزاران سال در آنجا زندگی کردهاند. صدام حسین آب 90درصد باتلاقها را تخلیه کرد تا دشمنان خود را از مکانی برای مخفی کردن در نیزارهای انبوه و جزایر کوچکش محروم کند.
عزام الواش، مهندس عراقی - آمریکایی که پس از تهاجم ایالات متحده به سیلابی شدن دوباره تالابها کمک کرد، گفت: «با این کار، او ریههای عراق را از کار انداخت.» بهطرز شگفتانگیزی بهسرعت، حیات دریایی دوباره بازگشت، پرندگان مهاجر بازگشتند و همچنین افرادی که آنجا را ترک کرده بودند، به موطن بازگشتند. بار دیگر، مشعوف - قایقهای طولانی و باریکی که سومریها استفاده میکردند - به آبراهها بازگشتند. گلههای گاومیش در همه جا دیده میشد. اما سالها خشکسالی، همراه با انسداد نسبی آب رودخانههای ترکیه و ایران، دوباره باتلاقها را ویران کرده است. محمد رائد، 19 ساله میگوید: «مردابها در حال خشک شدن هستند.»
سهلانی میگوید که مردم اکنون به همسایگان بالادست خود با سوءظن نگاه و آنها را متهم میکنند که بیش از موعد مقرر از کانالهای آبیاری آب میگیرند و سپس دروازههای دریچهها را میبندند که برای ساکنان پاییندست برای کشت محصولات بسیار کم باقی میماند. او بدون اینکه بداند، در مقیاسی بسیار کوچکتر، مثالی زد که شبیه بنبست عراق با ترکیه و سوریه است که کنترل بیشتر فرات و دجله را در دست دارند. غزوان عبدالامیر، مدیر وزارت آب عراق در ناصریه گفت: «من مشکل را درک میکنم. اما آب کم است و پول زیادی در دست نیست.» بر اساس مطالعهای که برای وزارت آب عراق انجام شده است، اصلاح تکنیکهای کشاورزی منسوخ عراق که 70درصد از آب مصرفی برای آبیاری را هدر میدهد، بسیار مهم است. اما متقاعد کردن کشاورزان برای تغییر به کُندی پیش میرود. تنها 120 سیستم آبیاری قطرهای در سال گذشته برای صرفهجویی در مصرف آب به کشاورزان استان سهلانی اختصاص داده شد و کشاورزان مجبور شدند هزینه آن را بپردازند.
پس از گسترش شهری شمال ناصریه، با تعمیرگاههای کوچک خودرو و غرفههای سبزیجات، زمینها خالی میشوند. ابرهای توفانی در اواخر بعدازظهر جمع میشوند؛ اما بدون ریختن قطرهای پراکنده میشوند. تودههای علفها، زرد و قهوهای تا اواخر ژوئن، نشانههایی نه چندان دور از رشد محصولات زراعیِ را در اینجا نشان میدهند. باد هر روز صبح زود دست بهکار میشود و تا غروب بیوقفه میوزد. خاک سطحی را میکند و زمین را خشک میکند تا جایی که تنها گرد و غبار خاکی باقی میماند که روی تپههای شنی که به سرعت در حال رشد هستند، انباشته میشود. در فاصله کوتاهی از بزرگراه، در عمق صحرا، النجیم قرار دارد؛ روستایی که از روی نقشه غیب شده است. 30سال پیش 5000 نفر جمعیت داشت. امروز فقط میزبان 80نفر است. دمای هوا به 50درجه سانتیگراد رسیده است.
قحطان المهنا، مهندس کشاورزی، به نقاط دیدنی شهر اشاره کرد: «ساختمانهایی که نیمه پوشیده از شن هستند، درها به قدری عمیق در شنها فرو رفتهاند که باز نمیشوند. شن و ماسه در نیمه دیوارها انباشته شده، پنجرهها را شکسته و سقفها را سنگین کرده است.» او میگوید: «این ساختمان مدرسه بود. آمدن معلمان از اوایل سال2022 متوقف شد.» شیخ محمد عجیل فلغوس، رئیس قبیله النجیم در روستا به دنیا آمده. او توضیح داد: «تا اوایل دهه2000، زمین خوب بود، خاک خوب بود.» او افزود: «ما گندم و جو، ذرت و شبدر کشت میکردیم.» اکنون تنها چیزی که رشد میکند مجموعههای کوچکی از درختان گز هستند که بهعنوان سنگری در برابر شنها کاشته شدهاند. شیخ گفت: «ما اکنون در لبه پرتگاه زندگی هستیم. دیگر نه کشاورزی و نه کاشت امکانپذیر است. این پایان خط است، پایان زندگی. ما منتظر راهحلی از طرف خدا یا مردم نیکاندیش هستیم.»