قطار انقلاب کجا میرود؟
1- قطار انقلاب از اوایل دهه 40 به راه افتاد. ابتدا بهجز راننده قطار و علما و مراجع و عناصر انقلابی مرتبط با علما سوار قطار نبودند. قطار وقتی به ایستگاه 15 خرداد رسید از امام خمینی (ره) پرسیدند پس سربازان شما کجا هستند. فرمود: سربازان من در گهوارهها هستند.
2- وقتی قطار انقلاب به ایستگاه تجمعات میلیونی سالهای 56 و 57 رسید میلیونها تن سوار شدند. آنان که در گهواره بودند همه واگنهای قطار را پرکرده بودند. همه از خود میپرسیدند مقصد نهایی قطار کجاست؟ پاسخ این بود تأسیس نظام اسلامی و پیاده کردن احکام الهی قرآن و مبارزه با ستمگران و مستبدین جهانی و حمایت از مستضعفین جهان! قطار وقتی به ایستگاه بهمن 57 رسید منافقین، کمونیستها، نفوذیها و... پیاده شدند و شروع کردند به سنگپرانی به سمت قطار انقلاب، آمریکاییها کلید جنگ داخلی را به آنها دادند. یک سال بعد نهضت آزادی، جبهه ملی و لیبرالها پیاده شدند، جنگ تحمیلی و نیابتی را دشمن تدارک دید.8 سال تمام این قطار با سرعت به حرکت خود ادامه داد، در هر ایستگاه فرعی و اصلی عدهای پیاده شدند. برجستهترین آن پیاده شدن آیتالله منتظری و عناصر نفوذی در بیت او بودند.
3- امام خمینی (ره) جنگ را پایان داد و لبه تیز حمله و هجمه خود را بهسوی دشمن اصلی آمریکا برد. تشییع بینظیر او در تاریخ نشان داد آنها که به نیت برپایی نظام الهی و اجرای احکام اسلامی سوار قطار شده بودند پایکار برای ادامه مسیر هستند. اتفاقی که افتاد این بود امام (ره) و خبرگان ملت، رانندگی قطار را پس از امام (ره) به دست کسی سپردند که سرسپردهترین انقلابی به اهداف اسلام و قرآن بود. او اشبهالناس به سیره روش انقلابی و مؤمنترین و عادلترین و شجاعترین شاگردان امام (ره) بود.
4- رهبری پس از امام (ره) چون خورشید فروزان در داخل و خارج نورافشانی کرد. او قطار انقلاب را از گردنههای سختی چون حمله آمریکا به عراق و افغانستان و پدیده داعش عبور داد. قدرت نظامی کشور را به پایهای رساند که از مرز بازدارندگی عبور کرده و در جایگاه اقدام پیشدستانه نسبت به هر تعرض نظامی از داخل و خارج رسانده است. او بااقتدار و تدبیر نقشههای شوم آمریکا در منطقه را یکی پس از دیگری خنثی کرد و سگ هار نگهبان منافع غرب در منطقه یعنی رژیم اشغالگر قدس را در داخل سرزمینهای اشغالی زندانی و محصور و از خارج مرزها با جنگهای 33 روزه، 8 روزه و 22 روزه به ذلت و دریوزگی انداخته است.
5- نظام هرروز پایههای خود را محکم و آسیبناپذیر کرده است. انقلاب از جنگهای «سخت» و «نرم» پیروز بیرون آمده است. قطار انقلاب همچنان با سرعت پیش میرود. دهه هفتادیها و هشتادیها جایگاه ویژهای در این حرکتدارند و خوش درخشیدند. آنان که از قطار پیاده شدند رفتند دنبال کاروکاسبی خود و عدهای هم رفتند با ضدانقلاب و منافقین همراه شدند و رنگینکمان اپوزیسیون را رنگآمیزی کردند. اما برخی هنوز در قطار هستند نه پیاده میشوند و نه با انقلاب همراهی میکنند و گاهی هم با کسانی که از قطار پیاده شدند همنوایی میکنند.
6- پرسش اساسی امروز این است برخی حضراتی که در قطار انقلاب نشستهاند، چرا در برابر کسانی که به سمت حرکت قطار سنگپرانی میکنند و «نظام»، «انقلاب» و «اسلام» را سیبل حملات خودکردهاند موضع نمیگیرند؟ توجیه آنها برای این سکوت و گاهی همراهی چیست؟
7- قطار انقلاب اسلامی شتابان بهسوی مقصد نهایی درحرکت است. هرروز بیش از روز قبل به مقصد نزدیک میشود. امروز تعامل سازنده با جهان بدون آمریکا بیش از هر زمان خودنمایی میکند. ارتباط با همسایگان، با کشورهای اسلامی و کشورهایی که میخواهند بدون تهدید و تحقیر و تحریم آمریکا زندگی کنند حتی در حیاطخلوت آمریکا گسترش پیداکرده است. دیپلماسی انقلابی بهجای دیپلماسی التماسی جای خود را در راهبرد سیاست خارجی بازکرده است. آیا ساکتین نمیخواهند همانند دوران امام (ره) در ترویج اسلام و انقلاب و دفاع از نظام حرفی بزنند و راه و خط خود را از مهاجمان به انقلاب و متجاوزان به اسلام جدا کنند. مقصد نهایی انقلاب، رسیدن به ایستگاه قیام مهدی آل محمد (ص) است. قرار است پرچم جمهوری اسلامی را به صاحب اصلی بسپاریم. انقلاب اسلامی مقدمه ظهور منجی است. این را همه میدانند چه کسانی که سوار قطار هستند چه کسانی که پیاده شدند و چه کسانی که دست از سنگپرانی برنمیدارند.
هنر نسل چهارم انقلاب اسلامی این است که میخواهند کسانی که از قطار انقلاب پیاده شدهاند را دوباره سوار کنند. به همین دلیل حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای در مراسم چهارده خرداد امسال خطاب به مردم، جوانان، نخبگان، هستههای انقلابی و مجموعههای سیاسی گفتند:«هرکسی که دوستدار ایران و منافع ملی و بهبود اوضاع اقتصادی، و به دنبال اصلاح مشکلات رنجآور اقتصادی و معیشتی، و در پی جایگاه باعزت ایران