ماجدی: عزیزیخادم به جادوگری اعتقاد داشت؛ روز عزلش گریهام گرفت / اسکوچیچ در جامجهانی سرمربی ماست؛ کاندید ریاست فدراسیون میشوم!
سرپرست ریاست و عضو هیأت رئیسه فدراسیون فوتبال گفت: سرمربی ما آقای «اسکوچیچ» هستند و با ایشان تا سال 2023 قرارداد داریم؛ در جام جهانی ایشان مربی ماست.
به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری دانا؛ سیدمیرشاد ماجدی، سرپرست ریاست و عضو هیأت رئیسه فدراسیون فوتبال در آستانه آغاز فرآیند انتخاباتی ریاست و هیأت رئیسه فدراسیون فوتبال در مجمع 8 شهریورماه و پس از اتمام فیفادی نخست پنجره فدراسیون جهانی فوتبال، طی گفتوگویی به افشای برخی پشتپردهها از وضعیت فدراسیون سابق، شرایط مالی و اداری فدراسیون فعلی و وضعیت انتخابات پرداخت.
* خودت فوتبالیست بودی، تحصیلاتتان در رشته مدیریت ورزشی بوده و تجارب زیادی را هم بهدست آوردهای. الان هم به روی صندلی نشستهای که به هر حال نفر اول فوتبال مملکت به حساب میآیید. مردم انتظارات زیادی از تیم ملی فوتبال کشورمان دارند، از فدراسیون فوتبال خیلی انتظار دارند، الان بعد از صعود به جام جهانی که اتفاق بسیار خوب و خوشایندی بود، فضای پیرامون فوتبال ناراحتکننده و در بعضی اوقات منزجر کننده است. همه اعصابشان خُرد است که میگویند چرا این تصمیمات اینگونه گرفته میشود؟ چرا اوضاع اینگونه است؟ فکر میکنید شما در این 5 ماه توانستهای کاری انجام دهی که کمی اوضاع و احوال فوتبالمان بهتر شود؟ خود شما میدانی، ما برای اینکه بخواهیم یک برنامهای را بنویسیم و به آن برنامه سازماندهی بدهیم، در وهله اول بحث بودجه و منابع مالی مطرح است. همانطور که میدانید به دلیل تحریمهایی که وجود دارد، نمیتوانیم پول خودمان را از (FIFA) و (AFC) بگیریم. من چند هفته قبل در یک کلاس آموزشی که برای مدیران فنی کشورها بود، در کویت بودم و در آنجا همه باید پرزنت میکردند که من آنقدر پول دریافت کردهام و باید اینگونه هزینه کنم. (AFC) آمد و پرزنت کرد و گفت ما آنقدر پول گرفتهایم و آنقدر به کشورها دادهایم. دیدم که چقدر حرفهای قشنگی میزنند اما ریالی یا دلاری از این پولها به ما نمیرسد. اعتراض که کردم، آن آقایی که توضیح میداد گفت البته «ایران» مستثنی است! گفتم چرا مستثنی هستیم؟ فوتبال از سیاست جداست و شما هم آنقدر که میگویید نباید شخص سوم در آن دخالت کند، بیایید و پول ما را هم بدهید. قبلا حداقل به صورت «کَش» میدادید و میرفتیم به صورت دستی میگرفتیم یا از طریق یک واسطه میگرفتیم. معضل و مشکل اصلی ما، بحث پول و ریال است، در واقع شما وقتی یک بودجه ثابت نداشته باشی، نمیتوانی یک برنامه خوبی را مطابق با بودجهات بنویسی. ما روزمرگی میکنیم و این روزمرگی باعث شده تا خیلی از ذهنهایی که از بیرون به ما نگاه میکنند و تقاضاهای خاص خودشان را دارند، نتوانیم به آنها برسانیم. چرا مردم فکر میکنند که ما برای اینکه بتوانیم 2 بازی دوستانه درست کنیم، دستدست میکنیم یا چرا پول فلان مربی را پرداخت نمیکنیم که او قهر کند و از کشورمان برود؟ واقعیت را اگر بخواهید بدانید، چون پول در آن زمانیکه باید وجود داشته باشد و پرداخت شود، در حساب فدراسیون نیست. تمامی این مباحث در وهله اول به مباحث مالی باز میگردد، در بحث دوم ما همانطور که شما دیدید یکسری اتفاقات در فدراسیون فوتبال رخ داد؛ تغییرات، عزلها و نصبها. ما وقتی از فیفادی صحبت میکنیم، الان اگر در یک کشور اروپایی باشید، مثلا اگر الان ما در سال 2022 هستیم، آنها سال 2024 فیفادیهای خودشان را بستهاند، شما خودتان بهتر میدانید اما ما که الان داریم صحبت میکنیم، حتی هفته آینده، حتی سپتامبری که قرار است در فیفادی برویم و مسابقهای را برگزار کنیم، هنوز نتوانستهایم برنامهریزی کنیم. *همین فاجعه است دیگر. بله. *یک اتفاق تلخ است، من میگویم همه انتظار دارند؛ «میرشاد ماجدی» الان روی این صندلی نشسته است، میگوید خب آقا ما جام جهانی را در پیش داریم، یک فیفادی درست و حسابی در سپتامبر است که ما میتوانیم در آنجا بازی برگزار کنیم. اگر نمیتوانیم، من نیستم. چون میدانید چیست؟ 5 سال دیگر یا 10 سال بعد، مثلاً به تاریخ برگردیم و نگاه کنیم، همه میگویند که مسئول فدراسیون آن موقع چه کسی بوده؟ میگویند «میرشاد ماجدی» بوده و نمیگویند که آقا انتخاباتی در پیشرو داشته یا به او پول ندادند. من میگویم اعتبار خودِ شخص شما و خودِ فدراسیون باید آنقدر باشد که بگویید آقای دولت یا نمیدانم آقای مسئول، اگر نمیتوانید به من کمک کنید، خیلی روشن بگویید که وضعیت اینگونه است. آن زمان دیگر مردم از شما مطالبه ندارند اما الان از شما مطالبه خواهند کرد. بله. *ما فیفادی بعدی را اگر از دست بدهیم، واقعا خندهدار است که اصلاً با جایی بازی نکنیم. همین فیفادیای که گذشت، همه کشورها 3 الی 4 بازی برگزار کردند اما ما یک بازی با تیم دوم یا نمیدانم تیم اول یا تیم نصفهونیمه الجزایر انجام دادیم و مردم این مسئله را نمیپذیرند. بله، برایتان توضیح میدهم. ببینید ما نه تنها الان بحث مالی را داریم، در بحث دوممان تیمهایی که قرار است با آن ها بازی کنیم، اصلاً تیمی وجود ندارد. *آنها هم برنامهریزی میکنند. من میگویم شما سر قرعهکشی جام جهانی که در فروردینماه برگزار شد، همانموقع خیلی از کشورها آزاد بودند. نه، نبودند. همین مسئله را میخواهم توضیح بدهم. تمام تیمهای اروپایی در این فیفادیای که گذشت و در فیفادی آیندهای که میآید، لیگ ملتهای اروپا را دارند یعنی شما اصلاً نمیتوانید بازی کنید. *بله، من میگویم امثال اروگوئه، کانادا، اکوادور، آفریقای جنوبی و الجزایر و این تیمهایی که اسمشان مطرح بود، اینها که بودند. بله آنها بودند. *روزمرگی باعث میشود که آدم کارها را پشت گوش خودش بیندازد و بعد بگویند که ای وای، 2 هفته دیگر فیفادی است. چه کاری باید انجام بدهیم؟ «میرشاد» میگوید آقای «مومنی» چه کار کنیم، آن یکی میگوید ایمیل بزنیم. یعنی دقیقاً به همین وضعیت خندهداری که من میگویم در این سالها فوتبال ما دنبال و اداره شده است. شما چه سازوکاری برای برگزاری مسابقات دوستانه داشتید؟ مثلاً به شرکتی که کار ایجنتی برگزاری بازیها را انجام میداده رجوع میکردید یا نمیدانم از ارتباطاتتان استفاده میکردید. ببینید این سوالات واقعا خوب است که میپرسید چون میبینید که چه مشکلاتی پشت ماجرا وجود دارد. شما به هر شرکتی که رجوع میکنید، اینجا به ما میگویند که شما باید بیایید و حداقل از 3 شرکت استعلام بگیرید. چرا رفتهاید با این شرکت قرارداد بستهاید یا چرا رفتهاید و با آن شرکت بستهاید؟ شما باید قبل از اینکه ببندید، این موضوع را هماهنگ کنید که چند شرکت بیایند و به صورت یک فراخوان و بعد در آن فراخوان کدامشان برنده میشود، شما بروید و با آن شرکت قراردادتان را امضا کنید. *یعنی این خواسته را از شما در ایران دارند؟ بله. هر کاری که شما بخواهید انجام بدهید. من میخواهم البسه بگیرم، باید در ستاد سامانه دولت برای فراخوان ثبتنام کنم و شرکتها بیایند و صحبت کنند تا یکی از داخل آنها در بیاید. من میخواهم بروم بلیت هواپیما که دیگر سادهترین مسئله است را تهیه کنم، یک تیم بخواهد در آلمان بلیت هواپیما تهیه کند، میرود و از یک شرکتی خریداری میکند اما من باید بیایم و در سامانه دولت ثبتنام کنم، از 3 آژانس استعلام بگیرم تا آنکه به من ارزانتر میدهد، این کار را انجام بدهد. من میگویم که بالاترین کاری که یک سرپرست یا رئیس فدراسیون باید انجام بدهد، این است که یک قرارداد را به نهایت برساند و نهایت آن هم امضای قرارداد است. حالا امضای قرارداد هم انجام شده و قراردادها ردوبدل شده است، ما با کانادا بازی داریم. بالاترین چیز امضایی است که میکنیم. چه کسی فکر میکرد که جند روز مانده به برگزاری اردو و مسابقه، قرارداد ما را کنسل میکنند؟ شما به جای من، چه اتفاقی برایتان میافتد؟ *من اگر جای شما بودم، اولاً قرارداد را آنقدر محکم میبستم. قرارداد محکم است. *الان غرامت چه شد؟ بحث غرامت نیست، من اصلاً به عددش کاری ندارم. *غرامت خیلی مهم است. بله، ما به عددش فکر نمیکنیم. الان به تیم حقوقی ما و تیم حقوقی وزارت ورزش گفتهایم که بحث قرارداد را طوری پیگیری کنید که حتی شده ما از وزارت امور خارجه هم کمک بگیریم که بتوانیم یک لایحه بسیار خوب بفرستیم. بحث ریالیاش اول مهم نیست، بحث این فشاری که به روح و روان مملکت، فشاری که به روح و روان بازیکنانمان و به تیم ملیمان آمده را ما باید غرامتش را بگیریم. *این را هم بگویم، کسانی که آنجا تصمیمساز بودند، گفتهاند که کانادا هم هست، یک کانادا هم میرویم! همه صف کشیده بودند که به کانادا بروند. نه. *من سوالم این است که مثلاً «خانم حمیرا اسدی» برای چه باید بخواهد که به کانادا برود؟ نه، ببینید ما.... *اعضای هیاترئیسه. هیچکس، اینجا دارم اعلام میکنم. در آن زمان هم مقداری تنش و کنش و واکنش داشتیم اما اینجا بالاخره ما باید جواب خدا را هم بدهیم؛ هیچکس. *بهرام رضاییان؟ بهرام رضاییان به عنوان رئیس.... *پس نگویید هیچکس! نه. ما برای او تعریف داریم. ما در هیاترئیسه آقای رضاییان را به عنوان مدیر کاروان معرفی کردیم و ایشان مدیر کاروان بودند. درست است که عضو هیاترئیسه هستند. خودم هم نمیرفتم. *شما برای ویزا به ترکیه رفتید. نه. من نمیخواستم بروم، به من گفتند که باید بیایی و برای قرارداد دومی که میخواهیم بنویسیم، آنجا امضا کنید چون امضای الکترونیکی را قبول نمیکنند. *کجا باید بروید امضا کنید؟ کانادا بروید؟ همان کانادا. دیداری هم با مسئولان فدراسیون آن کشور داشته باشیم. همین بازی قطر را هم شما دیدید که جناب آقای «سجادی» تشریف بردند. من خودم نرفتم چون من نیاز نمیبینم که کنار تیم، هر جا که تیم میرود، رئیس فدراسیون هم همراه آن برود. اما اعضای هیاترئیسه ما هیچکدام جزو سفر به کانادا نبودند، تعداد نفراتمان هم همان تعداد 50 نفری بود که در قرارداد ذکر شده بود، نه یک نفر زیادتر برای ویزا داده بودیم و نه یک نفر کمتر. یعنی چیزهایی که بیرون میگویند فقط شایعه است. *چندباری من دیدم که صحبت شد که آقای «استیلی» یا یکی از مسئولان بلندپایه گفته بود که 10 میلیون دلار غرامت است. هر قراردادی که در این سطح بسته میشود، یک غرامت خیلی بالایی در آن تعریف میشود که برای یک طرف که به هر دلیلی بیاید و زیرمیز بزند، در نظر گرفته میشود. الان حس میکنم که آنقدر این قرارداد شُل بسته شده بوده که الان اصلاً غرامتی هم در کار نیست. ما اصلاً چه زمانی غرامتی گرفتیم؟ الان اصلاً غرامت هم بگیریم، با این بحثی که داریم و پولهایمان را نمیتوانیم وارد کشور کنیم، چطور میخواهیم پول را به اینجا برگردانیم؟ *آقا شما غرامت را بگیرید، آن موضوع اشکالی ندارد. شک نکنید که میگیریم. *به جان خودم اگر بگیرید! بیخیال. نه، اصلاً شک نکنید. *چه زمانی شما تا به حال غرامت گرفتهاید؟ کِی در فوتبال ما کسی غرامت گرفته است؟ بعد از آنکه قرارداد را کنسل کردند، آمدند و گفتند که موضوع ما، بحثهای ژئوپلیتیکال است. خودشان در نامهای که برای بحث کنسلی برای ما فرستادند این موضوع را گفتند. وقتی این را مینویسند یعنی چه؟ یعنی داریم کاملاً سیاسی برخورد میکنیم. بعد از آن ما بحث اروگوئه را داشتیم. ببینید آقای «فردوسیپور» شاید مردم کم متوجه شدند یا اصلاً در جریان نبودند، سرمربی میگوید وقتی که من در کانادا هستم، دیگر به اروگوئه نمیروم چون مسافت زیاد است. بازی با اروگوئهمان اینگونه بهم خورد. *اتفاقا درباره اروگوئه، با دراگان که صحبت میکردم، «دراگان» میگفت اولاً من هیچ ترس و ابایی از بازی کردن با تیمهای بزرگ ندارم. بله. *گفت به شما یک لیستی را هم داده و گفته با «قویترین تیمهای ممکن میخواهیم بازی کنیم». این مسئله را که تایید میکنید؟ این کلمهای که شما دارید میگویید که با قویترین تیمهای ممکن بازی کنیم، چون دارید حقوقی میپرسید، من ندیدم و نشنیدم. *منظور من این است که ترسی از بازی با تیم بزرگی مثل اروگوئه باعث نشد که بازی با این تیم لغو شود؟ نه. *من میگویم قرار بود به کانادا برویم که به قول شما تک بازی انجام بدهیم، حالا من نمیدانم که ایجنت کامرونی بوده و بعد آقای «استیلی» و... به وسط ماجرا آمدند. ببینید بحث کانادا که میگویید ایجنت کامرونی، آن را ما از وزارت ورزش و حراست استعلام گرفتیم و اعلام کردند که این آدم قبلاً کلاهبرداری کرده است! شما به جای من، میروید با این آدم قرارداد میبندید؟ *این مسئله بازهم ضعف مدیریت سازمانی را در فدراسیون نشان میدهد که برای برگزاری مسابقه به سراغ ایجنتی میروند که به قول شما سابقه داشته است. نه. ما نرفتیم. ما ارتباط مستقیم با کانادا داشتیم. *از قبل قراری بوده است؟ نه. از روز اول ما مستقیماً با فدراسیون فوتبال کانادا صحبت کردیم. «آقای اسکوچیچ» به ما ایمیلی را زد که من در کانادا میخواهم بازی کنم و این آقا هم برگزارکننده است. ما به ایشان گفتیم که این آقا نمیتواند برگزار کند و ما خودمان مستقیم صحبت میکنیم. استعلام این آقا را ما گرفتیم که ببینیم این شخصی که ایمیل زده، چه کسی است که دیدیم یک شخص کلاهبردار است. *این آقای کامرونی را حراست وزارت ورزش ما میگوید که کلاهبردار است یا نیست؟ ما استعلام میگیریم. *ایجنت حالا چه کامرونی یا چه مکزیکی باشد، استعلام او را حراست وزارت ورزش ما میگیرد؟ بله. ما میگیریم. من از حراست خودم سوال میکنم که الان میخواهیم با این ایجنت قرارداد ببندیم، نظر شما چیست. *پس بگویید خود حراست برود و برایتان بازی جور کند. ما که همه را نمیشناسیم. آنها یک بکگراندی دارند. *آنها هم نمیشناسند، مگر قرار است حراست وزارت ورزش، همه ایجنتهای دنیا را بشناسد؟ بالاخره از یک جا استعلام میگیرد. *از کجا میگیرد؟ استعلام یک شخص کامرونی یعنی چه؟ چه چیزی را درباره او بررسی میکنند؟ حتما آنها در سایت یا اینترنت خودشان میزنند. من نمیدانم. *آن اینترنتشان را بدهید ما استفاده کنیم. خیلی چیز خوبی است! اتفاقاً اطلاعات آن شخص را یرای من فرستادهاند و در گوشیام وجود دارد. *حداقل به ما بدهید ببینیم در چه سطحی بوده و علت اصلی آن چیست. شائبهای که وجود دارد این است که افرادی که در اطراف تیم ملی هستند، چون هر بازی دوستانهای که برگزار میشود، حدود مثلا یک میلیون دلار جابهجا میشود و اگر 10 درصد آن پول هم به این افراد برسد، چیزی حدود 100 هزار دلار خواهد شد. میگویند چه پول خوبی است و ما خودمان برویم این کار را انجام بدهیم. من احساس میکنم بخشی از این کارشکنی به این دلیل است که همه میخواهند خودشان را به گونهای درگیر قضیه کنند. من این موضوع را نمیدانم اما این را میدانم و بلدم که تا جایی که ممکن است مستقیماً با خود آن کشور ارتباط برقرار کنم. به همکارانم در کمیته بینالملل فدراسیون فوتبال گفتهام که هر کاری که میخواهید انجام بدهید، اول مستقیم به خود فدراسیون نامهتان را بزنید و اگر جواب ندادند و شخص ثالثی آمد و گفت من میتوانم درست کنم، بعداً به سراغ این ایجنت برویم. در رابطه با سپتامبر که شما گفتید، از شب قبل از بازی با الجزایر ما فعالیتهایمان را شروع کردیم و شما مطمئن باشید که ما در سپتامبر 2 بازی خوب را تدارک خواهیم دید. *همین دیر نیست؟ ببخشید، قرعهکشی جام جهانی فروردین انجام شده که میشود ماه مارچ، شما به جای اینکه مارچ کار را شروع کنید و یا حتی قبل از آن، چون الان خود شما میگویید برخی کشورها تا 2024 برنامهشان مشخص است. من الان میگویم شما که آدم فوتبالی هستید، 6 ماه قبل میگفتید 3 فیفادی داریم و من میخواهم در سپتامبر 2022 فلان بازی را انجام بدهم. من حتی فکر میکنم برای بازی با الجزایر هم شما دیر شروع کرده و یکی دو هفته قبل کارها را انجام دادید. ما از روی ناچاری رفتیم و پیدا کردیم چون تیمی وجود نداشت که با ما بازی کند. *همان اولی که شما وارد فدراسیون شدید، آن موقع کمی کمتر دیر بود. شما وقتی فدراسیون را با آن همه مشکلاتی که وجود دارد، تحویل میگیری، فقط یک مشکل برگزاری بازی دوستانه نیست. هزاران مشکل در فدراسیون وجود دارد. *الان مهمترین دغدغه و دغدغه اصلی مردم.... الان به مهمترین دغدغه مردم تبدیل شده. *این حرف را اصلاً قبول ندارم، از چند ماه قبل دغدغه مردم فقط تیم ملی و جام جهانی است. من اصلاً قبول نمیکنم که شما در فدراسیون درگیریهایی مهمتر از این مسئله داشته باشید. بحث آن نیست، من میگویم بحث اصلی، موضوع ثبات مدیریت است. ببینید ما همان زمانی که میخواستیم برویم و قرعهکشی را انجام بدهیم، همان زمان باید به بحث مجمعی که انجام شد، فکر میکردیم. یکسری از اعضای هیاترئیسه ما را برای عزل برده بودند، آنها به فکر این بودند که بروند و لابیهایشان را انجام بدهند و عزل بشوند یا نشوند. اصلاً فدراسیون در یک آشفتگی بود، روزیکه من فدراسیون را تحویل گرفتم، با یک عدد بسیار بسیار پایین تحویل گرفتم که فردای آن روز باید شروع به حقوق دادن، میکردم. شما درست میگویید اما باید در یک فدراسیون استیبل (پایدار) این بحث شما را ما جلو ببریم نه یک فدراسیونی که همه چیز آن مشکل دارد. *بله همه باهم دعوا دارند و حتما به این موضوع میرسیم که یک باند به دنبال زدن آنها هستند و آنها دنبال زدن اینها هستند و به قول شما در چنین فضای فدراسیون که آنقدر همه چیز آن آشفته است.... ما شاهکار کردیم، ما اردویمان را برگزار کردیم. *شاهکار که نه، کجا شاهکار کردید؟ بهترین از این چه میکردیم؟ در این حالتهایی که شما آن را تصور میکنید، ما چه کار باید میکردیم؟ در فدراسیونی که پول ندارد باید چه کار کنیم؟ *فدراسیونی که پول ندارد، الان مسئولان دولت و همه اعضای بلندپایه مملکت میگویند که ما همهجوره در خدمت تیم ملی هستیم و هر چه بخواهند، تمام امکانات در اختیار آنها قرار دارد. بله. کمک میکنند ولی قطرهچکانی این کمکها انجام میشود. ببینید، آقای وزیر ورزش که از همینجا از ایشان تشکر میکنم، قبل از اینکه به قطر بروند و با بازیکنان تیم ملی صحبت کنند، تتمه پاداش بازیکنان مانده بود، آن را آوردند و پرداخت کردند که دستشان درد نکند. شما وقتی این پاداش را پرداخت میکنی، فردای آن روز هم پول میخواهی و فردای آن روز. از زمان رئیس قبلی در فدراسیون فوتبال ما دو یا سه بار فراخوان برای جذب اسپانسر گذاشتیم، شما فکر میکنید در این چندبار چه اتفاقی رخ داد؟ *اسپانسر کلی یا فقط اسپانسر لباس؟ اسپانسر کلی برای فدراسیون و تیمهای ملی. فکر میکنید چه اتفاقی افتاد؟ *چه شده؟ یک دانه پاکت هم نیامد! *منطقاً حضور تیم ملی در جام جهانی.... این موضوعی که من گفتم برای قبل از حضور در جام جهانی بود. من میگویم سال گذشته ما چندبار فراخوان دادیم چون به هر حال فدراسیون نیاز دارد که یک اسپانسری داشته باشد، مثل هر باشگاهی اما هیچکس نیامد. منابع دوم ما بحث حق پخش تلویزیونی است که آنهم خودِ شما بهتر از من میدانید که وجود ندارد. *این چیزهایی که شما میگویید و این بلبشویی که در فدراسیون فوتبال وجود دارد، هر کسی به فکر خودش است -. اعضای هیاترئیسه بیش از آنکه به فکر تیم ملی، مردم و خوشحالی آنها و این مسائل باشند، فقط و فقط در فکر حفظ صندلیشان بودند. این شخص برود برای آن شخص بزند، آن شخص برود برای یکی دیگر پرونده درست کند، برای آن شخص کمیته اخلاق کاری کند، یکی دیگری را عزل کند، آن برود رأی فلان هیات را بگیرد، یعنی همه درگیریها خود شما هم گفتید که این مسائل بوده است. یعنی به جای اینکه دغدغهشان، مردمی باشند که چیزی که باعث میشود در این شرایط سخت اقتصادی و اجتماعی، خوش باشند تیم ملیشان است، چون تیم ملی میخواهد به جام جهانی برود. بعد از مجمعی که برگزار شد، آرامش و ثبات نسبی بر فدراسیون حاکم شد و شاید اگر آن ثبات نبود، ما همین اردو را هم نمیتوانستیم تشکیل بدهیم و یا همین بازی با الجزایر را هم نمیتوانستیم به وجود بیاوریم. مردم شاید از دور میبینند که ما میخواهیم یک بازی دوستانه انجام بدهیم ولی نمیدانید که این بازی دوستانه چقدر جزئیات ریزی دارد. وقتی با تیمی قرارداد میبندید، میگویند که باید به ما آپشنهایی بدهید. تیم الجزایر شما میدانید که از الجزیره نیامد، از دارالسلام تانزانیا حرکت کرد. شما حساب کنید که یک پرواز را بگیری و آنها را از تانزانیا به دوحه بیاوری و بعد برای آنها سیو کنید که شما را به الجزیره بر میگردانیم. *تمام هزینهها را شما دادید؟ ما فقط هزینههای هواپیما و اکستراهای اقامتشان را دادیم. *اینکه میگویند شما یک میلیون دلار هزینه کردید، درست است؟ نه. *اینقدر نبوده است؟ نه. *300-400 هزار دلار مثلا. نه ما فقط پول بلیت هواپیما را دادیم. *آنها باید به ما پول بدهند، ما به جام جهانی رفتیم. چون ما میخواهیم که با ما بازی کنند. حرف شما در یک شرایط درست بینالمللی کاملا صحیح است، چون ما در رنکینگ هم در رنک 21 هستیم و رنکمان بالاتر است ولی وقتی کسی نمیآید با شما بازی کند، چه کار باید کنید؟ *شما به عنوان متولی فوتبال مملکت، چه انتظاری از تیم ملی در جام جهانی دارید، فکر میکنید ما باید از مرحله گروهی جام جهانی صعود کنیم؟ برنامهریزی و کارهایی که دارید انجام میدهید در حد و اندازه صعود از گروه هست یا نه؟ یک سوال خیلی خوبی است که باید در این برنامه به آن پاسخ بدهیم. آیا ما در ادوار گذشته از گروهمان صعود کردیم، با آن تدارکاتی که قبلاً داشتیم؟ نه. در برابر تیمهایی قرار است بازی کنیم که تا دندان مسلح هستند، چه به لحاظ امکانات، چه به لحاظ بازیهای دوستانه، چه به لحاظ مالی و هر موضوع دیگری که شما فکرش را کنید. اصلاً ما 3 بازی دوستانه را هم در قطر یا هر جای دیگر انجام داده بودیم، آیا باید برویم و انگلیس را ببریم؟ *مردم اینچنین انتظاری را دارند، من نمیگویم که باید برویم انگلیس را ببریم، نه. ولی تیممان تیم باتجربهای شده و نسل طلایی از فوتبال کشورمان است. این انتظار وجود دارد و این نیست که بگوییم تا بهحال صعود نکردهایم و نباید دیگر صعود کنیم. نه. من میخواهم بگویم که انتظارات را نباید بالا ببریم. ما باید انتظاری را بدهیم که در تیم ملی چه وجود دارد، ما در دوره مقدماتی برای صعود در مقابل چه تیمهایی بازی کردیم؟ شما ببینید ما عراق را بردیم، سوریه و لبنان را بردیم، یک تیم خیلی خوب در مقابلمان بوده به نام کرهجنوبی که در تهران مقابلشان مساوی کردیم و در سئول هم باختیم. ما با این ذهنیتی که چون سریعترین صعود را داشتیم، باید واقعا انتظار این را داشته باشیم که از گروهمان صعود کنیم؟ *با این تدارکی که الان دیده شده است، بله برای چه باید صعود کنیم اما انتظارات بالاست. من میگویم که شما الان در حساسترین مقطع تاریخی دوران فوتبالیتان هستید و متولی فوتبال مملکت هستید و باید این مسئولیت را شما به قول انگلیسیها بردارید. یعنی بعداً نمیتوانید بگویید که من موقت بودم و.... من اینجا دارم اعلام میکنم و به همه دوستان هم اعلام کردم، چندینبار در برنامههای مختلف گفتم که ما برای برداشتن این مسئولیت، نیاز به یکسری مقدمات داریم. نمیتوانم به صورت قطرهچکانی به من منابع مالی تزریق شود و بعد من بگویم که در این راهها هزینه شود. شما الان میگویید که ما در فدراسیون فوتبال چه کار کردیم؟ من با حداقل پولی که فکرش را میکنید که من نمیتوانم جلوی دوربین بگویم، فدراسیون را تحویل گرفتم. تیمهای مختلفی را اعزام کردیم، حقوق کارمندان ماه به ماه با تمام مزایا پرداخت شده، حقوق داورها پرداخت شده، یکسری از مسائل هیاتهای استانی بوده که پرداخت کردیم. تیم بانوان اعزام شده، تیم نوجوانان اعزام شده، تیم ملی امیدمان اعزام شده، تیم فوتسالمان اعزام شده، اینها فکر میکنید چگونه انجام شده است؟ در همین فدراسیونی که شما میگوید در آن یک مقداری هیاهو و جنجال است. *یک مقدار؟ من کِی گفتم یک مقدار؟ من گفتم خیلی! پس خیلی هیاهو و جنجال. به نظر شما این اقدامات، کارهای مثبتی نبودهاند که انجام شده است؟ *به نظر من بله کارهایی انجام شده اما این کارها یکسری اقدامات ماقبل بدیهیات است. یعنی اینکه شما حقوق کارمندان را دادید.... چون پولی نبوده است. من وقتی دوستان خوبمان آمدند و صحبت کردند و گفتند ما برای فدراسیون n هزار میلیارد تومان پول آوردیم و پول گذاشتهایم، روزی که این مسئولیت را پذیرفتم دنبال آن پولها میگشتم. *بگویید چقدر در حساب فدراسیون بوده. یک میلیارد بوده؟ هی میگویید که نمیخواهم رقم بگویم. کمتر از 200 میلیون تومان. *کمتر از 200 میلیون تومان پول در فدراسیون فوتبال بوده است. آقای «عزیزیخادم» که میگفت من n صد میلیارد پول آوردهام و اصلاً مشکل مالی نداریم. میگفتند این همه پول آوردهایم، الان پولها کجاست؟ *باید این سوال از آقای «عزیزیخادم» و دوستانی که در آن مقطع بودند پرسیده شود. من دارم واضح به شما بگویم. *این حق را آنها دارند که بیایند پاسخ بدهند و شفافسازی کنند. بله. این پول کجاست؟ *اما شما همه این مسائل را میدانستید و این مسئولیت را قبول کردید. به نوعی میدانستم ولی فکر نمیکردم آنقدر دیگر.... *الان اگر برگردیم به چند ماه قبل.... قطعا قبول نمیکنم. *پس چرا الان همچنان سودای ریاست را دارید؟ بحث سودا نیست. من به عنوان یک آدم تمام فوتبالی اگر شما قبول میکنید، روی این صندلی نشستم. اگر من این صندلی را خالی کنم، تصور من این است که دیگر اجازه نخواهند داد یک آدم فوتبالی جای من بنشیند. این تصور من است. شاید هم اشتباه میکنم. من آمدهام که از حق و حقوق تمام افرادی که فوتبالی هستند، دفاع کنم و تا اینجا 4 ماه تمام واقعا با مشکلات مبارزه کردم. من به شما بگویم که واقعا شاید در روز، 4 یا 5 ساعت میخوابم. به خاطر اینکه کار زیاد است ولی این قول را هم به شما، هم به مردم کشورم و هم به ملیپوشان میدهم که تمام وقتمان را گذاشتهایم که یک اردوی بسیار بسیار خوب ما در سپتامبر با 2 بازی دوستانه خوب انشالله داشته باشیم. *پس خیالشان دیگر راحت باشد که دیگر قطر و.... اصلاً فکر کنم دیگر راهمان ندهند، بگویند که آقا ولمان کنید، دست از سر ما بردارید. پدرمان را در آوردید. چون مجانی است و هزینهای شما متحمل نمیشوید، اگر هوا 50 یا 60 درجه هم باشد، تیم ما به آنجا میرود! شما خودتان با سرمربی و سرپرست تیم ما صحبت کردهاید. اگر از آنها بپرسید، میبینید که خودشان پیشنهاد دادند. یعنی پیشنهاد قطر، پیشنهاد خودِ سرمربی بوده و ما نگفتیم که کجا بروید. *شما هم که از خدا خواستید چون نباید پولی بدهید، موافقت کردید. ولی در وهله اول درخواست سرمربی بوده است. *یک دوره فاجعهبار را با «ویلموتس» در تیم ملی سپری کردیم، آنموقع صحبت از مربیان داخلی بود اما به یکباره آقای «اسکوچیچ» آمد و به لحاظ نتیجهگیری، تیم ملی آن 4 بازی سخت در بحرین را با برد پشت سر گذاشت. خیلیها فکر میکردند تیم ملی از دور رقابتها کنار میرود از جمله بسیاری از اعضایی که آن زمان در فدراسیون فوتبال بودند و فکر میکردند که این اتفاق رقم میخورد. «اسکوچیچ» به عنوان سرمربی تیم ملی آمد و نتایجی گرفت اما هیچوقت حمایتی که احساس کند من 100 درصد سرمربی تیم ملی هستم، را من احساس میکنم ندارد و همواره حالت دو به شک و پا در هوا برای او بوده است. یک نفر نیامد که بگوید من متولی فدراسیون فوتبال هستم و محکم و پرقدرت میگویم که او سرمربی تیم ملی ما در جام جهانی هست یا نه. این حالت کاملاً پا در هوایی که برای «اسکوچیچ» گذاشتهاید، زیبنده خود او و در شأن این سرمربی هم نیست. همواره تردید و اینکه آیا من در جام جهانی هستم یا خیر. شما چند روز قبل، مصاحبهای کردید و ابهامات بیشتر شد، گفتید: «که ما قرارداد داریم و «اسکوچیچ» سرمربی تیم ملی فوتبال کشور ماست اما...» همیشه بعد از این اما مهم است و شما گفتید: «مهمترین اولویت تیم ملی است». و چنین جمله گُنگی را گفتید. گفتم که بالاتر از تیم ملی ما چیز دیگری نیست. *من نمیفهمم که این جمله یعنی چه. اینجا میخواهیم شفاف صحبت کنیم؟ *بله. سرمربی ما آقای «اسکوچیچ» هستند و با ایشان تا سال 2023 قرارداد داریم. دیروز قرارداد کمکهایشان را هم تمدید کردم، ایشان سرمربی ماست. اگر حرف اضافهای بزنم دوباره شک و شبههها میآید، پس حرفی نمیزنم. *یعنی در جام جهانی آقای «دراگان اسکوچیچ» سرمربی تیم ملی ماست؟ بله. با ایشان قرارداد داریم و در جام جهانی ایشان مربی ماست. قرارداد کمکهایشان را هم دیروز تمدید کردم. ما وقتی برای اینکه بخواهیم سرمربی عوض کنیم، نداریم. الان باهم صحبت کردیم، در ذهن این است که ما 4 الی 5 ماه تا جام جهانی فاصله داریم اما واقعیت چیست؟ واقعیت این است که یک هفته در سپتامبر و پنج روز قبل از بازی با انگلیس ما فرصت داریم. در این دو فرصت با تغییر مربی چه اتفاقی میخواهد رخ بدهد؟ از نظر من هیچ اتفاقی نمیتواند بیفتد و لذا به نظر من نباید به تغییر مربی فکر کنیم. *پس «میرشاد ماجدی» به عنوان نفر اول فوتبال مملکت در حال حاضر رئیس یا سرپرست فدراسیون فوتبال است، میگوید که «دراگان اسکوچیچ» سرمربی تیم ملی ما خواهد بود و پای این تصمیمش هم خواهد ایستاد و بعداً هر اتفاقی رخ داد، خودِ «میرشاد ماجدی» پاسخگوی این شرایط است. بله. *پس فشاری برای این موضوع نیست؟ تا الان که دارم با شما صحبت میکنم، هیچکس فشاری به من نگذاشته است. مشورتی از من پرسیدهاند که با این مربی خوب است که به جام جهانی برویم یا سرمربی تغییر میکند یا تغییر نمیکند و همین سوالاتی که شما از من پرسیدید. *پس صحبتی با هیچ گزینهای نداشتید؟ من شخصاً صحبتی نداشتم. *حتما شنیدهاید. آیا صحبتی با گزینههای دیگری شده است؟ من این صحبتها را در رسانهها شنیدهام. *غیر از رسانهها. نه. من کسی را نشنیدهام که بگوید من رفتهام با فلانی صحبت کردم و شما بیا و با او صحبت کن. اصلاً. *«میرشاد» شما یک فدراسیون پر از مشکل را تحویل گرفتی. ویرانهای که همه دنبال زدن همدیگر بودند. یک عضو هیاترئیسه در جلسات از زندان به صورت آنلاین همراه شما میشود، یکی دنبال زدن دیگری است. تقریباً همه باهم مشکل دارند مگر آنکه خلافش ثابت شود. شما کنار آقای «عزیزیخادم» هم بودید و عضو کمیته مسابقات کافا و برخی کمیتههای فدراسیون هم بودید و کلاً از آدمهای مقبول و مورد تایید آقای «عزیزیخادم» بودید. چه شد که این اتفاقات رخ داد و کنار گذاشته شدند؟ بیانضباطی مالی بود؟ واقعیت داستان چه بود؟ فکر میکنم اولین چیزی که آقای «عزیزیخادم» نمیتوانست با آن کنار بیاید، موضوع کار گروهی بود و همه چیز با نظر شخصی خودشان انجام میشد. اگر خاطرتان باشد، اولین اختلاف سلیقهای که بین بنده و ایشان پیش آمد، سر انتخاب آقای «مهدی مهدویکیا» بود. به ناگاه ایشان در جلسهای که ما داشتیم آمد و در شرایطی که جزو دستور آن جلسه هم نبود، اعلام کردند که فلانی سرمربی تیم امید شده است. به او گفتیم چرا اینگونه؟ گفت من تشخیص دادم که ایشان سرمربی تیم امید شوند و مشاور خود من در تیم بزرگسالان و بر تیمهای پایه هم نظارت کنند. پس من چهکاره بودم؟ یعنی رئیس کمیته جوانان عملاً هیچکاره است! ما با ایشان اینجا تقریباً به اختلاف خوردیم. جلوتر که رفتیم متوجه شدیم که 2 نوابرئیسی که آقای عزیزیخادم معرفی کرده، غیرقانونی هستند. چون یک زمان مشخصی دارند و نوابرئیس باید در مجمع بروند و از اعضای مجمع رأی بگیرند اما ایشان مجمع سالیانه را هم برگزار نکردند! یکی دیگر از موضوعات، بحثهای مالی بود اما اینگونه نبود که کسی خدایی ناکرده پولی را برای خودش برداشته باشد. به نظر من مشکل در عدم برنامهریزی پرداختها بود. مثلاً یکی این است، من و شما با یکدیگر n تومان قرارداد میبندیم، من از پولی که در حساب خودم دارم به شما پولی پرداخت نمیکنم اما 1/5 این به شما پاداش میدهم یعنی اینگونه شما هنوز طلبکار هستید. روزیکه من آمدم و کار را تحویل گرفتم، دیدم که صبح یکسری از دوستان با چهرهای ناراحت و خود شما میدانید که چگونه، آمدند و گفتند که پولمان را نمیدهید؟ که من در پاسخ به آنها گفتم کدام پول؟ مثلا گفتند که من 1000 تومان طلبکارم که من گفتم شما 2500 تومان پاداش گرفتید. گفتند پاداش گرفتهایم که گرفتهایم، 1000 تومانمان را نگرفتهایم! این یکی دیگر از بحثها بود. موضوع دیگر اینکه شفافسازی نبود، در بحث سفرهای خارجی و افراد اضافی که بدون داشتن مجوز شورای برونمرزی میرفتند و یکسری از پاداشهایی که در هیاترئیسه مصوب نشده بود. یکی دو قرارداد هم بود که گفتن آن موضوعات اینجا چندان جالب نیست. *آن پاداشها را خودِ اعضای هیاترئیسه هم گرفته بودند؟ نه. ببینید زمانیکه در مسابقات بحرین آن 4 بازی را پیروز شدیم و صعود کردیم، به تمام فدراسیون پاداش پرداخت شد، یعنی همه حتی کارمندان فدراسیون درصدی پول گرفتند. *کسانی که درگیر کار بودند، از روابط عمومی و تدارکات و هر کسی که درگیر کار بوده، پاداش بگیرد، طبیعی است اما چرا باید اعضای هیاترئیسه پاداش بگیرند؟ شما میآیی و مسئولیت امضایی را قبول میکنی که میلیاردها تومان است. اعضای هیاترئیسه وقتی مصوبهای را امضا میکنند، میلیاردها تومان را دارند تصویب میکنند. در مقابل پاداشی را که در یکسال دریافت میکنند، اصلاً فکر نمیکنم عددی باشد. چون اعضای هیاترئیسه وقت و فکر خودشان را میگذارند. *آن پاداش چقدر بود؟ نمیدانم، فکر کنم 60 الی 70 میلیون تومان بود. بیشتر از این نبوده است. هر کدام از کارمندان ما، 10 الی 11 میلیون تومان گرفتند. *شما زمانی از «عزیزیخادم» دفاع میکردید اما بعد از مقطعی به این جمعبندی رسیدید که ایشان باید عزل شوند و به همراه سایر اعضای هیاترئیسه، کودتاطور آقای «عزیزیخادم» را برکنار کردید. صادقانه بگویید، فشاری از جایی نبود، از جاهای بالاتر؟ نه. به من نبود. *به بقیه چطور؟ شما حتما میدانید. نه. خدا شاهد است که من اطلاعی ندارم. *یعنی فشاری از بالا به شما نبود که بگوید آقای «عزیزیخادم» نباید باشد و مقدمات برداشتن او را انجام بدهید. نه. اگر به قول شما فشاری از بالا باشد، خودِ کسی که قرار است فشار روی او باشد، اولین نفری است که حس میکند. این فشار چه میتواند باشد؟ اینکه به تو پول نمیدهیم، امکانات نمیدهیم و اذیتت میکنیم. *من میگویم از جایی تماس گرفته شود و بگویند که به هر دلیلی صلاح نیست که ایشان.... خیر. برای من این فشار نبوده و دلیلی غیر از این مسائل بوده است که متاسفانه نمیتوانم جلوی دوربین بگویم. نه فشاری بوده و نه این صحبتهایی که الان انجام دادم. برای من یک دلیل اعتقادی بوده است. *دلیل اعتقادی که میگویید منظور همان بحث رمالی و جادوگری بوده؟ من برای بحث اعتقادی خودم میگویم. *این بحث جادوگری و رمالی که بوده، این بحث «خوبان عالم» که وجود داشته است؟ خوبان عالم که برای ایشان بوده و نمیخواهم وارد این بازی شوم، اما من کسی هستم که حس میکنم سالهاست فقط با خدا و ائمه میگردم. وقتی ببینم که به اعتقادم توهین میشود، نمیتوانم واقعاً دست یاری به کسی بدهم. *این مسئله خیلی به انواع و اقسام مختلف مطرح شد. خودتان چیزی در اینباره دیده بودید؟ من هیچ چیزی ندیده بودم و اصلاً در ذهن من هم نمیرود. *پس چطور میگویی به مسائل اعتقادی و.... نه. به من آمدند گفتند و برایم ثابت شد و من به یقین رسیدم. *چه کاری انجام میدادند؟ مصداقش را بگویید. به یقین رسیدم که آقای عزیزیخادم اعتقاد داشت و من به یقین رسیدم. *یکسری از افرادی که منصوب شده بودند، مثلاً آقای «خورشیدی» خیلی انسان محترم اما با هیچ متر و معیاری متوجه نمیشوم که چرا ایشان سرپرست تیم ملی بخواهند بشوند. غیر از اینکه دلیل خاصی باشد. شما واقعا پیدا کردید؟ چون باید یکسری چیزها شما را به این مراحل رسانده باشد که بگویید که به اعتقادم.... ببینید من چیزهایی که در فوتبال بوده را نه اما بعدش که در بیرون از افرادی که دوستان مشترک ما بودند تحقیق کردم. من به این رسیدم که ما داریم از کسی غیر از خدا طلب میکنیم و این درست نیست. *بعد این طلبکردن اینگونه بوده است که مثلاً پاداش تیم ملی را میخواستند پرداخت کنند، البته به دوره شما ارتباطی ندارد. مثلا میگفتند بازیهای خارجی 3500 دلار و بازیهای داخل خانه مثلا میگفتند 1500 دلار. این پاداش باید جمع آن مضربی از 5، 7، 9 یا 11 میشده است! این مسئله را شنیده بودید؟ من هم شنیده بودم و وقتی به مصوبات برگشتم و مطالعه کردم، دیدم این عددهاست اما اینکه این مسئله جزو آن برنامهها باشد، نمیدانم. من چیزهای دیگری شنیدم که.... *مثلا؟ بگذارید حالا. *میترسید؟ من همینجا اعلام میکنم، هر کسی که میخواهد من را جادو کند یا هر کسی که میخواهد برنامهای را برای من به وجود بیاورد، میتواند این کار را انجام بدهد. من خدایی دارم که از من محافظت میکند و این را جلوی همه میگویم. هیچکس بالاتر از خدا نیست. *100درصد. ما اگر یک درصد شک کنیم که کسی دیگر میتواند برای ما کار کند، در این دام میافتیم. ما نباید در این دام بیفتیم، ما اصلاً نباید قبول کنیم که این چیزها هست. خیلی از دوستان من آمدند و گفتند که این چیزها وجود دارد، من گفتم همینکه به آن فکر میکنید به داخلش میروید. *روزیکه آقای «عزیزیخادم» استیضاح شدند، گفتند یکسری از اعضای هیاترئیسه اشک ریختند. درست گفتهاند. *شما گریه کردید؟ بله. *چرا؟ برای اینکه ما در جلسه که نشسته بودیم، قرار نبود من صحبت کنم اما ایشان که توضیحاتشان را دادند، من چیزهایی که ته دلم مانده بود را به ایشان گفتم. من با «عزیزیخادم» دوست صمیمی بودم اما این چیزها را واقعا درباره او نمیدانستم و وقتی که داشتم میگفتم گریهام گرفت به این دلیل که گفتم: «چرا کاری کردی که من که رفیقت هستم، پای حکم تو را امضا کنم و عزلت کنم». خیلی دردناک است. *آقای ماجدی، این یکی را نمیتوانید طفره بروید که من نبودم و پول نداشتیم و تحریم بودیم و این داستانها. اتفاق تلخی که در این چند ماه اخیر در دوره حضور شما رخ داد، اتفاقاتی بود که در ورزشگاه مشهد رقم خورد و صحنههای بسیار بد و واقعا آزاردهندهای را شاهد بودیم. در چند سطح میشود درباره این قضیه صحبت کرد. به عنوان سرپرست فدراسیون فوتبال اولاً بفرمایید مسئله «حضور زنان در ورزشگاه» چه زمانی قرار است حل شود؟ چون به نظر میرسد که فیفا به این قضیه ورود کرده و فدراسیون فوتبال، یکی دو بازی نمادین یا هر طور که بوده بازیها را با حضور زنان برگزار کرده و بعد از آن گفته مشمول گذر زمان میشود و کاری به کار ما ندارند. واقعا فکر میکنید این قضیه چه زمانی درست و حسابی حل میشود و خانمها میتوانند در ورزشگاهها حاضر باشند. اینکه ما فکر کنم فیفا یادش رفته، حرف اشتباهی است که داریم میزنیم. من بعد از آنکه از مراسم قرعهکشی به تهران برگشتم، چند روز بعد نامهای را برای اولینبار با دو امضا آقای اینفانتینو رئیس فیفا و آقای شیخ سلمان رئیس ایافسی برای ما ارسال شد که این نامه چند بند داشت و بند آخر این بود که ما کارگروهی را اعزام میکنیم، یکی از کارگروهها از فیفا، یکی از کارگروهها از ایافسی و یکی از کارگروهها از ایران که این سه ضلع بنشینند و این مسئله را جمع کنند. ما منتظر هستیم که این اسامی این کارگروهشان از فیفا و ایافسی بیاید و به جمعبندی برسیم. *کارگروهها باید چه کار کنند؟ آنها به ما میگویند. *آنها میگویند که خانمها باید به ورزشگاه بیایند. بله اما موضوع بررسی چرایی است که چرا خانمها به ورزشگاه نمیروند. در زمان مراسم قرعهکشی، آقای اینفانتینو گفت که شما از زمان آقای روحانی گفتهاید که خانمها را به ورزشگاه راه میدهید، خداوکیلی هم در دو سه بازی خانمها را راه دادند و در یک قسمتی از ورزشگاه آنها حضور داشتند. ما همه استادیومهایمان مثل استادیوم آزادی نیست، نیاز دارد که دربهای ورودی و خروجی و سرویسهای بهداشتی آنها تفکیک شود. من هم این پاسخ را به آقای اینفانتینو دادم که اگر از سال 2017 قول دادهاند که خانمها را به داخل استادیوم بیاوریم و کم آمدند، شما از سال 2017 قول دادهاید که راهی پیدا کنید و پولهای ما را بدهید. اینها را چه میکنید؟ من باید پول داشته باشم که ساختوساز کنم و امکانات بیاورم. به هر حال این موضوعی که شما میگویید، ما هم به دنبال آن هستیم که با شرایطی که هم مسائل اجتماعی و قانونی و اسلامی کشورمان حل شود و هم فیفا و ایافسی نگاه بد را به ما نداشته باشند، این کار را انجام بدهیم اما به هر حال باید این کار با قانونمندی باشد. *احساس میکنم سرکاری است! کارگروه میگویند که.... خودشان گفتند و امضای خودشان است. *میگویند که مثل همه جای دنیا باید این اتفاق بیفتد، راجع به بدیهیات که کارگروه تشکیل نمیدهند! بدیهیاتی که شما میگویید، من میگویم شاید آن کارگروهها به ایران بیایند و چند روز در ایران بماند و واقعا متوجه شود که مردم ما دنبال چه هستند و شاید آنها بتوانند راهحل را به ما بگویند. *من هم میدانم و شما هم میدانید. بله شرعی است. *من هم همین را میگویم. کارگروه و ایافسی و فیفا دیگر چیست؟ من میگویم باید به این قضیه شما خیلی کلانتر به عنوان یک مسئولیت اجتماعی به آن نگاه کنید. به عنوان متولی فوتبال مملکت باید تلاشتان را کنید و کارهایتان را انجام بدهید و نترسید. ترس برای چه باید باشد؟ ما آنجا میرویم، چون من خودم جزو کسانی هستم که میگویم ما داریم بیخود هزینه میدهیم. وقتی در کنسرتها آقایان و خانمها باهم میروند، وقتی در سینما آقایان و خانمها باهم میروند، چرا در استادیوم باهم نمیروند؟ دوستان ما میگویند یکسری مسائل شرعی است و باید مسائلی به وجود بیاید تا این اتفاق بیفتد، من دوست دارم بنشینیم و صحبت کنیم. چیزی را به ما بگویند، یا میشود یا نمیشود. *به بازی ایران - لبنان برگردیم. شما خودتان قطعاً میدانستید که حساسیتهایی آنجا وجود دارد که اجازه نمیدهند این اتفاق رقم بخورد. با در نظر گرفتن این مسئله که (FIFA) و (AFC) هم روی این مسئله زوم کردهاند، چرا بازی را به مشهد بردید؟ این هم یکی از آن سوالاتی که است که گفتم «معما چون حل گردد، آسان شود». اگر اشتباه نکنم در تاریخ 25 بهمن بود و هنوز ریاست قبلی در فدراسیون بودند، نامهای را به 2 استان خراسان رضوی و اصفهان میزنند که ما برای اینکه تمرکززدایی را از بین ببریم و همه بازیهایمان را در استادیوم آزادی برگزار نکنیم، شما بیایید و مشارکت کنید. اصفهان نامه زد که ما نمیآییم و مشهد نامه زد که ما قبول میکنیم. یک یا دو روز بعد خدمت آقای وزیر رسیدم و با ایشان هم موضوع را مطرح کردم که ایشان گفتند خیلی خوب است. حالا در چه زمانی خوب است؟ زمانی که همه بازیها در حال برگزاری بدون حضور تماشاگر است و تمام ذهن ما هم این است که استادیوم بدون تماشاگر است. بازی چه زمانی بود؟ 9 فروردین. دقیقاً 6 فروردین بود که من با صدای تلفن بیدار شدم و دیدم آقای وزیر پشت تلفن هستند و گفتند نمیشود بازی را به تهران بیاوریم؟ 6 فروردین و دقیقاً 72 ساعت قبل از مسابقه! خدمت ایشان توضیح دادم که عوامل (AFC)، (FIFA)، داوران و نفرات دو تیم همگی مستقر هستند و امکانش نیست که میزبانی تغییر کند. پرسیدم که چرا این صحبت را میکنید؟ گفتند که در دولت تصمیم گرفته شده که تمامی بازیها با تماشاگر باشد. شما خودتان را جای من بگذارید، تا سه روز قبل از بازی قرار بوده که بازیها بدون تماشاگر باشد، در فاصله سه روز میشود با تماشاگر! *پس خود آقای وزیر هم آن موقع میدانستند که در مشهد اینچنین ممانعتی به عمل میآید. من نمیدانم ایشان میدانستند یا نه. *پس برای چه گفتند از مشهد به تهران ببرید؟ گفتن بازی را به تهران بیاورید چون میخواهد با تماشاگر برگزار شود و احتمالاً میدانستند. چون به من گفتند باید بازی را به تهران برگردانیم، که من گفتم برای چه به تهران بیاوریم و ایشان گفتند که چون میخواهد با تماشاگر باشد. شما گفتید که آن اتفاقات در استادیوم افتاد، هیچ اتفاقی که در استادیوم نیفتاد. *بله بیرون از استادیوم. من به عنوان فدراسیون فوتبال که مجری و برگزارکننده مسابقه هستم، کاسه استادیوم دست من است که در کاسه استادیوم اتفاقی نیفتاد. جمعیت تماشاگران قرار بود تعدادی باشد که حدود 5 هزار نفر فکر میکنم بیشتر شد اما بازهم هیچ اتفاقی درون استادیوم رخ نداد. *نکته اینجا بود که دبیرکل فدراسیون فوتبال آقای «کامرانیفر» مصاحبه کردند و گفتند خانمها هم میتوانند به ورزشگاه بیایند و بلیت خریداری شد اما اتفاقی که افتاد، آن صحنههای زشت و ناراحتکننده که رقم خورد. من نمیخواهم صحبتهای شما را پوشش بدهم و بگویم که این کارها باید میشد یا نباید میشد و کاری به این صحبتها ندارم. من میخواهم به دو سه هفته قبل برگردیم، کشور ما در مقابل فینال لیگ قهرمانان اروپا؛ ما کجای فوتبال هستیم و آنها کجا قرار دارند؟ آن اتفاق به آن سنگینی رخ داد و با اسب آمدند و گاز اشکآور زدند و چه اتفاق وحشتناکی افتاد. آیا آن اتفاق بولدتر بود یا اتفاقی که در کشور ما رخ داد؟ *من فرق این دو موضوع را بگویم. اولاً اینکه برای آنها اینچنین اتفاقی یکبار در n سال رخ میدهد و بعد از آنهم، قشنگ بیانیه دادند و عذرخواهی کردند. شما یک بیانیه دادید که فاجعه بود، یعنی فاجعهترین اتفاق ممکن. ما یعنی فدراسیون فوتبال؟ *بله. بیانیهای که بعد از این اتفاق دادید. گفتید این ماجراها نبوده و یکسری سودجو در بازار سیاه بلیت فروختند و.... ما اینگونه بیانیه ندادیم. *اصلاً عذرخواهی داخل بیانیه نبود. اصلاً نبود. یعنی اگر اینچنین فاجعهای رخ میداد.... نه. عذرخواهی را باید فدراسیون فوتبال میکرد؟ *100درصد شما هم باید عذرخواهی میکردید. علاوه بر کسانی که.... من میخواهم ببینم عذرخواهی ما بابت چه قسمتی باید میبود که من همین الان از تریبون شما عذرخواهی کنم. *دبیرکلتان آمده و گفته که بلیت فروشی میکنیم و خانمها هم بلیت خریدهاند. نه. کلاً خانمها 9 نفر با یک آیدی دیگر بلیت خریدهاند. *اصلاً برای یک بازی فوتبال اینچنین اتفاقی رخ داده و زنان و دختران مردم رفتهاند فوتبال را ببینند که به جای آنکه بتوانند بازی را ببینند، کتک که خوردهاند، گاز اشکآور به سر و صورت آنها زده شده و آخر هم فدراسیون فوتبال هم بیانیه داده که یکسری کلاهبردار سودجو بودهاند که بلیت را فلان کردند. بابا بیخیال! من میگویم حداقل مسئلهای که باید رعایت میشد اینکه به سهم خودتان عذرخواهی میکردید. نمیگویم که شما کامل مقصر بودید، که قطعاً بودید. چرا مقصر بودیم؟ *مقصر بودید. وقتی بازی قرار بوده بدون تماشاگر باشد، من یک سوال از شما دارم. شما از چند روز قبل تدارک میبینید که این دوربینها را اینجا بگذارید و عواملتان را بیاورید و کارها را انجام بدهید. میشود فیالبداهه بگویید فردا میخواهیم این کار را انجام بدهیم؟ *متولی برگزاری مسابقه فدراسیون فوتبال بوده و حالا چنین فاجعهای رقم خورده است. حالا هر کسی که مقصر بوده و میخواسته خودشیرینی کند و بازی را به آنجا برده و هر کسی که نگذاشته این اتفاق رقم بخورد، اما من میگویم آقای «کامرانیفر» میخواسته که این اتفاق رخ بدهد و حتی شما هم میخواستید این اتفاق رقم بخورد و تلاشهایتان را هم کردید اما زمان کافی نداشتید. من میگویم حداقل کاری که میتوانستید انجام بدهید اینکه یک عذرخواهی درست و حسابی انجام بدهید. ما خیلی مظلوم واقع شدیم. چطور بگویم، یکسری اختیارات در حوزه ما نیست. امنیت، نظارت و حفاظت در اختیارات فدراسیون فوتبال نبوده و دست ما هم نیست. ما در استادیوم آزادی هم اگر چنین اتفاقی بیفتد، حفاظت و حراست آن با ما نیست. ما اصلاً نمیتوانیم تضمین و تامین کنیم، اما اگر شما فکر میکنید که من باید در اینباره از عزیزانی که به هر حال گاز اشکآور به آنها برخورد کرد و ناراحت شدند، عذرخواهی کنم، من از همین تریبون شما استفاده میکنم و عذرخواهی میکنم ولی واقعا ما مظلومیم چون عذرخواهیای داریم میکنیم که حقمان نیست. *بعد از آن موضوع شما جلسهای را با «اینفانتینو» داشتید. راجع به این قضیه با او صحبت کردید و توضیحاتی به او دادید؟ بله. *همراهان شما قصد داشتند که صدای آن جلسه را ضبط کنند؟ نه. شما خودتان میدانید که وقتی یک مترجم را میبرید میخواهد با تو صحبت کند، امکان دارد آن حرفی که شما میخواهی از ته دل بزنی را متوجه نشود. من چون خودم میخواستم با ایشان مستقیم و رودررو صحبت کنم، یک تیم را با خودم بردم و کسانی را بردم که اگر 10 نفر هستند، 7 الی 8 نفر از آنها زبان انگلیسی را بلد هستند که وقتی «اینفانتینو» آمد، گفت چقدر همراه با خودت آوردهای و به اصطلاح ما ایرانیها، چند نفر به یک نفر! وقتی که ایشان آمد، یکی از دوستان میخواست صدا را ضبط کند و خودش هم اعلام کرد و قصد نداشت که یواشکی و مخفیانه بگذارد که او ناراحت شود و گفت میخواهم صدا را ضبط کنم تا فردا ترجمه اشتباهی بیرون نرود که ایشان گفتند نه، حق نداری و بردار که ما هم سریع گفتیم بردار. اگر میخواستیم مخفیانه اینکار را انجام بدهیم که.... *اما وسط جلسه این اتفاق افتاد. نه همان اول بود. از من دروغ نمیشنوید. همان اول که نشستیم، ایشان دستگاه را گذاشت و گفت میخواهم صدا را ضبط کنم که آقای «اینفانتینو» گفت نه و اگر بخواهد این باشد، من نمیمانم و اگر ضبط کنید، ناراحت میشوم. *الان هیاترئیسهای که شما دارید، چند درصدشان همراه شما هستند؟ با یکسری از آنها خیلی تضاد و تقابل هستید. در مجمع، یک نفر کنار گذاشته شد و بقیه میلیمتری ماندند. بله. بعد مجمع، الان دیگر مشکلی نداریم. *تنش هم در جلسه هیاترئیسه زیاد بوده، آیا واقعا قندانی پرتاب شده است؟ نه، من قسم میخورم.... *حالا قرار شد راستش را بگویید. اگر پرت کرده بودم، میگفتم که پرت کردم اما واقعا این کار نشد. *یک دانه قند حالا؟ نه. اصلاً قند نبوده. شما روی میز نشستهای و به یکباره صحبتی میکنی و دستت میخورد و قندان به آسمان پرتاب میشود. اما چنین چیزی نبوده است. *خداراشکر که روی میز ما قندان و هیچ چیزی نیست. (باخنده) ما با یکدیگر دعوایی نداریم. در آن جلسه صداها کمی رفت. *حالا قندان را انداختهاید؟ اتفاقاً اصلاً آنجا قندان نبود. *پس چه بود؟ اصلاً قندان نبود، زیردستی و... بود. اصلا چرا باید قندان پرتاب کنیم؟ مگر از عصر هجر آمدهایم که بخواهیم چنین کاری کنیم. در هشت شهریورماه مجمع انتخاباتی ما باید یک مجمعی باشد که واقعا منطقی برای فوتبال تصمیم بگیرد، من الان سرپرستی هستم که نه نایب یک دارم، نه نایب دوم دارم و نه نایب سوم دارم. *خیلی وضعیت خندهدار است. نایبرئیس سوم زندان است و نایبرئیس اول و دوم هم که نداریم. طبق قانون چون مجمعی برگزار نشده که رأی بگیریم، ما در این سمتها کسی را نداریم. یعنی شما از حق قانونیات به عنوان رئیس، تقریباً 40 درصد را نداری. *درباره لیگ برتر صحبت کنیم که هفتههای پایانیاش شاهکار بود. هفته آخر چند مسابقه اصلاً برگزار نشد! به قول «علی دایی» که میگوید کجای دنیا، واقعا کجای دنیا با همین تاکید، که در یک لیگ حرفهای در کشوری که تیمش به جام جهانی رفته، یک مسابقه برگزار نشد و یک مسابقه به بهانه ستاد کرونا اینکار را میکنند. اولاً اینکه کرونا یک بهانه و دستاویزی به مسئولان سازمان لیگ داد که پدر لیگ را در آوردند! یعنی چه؟ یعنی هر اتفاقی که رخ میداد، میگفتند که ستاد کرونا این را گفته است. در فلان شهر مثلاً فلان اتفاق میافتاد، بازی را بدون تماشاگر میکردند. تعداد بازیهای بدون تماشاگر شما رکورد جهانی را دارد. اصلا برایشان مهم نیست که تماشاگر به ورزشگاه بیاید یا نیاید، بازی به موقع برگزار شود یا نشود، مردم بیایند بینند و یا نبینند. واقعا تو رو خدا این لیگی که نیمفصل آن منجر به جام جهانی میشود را درست و حسابی برگزار کنید. خیلی بد برگزار میشود. بالاخره سرمربی تیم ملی خواستههایی دارد. الان که با من صحبت کرده، میگوید که برای هر فیفادی حداقل 10 روز قبل نباید بازیای باشد. من این درخواست را به سازمان لیگ میبرم، سازمان لیگ میگوید اگر بخواهم در این بازه زمانی بازیها را چینش کنم، باید هر 3 یا 4 روز تیمها بازی کنند. اگر نخواهم آن 10 روز اعمال کنم، تعداد بازیها زیاد میشود و سرمربی تیم ملی اشکال میگیرد. من با شما موافقم اما چه کنیم؟ یکی از کارهایی که به عقل من میرسد این است که تیمهای ما در لیگ برتر و لیگ یک از لحاظ کیفیت، کیفیت 100 درصدی را ندارند لذا چه اجباری است که لیگها را با ارقام 16 و 18 تیم برگزار کنیم؟ کسی که توانایی ندارد، استادیوم ندارد و پول مسافرت ندارد، چرا باید بیاید و در این لیگها قرار بگیرد؟ *این صحبتهای شما درست اما من میگویم عزمی برای حضور تماشاگران در ورزشگاهها نبود. در مقطعی که تمامی کشورهای دنیا ماسک را برداشته بودند و تمامی بازیها با حضور تماشاگر برگزار میشد.... دلیلش از نظر شما چیست؟ *به این دلیل که گفتهاید ولش کنید، حوصلهاش نیست! دلیلش را من بگویم؟ حوصله آوردن تماشاگر را ندارید. اینکه تماشاگر بیاید، شر میشود؛ چرا خانمها نمیآیند و.... اگر میتوانستید و دوستان سازمان لیگ رویشان میشد، همه بازیهای لیگ را بدون تردید بدون تماشاگر برگزار میکردند. چون نه اصلا حوصله دردسر آن را داشتند و راحتترین کار را انجام میدادند. الان مثلاً در فلان شهر فلان اتفاق رخ داده، میگویند چه کار کنیم؟ بازی را بدون تماشاگر میکنند و میگویند شورای تامین اجازه نداد. شورای تامین بیاید سازمان لیگ شود و بازیها را برگزار کند. من فکر میکنم خیلی اختیار به آنها دادهاید. من کاملاً درک میکنم یکسری محدودیتها وجود دارد، اما شما بیش از حد اختیار دادهاید. ما باید قطعا با سازمان لیگ صحبت کنیم. چون امسال هم لیگ برایمان مهم است و هم تیم ملی. الحمدالله رب العالمین کرونا هم رفته و باید بازیها با تماشاگر برگزار شود. *«آقای ماجدی» الان تمام کشورهای سطح اول که فوتبالشان پخش میشود که هیچ، کشورهای اطراف ما هم یا (VAR) را وارد کردهاند یا این کار در شرف انجام است. ما چقدر فاصله نجومی داریم؛ یک ماه، دو ماه یا سه چهار سال؟ یک اتفاقی در کشور افتاد و یک شرکتی را برای راهاندازی بحث (VAR) آوردند که یکسری اتفاقات پشت صحنه رخ داد که اتفاقات خوشایندی نبود. واقعیت این است که هنوز به صورت مستقیم برای من چیزی نیامده که ما با شرکتی در ارتباط هستیم و میخواهیم این کار را انجام بدهیم که این مسئله را بخواهیم به درون هیاترئیسه ببریم و آن را مطرح کنیم. *من فکر میکنم ما ماقبل تدارک هستیم. (VAR) اتفاق خیلی مهم است اما اعضای هیاترئیسه همگی آنقدر درگیر حفظ میز و صندلی خودشان و اختلافنظرها و درگیریهایشان هستند که مباحث بسیارمهم و کلانی واقعاً مهم هستند را فراموش کردهاند. من خودم واقعا دنبال این کار هستم. *فعلا که هیچ کاری انجام نشده است. اولاً اینکه همین الان شما استارتش را بزنید، اینگونه نیست که یک دکمه را بزنید و بگویید که (VAR) آمد. یکسری زیرساختها میخواهد، من احساس میکنم خیلی ماقبل همه چیز هستیم. اصلاً انگار نه انگار! من به شما گفتم که کار تا مرحلهای پیش رفت.... *الان شما در این چند ماه چرا کاری انجام ندادید؟ من الان 4 ماه است که هستم. *4 ماه، اصلاً 3 ماه. من که به شما گفتم چقدر مشکلات را باید مرتفع کنیم. *آقا این خیلی مهم است. همه مسائل مهم هستند. تیم ملی مهم نیست؟ بازیهای دوستانه مهم نیست؟ *همهشان مهم هستند اما (VAR) هم مهم است. (VAR) هم مهم است اما باید زمان داشته باشیم تا بتوانیم انجام بدهیم. این کارها باید از طریق قسمتهای خودش بیاید. من الان باید هم به کمیته جوانان برسم، هم کمیته آموزش، هم کمیته بانوان، هم کمیته داوران و هم سازمان لیگ. اینگونه که نمیشود، باید کمیته داوران پیشنهاد نهایی این موضوع را بیاورد و از طریق دبیرکل به هیاترئیسه برساند. من فکر میکنم دوستان دارند کار میکنند. *چه زمانی فکر میکنید؟ شما خودتان هم میدانید، از هر زمانی که استارت بزنیم، این موضوعی که به من اطلاع دادند، 10 تا 12 ماه طول میکشد که بحث آموزش، نصب دوربین و... انجام شود. *خیلی تلخ است. خیلی سخت است. *خیلی تلخ که هیچکس دنبال این موضوع نیست، البته سخت هم هست. یکسری نکات قانونی هم دارد. *این نکات را که همه انجام دادند. الان قطر انجام داده، امارات و استرالیا هم انجام دادهاند. آقای «فردوسیپور» شما میگویید قطر؛ الان همین کمپ اسپایر قطر را که شما میروی و میبینی، کجای دنیا مثل این کمپ وجود دارد؟ *بله. قطر را نمیتوانید با ما مقایسه کنید. *یک «باید» برای همه است. من خودم میگویم جزو الزامات است. اگر الان بیاید، کلی از مباحث انضباطی ما کاهش پیدا میکند. کلی از دعواها کم میشود و داوران ما هم راحت میشوند و میدانم که وسیله حیاتی است اما زمان میخواهد. *بعضیها میگویند فدراسیون فوتبال یک کمیته مخوف دارد به نام «کمیته اخلاق». هر کسی که بخواهد بلایی سر کسی دیگر بیاورد و آن شخص را از سمتش بردارد، او را به کمیته اخلاق معرفی میکند. کاری که «تاج» با «کفاشیان» کرد، سعی کردند با «عزیزیخادم» اینکار را انجام بدهند که در واقع انجام دادند. نمیترسید روزی در جایی این بلا را به سر شما بیاورند؟ اگر جایی برسد که من بخواهم برای ماندن روی این صندلی دست و پا بزنم، شما مطمئن باشید قبل از کمیته اخلاق خودم میروم. *در شهریور در همان مجمعی که خودتان هم گفتید، قرار است رئیس جدید فدراسیون فوتبال شناخته شود. شما برنامهای دارید و کاندید میشوید؟ بله کاندید میشوم. شما دو سوال از من پرسیدی، یکی اینکه کاندید میشوی و بعد هم اینکه اگر به عقب برگردی، این سمت را قبول میکنی یا نه. *بله این یک پارادوکس است. اتفاقاً پارادوکس نیست، اگر به عقب برگردم با این شرایطی که دیدم، هرگز قبول نمیکنم. *هنوز که شرایط همان است. بله چون زحمتش را کشیدم و فشار آن را تحمل کردم. *با این شرایط میخواهید ادامه بدهید؟ شرایط اینگونه نخواهند ماند. *چه میشود؟ بالاخره اتفاقات خوبی میافتد. شما الان درباره (VAR) صحبت کردی و گفتی آیا زیرساختهای آن را آماده کردهاید؟ گفتم نه اما راجعبه آینده من زیرساختهایش را آماده کردهام. *مثلاً چی؟ مثلاً منابع مالیاش. *پس چرا الان کاسه «چهکنمچهکنم» به دست گرفتهاید؟ چون هنوز منابع نیامده است. یک زیرساختی را ساختهایم که تقریباً میتوانم به شما بگویم تا 15 روز آینده پول خواهد آمد. *از چه طریقی؟ هم از طریق اسپانسر و هم از طریق منابع دولتی. *این مسئله را قبول دارید که کسی رئیس فدراسیون خواهد شد که لابیاش قویتر باش نه اینکه لایقتر باشد؟ قطعاً. *لابیهایتان کافی است؟ در این 4 ماه صادقانه کار کردم و اعضای مجمع دیدهاند. کار ما نباید با بیرون مقایسه شود و شاید مردم نتوانند نظر بدهند. من نماینده مجلس نمیخواهم بشوم که مردم از بیرون نظر بدهند، درباره عملکرد من باید مجمع نظر بدهد و اینجا هم اعلام میکنم اگرعملکردم مثبت بود، که به من رأی میدهند و اگر هم نه، کما فیالسابق به عنوان عضو هیاترئیسه خدمت فدراسیون هستم. *خیلی ممنون آقای «ماجدی». شما ماههای بسیار سخت و طاقتفرسایی در پیشرو دارید؛ آمادهسازی تیم ملی، برگزاری لیگ. خیلی انتظارها بالاست و خیلی باید بهتر از این باشد و خودتان هم بهتر میدانید. درست است که یکسری از نقصها را قبول کردید اما واقعاً نقصها بیش از حرفهاست که بشود چشمپوشی کرد. من فقط یک چیزی را بگویم. دغدغه شما دغدغه درستی است اما دغدغه، فکر کردن و حرف زدن کار ما را حل نمیکند. ما باید کار را اجرایی کنیم. من به شما گفتم، الان همه دارند به ما کمک میکنند و میگویند چشم اما قطرهقطره دارد میآید. اینجا نیاز به حمایتهای بیشتری دارد. انتهای پیام / منبع: فوتبال 360