ماجرای حقوق 32 میلیونی مدیرکل دفتر وزارتی نفت چیست؟
چه کسانی با انتشار اسناد محرمانه وزارت نفت و ارائه تحلیلهای خلاف واقع درباره آن به مخاطبان و سوءاستفاده از نیات پاک و عدالتخواه مردم کشور، علیه ضدزنگنهترین مدیران وزارت نفت حاشیهسازی میکنند؟
سرویس اقتصاد مشرق - بدون شک تا اینجای کار و بعد از گذشت دو ماه از طول عمر دولت سیزدهم، وزارت نفت دولت رئیسی پرحاشیهترین و البته پرکارترین وزارتخانه این دولت بوده است. شروع کار این وزارتخانه با مواجهه با مخازن سوخت مایع خالی نیروگاهها و بحران تامین سوخت زمستانی آغاز شد و سپس در بحبوحه انتصابات جدید و تغییر تیم وزارت نفت، خبری مبنی بر استخدام و لغو استخدام دختر عضو کمیسیون انرژی مجلس در فضای مجازی پیچید. هنوز این ماجرا تمام نشده که خبر جریمه 10 میلیارد دلاری ایران در پرونده کرسنت و صدور حکم نهایی پرونده دکل گمشده منتشر شد.
سپس هنوز ساعتی از مصاحبه احمد امیرآبادی فراهانی نائب رئیس مجلس شورای اسلامی نگذشته بود که خبر رسید با حمله سایبری دشمن، تمامی پمپ بنزینهای در سراسر کشور از مدار خارج شده است و حال در آستانه اتصال 100 درصدی جایگاههای سوخت به سامانه هوشمند، خبر دیگری از روز گذشته در فضای مجازی پیچیده است، مبنی بر حقوق چند 10 میلیونی مدیرکل دفتر وزارتی وزارت نفت.
اما ماجرای مدیرکل دفتر وزارتی وزارت نفت از چه قرار است؟ ابتدا به آنچه تا کنون روایت شده است میپردازیم.
*مروری بر جوسازی رسانهای درباره حقوق یک مدیر نفتی
شنبه این هفته یکی از فعالان فضای مجازی در توئیتی نوشت: «رونمایی وزارت نفت از استخدام نورچشمی دیگر به نام "پیام کهتری انور"، بدون یک روز سابقه در وزارت نفت. #امضای_طلایی». این توئیت همراه با یک نامه محرمانه منتشر شده بود که در تصویر 1 قابل مشاهده است.
تصویر 1بعد از انتشار این توئیت، روز یکشنبه (دیروز) محتوای این توئیت که ابتدا توسط ع. الف یک چهره غیرقابل استناد در توئیتر موردتحلیل قرار گرفته بود، در فضای مجازی پیچید و تعداد زیادی از فعالین منسوب به عدالتخواهی و برخی از فعالین رسانهای اصلاحطلب با توزیع گسترده آن، همان تحلیل ع. الف را به مخاطبان خود ارائه کردند.
در این راستا سیدمهدی صدرالساداتی فعال رسانهای در اینستاگرام در استوری خود (تصویر 2) عنوان کرد:
تصویر 2 - استوری سیدمهدی صدرالساداتیدر این استوری نیز همانند توئیت اول ادعا شد که پیام کهتری بدون هیچ سابقهای مدیرکل دفتر وزارتی وزارت نفت شده است و ماهانه 32 میلیون تومان حقوق میگیرد.
در ادامه کانال مکتوبات به نقل از امیر تفرشی یکی از اعضای لیست عدالتخواهان تهران در مجلس یازدهم اینگونه طرح میکند: «نظریه #مقاومت و #تابآوری برای آن جوان مومن انقلابی (پیام کهتری) مناسب است که در ماه اول استخدامش 32 میلیون تومان حقوق میگیرد، نه برای بنده».
تصویر 3اما بعد از ایجاد موج رسانهای علیه وزارت نفت دولت سیزدهم به نظر شرایط برای طرح موضوعات اصلی بازیگردانان این صحنه فراهم شده بود. در این بین مهدی افشارنیک خبرنگار حوزه نفت نزدیک به بیژن زنگنه وزیر سابق نفت در توئیتی این ماجرا را به تیم موضوع FATF و تحریم ربط داد و عنوان کرد (تصویر 4):
تصویر 4*سوابق نفتی مدیرکلی دفتر وزارتی وزارت نفت از جنبه تحصیلی و شغلی
خب تا اینجا اتفاقات روز گذشته در فضای مجازی مرور شد و احتمالا مخاطبان، حکم مدیرکل دفتر وزارتی را نیز از پیش صادر کردهاند اما اگر کمی هم صبر کنید و گزارش را تا پایان بخوانید بد نیست. در ادامه تک به تک ادعاها را مورد بررسی قرار میدهیم، شاید نظرتان عوض شد و قضاوت قبلی شما مورد خدشه قرار گرفت.
1- «پیام کهتری بدون هیچ سابقهای (حتی یک روز) مدیرکل دفتر وزارتی وزارت نفت شده است».
بخشی از رزومه مدیرکلی دفتر وزارتی به شرح زیر است:
رزومه تحصیلی:
مدرک کارشناسی ارشد از دانشکده مهندسی شیمی و نفت دانشگاه صنعتی شریف با معدل 17.04
فارغ التحصیل برگزیده مهندسی شیمی از سوی انجمن مهندسی شیمی ایران (1390)
رتبه 28 کنکور سراسری کارشناسی ارشد سال (1389)
فارغ التحصیل دوره دکترای مدیریت (MBA & DBA) دانشگاه تهران
رزومه کاری:
سربازرس / بازرس اداره کل نفت سازمان بازرسی کل کشور (1395 تا 1400)
همکاری با مجلس شورای اسلامی و مرکز پژوهشهای مجلس در خصوص قوانین و مقررات حاکم بر صنعت نفت (سالهای 1391 تا 1394)
کارشناس انرژی معاونت پژوهش در مرکز همکاریهای فناوری و نوآوری ریاست جمهوری (سال 1394-1395)
مدیر گروه زنجیره ارزش نفت و گاز کشور شبکه کانونهای تفکر ایران(تیر ماه 1390 تا تیر 1394)
- سوال این است که اگر فردی با این رزومه تحصیلی قوی از بهترین دانشگاههای ایران و با سابقه بیش از 10 سال فعالیت سیاستگذاری و تصمیمگیری در سطوح کلان کشور، در صنعت نفت بدون سابقه محسوب میشود پس دقیقا چه کسی سابقهدار است؟ اگر توقع این است که وزیر نفت دوباره همان مدیران قدیمی را بر سر کار آورد، پس مطالبه «جوانگرایی» چگونه محقق شود؟
متاسفانه درباره مدیرکلی دفتر وزارتی وزارت نفت به گونهای هجمه رسانهای صورت گرفت و به وی عنوان "نورچشمی" اطلاق شد که گویا وی با وزیر نفت یا مسئولین ارشد دولت سیزدهم رابطه فامیلی دارد و به واسطه این رابطه فامیلی به سمت مدیرکلی در وزارت نفت رسیده است، حال آنکه «پیام کهتری» فارغ التحصیل دانشگاه شریف است که همانطور که در رزومه وی قابل مشاهده است پله پله مسیر پیشرفت را از یک پژوهشکده آغاز کرده تا به سمت مدیرکلی در وزارت نفت رسیده است.
*اندکی انصاف برای قضاوت درباره حقوق یک مدیر نفتی
2- «مدیرکل دفتر وزارتی وزارت نفت در همان ماه نخست حقوق نجومی 32 میلیون تومانی گرفته است».
درباره سند منتشر شده از حقوق مدیرکلی دفتر وزارتی چند نکته حائز اهمیت است:
1- اعداد و ارقام منتشر شده مربوط به «سقف ناخالص» حقوق وی است. دقت کنید سقف ناخالص حقوق بدین معنا نیست که این حقوق را دریافت کرده است بلکه بدین معناست که با توجه به میزان کار وی، حقوق ناخالص ایشان حداکثر تا سقف 32 میلیون تومان قابل افزایش است.
2- در صورت محاسبه کسورات ناشی مالیات و بیمه و...، «سقف خالص» حقوق مدیرکل دفتر وزارتی به کمتر از 25 میلیون تومان میرسد. یعنی در صورتی که ایشان حداکثر اضافهکاری 120 ساعته را هم پاس کند، در نهایت 25 میلیون تومان حقوق میگیرد نه بیشتر (نه اینکه گرفته است).
پس دقت کنید، «سقف خالص» حقوق مدیرکل دفتر وزارتی وزارت نفت در بالاترین حالت حدود 25 میلیون تومان خواهد بود. این جمله با این گزاره که وی 32 میلیون تومان حقوق میگیرد خیلی متفاوت است.
در مجموع اگر ماکزیمم حقوق دریافتی پیام کهتری 25 میلیون تومان باشد این رقم با توجه به دو شیفت کار در همه روزهای ماه و در سطوح عالی مدیریتی رقم بالایی نیست و "در صنعت نفت بسیاری از کارمندان ارقامی با اختلاف بسیار بالاتر از وی دریافتی دارند". جمله آخر را دوباره مورد تاکید قرار میدهم.
حال اگر فکر میکنید که حتی این رقم 26 میلیون تومان برای این حجم از کار و فعالیت پا به پای وزیر نفت و کنار گذاشتن خانه و زندگی باز هم رقم بالایی است و کلا کارکنان صنعت نفت حقوق بالایی میگیرند، این موضوع نیازمند بحث مجزایی است. البته از هجمه سنگین رسانهای ایجاد شده علیه یک فرد، بیشتر تخریب وی و مجموعه وزارت نفت دولت سیزدهم برداشت میشود نه دغدغه بالا بودن یا نبودن حقوق نفتیها، زیرا در غیر اینطورت کمپین کاهش حقوق نفتیها شکل میگرفت نه اینکه صرفا دولت سیزدهم مورد حمله قرار گیرد و تمام.
همچنین تحلیل ارائه شده درباره میزان ساعت کاری مدیرکل دفتر وزارتی نیز غلط است، زیرا طبق کسب اطلاع صورت گرفته ساعت کاری پیام کهتری تقریبا در تمامی 30 روز ماه از ساعت7 صبح تا 10 شب میباشد. مدیرکل دفتر وزارتی وزارت نفت به عنوان دست راست وزیر نفت محسوب میشود و طبیعی است که وظیفه محول شده به ایشان در حد وزیر نفت سنگین و دشوار بوده و نیازمند حضور 24 ساعته دوشادوش وزیر در وزارتخانه است.
همچنین شیوه حضور وی در وزارت نفت نیز نه به صورت استخدام کارمند رسمی بلکه به صورت قرارداد مدت معین است که به صورت موقت و با صلاحدید وزیر نفت بر روی پست سازمانی قرار گرفته است.
نکته جالب توجه اینکه حقوق در رنج 20-30 میلیون تومان بر روی سمتهای سازمانی مدیران ارشد وزارت نفت و حتی مدیران میانی و کارکنان عملیاتی و همچنین اختیار وزیر در انتصاب مستقیم معاونین خود و قرار گرفتن آنها در سمتهای سازمانی در قالب قرارداد مدت معین موضوعی است که از سالهای گذشته در وزارت نفت صورت میگرفته است و اصلا موضوع جدیدی نیست، اتفاقا مطابق قانون نیز هست. به همین دلیل است که هجمه رسانهای ایجاد شده علیه این مدیر نفتی در فضای صنعت نفت مورد اعتنا قرار نگرفته است.
*بازی با آبروی یک مدیر نفتی در دوران رونق بازار سیاهنمایی
- پس واقعیت این است که یک دانشجوی نخبه دانشگاه شریف بدون هیچ نسبت فامیلی و صرفا با اتکا به توانمندی و پشتکار خود پله پله مسیر پیشرفت را طی کرده است تا توانمندی وی مورد توجه وزیر نفت قرار گرفته است. پیام کهتری اتفاقا در مسئولیت جدید خود وارد جایگاهی شده که وظیفهای بسیار سنگینتر نسبت به شغل قبلی خود دارد که نیازمند کار شبانهروزی بوده است.
خبرگزاری... این سوال را از مدعیان عدالتخواهی و جریان حزباللهی دغدغهمند و حساس نسبت به مسئله عدالت میپرسد که به چه حقی بدون کسب اطلاعات کافی با آبروی یک مدیر جوان بازی کردهاید و به وی تهمت "نورچشمی"، "رانتی" و "نجومیبگیر" و... زدهاید؟ آیا گرفتن فیو و لایک در فضای توئیتر و اینستاگرام ارزش تضییع حقالناس را دارد؟ ظاهرا در این دوره زمانه بازار سیاهگویی و سیاهنمایی رونق پیدا کرده است.
*چرا حاشیهسازیها فقط برای ضدزنگنهترین مدیران وزارت نفت اتفاق میافتد؟
حال که تکلیف این موضوع مشخص شد شاید بهتر باشد کمی هم درباره پشت پرده بازیگردانی علیه وزارت نفت دولت سیزدهم بحث شود. سوال اساسی اینجاست که چه کسانی با انتشار اسناد محرمانه وزارت نفت و ارائه تحلیلهای غلط درباره آن اسناد به مخاطبان و سوءاستفاده از نیات پاک و عدالتخواه مردم کشور، علیه «ضدزنگنهترین مدیران» وزارت نفت حاشیهسازی میکنند؟
اگر به حقوق بالا باشد، رقم حداکثر 25 میلیون تومان تازه آن هم به عنوان «سقف حقوق» در صنعت نفت رقم بالایی نیست و حتی بسیاری از مدیران میانی فعلی نیز ارقامی بالاتری دریافتی دارند.
به نظر میرسد توئیت افراد رسانهای نزدیک به زنگنه و ارتباط دادن ماجرای اخیر به مباحثی چون FATF و تحریم و سعید جلیلی و دولت سیدابراهیم رئیسی به خوبی گویای هدف بازیگردانان اصلی این ماجرا باشد. همانها که با ارائه تحلیلهای غلط مسیر تخریب دولت سیزدهم را از وزارت نفت و مسیر تخریب وزارت نفت را از تخریب ضدزنگنهترین مدیران منصوب جواد اوجی از جمله مدیرکل دفتر وزارتی پیگیری میکنند.