پنج‌شنبه 8 آذر 1403

ماجرای سهمیه موشک بعثی‌ها که مردم دزفول با آن شوخی می‌کردند

خبرگزاری تسنیم مشاهده در مرجع
ماجرای سهمیه موشک بعثی‌ها که مردم دزفول با آن شوخی می‌کردند

آن روز‌ها وقتی از جلو هر مغازه‌دار دزفولی که زیر تهدید موشک‌ها مشغول کاسبی خود بود، گذر می‌کردی، همواره این جمله را می‌شنیدی: صدام نامرد دیشب سهمیه‌مان را نداد. کسی نیست به صدام بگوید که شب شد چرا خبری از موشک نیست؟

- اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی تسنیم، روز چهارم خرداد مصادف است با روزی که آن را با روز دزفول و مقاومت مردم این شهر می‌شناسند، به مناسبت این روز نگاهی داریم به بخش‌های از یک کتاب کامل و جامع درباره این شهر با عنوان بلدالصواریخ که در ادامه می‌خوانید:

این شهر را به نام «آوان» می‌شناسند، همان نقطه‌ای از پهناور زمین آدمیان که کشتی نوح پس از آرامش طوفان، برکرانه‌هایش فرود آمد. «قصر روناش»، «قلعه ساسانیان»، «دژپل» و «دزفیل» نام‌های دیگر اوست و البته «دزفول» ماناترین آن.

روزگاری او را «دارالمؤمنین» هم خوانده‌اند. هم از این جهت که علما و دانشمندان بزرگی را در دل خود پروراند و هم اینکه گنجینه‌ای از منابع علمی و دینی ایام را در سراسر گیتی پراکند.

دلیل حملات بی‌امان صدام به دزفول چه بود؟/ چهارم خرداد، روز دزفول، روز ملی مقاومت و پایداری

او را به «شهر آجر» نیز می‌شناسند؛ چون هم نمونه‌ای ارزشمند و استثنائی از شهرسازی دوره اسلامی است و هم دایرهالمعارفی از معماری دینی. این دیار در سرزمینی قرار دارد که حاوی هزاران سال تجربه ساختمان‌سازی با آجر است. نمونه بارز آن استفاده آجر در زیگورات ایلامی چغازنبیل است که قدیمی‌ترین بنای شناخته شده در ایران می‌باشد. سرزمینی که وارث تمدن‌های آشور، سومر، ایلام، هخامنشیان و ساسانیان هم هست.

با این همه، عراقی‌ها او را «بلد الصواریخ» یا شهر موشک‌ها نام دادند. شهری که در طول جنگ تحمیلی176 بار انواع موشک های12 متری، 9 متری و 3 متری فراگ 7 و اسکاد B، 2500 گلوله توپ‌های دور برد و 300 حمله هوایی را به جان خرید، اما هرگز تن به اسارت نداد.

پایداری و استقامت در برابر اراده دشمن اگر چه برایش ماندنی شد و افتخارآفرین، اما برای آن، هزینه کمی هم نپرداخت: 2600 شهید، 19500 واحد مسکونی، تجاری، آموزشی و صنعتی ویران و هزاران مجروح و جانباز. برای همین است که امروز افتخار می‌کند که او را به این نام می‌خوانند:

«پایتخت مقاومت ایران»

بزرگی می‌گفت، نویسندگان، شاعران و هنرمندان به مسائلی که ما قابلیت تشخیص آن‌ها را از دست داده‌ایم، نور می‌تابانند؛ مسائل و مواردی که ما به آن‌ها خو گرفته‌ایم و به نظر عادی می‌رسند و من در این کتاب می‌خواهم به شب‌های ظلمانی دزفول، هنگامی که مردم از غلظت باروت به قعر شوادون‌ها پناه می‌بردند و گاه هیچ وقت از پله‌های آن بالا نمی‌آمدند، نور بتابانم. اینجا حتی در روز تابان هم لازم است که چراغی، روشنی بخشد، وقتی حجم سنگین دود و باروت شهر را در تاریکی محض می‌برد، ظلماتی که می‌تواند تا سال‌ها روزنهای از نور را نیز حس نکند حتی تا همین امروز...

پویانمایی بعثی‌ها برای مسخره کردن مقاومت مردم دزفول

در تمام شب و ر‌وز‌هایی که مردم مظلوم و ستم‌کشیده دزفول برای در‌امان ماندن از آتش موشک‌های غول‌پیکر دشمن به شوادون‌ها، روستا‌های اطراف و دشت و بیابان پناه می‌بردند، تلویزیون رژیم بعث عراق، پویانمایی پخش می‌کرد که اراده استوار مردم این شهر را هدف قرار داده بود:

افسر عراقی کبریت به دست، از موشک آماده به شلیک هر بار مقصدش را می‌پرسید و موشک مرتب جواب منفی می‌داد.

طهران؟ لا لا. شیراز؟ لا لا. اصفهان؟ لا لا..........

اما وقتی نوبت به دزفول می‌رسید، موشک بی‌آنکه منتظر بماند تا آتش کبریت به فتیله‌اش برسد، شادمان دستی میزد و به سمت دزفول پرواز می‌کرد.

این پویا نمایی اگرچه پایداری و استقامت مردم دزفول را به سخره گرفته بود، اما در مقابل، مردم این دیار نیز با شوخی‌ها و متلک‌هایشان، ددمنشی و کوته‌فکری دشمن را به سخره می‌گرفتند. آن روز‌ها وقتی از جلو هر مغازه‌دار دزفولی که زیر تهدید موشک‌ها مشغول کاسبی خود بود، گذر می‌کردی، همواره این جمله را می‌شنیدی: صدام نامرد دیشب سهمیه‌مان را نداد. کسی نیست به صدام بگوید که شب شد چرا خبری از موشک نیست؟ علاف شدیم با این بی‌برنامگی‌ها!

شدت حملات موشکی به این شهر کوچک چه از نظر تعداد روز‌های حمله و چه از نظر حجم شلیک که گاه در روز به هشت فروند موشک 12 متری می‌رسید، علاوه بر دشمن و بیگانگان، خود مردم قهرمان ایران را نیز به حیرت انداخته بود. رژیم بعث عراق که از این شهر به نام «بلدالصواریخ» شهر موشک‌ها یاد می‌کرد همواره در طول جنگ او را در ردیف اول حملات خود قرار می‌داد. هر چند شهر‌های مورد هدف عراق هر بار تغییر می‌کرد، اما ردیف اول حملات، همیشه به دزفول اختصاص داشت و این سؤال بی‌پاسخ جنگ را در ذهن‌ها باقی گذاشت که چرا دزفول مقدم بر تهران پایتخت ایران و دیگر مراکز استان‌ها و سایر 127 شهری بود که موردهدف قرار می‌گرفتند؟

دزفول پایتخت مقاومت مردم ایران / 4 خرداد، روز دزفول، روز مقاومت و پایداری به پاس دلیری و پایداری مردم قهرمان دزفول، این شهر در 4 خرداد 1366 از طرف مردم و دولت جمهوری اسلامی طی مراسمی به عنوان شهر نمونه انتخاب و معرفی و این روز در تقویم جمهوری اسلامی ایران به عنوان روز مقاومت و پایداری، روز دزفول ثبت شد. همچنین در14 اکتبر 2012 به دلیل تشابه مقاومت و استواری بین ایران و لبنان، با عقد تفاهم نامه ای خواهر خواندگی دزفول و شهر صور کشور لبنان به امضاء رسید. در دوم تیر ماه 1401 نیز به لحاظ اشتراکات فراوان فرهنگی و همچنین پایداری دو شهر دزفول و صعده کشور یمن، خواهر خواندگی این شهر تعیین و اعلام شد.