مدیر جریانساز و هنرمندان افشاگر!
عرصه هنرهای تجسمی در سال سختی که پشت سر گذاشتیم، چهرههای خبرساز و تأثیرگذاری داشت که هر یک توانستند به سهم خود در جریان تحولات هنری سال 98 نقشآفرین باشند.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ هنرمندان هنرهای تجسمی در سال 1398 که سالی سخت، ملتهب و پر از وقایع و اتفاقات ناخوشایند برای مردم بود، همچون دیگر شاخههای هنری، سعی در همراهی و همدردی با مردم داشتند. هنرمندان و مدیران تجسمی کشور با لطافت و ظرافتی که رشتههای این هنر دارند، سعی کردند همسو با مردم با این رویدادهای سخت مواجه شوند تا هم خاطرات تاریخی مردم با زبان هنری ثبت شوند و هم این طرحها و آثار، مرهمی بر دردهای آنها باشد.
هرچند در این رخدادها، برخی ضرر دیدند، یکسری غائله به پا کردند و یکسری هم به فکر منافع خود بودند اما در گزارش حاضر سعی داریم کارنامه چهرههایی را مرور کنیم که هر یک در حوزه فعالیت خود توانستند تأثیرگذار ظاهر شوند و بخشی از تحولات «تجسمی» یک سال گذشته را رقم بزنند.
علاوه بر این موارد، در سالی که گذشت فراز و نشیبهای بسیاری در اغلب شاخههای هنرهای تجسمی چون عکاسی و گرافیک را شاهد بودیم.
در ادامه با 5 شخصیت از جامعه هنرهای تجسمی که در سال 98 مؤثر یا خبرساز بودند، آشنا میشویم.
سیدمسعود شجاعی طباطبایی؛ «هنرمند - مدیر» دغدغهمند و تأثیرگذار
یکی از چهرههای برجسته هنر کارتون و کاریکاتور در ایران، سیدمسعود شجاعی طباطبایی است که سالهای سال در این زمینه تجربه دارد و جوایز بینالمللی و ملی بسیاری نیز در کارنامه خود دارد.
آغاز کار حرفهای او، از سال 1360 و خلق آثاری در اندازه بزرگ بود که در جبهههای حق علیه باطل حضور داشت و کاریکاتورهایی را برای بالا بردن روحیه رزمندگان در مناطق جنگی مثل دوکوهه و شهرهای درگیر جنگ چون کردستان و بوکان تصویر میکرد.
کاریکاتورهای دیواری او در مسیر فرودگاه مهرآباد به قدری تأثیرگذار بودند که نشریه فیگارو فرانسوی در چندین صفحه به انتقاد از او پرداخت.
شجاعی طباطبایی از نسل کاریکاتوریستهای دهه 60 است که تأثیر بسیاری در روند شناخت کاریکاتور ایران در عرصه بینالمللی داشته است. وی همچنین به عنوان داور و هنرمند در بسیاری از مسابقات بینالمللی کارتون و کاریکاتور حضور داشته است و چهره شناخته شدهای در جهان دارد و بسیاری از هنرمندان خارجی به اعتبار او در مسابقات و جشنوارههای کارتون و کاریکاتور ایرانی شرکت میکنند.
این هنرمند به محض اینکه موضوعی که قابلیت خلق کارتون داشته باشد در ایران مطرح میشود یا وقتی قرار است کشور موضعی سیاسی نسبت به موضوع مطروحه از جانب غرب به خود بگیرد، دست به کار میشود و به سرعت یک جشنواره یا مسابقه کارتون و کاریکاتور راهاندازی میکند و با توجه به اعتبارش در جهان، هنرمندان ایرانی و خارجی بسیاری نیز در این رویدادها شرکت میکنند؛ برپایی نمایشگاه کارتون و کاریکاتور «ملکه کشتیربا»، نمایشگاه کاریکاتور «آسوده باش، من ملکهام» با محور نمایش خباثتهای تاریخی انگلیس، مسابقه بینالمللی «ترامپیسم» در انتقاد به رفتارهای ضدحقوق بشر ترامپ و مسابقه بین المللی کارتون و کاریکاتور هولوکاست از جمله مهمترین مسابقاتی است که وی آنها را راه اندازی کرده است.
سیدمسعود شجاعی طباطبایی، مدیر مرکز هنرهای تجسمی حوزه هنری را نیز عهدهدار است و به واسطه این سمتش، همزمان با رویدادهای اجتماعی و سیاسی نسبت به آن رویداد واکنش هنری نشان میدهد. برای مثال زمانی که سال گذشته سردار قاسم سلیمانی در اقدام تروریستی دولت آمریکا، به شهادت رسید، وی از همان ابتدا، با فراخواندن نقاشان، طراحان، مجسمهسازان و دیگر هنرمندان انقلابی از آنها خواست که مرتبط با موضوع ترور این شهید، آثاری با شعار «بر همان عهد که بودیم برآنیم هنوز» خلق کنند که به نمایش درخواهد آمد.
در سال 98 همچنین، شجاعی طباطبایی به عنوان دبیر جایزه سال استیکر فعالیت کرد که با هدف توسعه استیکرهای بومی مطابق با فرهنگ ایرانی اسلامی در پیام رسانها برگزار شد.
وی در پرداختن به موضوعات اجتماعی نیز ساکت نمیماند برای مثال زمانی که ویروس کرونا در کشور شیوع پیدا کرد، با همکاری وزارت بهداشت، مرکز هنرهای تجسمی ارشاد و دانشگاه علوم پزشکی فارس، مسابقه بینالمللی کارتون و کاریکاتور «ما کرونا را شکست میدهیم» را به منظور همافزایی برای مقابله با این ویروس ترتیب داد. شجاعی یکی از هنرمندانی است که در زمینه طراحی کارتون کرونایی پیش قدم بوده و طرحهای بسیاری در این زمینه منتشر کرده است، از این جهت میتوان او را یکی از دغدغهمندترین و مؤثرترین هنرمندان تجسمی در کشور به حساب آورد.
هادی مظفری؛ مدیری که یک سال پر فراز و نشیب را گذراند
مرکز هنرهای تجسمی در دو سال اخیر که مدیریتش را هادی مظفری برعهده گرفته است، درگیر مرمت موزه هنرهای معاصر تهران شد که خود یکی از نقاط عطف این موزه و مرکز به شمار میآید اما این بنای 43 ساله در روند این مرمت، مشکلات بسیاری را پشت سر گذاشت؛ از به تعویق افتادن مرمت موزه و کند بودن سرعت پیمانکار قبلی گرفته تا نشت آب در یکی از گالریهای مرمت شده!
مظفری، همچنین بیست و ششمین جشنواره هنرهای تجسمی جوانان را در سال 98 تجربه کرد که انتقاداتی از سوی کارشناسان و هنرمندان به این جشنواره وارد بود. این جشنواره به منظور گسترش و پیشبرد سطح هنری هنرمندان جوان و ارتقای توان تخصصی آنها، با هدف شناسایی و معرفی جوانان هنرمند کشور شهریورماه در ایلام برگزار شد اما به گفته برخی از کارشناسان، این جشنواره تبدیل به یک رویداد صرفا تشریفاتی و نمایشی شده و اعتبار آن در سطح کارگاه آموزشی است و هیچگونه بازدهی و نتیجه قابل توجهی ندارد.
فارغ از نکات مثبت و منفی این جشنواره ملی، باید به این رویداد با حساسیت بیشتری نگاه کرد تا از تمامی ظرفیتهای هنری کشور در راستای برگزاری آن بهره گرفته شود، اما به نظر میرسد در سالهای اخیر این رویداد تا حدودی از این اهداف اولیه فاصله گرفته است.
پلمپ برخی گالریها توسط شهرداری تهران به دلیل اعمال کمیسیون ماده 100 شهرداری که مربوط به تخلفات ساختمانی است، نیز در دوره مدیریت وی رخ داد. با توجه به اینکه هادی مظفری از مدیران سابق سازمان زیباسازی شهرداری تهران بود، در جریان پلمپ گالریها، هنرمندان و صاحبان گالریها انتظار بیشتری از او داشتند و او نیز در این مسیر گفتگوهایی با اعضای شورای شهر تهران داشت که سرانجام این غائله ختم شد.
بینال ونیز از دیگر رویدادهایی بود که این مدیر با آن در دوره مدیریت خود مواجه بود و خبرساز شد. پنجاه و هشتمین بینال ونیز در حالی در سال 98 برگزار شد که هادی مظفری به عنوان مدیرکل مرکز هنرهای تجسمی دخالتی در انتخاب هنرمندان ایرانی حاضر در این رویداد نداشت و این برای اولین بار بود که اتفاق میافتاد. البته انتخاب هنرمندانی که برای حضور در بینال ونیز راه یافتند مورد انتقاد نیز قرار گرفت و مظفری طی یک نشست خبری به برخی از این انتقادها پاسخ داد. اما در هر حال انتظاری که از حضور ایران در بینال ونیز وجود داشت، آنچنان رفع نشد و در سکوت خبری پاویون ایران در ونیز نیز به کار خود پایان داد.
از دیگر اتفاقات دوره مدیریت مظفری، انتشار کتاب «ایران مدرن، ملکه هنر» توسط انتشارات اسولاین در نیویورک بود که حاوی تصاویر، مدارک و اسناد موزه هنرهای معاصر تهران بود. این کتاب حاصل تحقیق ویولا ریخل بولوت و آماندا دارلینگ نویسنده و پژوهشگر از بنیاد آرت ادوایزری بود که با پشتیبانی فرح دیبا منتشر شد و به گنجینه موزه هنرهای معاصر تهران و جامعترین و بزرگترین کلکسیون آثار هنری مدرن دنیای غرب اختصاص داشت.
دوازدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر به عنوان آخرین رویداد سال 98 نیز از دیگر چالشهای مدیریتی هادی مظفری بود که هم خبرساز شد و هم حاشیهساز. در حالی که یک ماه به برپایی دوازدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر مانده بود، برخی داوران و دبیران این جشنواره تحت تأثیر شرایط حاکم بر جامعه ناشی از سقوط هواپیمای اوکراینی و جانباختن هموطنان ایرانی، از حضور در این جشنواره کنارهگیری کردند و پس از این انصراف دستهجمعی، ابراهیم حقیقی دبیر دوازدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر نیز استعفا داد. هادی مظفری علیرغم پیگیریها درباره این موضوع سکوت اختیار کرد و با نپذیرفتن استعفای ابراهیم حقیقی، توانست دبیران و داوران را گردهم آورد.
بیشک یکی از پراسترسترین و جنجالیترین دوران مدیریتی وی مربوط به برگزاری جشنواره تجسمی فجر 98 بود که با همراهی ابراهیم حقیقی توانست از دوقطبی شدن جامعه هنرهای تجسمی جلوگیری کند. زمان و محل برگزاری دوازدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر تغییر کرد و نمایشگاه این رویداد در مؤسسه فرهنگی هنری صبا برپا شد. هرچند این جشنواره به قولی به خوبی برگزار شد اما حضور نداشتن داوران و دبیران مستعفی این رویداد در افتتاحیه غیررسمی و روزهای جشنواره در مؤسسه صبا و مصاحبه نکردن آنها، یکی از نکات مبهم برپایی این جشنواره به حساب میآید.
ابراهیم حسنی و غلامرضا راهپیما؛ خوشنویسانی که افشاگری کردند
ابراهیم حسنی و غلامرضا راهپیما از اساتید پیشکسوت خوشنویسی ضمن بازخوانی و مرور ماجرای یک انشعاب در صنف خوشنویسان، نسبت به عملکرد مدیریت فعلی «انجمن خوشنویسان ایران» نقدهایی را مطرح کردند.
راهپیما و حسنی که این موضوع را مطرح کردند، گفتند «مدیریت حاکم بر انجمن خوشنویسان از توان لازم برای درک واقعیتهایی که در حوزه خط و زبان کشور جریان دارد، برخوردار نیست و روند فعلی مدیریت تمامیتخواه حاکم بر این صنف به جای آنکه اقدام به اجرای قوانین این حوزه بر مبنای اساسنامه تدوین شده کند، پس از حدود 4 دهه بیشتر به خود غره شده و چیدمان مدیریتی بسیار غلطی را بر اساس نیازها و منافع مادی زودگذر برنامهریزی کرده است. شهرداری تهران و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز تا امروز حمایتهایی از این مدیریت غلط داشتهاند که جامعه خط و خوشنویسی کشور را دچار تشتت کرده است. در چهار دهه فعالیت مدیران انجمن خوشنویسان ایران، هیچ تلاشی برای طرح مباحث نظری و پژوهشی وجود نداشته است و شخص مدیر این انجمن 40 سال فرصتهای پژوهش را در این انجمن سوزاند و از بین برد و ما در عین حال هیچ افقی برای گشایش این حوزه در ساحت مطالبات و تحقیقات نمیبینیم و در این سالها هیچ فرصتی را ندیدم که در اختیار نخبگان قرار دهند.»
این دو همچنین، بحث جعلی بودن عنوان «انجمن خوشنویسان ایران» را پیش کشیدند و از اتفاقاتی خبر دادند که آن را «کودتای انجمن خوشنویسان ایران علیه انجمن خوشنویسان تهران» خواندند.
روایت این دو خوشنویس از آنچه بر «انجمن خوشنویسان» گذشته است، در حالی منتشر شد که خبرگزاری مهر اعلام آمادگی کرد روایت دیگر اساتید و فعالان صنف خوشنویسی در راستای هرچه شفافتر شدن فضای فعالیتهای صنفی در این عرصه هنری را نیز منتشر کند که این امر محقق نشد.
سیفالله صمدیان؛ از چراغ کمسوی «10 روز با عکاسان» تا تعطیلی تصویرسال
سیفالله صمدیان هنرمند عکاس، فیلمساز و دبیر جشن تصویرسال و جشنواره فیلم تصویر و رئیس سابق هیأت مدیره انجمن عکاسان ایران است. این هنرمند پیشکسوت در سال 98، علاوه بر فعالیتهایی که به صورت روتین هر ساله برگزار میکند، در ترکیب هیأت انتخاب و داوران چندین مسابقات و جشنواره نیز فعالیت داشته است که از جمله آنها میتوان به مسابقه و نمایشگاه عکس سی و هشتمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر، هیأت انتخاب آثار منتخب مؤسسه سینمایی «هنر و تجربه» در سیزدهمین جشنواره «سینماحقیقت»، هیأت داوران دومین جشنواره بینالمللی عکس «نگاه به آینده»، هیأت انتخاب و داوری مسابقه عکاسی تئاتر «زیبایی گاهی زن است»، داور چهارمین دوسالانه سراسری عکس نور و سومین جشنواره عکس تلفن همراه «هشت» اشاره کرد.
اما یکی از جریانهایی که در دوره ریاست هیأت مدیره او در انجمن عکاسان ایران رخ داد، تغییر نگاه هیأت مدیره به برپایی رویداد «10 روز با عکاسان» بود که مخالفان بسیاری داشت و سبب حاشیههایی شد. به گفته هیأت مدیره انجمن عکاسان ایران، هشتمین «10 روز با عکاسان» به نوعی دوره گذار تلقی میشود و در سالهای آینده پروژههای عکاسان بر اساس تفکر، اندیمشندی و نظارت هنری یا کیوریتوری زیر نظر چند تن از اساتید ارائه خواهد شد. اما در هر حال، هشتمین دوره رویداد «10 روز با عکاسان» در حالی به کار خود پایان داد که برخی انتقادات نسبت به سازوکار برگزاری این رویداد، اهداف کلان و دستاوردهای این رویداد را با سوالاتی جدی مواجه کرد.
سیفالله صمدیان همچنین قرار بود همچون هر سال جشن «تصویر سال» را در روزهای پایانی سال برپا کند اما به دلیل شیوع ویروس کرونا این رویداد تنها به مدت چند روز برگزار شد و نمایشگاه آثار این رویداد و جشنواره فیلم تصویر به زمان دیگری موکول شد.
صمدیان طی سالهایی که جشن تصویرسال را برگزار میکند، همیشه برای جوانان و چهرههای شناخته نشده ارزش قائل میشود و سعی میکند در این جشنواره از همه این هنرمندان آثاری را به عنوان سالانه عکاسی در کشور به نمایش میگذارد به همین دلیل است که فعالیتهای او در حوزه عکاسی و فیلمسازی در طول سال ستودنی است و جای تقدیر دارد.
منبع: مهر