مسیر سخت سیاستگذاری ارزی
طی دهه های گذشته، جهش های نرخ ارز در ایران یکی از چالش های مهم دولت ها بوده است؛ موضوعی که کارشناسان یکی از دلایل اصلی آن را سرکوب نرخ ارز عنوان میکنند. در واقع به دلیل وابستگی اقتصاد ایران به درآمدهای نفتی، زمانی که این درآمدها به کشور وارد می شوند، دولت ها با عرضه آن در بازار، نرخ ارز را سرکوب میکنند؛ اما به محض اینکه به دلایل مختلف، از جمله تحریم، این درآمدها قطع می شوند، تزریق...
از طرف دیگر کسری بودجه دولت که معمولا از طریق خلق نقدینگی جبران میشود، به تورم دامن زده و فشار مضاعفی به نرخ ارز وارد میکند. از سال 97 و با خروج آمریکا از برجام و تشدید تحریم های غرب علیه ایران، شاهد نوسانات شدید نرخ ارز بودیم. دلیل آن نیز مواردی بود که پیش از این به آنها اشاره شد. در واقع بازگشت تحریم ها و کاهش منابع ارزی دولت و از طرف دیگر افزایش کسری بودجه به جهش نرخ ارز منجر شد. از طرف دیگر همواره سیاستگذار نیز با ادامه تصمیماتی بعضا اشتباه بر شدت این فرآیند افزوده است.
تعیین نرخ دستوری برای ارز و بی توجهی به نرخ دلار بازار آزاد از جمله این تصمیمات نادرست بوده است. امروزه نیز به نظر میرسد سیاستگذار بر تداوم سیاستهای قبلی اصرار دارد. در حالی که تجربه سال 97 و تعیین نرخ 4هزار و 200تومانی برای دلار خسارات شدیدی به اقتصاد ایران وارد کرد و در نهایت هم دولت مجبور شد با تن دادن به جراحی اقتصادی آن را حذف کند، بار دیگر طی ماه های گذشته و با شدت گرفتن روند صعودی دلار، رئیس کل جدید بانکمرکزی که با ماموریت ساماندهی بازار ارز به این سمت منصوب شده بود، در نخستین ساعات فعالیت خود از تثبیت نرخ 28هزار و 500تومانی برای دلار نیمایی خبر داد؛ تصمیمی که بازار نیز به آن واکنش مثبت نشان نداد و کارشناسان آن را تکرار دوباره ارز 4هزار و 200تومانی عنوان میکنند و معتقدند اگر این سیاست ادامه پیدا کند، اتفاقاتی که بعد از فروردین 97 رخ داد، بار دیگر و حتی با شدت بیشتری تکرار خواهد شد؛ هشدارهایی که به نظر میرسد به آنها توجه چندانی نشده و در ادامه تصمیمات قبلی بازاری جدید
به نام مرکز مبادله ارز تشکیل شده است که گروهی از فعالان اقتصادی و کارشناسان، مکانیزم این بازار را نامشخص دانسته و معتقدند نمی تواند وضعیت متلاطم بازار ارز را بهبود بخشد. تصمیمات ناگهانی در مورد بازار ارز به موارد گفتهشده محدود نمیشود. تنها طی چندماه گذشته سیاست هایی از جمله بازگشت بازار متشکل و مبادله دلار با نرخ توافقی، حذف و بازگشت دوباره عرضه ارز با کارت ملی، اطلاعیه های مربوط به پیمان سپاری ارزی، الزام متقاضیان دریافت ارز به گذاشتن سپرده ریالی نزد بانک و... اتخاذ شده است. تحلیلگران یکی از تاثیرات مهم چنین تصمیماتی را افزایش بی اعتمادی به سیاستها عنوان کرده و معتقدند، افزایش اینچنینی انتظارات تورمی سبب هجوم آوردن مردم به بازار ارز میشود و تلاطمات آن را تشدید میکند. علاوه بر مشکلاتی که ریشه در داخل دارند، تحریم ها و کاهش میزان فروش نفت و از طرف دیگر نبود سازوکار مناسب برای انتقال ارز به داخل کشور تا ارز حاصل از فروش همین مقدار نفت هم به داخل کشور برگردد نیز بر بحرانهای ارزی پیشآمده اثرگذار بوده است.
هرچند طی روزهای گذشته تحلیلگران برخی سیاست هایی که از سوی بانک مرکزی اتخاذ شده است، از جمله عرضه نفت پتروشیمی ها، افزایش اندک قیمت دلار حواله در مرکز مبادله و... را جزو اتفاقات مثبتی می دانند که سبب کاهش نرخ ارز و صف شکنی در بازار شده است، باید دید بانک مرکزی که در ایران استقلال کافی برای اجرای سیاست های خود ندارد، تا کجا می تواند این تصمیمات را اجرا کند؟ به گفته کارشناسان و تحلیلگران، مهمترین نکته ای که سیاستگذار باید به آن توجه کند این است که طی دهه های گذشته، تشکیل ده ها بازار با نرخهای مختلف نتوانسته است در مورد ارز کاری از پیش ببرد و دلیل آن نیز بی توجهی به نرخ دلار آزاد و مکانیزم عرضه و تقاضا بوده است. بنابراین به نظر میرسد مهمترین سیاستی که باید در دستور کار قرار گیرد، رسمیت بخشیدن بیشتر به بازار باشد.
--> اخبار مرتبط