معلمی که از گذشته میآموخت و به آینده چشم داشت
تهران - ایرنا - دوستان و کارشناسان حاضر در یادبود مجازی «اکبر عالمی» با ذکر خصوصیات فردی و اجتماعی وی، او را فردی دانستند که همیشه خودش را معلم معرفی میکرد، معتقد بود از گذشته میآموزیم و به دلیل علاقه به دانشجویان و جوانان علاقهمند به آینده چشم داشت.
یادبود مجازی اکبر عالمی مدرس دانشگاه، مستندساز و کارشناس رسانه که سه شنبه گذشته (22 مهر) بر اثر ابتلا به کرونا درگذشت، شب گذشته (دوشنبه، 28 مهر) با همت انجمن صنفی تهیهکنندگان سینمای مستند و خانه هنرمندان ایران، در صفحه اینستاگرام خانه هنرمندان ایران و با اجرای کیوان کثیریان منقد سینما برگزار شد.
اکبر عالمی حقوق معلمی را حلالترین حقوق میدانست
سارا عالمی دختر اکبر عالمی اولین مهمان در این برنامه زنده بود و در توضیح در مورد پدرش گفت: ایکاش این برنامه مانند یک خواب و رؤیا بود که من نخواهم در یادبود پدرم شرکت کنم؛ زیرا همیشه مرگ عزیزان برای اطرافیانشان بسیار سخت است.
وی ضمن تسلیت به همه کسانی که عزیزانشان را به دلیل کرونا ازدستدادهاند و ابراز همدردی با این خانوادهها و افراد، گفت: تا روزی که زندهام به دلیل افتخار پدر صدا کردن اکبر عالمی خوشحالم.
سارا عالمی تاکید کرد: او به دلیل سختیهایی که در زندگی داشت، خانه ما را امنترین جای دنیا ساخته بود. نمیخواهم از کارش صحبت کنم چون در این چند روز گذشته همه دراینباره صحبت کردهاند؛ من میخواهم از انسانیت و شرافت و شعورش صحبت کنم.
قهرمان زندگی همه دختران پدرانشان است و پدر من یکی از قدرتمندترین و مهربانترین پدرها بودند و استفاده از فعل گذشته برای خطاب او برایم سخت است. او بسیار شوخطبع بود و هرگز تکراری نبود و هرلحظه و هر ثانیه از او یاد گرفتم. وی افزود: پدرم همه انسانها را برابر میدانست و شغل و درآمد کسی در جایگاه او برایش اثر نداشت؛ بهعنوان یک زن ایرانی باید بگویم او به زنان بسیار منزلت میداد و بیشترین چیزی که من از او گرفتم اعتمادبهنفس برای زن بودن است.
او همیشه خودش را معلم معرفی میکرد و نه استاد دانشگاه و حقوق معلمی را حلالترین حقوق میدانست. دانشجویان پدرم در خانه ما رفتوآمد داشتند و برخی از آنان در خلال این سالها که برخی حتی به قبل از تولد من بازمیگردد دوستان خانوادگی ما شدهاند. پدرم آدمی حرفهای و چند رشتهای بود که هر کاری را بدون کوچکترین اشتباه انجام میداد.
عالمی در انتها و در پاسخ به این پرسش کثیریان که آیا پدرش قبل از ابتلا به کرونا مشغول ساخت مستند درباره بیماران مبتلا به کووید 19 بود است یا خیر، گفت: بله پدرم برای ساخت فیلمی مستند به بیمارستان امام خمینی رفتند که بیماران عفونی و مبتلا به کرونا آنجا بودند و نمیتوانم جواب درستی به این سؤال بدهم که آیا این بیماری را در بیمارستان گرفتند یا نه زیرا افراد بسیاری بودند که موارد بهداشتی را رعایت کردند اما مبتلا شدند و هیچوقت، هیچکس نمیتواند مطمئن باشد از کجا گرفته است، چون ایشان در روزهای آخر هم در دانشگاه هم برای پایاننامهای حضور داشتند.
پدرم در لحظه زندگی میکرد، کودک درونش فعال بود و در هفتادوپنجسالگی بسیار با روحیه و شاد بود.
عالمی شخصیتی کاریزماتیک، بسیار مؤدب و خوشلباس بود
محسن راستانی عکاس و دوست اکبر عالمی سخنور بعدی بود که ضمن بیان خاطرات روزهای ابتدای جنگ و عکسها و فیلمهایی که از بمباران داشت و آشنایی با اکبر عالمی در لابراتوار و شمایل تخصصی و حرفهای وی از برخورد خوب وی گفت و اینکه امیر نادری را در برخورد بعدی در جوار عالمی دیده است.
وی تصریح کرد: ما اولین دوره و نسل دانشجویان رشته عکاسی بودیم که چون شروع این رشته بود، بسیاری از استادان ما سواد و تخصص لازم را در تدریس نداشتند و بعد از دکتر هادی شفاییه که ازنظر علمی موردقبول ما بود، دکتر عالمی شخصیتی کاریزماتیک، بسیار مؤدب، خوشلباس، متواضع و علمی بود که با سند صحبت میکرد و صرفا مباحث تخصصی را مطرح نمیکرد بلکه به ما درس راستگویی و درست رفتاری و درست صحبت کردن و اخلاق میداد.
وی ادامه داد: تسلط ایشان در مباحث آموزشی برایم بسیار جذاب بود و اینکه بسیار بیش از سایرین تخصصی درس میداد و اینکه کسی در کلاس ایشان غیبت نمیکرد و مطلبی را از دست نمیداد نشان از کیفیت و اهمیت مطالب تدریس ایشان بود.
گاهی پس از پایان کلاس از در دانشگاه تا چهارراه ولیعصر با ایشان همراه میشدیم و مثالهای ایشان در مورد همهچیز، بسیار جالب بود؛ در مورد ایشان بیش از هر چیز انسانیت، معرفت، ادب و تخصص چیزی بود که وجود داشت؛ چیزی که در گفتهها و شنیدهها در مورد بزرگان تاریخ ایران و اساطیر هست و ما آن را در اکبر عالمی میدیدیم. راستانی تصریح کرد: ما در سوگواری برای افرادی چون عالمی در حقیقت برای خودمان افسوس میخوریم، آنهم به دلیل فقدان و اهمیت آن چیزی که از وجود چنین بزرگانی کسب کردهایم.
بزرگانی چون عالمی به کمک مدیریت فرهنگی میتوانند به نهاد بدل شده و در این راستا نهادینه کردن مشی و منش آنان حیات آینده فرهنگی ما را تضمین کند.
عالمی همواره میگفت: بدون گذشته هیچ معنایی نداریم
امیرحسن ندایی استاد دانشگاه و از شاگردان عالمی سخنوری بعدی بود که با اشاره به دوران آشنایی اش با اکبر عالمی، گفت: از سال 1369 افتخار شاگردی او را داشتم و در هر سه دوره لیسانس و فوقلیسانس و دکتری شاگردش بودم و در مراحل بعد همکاری با او و آموختن بود و رابطه ما رابطهای پدر و فرزندی.
وی با اشاره به حفظ میراث تصویری تاریخ ایران توسط اکبر عالمی، تصریح کرد: وجه مهم و کمتر پرداختهشده دکتر عالمی به دلیل کار در لابراتوار دانش بسیار گستردهای بود که در حوزه فیلم داشت و به همین دلیل حساسیت و وسواس زیادی در نگهداری آرشیو تصویری ما از گذشته داشت و همیشه میگفت «ما بدون گذشته هیچ معنایی نداریم»؛ به همین دلیل فیلمهایی را که در کاخ گلستان پیدا شد همراهی و نظارت کرد تا در فرانسه چاپ شد. یا تصاویر امنیتی خاص که از جبههها گرفتهشده بود را با نظارت خودش در آلمان چاپ و ظاهر کرد. این اتفاقات درزمانی رخ داد که داشتن تصویر در آن دوران بسیار سخت بود (نه مانند امروز که همهچیز بسیار سادهشده و شما با دو کلیک به اطلاعات و عکس دسترسی دارید).
بهجز تصاویر جنگ نابرابر ایران و عراق، در باقی موارد عکسها را سخاوتمندانه در اختیار همگان قرار میدادند و اینیکی از ویژگیهای اخلاقی برجسته ایشان بود. ایشان به دلیل حضور در لابراتوار، سببساز ثبت بسیاری از اسناد برجستهای شدند که در پشت و وجود آن تصاویر، حضور و وجود خود ایشان نهفته است.
عالمی در دهه 60 زمانی که سینما نیازمند شناخته شدن بود در برنامه آن روی سکه در شبکه دو، برنامهای را شروع کردند که اطلاعات بسیار جذاب و تازهای را به مخاطب میداد و ایشان آغازگر مفهومی به عنوان سواد رسانهای هستند که برای اولین چنین مباحثی را باز کردند.
وی ادامه داد: هوشمندی ایشان در انتخاب موضوع، پژوهشهای دقیق و درست و نشان دادن معنا و مفهوم سینما به مخاطب آن سالها از جذابیتهای برنامه ایشان بود؛ چراکه چه بعد از انقلاب و چه قبل از آن، ما اطلاعاتی در این زمینه نداشتیم و ایشان دستبهکار مطرح کردن مفاهیم علمی سینما شدند و کوشش کردند نشان دهند سینما مقولهای بسیار مهم و اثرگذار است.
پسازآن و در برنامه هنر هفتم با معرفی و تحلیل فیلمها، زاویهای دیگر از نگاه کردن به سینما را مطرح کرد و به ما میفهماندند در لایه رویی فیلم چیزی میبینیم و در لایههای زیرین چیزی دیگر را؛ ایشان در این مقطع فیلمهایی را انتخاب میکردند که حتی امروز دیدن آنها ساده نیست؛ فیلمهایی مانند رم شهر بیدفاع، جاده، خاموشی دریا حتی شناخت عالمی از موسیقی و نقاشی مثلا در انتخاب موسیقی کلاسیک تیتراژ این فیلم و نمودهای دیگر این برنامه برجسته بود.
ندایی در انتها یادآور شد: پسازآن و در سینما ماورا عالمی وارد فاز جدیدی شد و این موضوع را به تصویر کشید که سینما چگونه وارد مفاهیم روانی و عرفانی میشود و عناصر معنایی در جهان پیرامون را مطرح میسازد.
این استاد دانشگاه در انتها با ذکر مثالهایی از برنامههای تلویزیونی عالمی به اهمیت کار، اخلاق حرفهای، شیوه تدریس و نگاه تخصصی وی پرداخت.
اکبر عالمی دو بال فن و بحث تئوریک سینما را با کلامی فاخر گره میزد
محمد حمیدی مقدم مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و از شاگردان اکبر عالمی سخنور بعدی بود که با اشاره به نوستالژیهای گذشته خاطرنشان کرد: در این روزها دلم برای فضای خالص اواخر دهه 60 و اوایل 70 تنگ میشود؛ برای رابطه استاد و دانشجویی آن دوران. من دانشجوی سال 68 دانشکده سینما و تئاتر بودم و افتخار آشنایی با ایشان را داشتم و پایاننامه کارشناسی ارشدم با ایشان بود.
عالمی استادی بهتماممعنا بودند و زندگیای دوطرفه و مأنوس با دانشجویان داشتند. فلسفهای همیشگی داشتند با این عنوان که سر کلاس باید چیزی بدهم و بگیرم؛ و این دادن و گرفتن را در کلاس درس و خارج از آنهم داشتند.
وی افزود: کمتر میشود در حوزه فناوری (ابزار و ادوات) سینما بتوانید آن را با وجوهی فلسفی گره زنید و دانشجویان آنقدر شیفته این موضوع شوند، و این کاری بود که عالمی میکرد.
امسال سال بسیار بدی برای ما بود زیرا ستونهای بزرگی را از دست دادیم؛ کسانی مانند استاد سینایی و استاد طیاب و امروز هم استاد عالمی.
وجود اکبر عالمی برای ما در زمان دانشجویی یک اتفاق بود و یک پدیده که دو بال فن و بحث تئوریک سینما را با کلامی فاخر گره میزد و شما اول جذب شخصیت ایشان میشدید که با تخصص و اخلاق و ادب، شما را به درون راهنمایی میکرد و میتوانستید فیض ببرید و اطلاعات کسب کنید. حمیدی مقدم با اشاره به آثار تلویزیونی عالمی متذکر شد: برنامه آن روی سکه در فضای تکراری و خاکستری تلویزیون که دو شبکه بیشتر نبود، برای کسانی که میخواستند چیزی بیشتر داشته باشند بهمثابه پرتاب به جهان بیرون و بسیار تعیینکننده بود که فانتزی، جذابیت و تخیل سینما کجاست؛ و این برنامه بسیاری را مانند من به سینما و انمیشین و فیلم جذب کرد. برنامه هنر هفتم پسازاین برنامه برای ما نوعی کاتالیزور و شوک مجدد بود که برخی را به سینما علاقهمند کرد و شاید نسلی پس از ما را راهی آموخت سینما کرد اما برای ما لذتی مضاعف بود.
وی در اشاره به مستندسازی اکبر عالمی خاطرنشان کرد: استاد عالمی تأثیری بسیار عمیق بر نسل ما داشت که اواخر دهه 60 و اوایل 70 ناامید بودیم و دغدغه معاش داشتیم؛ رشتهای را میخواندیم که مانند امروز شغل و آینده کاری نداشت، تلویزیون به این گستردگی نبود، سینما کوچک بود و حوزههای دیگر روابط خودش را داشت؛ اما استاد عالمی با پیوندی که با بخش صنعتی ایجاد کرد مسیری را برای دانشجویان باز کردند و پسازآن پروژههایی را گرفتند و با دست و دلبازی دانشجویان را درگیر کار کردند؛ مثلا در عکاسی پتروشیمی در آبادان و غیره دوستان ما را به کار مشغول کردند و بابی را برای کار تخصصی و حرفهای در این حوزه گشودند.
استاد عالمی عکسهای بینظیری در حوزه صنعتی دارند؛ همچنان که در مستند صنعتی هم پیشگام بودند و کاری چون مروارید خلیجفارس را دارند که تلفیق صنعت و هنر بود. ضمن اینکه نباید از این نکته گذشت که آقای عالمی عشق و عرق و تعصب عجیب و زیادی به ایران داشتند و هرگز از آن دست نکشیدند.
مکتب اکبر عالمی، مکتب آموزش عینی و قابلباور چیزی بهعنوان شعور هنرمندان بود
رامین حیدری فاروقی مستندساز و از دیگر دانشجویان اکبر عالمی در ادامه بیان کرد: عالمی روی نکات ریز تأکید داشت و همواره به ما گوشزد میکرد بهعنوان سینماگر باید به جامعیت و به اجزا توجه داشته باشیم؛ تأکید میکرد باید از همهچیز سر دربیاورید که مردم به شما اعتماد کنند؛ لازم نیست پاسخ تمام سؤالهای دنیا را بدانید اما شرمآور است که به پرسشهای اصلی دسترسی نداشته باشید و به همین دلیل است که در رشته و درس سینما جامعهشناسی و فلسفه و ادبیات گذاشتهاند تا سواد حرف زدن در مورد موضوعاتی که قرار است دنبال کنید و در آن باره به مردم حرف بزنید را داشته باشید.
ایشان به استفاده درست از واژگان سرجای خود، بار واژگان و آهنگ و معنای آنان بسیار اهمیت میدادند، شور زندگی داشتند و قدر لحظهها را میدانستند.
وی تصریح کرد: احساس رضایت از زندگی با اجرایی کردن ایدهها در زندگی رابطه مستقیمی دارد، آقای دکتر عالمی ایدههایشان را اجرایی کردند نهفقط برای فرزندانشان و نهفقط برای دانشجویانشان و کسانی که برنامههای تلویزیونی ایشان را دیدند و تحت تأثیر آن آموزهها بودند بلکه برای هرکسی که با ایشان برخوردی داشت و چیزی از ایشان آموخت.
وی در انتها با اشاره به اسامی چون خسرو سینایی، منوچهر طیاب و اکبر عالمی گفت: این افراد، آدمهایی کوشا، آرمانگرا و محجوب بودند و هرکه از اینان یاد میکند در قلبش بهجز احترام برای آنان نیست، آنان شبیه آن چیزی بودند که تبلیغ میکردند.
مکتب عالمی مکتب آموزش عینی و قابلباور چیزی بهعنوان شعور هنرمندان بود.
اکبر عالمی در مستند صنعتی، سمفونی صنعت را نشان میداد
مهدی گنجی مستندساز و از شاگردان اکبر عالمی آخرین سخنران این جلسه بود که به ذکر نکات ظریف و کمتر عنوان شده ای از شخصیت و کارهای عالمی پرداخت.
وی ضمن بیان و به تصویر کشیدن قسمتی از مستند کوتاهی که (بر اساس خاطرات عالمی از پتروشیمی آبادان و...) از اکبر عالمی ساخته بود، به ذکر نکات و آموزههایی پرداخت که از وی در مقام شاگردی آموخته بود.
گنجی با اشاره به خاطراتش از اکبر عالمی به ورزشکار بودن وی و تنیس بازی کردن ایشان بهعنوان نکتهای جالب که باعث تقویت مچ دست فیلمبرداران بهخصوص برای حمل دوربینهای آن زمان میشده است، اشاره کرد.
این مستندساز با اشاره و پخش بخشی دیگر از فیلم خاطرات اکبر عالمی که از زبان خود وی روایت میشد اشاره کرد که وی زمانی رئیس فدراسیون اسکی بوده و تیم ملی ایران را به ژاپن برده.
گنجی تصریح کرد: سلیقه او در فیلم صنعتی و رویکرد ایشان در جملهای بود که سالها پیش به من گفت: «من وقتی فیلم صنعتی میسازم سعی میکنم سمفونی صنعت را نشان دهم» و نمود آن را میتوانید در هارمونی تولیدات صنعت سینمایی ایشان ببیند.
*س_برچسبها_س*